کشت زیتون
کشت زیتون در ایران
درخت زیتون در رودبار
درخت زیتون هم زمان با کوچاندن کرمانج زبانان نواحی شمال سوریه و حلب، به این منطقه راه پیدا کرد. این اتفاق در زمان شاه عباس بزرگ، ۶۰۰ سال پیش رخ داد. پیش از این تصور می شد کشت زیتون در رودبار قدمت ۸۰۰ ساله دارد اما تازهترین کشفیات باستانشناسی در تپه باستانی کلورز رستمآباد بیانگر این است که کشت زیتون در این منطقه به بیش از دو هزار سال پیش باز میگردد.ناصرخسرو در سفرنامه خود از وجود زیتون در رودبار سخن گفته است.
گونهها
معروفترین گونه شناخته شده این گیاه زیتون اروپایی نام دارد که از دوران باستان برای تهیه روغن زیتون و نیز برای خوردن خود میوه آن کاربرد داشته است (که در حالت طبیعی تلخ است و باید در معرض تخمیر طبیعی قرار گیرد و یا به منظور قابل خوردن شدن، آن را در آب نمک بخوابانند).
زیتون وحشی به شکل درخت کوچک یا بوتههایی با رشد هرزه و تیغدار است که دارای برگهایی دوک مانند و تیز، رنگ سبز مایل به خاکستری در قسمت بالا است. زیتون وحشی جوان در قسمت پایین سفید رنگ و دارای پولکهایی مایل به سفید است. گلهای سفید کوچکی دارد که کاسه و جام گلها دارای چهار درز کاسه گل، دو پرچم و کلاله شکافته است. این گلها به تدریج به شکل خوشههایی که از کنار برگها ظاهر میشوند و بر روی چوبهای سالهای آخر میروید. شفت (میوه) در گیاه وحشی، کوچک و دارای غلافی گوشتداراست. این غلاف که تعیینکننده ارزش اقتصادی میوه است، در نوع وحشی نسبتاً نازک است. انواع کشت شده خصوصیات متفاوتی دارند اما فشردهتر، حاصلخیزتر و بیخار است.
از دیدگاه پرورشدهندگان مدرن، تنوع زیتونهای شناخته شده بسیار زیاد است. فقط در ایتالیا حداقل ۳۰۰ گونه وجود دارد اما تعداد کمی از آنها تا حد مناسبی رشد میکنند. گونههای اصلی ایتالیا Leccino ، Frantoio و Carolea هستند. هیچکدام از آنها را نمیتوان با توصیفات باستانی همانند دانست. اگرچه بعید نیست بعضی از گونههای نازکبرگ، که بیش از همه مورد توجه هستند، از تبار Licinian معروف باشند. درختان پهنبرگ اسپانیا میوههای درشت میدهند اما غلاف آنها طعمی نسبتاً تلختر دارد و کیفیت روغن آنها نامرغوبتر است.این زیتونهای اسپانیایی هستند که معمولاً پس ازسوراخ سوراخ شدن و پر شدن، پرورده شده وپس از خواباندن در آب نمک تازه خوردنی میشوند(با فلفل ترشی، پیاز ترشی یا سایر چاشنیها).
گونههای دیگر
رده زیتونیان شامل گونههای دیگر بااهمیت اقتصادی هستند. Olearia paniculata درخت بزرگتری است در جنگلهای کوئینزلند که ارتفاع آن به ۱۵ یا ۱۸ متر میرسد (۵۰ یا ۶۰ فوت) که از چوب آن الوارهایی سخت و محکم میسازند. هنوز چوب سخت Olea laurifolia در استان ناتال آفریقای جنوبی، چوب آهن سیاه مناطق مهاجرنشین است.
خصوصیات
درختان زیتون حتی زمانی که هرس نشده اند رشد آزادانه ای دارند و دارای رشد بسیار آهستهای هستند. اما هنگامی که امکان رشد طبیعی را در طول چند سال پیدا میکنند، گاهی قطر تنه آنها به میزان چشمگیری افزایش مییابد. دوکاندول محیطی بیش از ۱۰ متر (۳۳ پا) را به ثبت رسانده که احتمال میرود عمر آن به چند قرن برسد. قدمت بعضی از درختان زیتون ایتالیا را به اولین سالهای امپراتوری یا حتی روزهای جمهوری روم نسبت میدهند؛ اما همیشه سن چنین درختان باستانی در زمان رشد مورد تردید قرار میگیرد و شناسایی آنها با توصیفات قدیمی هنوز دشوارتر است. درختان تحت پرورش به ندرت به ارتفاع بیش از ۱۵ متر میرسند (۵۰ فوت) و معمولاً در فرانسه و ایتالیا به وسیله هرس کردنهای زیاد به ابعادی بسیار محدودتر منحصر میشوند. چوب آن که به رنگ زرد یا قهوهای مایل به سبز روشن است اغلب با تهرنگ تیرهتری رگهدار شدهاست و بسیار سخت و متراکم است. چوب آن برای قفسهسازان و خراطان تزئینی بسیار باارزش است.
اقلیم و خاک مناسب
منطقه بومی و مسلم آن در سوریه و قسمتهای ساحلی آسیای میانه، فراوانی آن در یونان و مجمع الجزایر آن است. کنایات فراوانی که توسط شعرای قدیمی در مورد آن بکار رفته نشان میدهد که زیتون بومی این نواحی بودهاست اما در نواحی دور افتاده از مشرق زمین زیتون کشت نشده و کم و بیش به شکل نوع ابتدایی خود بازگشته است. این مسئله نشاندهنده مزیتی ویژه برای خاکهای آهکی و تمایل به نسیم دریایی است. درحالی که شکوه و جلال خاصی بر روی سراشیبیهای آهکی و پرتگاههایی که بیشتر سواحل شبه جزیره یونان و جزایر کنار آن را تشکیل میدهند، ایجاد شدهاست.
نگهداری و تکثیر
درخت زیتون از راههای مختلفی تکثیر میشود اما معمولاً روش قلمهزدن یا خوابانیدن شاخه ارجح است. این درخت در خاکهای مساعد به آسانی درخت بید ریشه میکند و زمانی که قطع شود، مکندهها را از ریشه جدا میکند. شاخههای مختلف این درخت را به اندازههای چند سانتیمتری برش میدهند و به صورت نسبتاً عمیقی در زمینهای کود داده شده میکارند. قطعات کوچکتر را گاهی اوقات به طور افقی داخل شیارهای کمعمقی قرار میدهند که اگر با چند سانتیمتر خاک پوشیده شوند، به سرعت جوانههایی شبهمکنده روی آنها ظاهر میشود.
در یونان و جزایر آن پیوندزدن درختان اهلی با انواع وحشی عملی متداول است. در ایتالیا جوانههای جنینی، که برجستگیهای کوچکی را روی شاخه به وجود میآورند، را به دقت جدا کرده و زیر خاک میکارند (که درآنجا میتوانند رشد کنند). این جوانههای جنینی خیلی زود جوانههای قویتری را تشکیل میدهند. بعضی اوقات شاخههای بزرگتر را میبرند و با این کار شاخههای جوانی به دست میآید. همچنین گاهی مواقع زیتون از دانه رشد میکنند؛ برای این کار غلافهای روغنی را به منظور تسریع در رشد ابتدا در آب گرم یا در محلولهای قلیایی خیس کرده و نرم میکنند.
در مشرق زمین کشاورزان به درختان زیتون توجه زیادی نمیکنند و شاخهها بی آنکه به وسیله چاقوهای هرسکاری کوتاه شوند، آزادانه رشد میکنند. با این همه در دوران خشکسالی طولانی و برای حفظ محصول باید آب لازم را تأمین کرد. این بی توجهی به کشت زیتون موجب میشود تا درختان در فواصل سه یا چهار سال محصول باردار بدهند. بنابراین اگرچه رشد وحشی از نظر ایجاد منظره زیبا مورد توجه است، این کار در زمینهای مناسب و اقتصادی توصیه نمیشود. در نواحی مانند لانگیدوک و پروونس که در کشت این میوه دقت زیادی میشود، آنها را در ردیفهایی با فواصل معین میکارند که این فاصلهها بر حسب گونه زیتون متفاوت است. درختان هرس شده و شاخههایی که در سال گذشته دارای شکوفه بودند، حفظ میشوند و به منظور چیدن آسان میوهها، نوک درخت را کوتاه نگه میدارند. هدف هرس کنندگان ایجاد شکلی گنبدی یا گرد برای درخت است.
گاهی اوقات فضای بین درختان را کود یا مواد نیتروژنی دیگری میریزند. در فرانسه استفاده از کهنههای مندرس پشمی برای این کار مورد توجه قرار دارد. گاهی محصولات سالانه متنوعی در این ردیفها کشت میشوند. در کالابریا حتی گندم را با این روش میکارند. اما درختانی که در طول سال فاقد برداشت دوباره هستند، برای این کار مناسبترند. اخیراً گونهای درخت کوتاه و پربار با میوههای سبز در مناطق خاصی مخصوصاً در آمریکا مورد توجه قرار گرفته که گفته میشود در این کشور یک محصول دو یا سه فصل بعد از کاشت تولید میشود. انواع معمولی قبل از گذشت پنج تا هفت سال از کاشتن قلمهها، در زمینهای زیتون برای پرورشدهندگان، سودمند نخواهند بود.
جدای خساراتی که بر اثر آب و هوا یا آفات آلی به زیتون وارد میشود، این میوه حتی در پرورشهای بسیار دقیق هم در خطر است و درختان پرورشنیافته بزرگی که در ایتالیا و اسپانیا دیده میشوند، میزان درآمد خاصی را که موسسات برای پرورشدهندگان نسبت میدهند، حاصل نمیکنند. این درختان پیر اغلب محصول فراوان دارند اما به ندرت در دوسال متوالی این اتفاق میافتد و در بسیاری از موارد در ششمین یا هفتمین فصل میتوان انتظار یک برداشت پربار را داشت.
زمانی که این میوه میرسد، پرورشدهندگان دقیق، آن را با دست چیده و برای انتقال به کارخانه درون پارچه یا سبدهایی میگذارند. اما در بسیاری از نواحی اسپانیا و یونان و به خصوص در آسیا، زیتونها را با استفاده از اشیاء بلند یا با تکاندادن شاخهها میچینند یا حتی اجازه میدهند تا آنها به طور طبیعی روی زمین بیفتند تا وقتی که مالکان به راحتی اجازه جمعآوری آنها را بدهند؛ بیشترین علت نامرغوبی روغن زیتون مربوط به بیدقتی مالکان درختهاست. برداشت این محصول در جنوب اروپا در ماههای زمستان انجام شده و تا چند هفته ادامه مییابد؛ اما این زمان در هر کشور و نیز با هر فصل و نوع برداشت متفاوت میشود.
مقدار روغن موجود در زیتون بیشتر به نوع میوه بستگی دارد؛ معمولاً پیرابر گیاه از ۶۰ تا ۷۰ درصد محصول میدهد. در دوران باستان پرورشدهندگان زیتون معتقد بودند اگر این گیاه را به فاصله بیش از چند لیگ از دریا بکارند، گیاه موفقی نخواهد بود (تئوفراستوس طولی حداقل حدود ۵۵۵۰۰ متر را معین میکند). اما تجربیات جدید این نظر را تایید نمیکند و اگرچه ساحل مزیتی دارد اما زیتون مدتهای طولانی در نواحی بسیار دوری داخل کشورها کاشته شدهاست. ظاهراً خاکهای دارای کلسیم اگرچه خشک و ضعیف باشند، برای رشد سلامت این گیاه بسیار مناسب است. اگرچه این گیاه درصورت زهکشی خوب در هر نوع خاک سبک و حتی در خاکهای رسی پرورش مییابد. اما همانگونه که پلینی اظهار میکند، این گیاه در خاکهای غنی بیشتر مستعد بیماری است.
در برخی سالها زیتون در معرض حمله آفات گوناگونی است. یک عامل قارچی در چند فصل پربار تمام درخت را فراگرفته و خسارت شدیدی را به باغ وارد میکند. گونهای از گوییزهها به نام Pseudomonas savastanoi به شکل غده در شاخهها رشد میکند و کرمهای پلک بالی از گلها و برگها تغذیه میکنند. در حالی که خسارت اصلی بر اثر حشراتی است که به میوه حمله میکنند. در فرانسه و شمال و مرکز ایتالیا درختان زیتون گاهی اوقات از سرما رنج میبرند؛ در اوایل قرن هجدهم بسیاری از درختان براثر سرمای بسیار شدید و غیر عادی کنده شده و بر زمین افتادند. بادهای شدید و بارانهای مداوم در خلال فصل برداشت نیز موجب آزار میوه میشود.
محصولات
زیتون در دستورهای غذایی متفاوتی کاربرد دارد: در مخلوطهای نوشیدنی چاشنی معروفی برای مارتینی است. در سوسیسها ممکن است در مورد استفاده قرار بگیرد و .... استفاده از آن درپخت نان نیز بسیار رایج است.
روغن زیتون
روغن زیتون را از میوه درخت زیتون استخراج میکنند. روغن زیتون را با فشردن میوه زیتون به دست میآورند. روغن زیتون دارای مقدار زیادی چربی اشباع نشده است. روغن به وسیلهٔ خرد کردن کامل زیتون و جدا کردن روغن به وسیلهٔ روشهای مکانیکی یا شیمیایی تولید میشود. این روغن به وفور در آشپزی، لوازم آرایش، دارو و صابون در قدیم به عنوان سوخت چراغهای روغنی استفاده می شود. روغن زیتون در سرتاسر جهان استفاده میشود، مصرف عمدهٔ آن در کشورهای حوزه مدیترانه است.
انواع کیفیت روغن زیتون
روغن زیتون بکر: به روغن زیتونی گفته میشود که تنها توسط فرایندهای فیزیکی استخراج شده و هیچ نوع فرایند شیمیایی بر روی آن صورت نگرفته است.
روغن زیتون تصفیه شده: این روغن با استفاده از فرایندهای شیمیایی تصفیه شده و مقدار اسید چرب آزاد آن کاهش یافته است. این روغن در مقایسه با روغن زیتون بکر از ارزش تجاری کمتری برخوردار است.
روغن تفاله زیتون: این روغن با استفاده از استخراج حلالی روغن موجود درگوشت میوه زیتون به وسیله هگزان به دست میآید.
زیتون پرورده
زیتون پَرورده، گونهای خوراک تهیهشده از زیتون و مواد دیگر است. زیتون پرورده ویژه شمال ایران است. از زیتون پرورده بیشتر به عنوان چاشنی کنار غذای اصلی استفاده میکنند.
سودمندیهای زیتون و روغن آن
حاوی میزان زیادی روغن غیراشباع مونو است. حاوی مواد شیمیایی گیاهی است که باعث کاهش کلسترول و خطر ابتلا به سرطان میشود. حاوی میزان زیادی آنتی اکسیدان است. دوام و مدت نگاهداری آن نسبت به روغنهای دیگر بیشتر است و حتی میتوان آن را فریز کرد.
مصرف روغن زیتون خطر سرطان سینه را کاهش میدهد پژوهشگران به زنان توصیه میکنند که در رژیم غذایی خود از زیتون و روغن آن استفاده کنند. همچنین روغن زیتون به جز خاصیت ضد سرطانی فواید فراوانی دارد که از آن جمله ملین بودن آن و نرم کردن عضلات و آرامبخشی درد استخوان است. همچنین روغن زیتون به موها نرمی و لطافت خاصی میبخشد و باعث تقویت مو میشود. عصاره زیتون برای چین و چروک پوست بسیار مفید است و باعث لطافت و نرمی و شادابی پوست صورت میشود. اخیراً دارویی بنام زیتونکس در ایران تولید شده است که از عصاره برگ زیتون تهیه شده است و برای درمان تبخال از آن استفاده می شود. زیتون نقرس و رماتیسم را درمان میکند. برگ زیتون با اثر مقوی درمانکننده فشار خون و زخمهای عفونی است. شیرابهای قندی تحت نام (مان زیتون) از ساقه این درخت ترشح میشود که مصرف خوراکی دارد. همچنین برگ زیتون نیز حاوی گلوکزید، مواد قندی، مواد تلخ، کلروفیل، اسید گالیک، تائن، موم و مانیت است. روغن زیتون، سوزش و درد ناشی از سوختگی را تسکین داده و از بروز تاول جلوگیری میکند. کمپرس پوست در موارد آفتابسوختگی، سرمازدگی، گزش مار، عقرب و حشرات با روغن زیتون سبب تسکین درد و سوزش و التیام میشود. همچنین ماساژ پوست با روغن زیتون، تعریق زیاد را کاهش داده، مژه و ابرو را تقویت میکند. این در حالی است که ماساژ پوست سر با روغن زیتون سبب تقویت پوست و مو گشته و شوره سر را برطرف کرده و موهای سپید شده را سیاه میکند. چند قطره روغن زیتون سریعاً خارش و سوزش چشم و پلک را تسکین داده و آبریزش چشم را برطرف ساخته و قوه بینایی را تقویت میکند.
مخلوط مساوی روغن زیتون و گلیسیرین نیز نقش مفیدی در معالجه پوست پای ترک خورده، درمان شوره سر و ریزش مو، جلوگیری از سفیدی مو دارد. پوست و برگ درخت زیتون دارای خاصیت تببر است.
تأثیر روغن زیتون در بهبود جریان خون
اجزای مغذی خاص در روغن زیتون و برخی غذاهای دیگر میتواند دلیل تأثیر مثبت رژیم غذایی مدیترانهای بر سلامت قلب باشد. این ترکیبات که فنل نامیده میشوند، اثر آنتیاکسیدانی، ضدالتهابی و جلوگیری از تشکیل لخته در عروق دارند. در یک مطالعه تأثیر سودمند روغنهای زیتون سرشار از فنل بر عملکرد عروق خونی مشخص شدهاست. مصرف غذاهای غنی از ترکیبات فنلی میتواند سلامت قلبی عروقی را بهبود بخشد و بر قلب نیز تأثیر حفاظتی دارد.
تحقیقات نشان داده که مصرف روزانه دو قاشق غذا خوری (۲۳ گرم) روغن زیتون، خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را کاهش میدهد که این امر، به دلیل وجود چربیهای اشباع نشده در این روغن است. بنابراین برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری، بهتر است که به جای چربیهای اشباع شده از روغن زیتون استفاده شود تا میزان مصرف کالری روزانه از حد لازم بیشتر نباشد.
روغن زیتون دفع کننده سنگ کیسه صفرا است برای این منظور باید آنرا با آبلیمو مصرف کرد. روغن زیتون برای رفع سرفههای خشک مفید است. برای رفع پیوره لثه، باید روغن زیتون را بر روی لثه مالید. برای برطرف کردن خراش و ترک پوست جویدن برگ زیتون برای از بین بردن زخمهای دهان مفید است و زیتون تقویتکننده نیروی جنسی است. مصرف روزانه زیتون از امراض قلبی و سرطان جلوگیری میکند و بالاخره روغن زیتون بهترین روغن برای پختوپز است زیرا در اثر حرارات خراب نمیشود. پیامبر خدا(صلی الله علیه واله):روغن زیتون بخورید و خود را با آن چرب کنید؛زیرا در آن درمان هفتاد درد است که جذام از جمله آنهاست. امام صادق (علیه السلام):خوردن سویق با روغن زیتون، گوشت می رویاند، استخوان را استحکام می بخشد، پوست را نازک میکند و بر توان جنسی می افزاید.
رسیده آن معتدل مایل به گرم است.بهترین نوع آن سبز رسیده و پرورده آن است.اگر همراه غذا خورده شود_نه پیش یا پس از غذا_مقوی معده و اشتهاآور است.مصلحش مغز گردو و بادام و سرکه وروغن هاست(زیتون پرورده).در سوختگی های سطحی، مالیدن روغن آن بر روی سوختگی، مانع تاول زدن میشود.
زیانها
با گرم شدن، کمی از طعم و بوی این روغن از دست میرود. گرم شدن در دمای بالا میتواند باعث بی ثباتی و ناپایداری روغن شود که باعث ایجاد بیماریهای قلبی در مصرفکنندگان شود. زیتون درختی پر ثمر و روغن میوه آن، غذا و دارویی مفید و در درمان اختلالات گوارشی، کبدی، کلیوی، پوستی وعفونی است. مصرف زیاد میوه زیتون سبب لاغری، بیخوابی واختلالات تنفسی میشود.
موز
موز الگو:به فارسی افغانستان
نام میوه و گیاهی با همین نام است که بومی مناطق حارهای جنوب شرق آسیا، شبه جزایر مالزی، و استرالیا است . امروزه این گیاه در تمام مناطق گرمسیری که از رطوبت مطلوبی برخوردار باشند کاشت میشود.
گیاه موز
گیاه موز در وهله اول برای میوهاش و ضمناً برای تولید فیبر و نیز زیبایی کاشته میشود. از آنجائی که گیاه موز نسبتاً بلند و مستقیم و محکم میباشد، اشتباهاً به آن درخت میگویند، در حالی که واقعیت آن است که آنها فقط شاخههایی هستند که پس از دادن میوه خشک شده و از بین میروند. این شاخهها میتوانند به بلندی بین دو تا هشت متر برسند و برگهای آن نیز به حدود سه و نیم متر میتواند برسد. میوه موز به صورت خوشه در انتهای ساقه تشکیل میشود.
نتایج یک مطالعه جدید در کالج سلطنتی لندن نشان داده است که مصرف یک عدد موز در روز به میزان قابل توجهی خطر بروز علائم آسم را در کودکان کاهش میدهد.
زغالاخته
زغالاخته یا زغال (نام علمی: Cornus mas) درختچه بلند یا درخت کوچک برگریز (خزانکننده) از خانوادهٔ گیاهان گلدار دولپهای و تیرهٔ زغالاختهایان است که درخت آن در ایران به بلندی ۸ متر و قطر ۱۵ تا ۱۹ سانتیمتر میرسد. این گیاه بومی غرب آسیا تا جنوب اروپا (ایران، آذربایجان، ارمنستان، آسیای جنوب غربی و اروپای جنوبی) است. میوهٔ آن نیز زغالاخته یا زغال نامیده میشود.پوست تنه این درخت قهوهای است و برگهایش تخممرغی شکل با انتهایی نوکدار و پشتبرگ کمرنگ است. هر برگ سه تا پنج رگبرگ دارد. گلهای زغالاخته کوچک، زردرنگ و زودرس هستند و در پایان زمستان بر درخت پدیدار میشوند. میوه آن شفت آویزان و بهشکل بیضی کشیده و به رنگ سرخ تیره و به درازای تقریباً ۱۲ میلیمتر میباشد. در ایران این درخت بیشتر در ارسباران و هیر (قزوین) میروید.میوه زغالاخته ترش مزه است. از میوهٔ رسیدهٔ این گیاه کمپوت و مربا تولید کرده و یا به صورت خشکبار مانند آلبالوی خشک مصرف میشود.اخیراً لواشک زغال اخته کلیبر، با بسته بندی حرفه ای، به بازار آمده است.
جشنواره زغال اخته
کلیبر، به خاطر قرار گرفتن در میان کوههای بلند، دارای آب و هوای خاصی است که مشخصا برای بار آوری زغال اخته مناسب میباشد. میتوان ادعا کرد که "زغال اخته" سمبولی از هویت کلیبر است. در اواخر تابستان میوههای رسیده در اغلب دکانهای اطراف خیابان اصلی به فروش میرسد. در سالهای اخیر فرمانداری کلیبر با برگزاری جشنواره زغال اخته برای ترویج تولید تجاری و بازاریابی این میوهها تلاش کرده است. در اخبار منتشره اغلب بر جنبههای جذب گردشگری این جشنوارهها تاکید میشود.
خواص دارویی زغالاخته
ﻃﺒﻖ ﻧﺘﺎیﺞ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه در یک مطالعه اخیر، ﭼﻨﻴﻦ اﺳﺘﻨﺒﺎط ﻣﻲﺷﻮد کﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﻴﻮه ی زﻏﺎل اﺧﺘﻪ دارای آﺛﺎر ﻫﻴﭙﻮﮔﻠﻴﺴﻤﻴﻚ ﺑﻮده اﺳﺖ و ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺳﺒﺐ ﺑﻬﺒﻮد ﺗﻐﻴﻴﺮات ﺑﺎﻓﺘﻲ ﭘﺎﻧﻜﺮاس در ﺟﺮﻳﺎن ﺑﻴﻤﺎری دﻳﺎﺑﺖ ﮔﺮدد ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺪ اﻳﻦ اﺛﺮات ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ وﺟﻮد آﻧﺘﻮﺳﻴﺎﻧﻴﻦ ﻫﺎ و ﺳﺎﻳﺮ ﺗﺮﻛﻴﺒﺎت آﻧﺘﻲ اﻛﺴﻴﺪاﻧﻲ ﻣﻮﺟﻮد در ﻣﻴﻮه ﺑﺎﺷﺪ.خواص دارویی دیگر زغال اخته نیز بصورت گسترده تحت مطالعه قرار گرفته و در مجلات تخصصی گزارش شده است.
چوب زغالاخته
چوب زغال اخته چگالی بالایی دارد و، بر خلاف چوبهای دیگر، در آب غوطه ور نمیشود. بخاطر این مشخصه چوب مذکور در ساخت دسته ابزارها و قطعات ماشینها ارزش ویژهای دارد.بعد از قرن هفتم قبل از میلاد یونانیها چوب زغال را در ساخت نیزه و کمان استفاده کردند.گستردگی استفاده از چوب زغال در اسلحه سازی باعث شد در اشعار یونانی مربوط سروده شده در قرون چهارم و سوم قبل از میلاد زغال اخته با نیزه مترادف شود.در ایتالیا، چوب دستی چوپانان crognolo یا grugnale،به معنی درخت زغال، نامیده میشود.تا سالها قبل چوبدستیهای تهیه شده از درخت زغال بصورت عمده در بازار مکاره شهر اهر معامله میشد. از آنجا که اغلب این چوبها از جنگلهای ارسباران میآمد، دولت برای حفاظت از محیط زیست خرید و فروش اینگونه چوب دستیها را محدود کرده است.
سیب
سیب یک میوه درختی گرم سیری از خانواده گلسرخیان است که انواع مختلفی دارد، مانند سیب گلاب(Gala apple)، سیب سرخ، سیب سبز و سیب وحشی. این میوه خوش عطر و طعم، حاوی مقدار زیادی پتاسیم، سدیم، کلسیم، برم و فسفر و مقادیر زیادی ویتامین آ و ب میباشد.
زیانهای سیب
سعی کنید همیشه سیب را با پوست بخورید، زیرا مقدر زیادی پکتین در پوست سیب وجود دارد. سیبهایی که در بازارهای داخل ایران یا آمریکا و کانادا به فروش میرسد، روی آن دارای یک لایه چربی برای حفاظت آن میباشد، بنابراین حتماً این سیبها را به دقت بشویید. آنهاییکه دارای معده ضعیف هستند باید سیب را بسیار نازک پوست بگیرند که پکتینها و ویتامینهای آن از بین نرود.
ارزش خوراکی
ویتامینهای موجود در سیب، بیشتر در پوست سیب و زیر پوست آن قرار دارد، بنابراین آنهایی که میتوانند پوست سیب را هضم کنند، بهتر است که آن را با پوست بخورند.
تولیدکنندگان سیب
جدول کشورهای تولیدکننده سیب درسال ۲۰۰۸ میلادی بر اساس آمار فائو (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد)
گلابی
گُلابی، اَمرود،اَرمود،
(فارسی شرقی:امروت و ناک) درختی است گلدار از رده دولپهایها، از خانواده گلسرخیان و از زیر خانواده مالیده(Maloideae) میباشد.
در این جنس حدود ۳۰ گونه وجود دارد که بعضی از گونههای معروف شامل communis، persica, pyrifolia, syriaca و ussuriensis وجود دارد. گلابی معمولی یا گلابی اروپایی از گونه communis میباشد که میوههای آبدار با دانههای سنگی دارد و اغلب شکل کشیده دارد.
اما انواع دیگری از گلابی وجود دارند که به گلابی آسیایی معروف است که شکل آنها شبیه سیب است. در منابع آلمانی منشا گلابی را درکوههای البرز ذکر کردهاند. انواع مختلف گونه وحشی آن در جنگلهای گیلان وجود دارد که به زبان گیلکی اربه خوج و سنگ خوج معروف اند.
گلابی درختی برگریز میباشد که در شرایط آب وهوایی مناطق سرد جهان، جایی که زمستانهای سرد باعث برطرف شدن نیاز سرمایی زمستان آن میشود قابل پرورش و کشت است. میوهٔ این گیاه از لحاظ گیاهشناسی پوم است و جزء میوههای کاذب به شمار میآید. میوه گلابی معمولی عمر انباری کوتاهی دارد به همین دلیل باید قبل از رسیدن کامل برداشت شود تا بتوان به راحتی به بازار رساند.
گلابی اروپایی را در که در شمال ایران (گیلان)میروید،و در زبان گیلکی به آن خوج میگویند. که میوهای است سخت با طعم متمایل به ترشی و شیرینی.
گیاه
گیاهان گروه بزرگی از گونههای زندگی هستند و شامل موجودات زندهٔ آشنایی چون درختان، علف، بوته، سبزه، درخت مو، سرخس، خزه و خزه دریایی میشوند.میزان رشد یک گیاه عادی ۷۵-۲۰ میکرو متر در هر ساعت است.
تعریف
تعریف کلمه گیاه ازآنچه که ظاهراً به نظر میرسد بسیار مشکل تراست. اگرچه گیاه شناسان محدوده رده بندی گیاهان را تعریف کردهاند، مرزهای تعیین کننده اعضاء رده بندی گیاهان بسیار اختصاصی تر از تعریفات رایج «گیاه» است. ما گیاه را بعنوان یک موجود زنده یوکاریوت و دارای تعداد زیادی سلول تعریف میکنیم که عموما» فاقد اندامهای حسی یا حرکت ارادی بوده و در صورت رشد کامل دارای ریشه، ساقه و برگ میباشند. اما از نظر گیاهشناسی فقط گیاه آوندی دارای ریشه، ساقه وبرگ است. اما اگر منصفانه نگاه کنیم گیاهانی که ما هر روز با آنها مواجه هستیم، گیاهان آوندی میباشند.
تعریف دیگر گیاه که فراگیرتر میباشد، عبارت است از هرچیزی که فتواتوتروف میباشد- یعنی غذای خودش را از مواد خام غیر آلی و نور خورشید تولید کند. برای فردی که بر نقش خاصی که گیاهان در یک اکوسیستم بازی میکنند متمرکزشود این تعریف غیر منطقی نیست. اما در بین فتواتوتروپها، پروکاریوتهایی (پیش هسته) مخصوصا«باکتریهای فتواتوتروپ و سیانوفیتها وجود دارند. سیانوفیتها را گاهی اوقات (به دلایل خوبی) جلبکهای سبز– آبی مینامند. در اینجا این مشکل بوجود میآید که بیشتر مردم از جمله گیاه شناسان قارچ خوراکی را گیاه مینامند اگرچه قارچ خوراکی اندام باردهی قارچ میباشد (حوزه قارچها)، و اصلا» فتواتوتروپ نبوده، بلکه گندخوار (saprophytic) میباشد. و بیش از چند گونه گیاهان گل دار، قارچها و باکتریها وجود دارند که انگلی هستند.
ما قادر به ارائه پاسخی مطمئن نیستیم. فهرست خصوصیاتی که حوزه رده بندی گیاهان را از سایر حوزههای زیستشناسی جدا میکند حد اقل یک تعریف فنی ارائه میکند اما این تعریف مورد پسند همگان قرار نمیگیرد. بنابراین تعریف اصطلاح گیاه همیشه به معنی بیشتر موجودات زنده طبقه بندی شده در محدوده رده بندی گیاهان میباشد. مثلا«اگر جلبکهای سبز به وضوح گیاهانی جزورده بندی گیاهان هستند، پس بیشترمردم اکثرخزههای دریایی را هم که جزئی از (حوزه آغازیان (هستند، جزو جلبکهای سبز در نظر میگیرند. مشکل عدم وجود دقت یا توافق که در تعریف گیاه وجود دارد یکی از گفتههای مورد تفاهم است که اغلب در مقالات با آن مواجه هستیم از این قبیل:... آوند چوبی یکی از دو بافت انتقال در گیاه است. بطور کلی تصور نمیشود این جمله به معنی تمامی گیاهان، جلبکها با گیاهان گلدار باشد. به احتمال بسیار زیاد باکتریها یا قارچها را به حساب نمیآورد. در واقع معمولا» بهتر است اینگونه تصور شود که این بحث فقط به گیاهان آوندی مربوط میشود (ضرورتا«سرخسها، مخروط زاها،گیاهان گلدار و تعدادی دیگر) مگر اینکه به صورتی متفاوت بیان شود (مثلا»... در گیاهان آوندی و غیر آوندی اینگونهاست
ردههای گیاهان
ممکن است بخواهیم علاوه بر طبقه بندی علمی گیاهان یا روشهای مردم پسند تر براساس این سیستم، به طبقه بندی گیاهان با روشهای متفاوت دیگری بپردازیم که در ذیل به بررسی برخی از آنها میپردازیم: ممکن است گیاهان بر مبنای الگوهای رشد فصلی اشان مرتب شوند. البته گیاهان ساده مثل جلبکها دوران زندگی کوتاهی دارند و اصطلاحهای زیر در مورد آنها بکار نمیرود اما جمعیت جلبکها عموما«فصلی هستند. • سالانه: زندگی و تولید مثل در یک فصل رشد و نمو. • دوسالانه: زندگی در دو فصل رشد و نمو؛ تولید مثل معمولا» در سال دوم • چند ساله: زندگی در سالهای رشد نمو طولانی؛ ادامه به تولید مثل در یک مرحله گیاهان آوندی یا (غیر چوبی) هستند ویا چوبی. گیاه چوبی ممکن است درختانی باشند با یک یا چند تنه و شاخه که روی زمین بوجود میآیند ویا درختچههایی باشند بدون تنه، با شاخههایی که نزدیک سطح زمین قرار دارند. همچنین ممکن است گیاهان بر اساس چگونگی کاربردشان طبقه بندی شوند. گیاهان غذایی از جمله میوهها، سبزیجات، گیاهان دارویی و ادویهها میباشند.
گل
گُل یا شکوفه ساختار زایشی در گیاهان گلدار یا نهاندانه است. کارکرد زیستشناختی گل به هم رسانیدن یاختهٔ زایشی نر (اسپرم) و یاخته زایشی ماده (تخم) است. این فرایند با گردهافشانی آغاز و پس از لقاح به تشکیل دانه میانجامد.
گل را میتوان جوانهای تصور کرد که برای تولیدمثل گیاه مادر تغییر شکل یافتهاست. در جریان تبدیل برگ به گل، برگ از نظر شکل و رنگ دستخوش تغییرات فراوانی میشود. این برگهای تغییرشکلیافته را قسمتهای گل مینامند.
گلها میتوانند پیوند دو نژاد را تسهیل کنند (تلفیق اسپرم و تخم گلهای مختلف در یک گونه) یا درون گونه خود افزایش یابند (تلفیق اسپرم و تخم در همان گونه). بعضی از گلها بدون لقاح، دیاسپور تولید میکنند (parthenocarpy). گلها دارای اسپورانژیا هستند، جاییکه محتوی گامتوفیت میباشد. گلها منجر به تولید میوه و دانه میشوند. بعضی از گلها در دوره تکامل خود برای حیوانات جذاب هستند و این دلیلی است که حیوانات را عامل گرده افشانی آنها میکند. علاوه بر تسهیل تولید مثل گیاهان گلدار، گلها مدت طولانی است که توسط انسانها تحسین شده و برای زیباسازی محیط، نشانهای از عشق، آیین، مذهب، پزشکی و به عنوان منبع غذایی استفاده میشوند.
درخت زیتون در رودبار
درخت زیتون هم زمان با کوچاندن کرمانج زبانان نواحی شمال سوریه و حلب، به این منطقه راه پیدا کرد. این اتفاق در زمان شاه عباس بزرگ، ۶۰۰ سال پیش رخ داد. پیش از این تصور می شد کشت زیتون در رودبار قدمت ۸۰۰ ساله دارد اما تازهترین کشفیات باستانشناسی در تپه باستانی کلورز رستمآباد بیانگر این است که کشت زیتون در این منطقه به بیش از دو هزار سال پیش باز میگردد.ناصرخسرو در سفرنامه خود از وجود زیتون در رودبار سخن گفته است.
گونهها
معروفترین گونه شناخته شده این گیاه زیتون اروپایی نام دارد که از دوران باستان برای تهیه روغن زیتون و نیز برای خوردن خود میوه آن کاربرد داشته است (که در حالت طبیعی تلخ است و باید در معرض تخمیر طبیعی قرار گیرد و یا به منظور قابل خوردن شدن، آن را در آب نمک بخوابانند).
زیتون وحشی به شکل درخت کوچک یا بوتههایی با رشد هرزه و تیغدار است که دارای برگهایی دوک مانند و تیز، رنگ سبز مایل به خاکستری در قسمت بالا است. زیتون وحشی جوان در قسمت پایین سفید رنگ و دارای پولکهایی مایل به سفید است. گلهای سفید کوچکی دارد که کاسه و جام گلها دارای چهار درز کاسه گل، دو پرچم و کلاله شکافته است. این گلها به تدریج به شکل خوشههایی که از کنار برگها ظاهر میشوند و بر روی چوبهای سالهای آخر میروید. شفت (میوه) در گیاه وحشی، کوچک و دارای غلافی گوشتداراست. این غلاف که تعیینکننده ارزش اقتصادی میوه است، در نوع وحشی نسبتاً نازک است. انواع کشت شده خصوصیات متفاوتی دارند اما فشردهتر، حاصلخیزتر و بیخار است.
از دیدگاه پرورشدهندگان مدرن، تنوع زیتونهای شناخته شده بسیار زیاد است. فقط در ایتالیا حداقل ۳۰۰ گونه وجود دارد اما تعداد کمی از آنها تا حد مناسبی رشد میکنند. گونههای اصلی ایتالیا Leccino ، Frantoio و Carolea هستند. هیچکدام از آنها را نمیتوان با توصیفات باستانی همانند دانست. اگرچه بعید نیست بعضی از گونههای نازکبرگ، که بیش از همه مورد توجه هستند، از تبار Licinian معروف باشند. درختان پهنبرگ اسپانیا میوههای درشت میدهند اما غلاف آنها طعمی نسبتاً تلختر دارد و کیفیت روغن آنها نامرغوبتر است.این زیتونهای اسپانیایی هستند که معمولاً پس ازسوراخ سوراخ شدن و پر شدن، پرورده شده وپس از خواباندن در آب نمک تازه خوردنی میشوند(با فلفل ترشی، پیاز ترشی یا سایر چاشنیها).
گونههای دیگر
رده زیتونیان شامل گونههای دیگر بااهمیت اقتصادی هستند. Olearia paniculata درخت بزرگتری است در جنگلهای کوئینزلند که ارتفاع آن به ۱۵ یا ۱۸ متر میرسد (۵۰ یا ۶۰ فوت) که از چوب آن الوارهایی سخت و محکم میسازند. هنوز چوب سخت Olea laurifolia در استان ناتال آفریقای جنوبی، چوب آهن سیاه مناطق مهاجرنشین است.
خصوصیات
درختان زیتون حتی زمانی که هرس نشده اند رشد آزادانه ای دارند و دارای رشد بسیار آهستهای هستند. اما هنگامی که امکان رشد طبیعی را در طول چند سال پیدا میکنند، گاهی قطر تنه آنها به میزان چشمگیری افزایش مییابد. دوکاندول محیطی بیش از ۱۰ متر (۳۳ پا) را به ثبت رسانده که احتمال میرود عمر آن به چند قرن برسد. قدمت بعضی از درختان زیتون ایتالیا را به اولین سالهای امپراتوری یا حتی روزهای جمهوری روم نسبت میدهند؛ اما همیشه سن چنین درختان باستانی در زمان رشد مورد تردید قرار میگیرد و شناسایی آنها با توصیفات قدیمی هنوز دشوارتر است. درختان تحت پرورش به ندرت به ارتفاع بیش از ۱۵ متر میرسند (۵۰ فوت) و معمولاً در فرانسه و ایتالیا به وسیله هرس کردنهای زیاد به ابعادی بسیار محدودتر منحصر میشوند. چوب آن که به رنگ زرد یا قهوهای مایل به سبز روشن است اغلب با تهرنگ تیرهتری رگهدار شدهاست و بسیار سخت و متراکم است. چوب آن برای قفسهسازان و خراطان تزئینی بسیار باارزش است.
اقلیم و خاک مناسب
منطقه بومی و مسلم آن در سوریه و قسمتهای ساحلی آسیای میانه، فراوانی آن در یونان و مجمع الجزایر آن است. کنایات فراوانی که توسط شعرای قدیمی در مورد آن بکار رفته نشان میدهد که زیتون بومی این نواحی بودهاست اما در نواحی دور افتاده از مشرق زمین زیتون کشت نشده و کم و بیش به شکل نوع ابتدایی خود بازگشته است. این مسئله نشاندهنده مزیتی ویژه برای خاکهای آهکی و تمایل به نسیم دریایی است. درحالی که شکوه و جلال خاصی بر روی سراشیبیهای آهکی و پرتگاههایی که بیشتر سواحل شبه جزیره یونان و جزایر کنار آن را تشکیل میدهند، ایجاد شدهاست.
نگهداری و تکثیر
درخت زیتون از راههای مختلفی تکثیر میشود اما معمولاً روش قلمهزدن یا خوابانیدن شاخه ارجح است. این درخت در خاکهای مساعد به آسانی درخت بید ریشه میکند و زمانی که قطع شود، مکندهها را از ریشه جدا میکند. شاخههای مختلف این درخت را به اندازههای چند سانتیمتری برش میدهند و به صورت نسبتاً عمیقی در زمینهای کود داده شده میکارند. قطعات کوچکتر را گاهی اوقات به طور افقی داخل شیارهای کمعمقی قرار میدهند که اگر با چند سانتیمتر خاک پوشیده شوند، به سرعت جوانههایی شبهمکنده روی آنها ظاهر میشود.
در یونان و جزایر آن پیوندزدن درختان اهلی با انواع وحشی عملی متداول است. در ایتالیا جوانههای جنینی، که برجستگیهای کوچکی را روی شاخه به وجود میآورند، را به دقت جدا کرده و زیر خاک میکارند (که درآنجا میتوانند رشد کنند). این جوانههای جنینی خیلی زود جوانههای قویتری را تشکیل میدهند. بعضی اوقات شاخههای بزرگتر را میبرند و با این کار شاخههای جوانی به دست میآید. همچنین گاهی مواقع زیتون از دانه رشد میکنند؛ برای این کار غلافهای روغنی را به منظور تسریع در رشد ابتدا در آب گرم یا در محلولهای قلیایی خیس کرده و نرم میکنند.
در مشرق زمین کشاورزان به درختان زیتون توجه زیادی نمیکنند و شاخهها بی آنکه به وسیله چاقوهای هرسکاری کوتاه شوند، آزادانه رشد میکنند. با این همه در دوران خشکسالی طولانی و برای حفظ محصول باید آب لازم را تأمین کرد. این بی توجهی به کشت زیتون موجب میشود تا درختان در فواصل سه یا چهار سال محصول باردار بدهند. بنابراین اگرچه رشد وحشی از نظر ایجاد منظره زیبا مورد توجه است، این کار در زمینهای مناسب و اقتصادی توصیه نمیشود. در نواحی مانند لانگیدوک و پروونس که در کشت این میوه دقت زیادی میشود، آنها را در ردیفهایی با فواصل معین میکارند که این فاصلهها بر حسب گونه زیتون متفاوت است. درختان هرس شده و شاخههایی که در سال گذشته دارای شکوفه بودند، حفظ میشوند و به منظور چیدن آسان میوهها، نوک درخت را کوتاه نگه میدارند. هدف هرس کنندگان ایجاد شکلی گنبدی یا گرد برای درخت است.
گاهی اوقات فضای بین درختان را کود یا مواد نیتروژنی دیگری میریزند. در فرانسه استفاده از کهنههای مندرس پشمی برای این کار مورد توجه قرار دارد. گاهی محصولات سالانه متنوعی در این ردیفها کشت میشوند. در کالابریا حتی گندم را با این روش میکارند. اما درختانی که در طول سال فاقد برداشت دوباره هستند، برای این کار مناسبترند. اخیراً گونهای درخت کوتاه و پربار با میوههای سبز در مناطق خاصی مخصوصاً در آمریکا مورد توجه قرار گرفته که گفته میشود در این کشور یک محصول دو یا سه فصل بعد از کاشت تولید میشود. انواع معمولی قبل از گذشت پنج تا هفت سال از کاشتن قلمهها، در زمینهای زیتون برای پرورشدهندگان، سودمند نخواهند بود.
جدای خساراتی که بر اثر آب و هوا یا آفات آلی به زیتون وارد میشود، این میوه حتی در پرورشهای بسیار دقیق هم در خطر است و درختان پرورشنیافته بزرگی که در ایتالیا و اسپانیا دیده میشوند، میزان درآمد خاصی را که موسسات برای پرورشدهندگان نسبت میدهند، حاصل نمیکنند. این درختان پیر اغلب محصول فراوان دارند اما به ندرت در دوسال متوالی این اتفاق میافتد و در بسیاری از موارد در ششمین یا هفتمین فصل میتوان انتظار یک برداشت پربار را داشت.
زمانی که این میوه میرسد، پرورشدهندگان دقیق، آن را با دست چیده و برای انتقال به کارخانه درون پارچه یا سبدهایی میگذارند. اما در بسیاری از نواحی اسپانیا و یونان و به خصوص در آسیا، زیتونها را با استفاده از اشیاء بلند یا با تکاندادن شاخهها میچینند یا حتی اجازه میدهند تا آنها به طور طبیعی روی زمین بیفتند تا وقتی که مالکان به راحتی اجازه جمعآوری آنها را بدهند؛ بیشترین علت نامرغوبی روغن زیتون مربوط به بیدقتی مالکان درختهاست. برداشت این محصول در جنوب اروپا در ماههای زمستان انجام شده و تا چند هفته ادامه مییابد؛ اما این زمان در هر کشور و نیز با هر فصل و نوع برداشت متفاوت میشود.
مقدار روغن موجود در زیتون بیشتر به نوع میوه بستگی دارد؛ معمولاً پیرابر گیاه از ۶۰ تا ۷۰ درصد محصول میدهد. در دوران باستان پرورشدهندگان زیتون معتقد بودند اگر این گیاه را به فاصله بیش از چند لیگ از دریا بکارند، گیاه موفقی نخواهد بود (تئوفراستوس طولی حداقل حدود ۵۵۵۰۰ متر را معین میکند). اما تجربیات جدید این نظر را تایید نمیکند و اگرچه ساحل مزیتی دارد اما زیتون مدتهای طولانی در نواحی بسیار دوری داخل کشورها کاشته شدهاست. ظاهراً خاکهای دارای کلسیم اگرچه خشک و ضعیف باشند، برای رشد سلامت این گیاه بسیار مناسب است. اگرچه این گیاه درصورت زهکشی خوب در هر نوع خاک سبک و حتی در خاکهای رسی پرورش مییابد. اما همانگونه که پلینی اظهار میکند، این گیاه در خاکهای غنی بیشتر مستعد بیماری است.
در برخی سالها زیتون در معرض حمله آفات گوناگونی است. یک عامل قارچی در چند فصل پربار تمام درخت را فراگرفته و خسارت شدیدی را به باغ وارد میکند. گونهای از گوییزهها به نام Pseudomonas savastanoi به شکل غده در شاخهها رشد میکند و کرمهای پلک بالی از گلها و برگها تغذیه میکنند. در حالی که خسارت اصلی بر اثر حشراتی است که به میوه حمله میکنند. در فرانسه و شمال و مرکز ایتالیا درختان زیتون گاهی اوقات از سرما رنج میبرند؛ در اوایل قرن هجدهم بسیاری از درختان براثر سرمای بسیار شدید و غیر عادی کنده شده و بر زمین افتادند. بادهای شدید و بارانهای مداوم در خلال فصل برداشت نیز موجب آزار میوه میشود.
محصولات
زیتون در دستورهای غذایی متفاوتی کاربرد دارد: در مخلوطهای نوشیدنی چاشنی معروفی برای مارتینی است. در سوسیسها ممکن است در مورد استفاده قرار بگیرد و .... استفاده از آن درپخت نان نیز بسیار رایج است.
روغن زیتون
روغن زیتون را از میوه درخت زیتون استخراج میکنند. روغن زیتون را با فشردن میوه زیتون به دست میآورند. روغن زیتون دارای مقدار زیادی چربی اشباع نشده است. روغن به وسیلهٔ خرد کردن کامل زیتون و جدا کردن روغن به وسیلهٔ روشهای مکانیکی یا شیمیایی تولید میشود. این روغن به وفور در آشپزی، لوازم آرایش، دارو و صابون در قدیم به عنوان سوخت چراغهای روغنی استفاده می شود. روغن زیتون در سرتاسر جهان استفاده میشود، مصرف عمدهٔ آن در کشورهای حوزه مدیترانه است.
انواع کیفیت روغن زیتون
روغن زیتون بکر: به روغن زیتونی گفته میشود که تنها توسط فرایندهای فیزیکی استخراج شده و هیچ نوع فرایند شیمیایی بر روی آن صورت نگرفته است.
روغن زیتون تصفیه شده: این روغن با استفاده از فرایندهای شیمیایی تصفیه شده و مقدار اسید چرب آزاد آن کاهش یافته است. این روغن در مقایسه با روغن زیتون بکر از ارزش تجاری کمتری برخوردار است.
روغن تفاله زیتون: این روغن با استفاده از استخراج حلالی روغن موجود درگوشت میوه زیتون به وسیله هگزان به دست میآید.
زیتون پرورده
زیتون پَرورده، گونهای خوراک تهیهشده از زیتون و مواد دیگر است. زیتون پرورده ویژه شمال ایران است. از زیتون پرورده بیشتر به عنوان چاشنی کنار غذای اصلی استفاده میکنند.
سودمندیهای زیتون و روغن آن
حاوی میزان زیادی روغن غیراشباع مونو است. حاوی مواد شیمیایی گیاهی است که باعث کاهش کلسترول و خطر ابتلا به سرطان میشود. حاوی میزان زیادی آنتی اکسیدان است. دوام و مدت نگاهداری آن نسبت به روغنهای دیگر بیشتر است و حتی میتوان آن را فریز کرد.
مصرف روغن زیتون خطر سرطان سینه را کاهش میدهد پژوهشگران به زنان توصیه میکنند که در رژیم غذایی خود از زیتون و روغن آن استفاده کنند. همچنین روغن زیتون به جز خاصیت ضد سرطانی فواید فراوانی دارد که از آن جمله ملین بودن آن و نرم کردن عضلات و آرامبخشی درد استخوان است. همچنین روغن زیتون به موها نرمی و لطافت خاصی میبخشد و باعث تقویت مو میشود. عصاره زیتون برای چین و چروک پوست بسیار مفید است و باعث لطافت و نرمی و شادابی پوست صورت میشود. اخیراً دارویی بنام زیتونکس در ایران تولید شده است که از عصاره برگ زیتون تهیه شده است و برای درمان تبخال از آن استفاده می شود. زیتون نقرس و رماتیسم را درمان میکند. برگ زیتون با اثر مقوی درمانکننده فشار خون و زخمهای عفونی است. شیرابهای قندی تحت نام (مان زیتون) از ساقه این درخت ترشح میشود که مصرف خوراکی دارد. همچنین برگ زیتون نیز حاوی گلوکزید، مواد قندی، مواد تلخ، کلروفیل، اسید گالیک، تائن، موم و مانیت است. روغن زیتون، سوزش و درد ناشی از سوختگی را تسکین داده و از بروز تاول جلوگیری میکند. کمپرس پوست در موارد آفتابسوختگی، سرمازدگی، گزش مار، عقرب و حشرات با روغن زیتون سبب تسکین درد و سوزش و التیام میشود. همچنین ماساژ پوست با روغن زیتون، تعریق زیاد را کاهش داده، مژه و ابرو را تقویت میکند. این در حالی است که ماساژ پوست سر با روغن زیتون سبب تقویت پوست و مو گشته و شوره سر را برطرف کرده و موهای سپید شده را سیاه میکند. چند قطره روغن زیتون سریعاً خارش و سوزش چشم و پلک را تسکین داده و آبریزش چشم را برطرف ساخته و قوه بینایی را تقویت میکند.
مخلوط مساوی روغن زیتون و گلیسیرین نیز نقش مفیدی در معالجه پوست پای ترک خورده، درمان شوره سر و ریزش مو، جلوگیری از سفیدی مو دارد. پوست و برگ درخت زیتون دارای خاصیت تببر است.
تأثیر روغن زیتون در بهبود جریان خون
اجزای مغذی خاص در روغن زیتون و برخی غذاهای دیگر میتواند دلیل تأثیر مثبت رژیم غذایی مدیترانهای بر سلامت قلب باشد. این ترکیبات که فنل نامیده میشوند، اثر آنتیاکسیدانی، ضدالتهابی و جلوگیری از تشکیل لخته در عروق دارند. در یک مطالعه تأثیر سودمند روغنهای زیتون سرشار از فنل بر عملکرد عروق خونی مشخص شدهاست. مصرف غذاهای غنی از ترکیبات فنلی میتواند سلامت قلبی عروقی را بهبود بخشد و بر قلب نیز تأثیر حفاظتی دارد.
تحقیقات نشان داده که مصرف روزانه دو قاشق غذا خوری (۲۳ گرم) روغن زیتون، خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را کاهش میدهد که این امر، به دلیل وجود چربیهای اشباع نشده در این روغن است. بنابراین برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری، بهتر است که به جای چربیهای اشباع شده از روغن زیتون استفاده شود تا میزان مصرف کالری روزانه از حد لازم بیشتر نباشد.
روغن زیتون دفع کننده سنگ کیسه صفرا است برای این منظور باید آنرا با آبلیمو مصرف کرد. روغن زیتون برای رفع سرفههای خشک مفید است. برای رفع پیوره لثه، باید روغن زیتون را بر روی لثه مالید. برای برطرف کردن خراش و ترک پوست جویدن برگ زیتون برای از بین بردن زخمهای دهان مفید است و زیتون تقویتکننده نیروی جنسی است. مصرف روزانه زیتون از امراض قلبی و سرطان جلوگیری میکند و بالاخره روغن زیتون بهترین روغن برای پختوپز است زیرا در اثر حرارات خراب نمیشود. پیامبر خدا(صلی الله علیه واله):روغن زیتون بخورید و خود را با آن چرب کنید؛زیرا در آن درمان هفتاد درد است که جذام از جمله آنهاست. امام صادق (علیه السلام):خوردن سویق با روغن زیتون، گوشت می رویاند، استخوان را استحکام می بخشد، پوست را نازک میکند و بر توان جنسی می افزاید.
رسیده آن معتدل مایل به گرم است.بهترین نوع آن سبز رسیده و پرورده آن است.اگر همراه غذا خورده شود_نه پیش یا پس از غذا_مقوی معده و اشتهاآور است.مصلحش مغز گردو و بادام و سرکه وروغن هاست(زیتون پرورده).در سوختگی های سطحی، مالیدن روغن آن بر روی سوختگی، مانع تاول زدن میشود.
زیانها
با گرم شدن، کمی از طعم و بوی این روغن از دست میرود. گرم شدن در دمای بالا میتواند باعث بی ثباتی و ناپایداری روغن شود که باعث ایجاد بیماریهای قلبی در مصرفکنندگان شود. زیتون درختی پر ثمر و روغن میوه آن، غذا و دارویی مفید و در درمان اختلالات گوارشی، کبدی، کلیوی، پوستی وعفونی است. مصرف زیاد میوه زیتون سبب لاغری، بیخوابی واختلالات تنفسی میشود.
موز
موز الگو:به فارسی افغانستان
نام میوه و گیاهی با همین نام است که بومی مناطق حارهای جنوب شرق آسیا، شبه جزایر مالزی، و استرالیا است . امروزه این گیاه در تمام مناطق گرمسیری که از رطوبت مطلوبی برخوردار باشند کاشت میشود.
گیاه موز
گیاه موز در وهله اول برای میوهاش و ضمناً برای تولید فیبر و نیز زیبایی کاشته میشود. از آنجائی که گیاه موز نسبتاً بلند و مستقیم و محکم میباشد، اشتباهاً به آن درخت میگویند، در حالی که واقعیت آن است که آنها فقط شاخههایی هستند که پس از دادن میوه خشک شده و از بین میروند. این شاخهها میتوانند به بلندی بین دو تا هشت متر برسند و برگهای آن نیز به حدود سه و نیم متر میتواند برسد. میوه موز به صورت خوشه در انتهای ساقه تشکیل میشود.
نتایج یک مطالعه جدید در کالج سلطنتی لندن نشان داده است که مصرف یک عدد موز در روز به میزان قابل توجهی خطر بروز علائم آسم را در کودکان کاهش میدهد.
زغالاخته
زغالاخته یا زغال (نام علمی: Cornus mas) درختچه بلند یا درخت کوچک برگریز (خزانکننده) از خانوادهٔ گیاهان گلدار دولپهای و تیرهٔ زغالاختهایان است که درخت آن در ایران به بلندی ۸ متر و قطر ۱۵ تا ۱۹ سانتیمتر میرسد. این گیاه بومی غرب آسیا تا جنوب اروپا (ایران، آذربایجان، ارمنستان، آسیای جنوب غربی و اروپای جنوبی) است. میوهٔ آن نیز زغالاخته یا زغال نامیده میشود.پوست تنه این درخت قهوهای است و برگهایش تخممرغی شکل با انتهایی نوکدار و پشتبرگ کمرنگ است. هر برگ سه تا پنج رگبرگ دارد. گلهای زغالاخته کوچک، زردرنگ و زودرس هستند و در پایان زمستان بر درخت پدیدار میشوند. میوه آن شفت آویزان و بهشکل بیضی کشیده و به رنگ سرخ تیره و به درازای تقریباً ۱۲ میلیمتر میباشد. در ایران این درخت بیشتر در ارسباران و هیر (قزوین) میروید.میوه زغالاخته ترش مزه است. از میوهٔ رسیدهٔ این گیاه کمپوت و مربا تولید کرده و یا به صورت خشکبار مانند آلبالوی خشک مصرف میشود.اخیراً لواشک زغال اخته کلیبر، با بسته بندی حرفه ای، به بازار آمده است.
جشنواره زغال اخته
کلیبر، به خاطر قرار گرفتن در میان کوههای بلند، دارای آب و هوای خاصی است که مشخصا برای بار آوری زغال اخته مناسب میباشد. میتوان ادعا کرد که "زغال اخته" سمبولی از هویت کلیبر است. در اواخر تابستان میوههای رسیده در اغلب دکانهای اطراف خیابان اصلی به فروش میرسد. در سالهای اخیر فرمانداری کلیبر با برگزاری جشنواره زغال اخته برای ترویج تولید تجاری و بازاریابی این میوهها تلاش کرده است. در اخبار منتشره اغلب بر جنبههای جذب گردشگری این جشنوارهها تاکید میشود.
خواص دارویی زغالاخته
ﻃﺒﻖ ﻧﺘﺎیﺞ ﺑﻪ دﺳﺖ آﻣﺪه در یک مطالعه اخیر، ﭼﻨﻴﻦ اﺳﺘﻨﺒﺎط ﻣﻲﺷﻮد کﻪ ﻣﺼﺮف ﻣﻴﻮه ی زﻏﺎل اﺧﺘﻪ دارای آﺛﺎر ﻫﻴﭙﻮﮔﻠﻴﺴﻤﻴﻚ ﺑﻮده اﺳﺖ و ﻣﻲﺗﻮاﻧﺪ ﺳﺒﺐ ﺑﻬﺒﻮد ﺗﻐﻴﻴﺮات ﺑﺎﻓﺘﻲ ﭘﺎﻧﻜﺮاس در ﺟﺮﻳﺎن ﺑﻴﻤﺎری دﻳﺎﺑﺖ ﮔﺮدد ﻛﻪ ﺷﺎﻳﺪ اﻳﻦ اﺛﺮات ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ وﺟﻮد آﻧﺘﻮﺳﻴﺎﻧﻴﻦ ﻫﺎ و ﺳﺎﻳﺮ ﺗﺮﻛﻴﺒﺎت آﻧﺘﻲ اﻛﺴﻴﺪاﻧﻲ ﻣﻮﺟﻮد در ﻣﻴﻮه ﺑﺎﺷﺪ.خواص دارویی دیگر زغال اخته نیز بصورت گسترده تحت مطالعه قرار گرفته و در مجلات تخصصی گزارش شده است.
چوب زغالاخته
چوب زغال اخته چگالی بالایی دارد و، بر خلاف چوبهای دیگر، در آب غوطه ور نمیشود. بخاطر این مشخصه چوب مذکور در ساخت دسته ابزارها و قطعات ماشینها ارزش ویژهای دارد.بعد از قرن هفتم قبل از میلاد یونانیها چوب زغال را در ساخت نیزه و کمان استفاده کردند.گستردگی استفاده از چوب زغال در اسلحه سازی باعث شد در اشعار یونانی مربوط سروده شده در قرون چهارم و سوم قبل از میلاد زغال اخته با نیزه مترادف شود.در ایتالیا، چوب دستی چوپانان crognolo یا grugnale،به معنی درخت زغال، نامیده میشود.تا سالها قبل چوبدستیهای تهیه شده از درخت زغال بصورت عمده در بازار مکاره شهر اهر معامله میشد. از آنجا که اغلب این چوبها از جنگلهای ارسباران میآمد، دولت برای حفاظت از محیط زیست خرید و فروش اینگونه چوب دستیها را محدود کرده است.
سیب
سیب یک میوه درختی گرم سیری از خانواده گلسرخیان است که انواع مختلفی دارد، مانند سیب گلاب(Gala apple)، سیب سرخ، سیب سبز و سیب وحشی. این میوه خوش عطر و طعم، حاوی مقدار زیادی پتاسیم، سدیم، کلسیم، برم و فسفر و مقادیر زیادی ویتامین آ و ب میباشد.
زیانهای سیب
سعی کنید همیشه سیب را با پوست بخورید، زیرا مقدر زیادی پکتین در پوست سیب وجود دارد. سیبهایی که در بازارهای داخل ایران یا آمریکا و کانادا به فروش میرسد، روی آن دارای یک لایه چربی برای حفاظت آن میباشد، بنابراین حتماً این سیبها را به دقت بشویید. آنهاییکه دارای معده ضعیف هستند باید سیب را بسیار نازک پوست بگیرند که پکتینها و ویتامینهای آن از بین نرود.
ارزش خوراکی
ویتامینهای موجود در سیب، بیشتر در پوست سیب و زیر پوست آن قرار دارد، بنابراین آنهایی که میتوانند پوست سیب را هضم کنند، بهتر است که آن را با پوست بخورند.
تولیدکنندگان سیب
جدول کشورهای تولیدکننده سیب درسال ۲۰۰۸ میلادی بر اساس آمار فائو (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد)
گلابی
گُلابی، اَمرود،اَرمود،
(فارسی شرقی:امروت و ناک) درختی است گلدار از رده دولپهایها، از خانواده گلسرخیان و از زیر خانواده مالیده(Maloideae) میباشد.
در این جنس حدود ۳۰ گونه وجود دارد که بعضی از گونههای معروف شامل communis، persica, pyrifolia, syriaca و ussuriensis وجود دارد. گلابی معمولی یا گلابی اروپایی از گونه communis میباشد که میوههای آبدار با دانههای سنگی دارد و اغلب شکل کشیده دارد.
اما انواع دیگری از گلابی وجود دارند که به گلابی آسیایی معروف است که شکل آنها شبیه سیب است. در منابع آلمانی منشا گلابی را درکوههای البرز ذکر کردهاند. انواع مختلف گونه وحشی آن در جنگلهای گیلان وجود دارد که به زبان گیلکی اربه خوج و سنگ خوج معروف اند.
گلابی درختی برگریز میباشد که در شرایط آب وهوایی مناطق سرد جهان، جایی که زمستانهای سرد باعث برطرف شدن نیاز سرمایی زمستان آن میشود قابل پرورش و کشت است. میوهٔ این گیاه از لحاظ گیاهشناسی پوم است و جزء میوههای کاذب به شمار میآید. میوه گلابی معمولی عمر انباری کوتاهی دارد به همین دلیل باید قبل از رسیدن کامل برداشت شود تا بتوان به راحتی به بازار رساند.
گلابی اروپایی را در که در شمال ایران (گیلان)میروید،و در زبان گیلکی به آن خوج میگویند. که میوهای است سخت با طعم متمایل به ترشی و شیرینی.
گیاه
گیاهان گروه بزرگی از گونههای زندگی هستند و شامل موجودات زندهٔ آشنایی چون درختان، علف، بوته، سبزه، درخت مو، سرخس، خزه و خزه دریایی میشوند.میزان رشد یک گیاه عادی ۷۵-۲۰ میکرو متر در هر ساعت است.
تعریف
تعریف کلمه گیاه ازآنچه که ظاهراً به نظر میرسد بسیار مشکل تراست. اگرچه گیاه شناسان محدوده رده بندی گیاهان را تعریف کردهاند، مرزهای تعیین کننده اعضاء رده بندی گیاهان بسیار اختصاصی تر از تعریفات رایج «گیاه» است. ما گیاه را بعنوان یک موجود زنده یوکاریوت و دارای تعداد زیادی سلول تعریف میکنیم که عموما» فاقد اندامهای حسی یا حرکت ارادی بوده و در صورت رشد کامل دارای ریشه، ساقه و برگ میباشند. اما از نظر گیاهشناسی فقط گیاه آوندی دارای ریشه، ساقه وبرگ است. اما اگر منصفانه نگاه کنیم گیاهانی که ما هر روز با آنها مواجه هستیم، گیاهان آوندی میباشند.
تعریف دیگر گیاه که فراگیرتر میباشد، عبارت است از هرچیزی که فتواتوتروف میباشد- یعنی غذای خودش را از مواد خام غیر آلی و نور خورشید تولید کند. برای فردی که بر نقش خاصی که گیاهان در یک اکوسیستم بازی میکنند متمرکزشود این تعریف غیر منطقی نیست. اما در بین فتواتوتروپها، پروکاریوتهایی (پیش هسته) مخصوصا«باکتریهای فتواتوتروپ و سیانوفیتها وجود دارند. سیانوفیتها را گاهی اوقات (به دلایل خوبی) جلبکهای سبز– آبی مینامند. در اینجا این مشکل بوجود میآید که بیشتر مردم از جمله گیاه شناسان قارچ خوراکی را گیاه مینامند اگرچه قارچ خوراکی اندام باردهی قارچ میباشد (حوزه قارچها)، و اصلا» فتواتوتروپ نبوده، بلکه گندخوار (saprophytic) میباشد. و بیش از چند گونه گیاهان گل دار، قارچها و باکتریها وجود دارند که انگلی هستند.
ما قادر به ارائه پاسخی مطمئن نیستیم. فهرست خصوصیاتی که حوزه رده بندی گیاهان را از سایر حوزههای زیستشناسی جدا میکند حد اقل یک تعریف فنی ارائه میکند اما این تعریف مورد پسند همگان قرار نمیگیرد. بنابراین تعریف اصطلاح گیاه همیشه به معنی بیشتر موجودات زنده طبقه بندی شده در محدوده رده بندی گیاهان میباشد. مثلا«اگر جلبکهای سبز به وضوح گیاهانی جزورده بندی گیاهان هستند، پس بیشترمردم اکثرخزههای دریایی را هم که جزئی از (حوزه آغازیان (هستند، جزو جلبکهای سبز در نظر میگیرند. مشکل عدم وجود دقت یا توافق که در تعریف گیاه وجود دارد یکی از گفتههای مورد تفاهم است که اغلب در مقالات با آن مواجه هستیم از این قبیل:... آوند چوبی یکی از دو بافت انتقال در گیاه است. بطور کلی تصور نمیشود این جمله به معنی تمامی گیاهان، جلبکها با گیاهان گلدار باشد. به احتمال بسیار زیاد باکتریها یا قارچها را به حساب نمیآورد. در واقع معمولا» بهتر است اینگونه تصور شود که این بحث فقط به گیاهان آوندی مربوط میشود (ضرورتا«سرخسها، مخروط زاها،گیاهان گلدار و تعدادی دیگر) مگر اینکه به صورتی متفاوت بیان شود (مثلا»... در گیاهان آوندی و غیر آوندی اینگونهاست
ردههای گیاهان
ممکن است بخواهیم علاوه بر طبقه بندی علمی گیاهان یا روشهای مردم پسند تر براساس این سیستم، به طبقه بندی گیاهان با روشهای متفاوت دیگری بپردازیم که در ذیل به بررسی برخی از آنها میپردازیم: ممکن است گیاهان بر مبنای الگوهای رشد فصلی اشان مرتب شوند. البته گیاهان ساده مثل جلبکها دوران زندگی کوتاهی دارند و اصطلاحهای زیر در مورد آنها بکار نمیرود اما جمعیت جلبکها عموما«فصلی هستند. • سالانه: زندگی و تولید مثل در یک فصل رشد و نمو. • دوسالانه: زندگی در دو فصل رشد و نمو؛ تولید مثل معمولا» در سال دوم • چند ساله: زندگی در سالهای رشد نمو طولانی؛ ادامه به تولید مثل در یک مرحله گیاهان آوندی یا (غیر چوبی) هستند ویا چوبی. گیاه چوبی ممکن است درختانی باشند با یک یا چند تنه و شاخه که روی زمین بوجود میآیند ویا درختچههایی باشند بدون تنه، با شاخههایی که نزدیک سطح زمین قرار دارند. همچنین ممکن است گیاهان بر اساس چگونگی کاربردشان طبقه بندی شوند. گیاهان غذایی از جمله میوهها، سبزیجات، گیاهان دارویی و ادویهها میباشند.
گل
گُل یا شکوفه ساختار زایشی در گیاهان گلدار یا نهاندانه است. کارکرد زیستشناختی گل به هم رسانیدن یاختهٔ زایشی نر (اسپرم) و یاخته زایشی ماده (تخم) است. این فرایند با گردهافشانی آغاز و پس از لقاح به تشکیل دانه میانجامد.
گل را میتوان جوانهای تصور کرد که برای تولیدمثل گیاه مادر تغییر شکل یافتهاست. در جریان تبدیل برگ به گل، برگ از نظر شکل و رنگ دستخوش تغییرات فراوانی میشود. این برگهای تغییرشکلیافته را قسمتهای گل مینامند.
گلها میتوانند پیوند دو نژاد را تسهیل کنند (تلفیق اسپرم و تخم گلهای مختلف در یک گونه) یا درون گونه خود افزایش یابند (تلفیق اسپرم و تخم در همان گونه). بعضی از گلها بدون لقاح، دیاسپور تولید میکنند (parthenocarpy). گلها دارای اسپورانژیا هستند، جاییکه محتوی گامتوفیت میباشد. گلها منجر به تولید میوه و دانه میشوند. بعضی از گلها در دوره تکامل خود برای حیوانات جذاب هستند و این دلیلی است که حیوانات را عامل گرده افشانی آنها میکند. علاوه بر تسهیل تولید مثل گیاهان گلدار، گلها مدت طولانی است که توسط انسانها تحسین شده و برای زیباسازی محیط، نشانهای از عشق، آیین، مذهب، پزشکی و به عنوان منبع غذایی استفاده میشوند.
فیزیولوژی ورزشی
فیزیولوژی ورزشی به ۴ بخش فراگیر تقسیم میشود: آمادگی جسمانی، فیزیولوژی ماهیچهها، فیزیولوژی گردش خون،
فیزیولوژی تنفس
بدن انسان برای اینکه بتواند نقش خود را به طور مؤثر در زندگی ایفا کند باید از آمادگی جسمانی خوبی برخوردار باشد یعنی به طور مداوم انرژی لازم را در اختیار داشته باشد تا بتواند وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد. وقتی سخن از آمادگی جسمانی به میان میآید مقصود از آن داشتن چنان قلب، رگهای خونی و ششها و ماهیچههایی است که بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و با شور و نشاط تمام در فعالیتها و تفریحات سالمی شرکت کنند که افراد عادی و غیر فعال از انجام آنها ناتوانند. عوامل متعددی در آمادگی جسمانی مؤثر است اما چهار عامل بیش از عوامل دیگر در این میان ایفای نقش میکنند این عوامل عبارتاند از (نیروی ماهیچه، استقامت ماهیچه، انعطاف ماهیچه و استقامت قلبی ریوی) می باشد.
نیروی ماهیچه
همانطور که میدانید حدود ۴۰ درصد وزن بدن را ماهیچه تشکیل میدهد این ماهیچهها در خود تولید انرژی میکنند که این نیرو، نیروی ماهیچه نامیده میشود که البته قابل اندازهگیری نیز هست. مهمترین عامل شناخته شده در آمادگی جسمانی استعداد و توانایی ماهیچهها در وارد کردن نیرو یا مقاومت در برابر آن است. تمرینات قدرتی از عواملی است که سبب حجیم شدن تارهای ماهیچهای میشود و توانایی فرد را در تولید نیروی بیشتر افزایش میدهد، این افزایش میتواند به دلایل عصبی (فراخوانی تارهای بیشتر و تحریک واحدهای عصبی-ماهیچهای بزرگتر)باشد یا به دلیلی مثل افزایش رها سازی یون کلسیم یا افزایش تماس تارهای اکتین و میوزین. قدرت ماهیچه اهمیت بسیاری در ورزشهای مختلف و البته فعالیتهای روزانه دارد بسیاری از مردان و حتی زنان از ماهیچهها بازو و سرشانه ضعیفی برخوردار هستند که باعث ضعف در فعالیتهای ورزشی و روزانه و ایجاد درد و بیماری در سنین بالا میشود..
استقامت ماهیچه
ماهیچهها در خود انرژی ذخیره میکنند. این عمل به ماهیچهها امکان میدهد که مدت زیادی به فعالیت خود ادامه دهند. این عمل ماهیچهها را استقامت ماهیچهای گویند. استقامت ماهیچهای عبارت است از ظرفیت یک ماهیچه یا گروهی از ماهیچهها برای انقباض مداوم. معمولاً استقامت ماهیچه را با قدرت ماهیچهای اشتباه میگیرند ولی باید توجه کرد که معمولاً استقامت ماهیچهای عبارت است از توانایی در کاربرد قدرت و نگهداری این توانایی برای مدت نسبتاً طولانی. برای مثال در فعالیتهایی چون: برف پارو کردن، چمن زدن، نظافت و یا حرکات ورزشی چون دراز و نشست، بالا کشیدن بدن در حالت بارفیکس و... استقامت ماهیچهای نقش اساسی دارد که میشود با تمرینات منظم ورزشی آن را افزایش داد.
انعطاف ماهیچه
توانایی در کاربرد ماهیچهها در وسیعترین دامنه حرکت آنها به دور مفصلها را انعطاف پذیری گویند. این عامل در آمادگی جسمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. با تمرینات ورزشی میزان توانایی مفاصل بدن در خم شدن و چرخیدن بیشتر میشود و در نتیجه کارایی ماهیچهها بهبود مییابد اگر مفاصل از انعطاف کمی برخوردار باشند محدودیت حرکتی برای بدن ایجاد میشود. انعطاف پذیری در فعالیتهای روزانه چون باغبانی، خانه داری، فعالیتهای ورزشی که احتیاج به نرمی و انعطاف پذیری دارند مؤثر است. که البته این نقش در فعالیتهای ورزشی چون ژیمناستیک، دو و میدانی و... پر رنگ تر میشود.
استقامت قلبی و ریوی
بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران ورزشی عقیده دارند که عامل استقامت قلبی ریوی در آمادگی جسمانی بیش از عوامل دیگر اهمیت دارد و بعضی دیگر دقیقاً بر عکس این نظریه مهر تأیید زدند. اما تجربه نشان دادهاست که استقامت قلبی ریوی از عوامل اساسی آمادگی جسمانی است و با تمرینات استقامتی شدید و سنگین میتوان آن را ارتقاء بخشید.
فیزیولوژی ماهیچه
ماهیچهها دستگاهی هستند که مواد غذایی را از صورت شیمیایی به صورت انرژی مکانیکی یا کار تبدیل میکنند. میدانیم که حرکات بدن از انقباض ماهیچهها حاصل
در بخش ماهیچهها مخطط ۲ مطلب را بررسی میکنیم: ۱- انقباض ماهیچه، ۲- منابع انرژی ماهیچه.
انقباض ماهیچه: اگر طول ماهیچه به هنگام انقباض تغییر نکند این انقباض را (هم طول) میگویند. در این نوع انقباض جسم مقاوم جابه جا نمیشود تمام انرژی حاصل از انقباض به حرارت تبدیل میشود. ولی اگر انقباض ماهیچه به کوتاه شدن آن منجر شود آن انقباض را (هم تنش) میگویند که باعث میشود جسمی که در برابر ماهیچه قرار میگیرد جابه جا شود. سرعت انقباض ماهیچه با مقدار وزنهای که در مقابل آن قرار میگیرد رابطه عکس دارد. اگر هیچ نیرویی در برابر ماهیچه قرار نگیرد ماهیچه سریعاً منقبض میشود ولی اگر به تدریج نیروی مخالف افزایش مییابد از سرعت انقباض کاسته میشود. تا اینکه اگر میزان نیروی مخالف برابر با نیروی ماهیچه شود سرعت کوتاه شدن یا انقباض به صفر خواهد رسید.
منابع تامین انرژی
ماهیچه برای آنکه به حالت انقباض درآید احتیاج به انرژی دارد. منبع اصلی انرژی ماهیچه آدنوزین تری فسفات است که به مقدار کمی در ماهیچه وجود دارد ولی به مقدار زیادی انرژی آزاد میکند. کراتین فسفات منبع انرژی دیگری است که در سلولهای ماهیچهای ذخیره میشود. اگر مقدار آدنوزین تری فسفات در سلول بیش از اندازه لازم باشد انرژی اضافی صرف تولیدکراتین فسفات میشود و در نتیجه مقدار بیشتری از انرژی ذخیره خواهد شد. به مجرد ذخیره آدنوزین تری فسفات در ماهیچه کراتین فسفات موجود به سرعت و سهولت به آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود و در نتیجه کراتین فسفات باعث ثابت ماندن مقدار آدنوزین تری فسفات ماهیچه میشود. انرژی حاصل از کراتین فسفات و آدنوزین تری فسفات برای مدت کوتاهی انرژی لازم را تأمین میکنند پس در فعالیتهای شدید بدنی که بیش از چند دقیقه طول میکشد باید منبع دیگری از انرژی وجود داشته باشد. این انرژی از تجزیه گلیگوژن حاصل میشود و چون این واکنش در مجاورت اکسیژن قرار میگیرد آن را هوازی یا (با اکسیژن) میگویند. اگر اکسیژن به اندازه کافی برای این واکنشهای شیمیایی وجود نداشته باشد در ماهیچه اسیدلاکتیک تولید میشود. قسمت اعظم این اسیدلاکتیک مجدداً به گلوکز و گلیگوژن تبدیل میشود و مقداری از آن در ماهیچه بر جای میماند. در ورزشهای سخت و طولانی و مخصوصاً افرادی که از آمادگی جسمانی کمی برخوردارند خستگی ماهیچهها بعد از ورزش مربوط به اسیدلاکتیک باقیمانده در ماهیچهاست، میزان خستگی با مقدار اسیدلاکتیک موجود در ماهیچه رابطه مستقیم دارد.
تولید انرژی در بدن به ۳ طریق انجام میگیرد که ۲ طریق آنها برای تولیدآدنوزین تری فسفات نیاز به اکسیژن ندارند (بی هوازی) و در سومین طریقه وجود اکسیژن کاملاً ضروری است که به آن (هوازی) گویند:
سیستم تامین انرژی فسفاژن ATP-Pc
در ورزشهایی چون: پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، دو ۱۰۰ متر و شیرجه یا فعالیتهایی که زمان اجرای آن بسیار کم است (حدود ۱۰ ثانیه) و با حداکثر شدت انجام میشوند انرژی مورد نیاز را از این سیستم تأمین میکنند. آدنوزین تری فسفات وکراتین فسفات موجود در ماهیچه به صورت ذخیره وجود دارند و به هنگام فعالیت انرژی مورد لزوم را تهیه میکنند. در این سیستم برای تأمین انرژی احتیاجی به حضور اکسیژن نیست (بی هوازی)
سیستم تامین انرژی بی هوازی(اسیدلاکتیک)
در ورزشهایی که زمان اجرای آنها بین ۱ تا ۳ دقیقه طول میکشد انرژی مورد نیازشان را از این طریق تأمین میکنند مثل دوهای ۴۰۰ و۸۰۰ متر وکشتی. هنگام اجرای این فعالیتها اکسیژن به قدر کافی در ماهیچه موجود نیست از اینرو گلوکز موجود در ماهیچه به اسیدلاکتیک و آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود. در حقیقت در این سیستم گلوکز عامل اصلی تأمین کننده انرژی ماهیچهاست.
سیستم تامین انرژی هوازی
هر موجود زندهای برای ادامه زندگی و فعالیت احتیاج به اکسیژن دارد. بعد از چند دقیقه که اکسیژن به بدن نرسد، نه آدنوزین تری فسفات در بدن ساخته میشود و نه انرژی وجود دارد و در نتیجه زندگی پایان مییابد. در ورزشهایی که بیش از ۳ دقیقه طول میکشد ماهیچهها انرژی مورد نیاز را از تجزیه مواد غذایی در مقابل اکسیژن بدست میآورند. در دوهای ماراتن، کوهنوردی و... آدنوزین تری فسفات مورد نیاز ماهیچهها از این طریق تأمین میگردد. پروتئینها، گلیگوژن و چربیها از جمله مواد غذایی هستند که در این سیستم مورد استفاده قرار میگیرد و بیشترین مقدار تولید آدنوزین تری فسفات را نیز دارد.
برگشت به حالت اولیه و وام اکسیژن
همانطور که گفته شد برای اینکه بدن از حالت استراحت به حالت فعالیت درآید واکنشهای متعددی در ماهیچه صورت میگیرد تا انرژی لازم کسب شود. همچنین برگشت بدن از حالت فعالیت به حالت استراحت نیز بسیار مهم است که آن را برگشت به حالت اولیه یا تجدید قوا (Recovery) گویند. ذخیره اکسیژن بدن هنگام فعالیتهای شدید به مصرف سوخت و ساز بدن میرسد؛ در نتیجه هنگام استراحت مقدار اکسیژنی که از ذخیره بدن گرفته شدهاست باید دوباره به بدن باز گردد و اسیدلاکتیک جمع شده در ماهیچهها نیز باید از سلولهای ماهیچهای خارج شودکه البته هر دو نیز هوازی هستند. انرژی از دست رفته بدن را وام اکسیژن (Oxygen Debt) گویند. مقدار وام اکسیژن برابر است با مقدار اکسیژن مورد نیاز در هنگام فعالیت؛ اگر نوع فعالیت شخص ملایم، طولانی و یکنواخت باشد بدن میتواند انرژی مورد نیاز را از هوا بگیرد و وام اکسیژن به وجود نمیآید والی اگر فعالیت شخص شدید باشد به طوری که او مجبور باشد با کمبود انرژی به فعالیت خود ادامه دهد مبتلا به وام اکسیژن میشود. مدت زمانی که طول میکشد تا بدن به حالت اول برگردد بستگی به مدت، شدت و آمادگی جسمانی فرد دارد؛ بعد از فعالیتها در ۲ یا ۳ دقیقه اول مصرف اکسیژن به شدت پایین میآید اما از این شدت به تدریج کاسته میشود تا به حالت یکنواخت برسد. اگر شخص بعد از فعالیت ورزشی خود، به جای استراحت، کار سادهای مثل راه رفتن یا دویدن آرام (سرد کردن) را انجام دهد اسیدلاکتیک موجود در بدن زودتر از بین میرود (در این مورد در فصل علم تمرین به طور کامل توضیح داده شدهاست)
فیزیولوژی دستگاه گردش خون
دستگاه گردش خون از رگها و قلب تشکیل شده که خون تیره و روشن در آنها جریان دارد. قلب به صورت تلمبهای قوی خون روشن را از راه سرخرگ آئورت و سرخرگ ششی به بدن میفرستد و از طرفی سیاهرگهای اجوف فوقانی و تحتانی خون تیره را از بدن به قلب بر میگردانند. به استثنای سیاهرگ ششی که خون روشن و تیره را از ششها به قلب بر میگرداند. یاختههای بدن پیوسته در حال فعالیت اند و برای ادامه حیات و فعالیت خود موادی را میسوزانند و مواد دیگری را دفع میکنند دستگاه گردش خون عهده دار رساندن مواد سوختنی به سلولها و خارج کردن مواد زائد است. قلب از چهار حفره تشکیل شدهاست. دو حفره در طرف راست و دو حفره در طرف چپ. دو حفره بالایی را دهلیز و دو حفره پایینی را بطن میگویند. بطن باعث به حرکت درآمدن خون در بدن میشود و اگر بطن از انقباض بیفتد خون از گردش خواهد ایستاد. شکل قلب شبیه مخروطی است که قاعده آن در بالا و نوک آن در پایین در انتهای بطنها است. در موقع ضربان دو دهلیز با هم منقبض میشوند و بعد از مدت نسبتاً کوتاهی دو بطن منقبض میشوند بعد از این انقباض توقف بیشتر و طولانی تری وجود دارد که به منزلة استراحت قلب است. مدت انقباض بطنها در افراد بالغ ۳/۰ ثانیه و مدت انبساط آنها ۵/۰ ثانیه طول میکشد روی هم رفته یک دوره کامل قلبی ۸/۰ ثانیه طول میکشد بنابراین در هر دقیقه تقریباً ۷۰ دورة قلبی صورت میگیرد و این رقم را تعداد ضربان قلب گویند. همانطور که میدانید در حدود 8 درصد وزن بدن را خون تشکیل میدهد یعنی یک شخص معمولی با وزن در حدود۷۰ کیلوگرم دارای ۵ تا ۶ لیتر خون است قسمت اعظم خون را گلبولهای قرمز تشکیل میدهند. کمبود اکسیژن معمولاً موجب افزایش گلبولهای قرمز خون میشود به همین دلیل است که در ارتفاعات زیاد ورزشکاران استقامتی قادر نیستند رکوردهای جهانی از خود به جا بگذارند چون در مکانهای مرتفع فشار نسبی اکسیژن در هوای تنفسی کم است و شخص ورزشکار قادر نیست به راحتی اکسیژن مورد نیاز را در هنگام ورزش از هوا کسب کند لذا این امر در کارایی او اثر نامطلوب میگذارد.
فیزیولوژی دستگاه تنفسی
طبق تعاریف کتابهای فیزیولوژی، تنفس عبارت است از جذب اکسیژن و دفع انیدریدکربنیک به وسیله سلول زنده، خواه این سلول حیوانی باشد، خواه نباتی.
عمل تنفس طی ۲ مرحله متمایز انجام میشود: تنفس خارجی: که عبارت است از حرکت هوا به داخل ریهها، انتقال اکسیژن از ریهها به خون و انتقال انیدریدکربنیک از خون به ریهها. تنفس سلولی یا داخلی: که شامل جذب اکسیژن و تولید انیدریدکربنیک توسط سلولها میشود. انقباض حجاب حاجز یا دیافراگم و پایین آمدن در محوطه شکم باعث بزرگ شدن قفسه سینه از بالا به پایین میشود. همزمان با این عمل ماهیچهها شکم بتدریج شل میشود و با انقباض ماهیچهها بین دندهای، دندهها به بالا کشیده میشود و استخوان جناغ را به جلو میراند این عمل قفسه سینه را از جلو به عقب میبرد و از طرفین بزرگ میکند؛ با بزرگ شدن حجم قفسه سینه فشار موجود در ریهها از فشار جو کاهش مییابد و باعث حرکت هوا به داخل ریهها میشوند این عمل آنقدر ادامه پیدا میکند تا فشار هوا در ریهها با فشار جو برابر گردد. کلیه اعمال بالا را دم گویند. اما عمل بازدم در حالت استراحت نتیجه شل شدن ماهیچهها دمی و بازگشت ریهها به حالت قبل صورت میگیرد با بالا رفتن ماهیچه دیافراگم و بازگشت حجم قفسه سینه به حالت استراحت، فشار هوا در ریهها از جو بیشتر میشود و آن قدر هوا از ریهها خارج میشود تا فشار ریهها دوباره با فشار جو برابر گردد،عمل بازدم در حالت ورزش کاملاً تغییر کرده واز یک حرکت پاسیو(غیر فعال) به یک حرکت اکتیو(فعال)تبدیل می شود.
حجم جاری و تهویه ریوی
حجم هوایی که با هر بار حرکت به داخل ریهها جریان مییابد را حجم جاری مینامند و مقدار آن بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلی لیتر است و تهویه ریوی عبارت است از حجم جاری ضرب در تعداد حرکات تنفسی در دقیقه که معمولاً بین ۱۰ تا ۲۰ بار در حالت استراحت است. در هنگام ورزش تعداد حرکات تنفسی افزایش پیدا میکند و عمیق تر میشود تا جایی که در فعالیتهای شدید ورزشی ماهیچهها دمی و بازدمی فعال میشوند و تهویه ریوی تا حدود ۱۰۰ لیتر در دقیقه افزایش مییابد. حداکثر تهویه ریوی ممکن است به ۱۵۰ لیتر در دقیقه هم برسد ولی افزایش تهویه ریوی اگر از ۱۰۰ لیتر در دقیقه بیشتر شود به افزایش جذب اکسیژن کمکی نمیکند زیرا به نظر میرسد که انتقال اکسیژن بیش از این مقدار به بافتها، توسط ماهیچهها قلب و ماهیچهها تنفس محدود میشود.
ورزش حرفهای
ورزش حرفهای به ورزشی گفته میشود که در آن ورزشکاران برای فعالیت خود دستمزد دریافت میکنند. ورزش حرفهای در نقطه مقابل ورزش آماتور قرار میگیرد که در آن ورزشکاران فقط برای علاقه شخصی به ورزش میپردازند.
اغلب ورزشهایی که به صورت حرفهای دنبال میشوند، ورزشکاران آماتوری نیز دارند که تعداد آنها بسیار بیشتر از همتایان حرفهای خود است. طرفداران ورزش آماتور معمولاً ورزش حرفهای را در تضاد با اصول اخلاقی ورزش میدانند و معتقدند رقابتهای ورزشی نباید وسیله امرار معاش باشد. این گروه در برخی رشتههای ورزشی تا مدتها توانستند در مقابل جاذبههای مالی و تبلیغاتی ورزش حرفهای مقاومت کنند. برای مثال اتحاد راگبی برای سالها یک ورزش نیمهوقت مخصوص آماتورها باقیمانده بود.
ورزشکارانی که در سطح اول ورزش حرفهای فعالیت میکنند درآمدهای بسیار بالایی را دریافت میکنند. تایگر وودز بازیکن گلف اهل آمریکا پردرآمدترین ورزشکار دنیاست و بر اساس گزارش سال ۲۰۰۹ نشریه فوربز مجموع جوایز و دستمزدهایی که وی از فعالیتهای ورزشی خود دریافت کرده از یک میلیارد دلار فراتر رفتهاست. مایکل جردن بازیکن بسکتبال آمریکایی با ۸۰۰ میلیون دلار و میشاییل شوماخر راننده فرمول یک آلمانی با حدود ۷۰۰ میلیون دلار درآمد از ورزش در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
ده بازیکن برتر تنیس دنیا به طور میانگین سالانه ۳ میلیون دلار دریافت میکنند و میانگین درآمد بازیکنان لیگ برتر بیسبال آمریکا ۳ میلیون و ۴۴۰ هزار دلار بودهاست. در فصل ۱۱-۲۰۱۰ میانگین دستمزد بازیکنان لیگ برتر فوتبال انگلستان ۷ میلیون پوند، بازیکنان سری آ فوتبال ایتالیا ۵ میلیون یورو و بازیکنان بوندسلیگا ۳.۳ میلیون یورو بودهاست.
فیزیولوژی ورزشی به ۴ بخش فراگیر تقسیم میشود: آمادگی جسمانی، فیزیولوژی ماهیچهها، فیزیولوژی گردش خون،
فیزیولوژی تنفس
بدن انسان برای اینکه بتواند نقش خود را به طور مؤثر در زندگی ایفا کند باید از آمادگی جسمانی خوبی برخوردار باشد یعنی به طور مداوم انرژی لازم را در اختیار داشته باشد تا بتواند وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد. وقتی سخن از آمادگی جسمانی به میان میآید مقصود از آن داشتن چنان قلب، رگهای خونی و ششها و ماهیچههایی است که بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و با شور و نشاط تمام در فعالیتها و تفریحات سالمی شرکت کنند که افراد عادی و غیر فعال از انجام آنها ناتوانند. عوامل متعددی در آمادگی جسمانی مؤثر است اما چهار عامل بیش از عوامل دیگر در این میان ایفای نقش میکنند این عوامل عبارتاند از (نیروی ماهیچه، استقامت ماهیچه، انعطاف ماهیچه و استقامت قلبی ریوی) می باشد.
نیروی ماهیچه
همانطور که میدانید حدود ۴۰ درصد وزن بدن را ماهیچه تشکیل میدهد این ماهیچهها در خود تولید انرژی میکنند که این نیرو، نیروی ماهیچه نامیده میشود که البته قابل اندازهگیری نیز هست. مهمترین عامل شناخته شده در آمادگی جسمانی استعداد و توانایی ماهیچهها در وارد کردن نیرو یا مقاومت در برابر آن است. تمرینات قدرتی از عواملی است که سبب حجیم شدن تارهای ماهیچهای میشود و توانایی فرد را در تولید نیروی بیشتر افزایش میدهد، این افزایش میتواند به دلایل عصبی (فراخوانی تارهای بیشتر و تحریک واحدهای عصبی-ماهیچهای بزرگتر)باشد یا به دلیلی مثل افزایش رها سازی یون کلسیم یا افزایش تماس تارهای اکتین و میوزین. قدرت ماهیچه اهمیت بسیاری در ورزشهای مختلف و البته فعالیتهای روزانه دارد بسیاری از مردان و حتی زنان از ماهیچهها بازو و سرشانه ضعیفی برخوردار هستند که باعث ضعف در فعالیتهای ورزشی و روزانه و ایجاد درد و بیماری در سنین بالا میشود..
استقامت ماهیچه
ماهیچهها در خود انرژی ذخیره میکنند. این عمل به ماهیچهها امکان میدهد که مدت زیادی به فعالیت خود ادامه دهند. این عمل ماهیچهها را استقامت ماهیچهای گویند. استقامت ماهیچهای عبارت است از ظرفیت یک ماهیچه یا گروهی از ماهیچهها برای انقباض مداوم. معمولاً استقامت ماهیچه را با قدرت ماهیچهای اشتباه میگیرند ولی باید توجه کرد که معمولاً استقامت ماهیچهای عبارت است از توانایی در کاربرد قدرت و نگهداری این توانایی برای مدت نسبتاً طولانی. برای مثال در فعالیتهایی چون: برف پارو کردن، چمن زدن، نظافت و یا حرکات ورزشی چون دراز و نشست، بالا کشیدن بدن در حالت بارفیکس و... استقامت ماهیچهای نقش اساسی دارد که میشود با تمرینات منظم ورزشی آن را افزایش داد.
انعطاف ماهیچه
توانایی در کاربرد ماهیچهها در وسیعترین دامنه حرکت آنها به دور مفصلها را انعطاف پذیری گویند. این عامل در آمادگی جسمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. با تمرینات ورزشی میزان توانایی مفاصل بدن در خم شدن و چرخیدن بیشتر میشود و در نتیجه کارایی ماهیچهها بهبود مییابد اگر مفاصل از انعطاف کمی برخوردار باشند محدودیت حرکتی برای بدن ایجاد میشود. انعطاف پذیری در فعالیتهای روزانه چون باغبانی، خانه داری، فعالیتهای ورزشی که احتیاج به نرمی و انعطاف پذیری دارند مؤثر است. که البته این نقش در فعالیتهای ورزشی چون ژیمناستیک، دو و میدانی و... پر رنگ تر میشود.
استقامت قلبی و ریوی
بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران ورزشی عقیده دارند که عامل استقامت قلبی ریوی در آمادگی جسمانی بیش از عوامل دیگر اهمیت دارد و بعضی دیگر دقیقاً بر عکس این نظریه مهر تأیید زدند. اما تجربه نشان دادهاست که استقامت قلبی ریوی از عوامل اساسی آمادگی جسمانی است و با تمرینات استقامتی شدید و سنگین میتوان آن را ارتقاء بخشید.
فیزیولوژی ماهیچه
ماهیچهها دستگاهی هستند که مواد غذایی را از صورت شیمیایی به صورت انرژی مکانیکی یا کار تبدیل میکنند. میدانیم که حرکات بدن از انقباض ماهیچهها حاصل
در بخش ماهیچهها مخطط ۲ مطلب را بررسی میکنیم: ۱- انقباض ماهیچه، ۲- منابع انرژی ماهیچه.
انقباض ماهیچه: اگر طول ماهیچه به هنگام انقباض تغییر نکند این انقباض را (هم طول) میگویند. در این نوع انقباض جسم مقاوم جابه جا نمیشود تمام انرژی حاصل از انقباض به حرارت تبدیل میشود. ولی اگر انقباض ماهیچه به کوتاه شدن آن منجر شود آن انقباض را (هم تنش) میگویند که باعث میشود جسمی که در برابر ماهیچه قرار میگیرد جابه جا شود. سرعت انقباض ماهیچه با مقدار وزنهای که در مقابل آن قرار میگیرد رابطه عکس دارد. اگر هیچ نیرویی در برابر ماهیچه قرار نگیرد ماهیچه سریعاً منقبض میشود ولی اگر به تدریج نیروی مخالف افزایش مییابد از سرعت انقباض کاسته میشود. تا اینکه اگر میزان نیروی مخالف برابر با نیروی ماهیچه شود سرعت کوتاه شدن یا انقباض به صفر خواهد رسید.
منابع تامین انرژی
ماهیچه برای آنکه به حالت انقباض درآید احتیاج به انرژی دارد. منبع اصلی انرژی ماهیچه آدنوزین تری فسفات است که به مقدار کمی در ماهیچه وجود دارد ولی به مقدار زیادی انرژی آزاد میکند. کراتین فسفات منبع انرژی دیگری است که در سلولهای ماهیچهای ذخیره میشود. اگر مقدار آدنوزین تری فسفات در سلول بیش از اندازه لازم باشد انرژی اضافی صرف تولیدکراتین فسفات میشود و در نتیجه مقدار بیشتری از انرژی ذخیره خواهد شد. به مجرد ذخیره آدنوزین تری فسفات در ماهیچه کراتین فسفات موجود به سرعت و سهولت به آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود و در نتیجه کراتین فسفات باعث ثابت ماندن مقدار آدنوزین تری فسفات ماهیچه میشود. انرژی حاصل از کراتین فسفات و آدنوزین تری فسفات برای مدت کوتاهی انرژی لازم را تأمین میکنند پس در فعالیتهای شدید بدنی که بیش از چند دقیقه طول میکشد باید منبع دیگری از انرژی وجود داشته باشد. این انرژی از تجزیه گلیگوژن حاصل میشود و چون این واکنش در مجاورت اکسیژن قرار میگیرد آن را هوازی یا (با اکسیژن) میگویند. اگر اکسیژن به اندازه کافی برای این واکنشهای شیمیایی وجود نداشته باشد در ماهیچه اسیدلاکتیک تولید میشود. قسمت اعظم این اسیدلاکتیک مجدداً به گلوکز و گلیگوژن تبدیل میشود و مقداری از آن در ماهیچه بر جای میماند. در ورزشهای سخت و طولانی و مخصوصاً افرادی که از آمادگی جسمانی کمی برخوردارند خستگی ماهیچهها بعد از ورزش مربوط به اسیدلاکتیک باقیمانده در ماهیچهاست، میزان خستگی با مقدار اسیدلاکتیک موجود در ماهیچه رابطه مستقیم دارد.
تولید انرژی در بدن به ۳ طریق انجام میگیرد که ۲ طریق آنها برای تولیدآدنوزین تری فسفات نیاز به اکسیژن ندارند (بی هوازی) و در سومین طریقه وجود اکسیژن کاملاً ضروری است که به آن (هوازی) گویند:
سیستم تامین انرژی فسفاژن ATP-Pc
در ورزشهایی چون: پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، دو ۱۰۰ متر و شیرجه یا فعالیتهایی که زمان اجرای آن بسیار کم است (حدود ۱۰ ثانیه) و با حداکثر شدت انجام میشوند انرژی مورد نیاز را از این سیستم تأمین میکنند. آدنوزین تری فسفات وکراتین فسفات موجود در ماهیچه به صورت ذخیره وجود دارند و به هنگام فعالیت انرژی مورد لزوم را تهیه میکنند. در این سیستم برای تأمین انرژی احتیاجی به حضور اکسیژن نیست (بی هوازی)
سیستم تامین انرژی بی هوازی(اسیدلاکتیک)
در ورزشهایی که زمان اجرای آنها بین ۱ تا ۳ دقیقه طول میکشد انرژی مورد نیازشان را از این طریق تأمین میکنند مثل دوهای ۴۰۰ و۸۰۰ متر وکشتی. هنگام اجرای این فعالیتها اکسیژن به قدر کافی در ماهیچه موجود نیست از اینرو گلوکز موجود در ماهیچه به اسیدلاکتیک و آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود. در حقیقت در این سیستم گلوکز عامل اصلی تأمین کننده انرژی ماهیچهاست.
سیستم تامین انرژی هوازی
هر موجود زندهای برای ادامه زندگی و فعالیت احتیاج به اکسیژن دارد. بعد از چند دقیقه که اکسیژن به بدن نرسد، نه آدنوزین تری فسفات در بدن ساخته میشود و نه انرژی وجود دارد و در نتیجه زندگی پایان مییابد. در ورزشهایی که بیش از ۳ دقیقه طول میکشد ماهیچهها انرژی مورد نیاز را از تجزیه مواد غذایی در مقابل اکسیژن بدست میآورند. در دوهای ماراتن، کوهنوردی و... آدنوزین تری فسفات مورد نیاز ماهیچهها از این طریق تأمین میگردد. پروتئینها، گلیگوژن و چربیها از جمله مواد غذایی هستند که در این سیستم مورد استفاده قرار میگیرد و بیشترین مقدار تولید آدنوزین تری فسفات را نیز دارد.
برگشت به حالت اولیه و وام اکسیژن
همانطور که گفته شد برای اینکه بدن از حالت استراحت به حالت فعالیت درآید واکنشهای متعددی در ماهیچه صورت میگیرد تا انرژی لازم کسب شود. همچنین برگشت بدن از حالت فعالیت به حالت استراحت نیز بسیار مهم است که آن را برگشت به حالت اولیه یا تجدید قوا (Recovery) گویند. ذخیره اکسیژن بدن هنگام فعالیتهای شدید به مصرف سوخت و ساز بدن میرسد؛ در نتیجه هنگام استراحت مقدار اکسیژنی که از ذخیره بدن گرفته شدهاست باید دوباره به بدن باز گردد و اسیدلاکتیک جمع شده در ماهیچهها نیز باید از سلولهای ماهیچهای خارج شودکه البته هر دو نیز هوازی هستند. انرژی از دست رفته بدن را وام اکسیژن (Oxygen Debt) گویند. مقدار وام اکسیژن برابر است با مقدار اکسیژن مورد نیاز در هنگام فعالیت؛ اگر نوع فعالیت شخص ملایم، طولانی و یکنواخت باشد بدن میتواند انرژی مورد نیاز را از هوا بگیرد و وام اکسیژن به وجود نمیآید والی اگر فعالیت شخص شدید باشد به طوری که او مجبور باشد با کمبود انرژی به فعالیت خود ادامه دهد مبتلا به وام اکسیژن میشود. مدت زمانی که طول میکشد تا بدن به حالت اول برگردد بستگی به مدت، شدت و آمادگی جسمانی فرد دارد؛ بعد از فعالیتها در ۲ یا ۳ دقیقه اول مصرف اکسیژن به شدت پایین میآید اما از این شدت به تدریج کاسته میشود تا به حالت یکنواخت برسد. اگر شخص بعد از فعالیت ورزشی خود، به جای استراحت، کار سادهای مثل راه رفتن یا دویدن آرام (سرد کردن) را انجام دهد اسیدلاکتیک موجود در بدن زودتر از بین میرود (در این مورد در فصل علم تمرین به طور کامل توضیح داده شدهاست)
فیزیولوژی دستگاه گردش خون
دستگاه گردش خون از رگها و قلب تشکیل شده که خون تیره و روشن در آنها جریان دارد. قلب به صورت تلمبهای قوی خون روشن را از راه سرخرگ آئورت و سرخرگ ششی به بدن میفرستد و از طرفی سیاهرگهای اجوف فوقانی و تحتانی خون تیره را از بدن به قلب بر میگردانند. به استثنای سیاهرگ ششی که خون روشن و تیره را از ششها به قلب بر میگرداند. یاختههای بدن پیوسته در حال فعالیت اند و برای ادامه حیات و فعالیت خود موادی را میسوزانند و مواد دیگری را دفع میکنند دستگاه گردش خون عهده دار رساندن مواد سوختنی به سلولها و خارج کردن مواد زائد است. قلب از چهار حفره تشکیل شدهاست. دو حفره در طرف راست و دو حفره در طرف چپ. دو حفره بالایی را دهلیز و دو حفره پایینی را بطن میگویند. بطن باعث به حرکت درآمدن خون در بدن میشود و اگر بطن از انقباض بیفتد خون از گردش خواهد ایستاد. شکل قلب شبیه مخروطی است که قاعده آن در بالا و نوک آن در پایین در انتهای بطنها است. در موقع ضربان دو دهلیز با هم منقبض میشوند و بعد از مدت نسبتاً کوتاهی دو بطن منقبض میشوند بعد از این انقباض توقف بیشتر و طولانی تری وجود دارد که به منزلة استراحت قلب است. مدت انقباض بطنها در افراد بالغ ۳/۰ ثانیه و مدت انبساط آنها ۵/۰ ثانیه طول میکشد روی هم رفته یک دوره کامل قلبی ۸/۰ ثانیه طول میکشد بنابراین در هر دقیقه تقریباً ۷۰ دورة قلبی صورت میگیرد و این رقم را تعداد ضربان قلب گویند. همانطور که میدانید در حدود 8 درصد وزن بدن را خون تشکیل میدهد یعنی یک شخص معمولی با وزن در حدود۷۰ کیلوگرم دارای ۵ تا ۶ لیتر خون است قسمت اعظم خون را گلبولهای قرمز تشکیل میدهند. کمبود اکسیژن معمولاً موجب افزایش گلبولهای قرمز خون میشود به همین دلیل است که در ارتفاعات زیاد ورزشکاران استقامتی قادر نیستند رکوردهای جهانی از خود به جا بگذارند چون در مکانهای مرتفع فشار نسبی اکسیژن در هوای تنفسی کم است و شخص ورزشکار قادر نیست به راحتی اکسیژن مورد نیاز را در هنگام ورزش از هوا کسب کند لذا این امر در کارایی او اثر نامطلوب میگذارد.
فیزیولوژی دستگاه تنفسی
طبق تعاریف کتابهای فیزیولوژی، تنفس عبارت است از جذب اکسیژن و دفع انیدریدکربنیک به وسیله سلول زنده، خواه این سلول حیوانی باشد، خواه نباتی.
عمل تنفس طی ۲ مرحله متمایز انجام میشود: تنفس خارجی: که عبارت است از حرکت هوا به داخل ریهها، انتقال اکسیژن از ریهها به خون و انتقال انیدریدکربنیک از خون به ریهها. تنفس سلولی یا داخلی: که شامل جذب اکسیژن و تولید انیدریدکربنیک توسط سلولها میشود. انقباض حجاب حاجز یا دیافراگم و پایین آمدن در محوطه شکم باعث بزرگ شدن قفسه سینه از بالا به پایین میشود. همزمان با این عمل ماهیچهها شکم بتدریج شل میشود و با انقباض ماهیچهها بین دندهای، دندهها به بالا کشیده میشود و استخوان جناغ را به جلو میراند این عمل قفسه سینه را از جلو به عقب میبرد و از طرفین بزرگ میکند؛ با بزرگ شدن حجم قفسه سینه فشار موجود در ریهها از فشار جو کاهش مییابد و باعث حرکت هوا به داخل ریهها میشوند این عمل آنقدر ادامه پیدا میکند تا فشار هوا در ریهها با فشار جو برابر گردد. کلیه اعمال بالا را دم گویند. اما عمل بازدم در حالت استراحت نتیجه شل شدن ماهیچهها دمی و بازگشت ریهها به حالت قبل صورت میگیرد با بالا رفتن ماهیچه دیافراگم و بازگشت حجم قفسه سینه به حالت استراحت، فشار هوا در ریهها از جو بیشتر میشود و آن قدر هوا از ریهها خارج میشود تا فشار ریهها دوباره با فشار جو برابر گردد،عمل بازدم در حالت ورزش کاملاً تغییر کرده واز یک حرکت پاسیو(غیر فعال) به یک حرکت اکتیو(فعال)تبدیل می شود.
حجم جاری و تهویه ریوی
حجم هوایی که با هر بار حرکت به داخل ریهها جریان مییابد را حجم جاری مینامند و مقدار آن بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلی لیتر است و تهویه ریوی عبارت است از حجم جاری ضرب در تعداد حرکات تنفسی در دقیقه که معمولاً بین ۱۰ تا ۲۰ بار در حالت استراحت است. در هنگام ورزش تعداد حرکات تنفسی افزایش پیدا میکند و عمیق تر میشود تا جایی که در فعالیتهای شدید ورزشی ماهیچهها دمی و بازدمی فعال میشوند و تهویه ریوی تا حدود ۱۰۰ لیتر در دقیقه افزایش مییابد. حداکثر تهویه ریوی ممکن است به ۱۵۰ لیتر در دقیقه هم برسد ولی افزایش تهویه ریوی اگر از ۱۰۰ لیتر در دقیقه بیشتر شود به افزایش جذب اکسیژن کمکی نمیکند زیرا به نظر میرسد که انتقال اکسیژن بیش از این مقدار به بافتها، توسط ماهیچهها قلب و ماهیچهها تنفس محدود میشود.
ورزش حرفهای
ورزش حرفهای به ورزشی گفته میشود که در آن ورزشکاران برای فعالیت خود دستمزد دریافت میکنند. ورزش حرفهای در نقطه مقابل ورزش آماتور قرار میگیرد که در آن ورزشکاران فقط برای علاقه شخصی به ورزش میپردازند.
اغلب ورزشهایی که به صورت حرفهای دنبال میشوند، ورزشکاران آماتوری نیز دارند که تعداد آنها بسیار بیشتر از همتایان حرفهای خود است. طرفداران ورزش آماتور معمولاً ورزش حرفهای را در تضاد با اصول اخلاقی ورزش میدانند و معتقدند رقابتهای ورزشی نباید وسیله امرار معاش باشد. این گروه در برخی رشتههای ورزشی تا مدتها توانستند در مقابل جاذبههای مالی و تبلیغاتی ورزش حرفهای مقاومت کنند. برای مثال اتحاد راگبی برای سالها یک ورزش نیمهوقت مخصوص آماتورها باقیمانده بود.
ورزشکارانی که در سطح اول ورزش حرفهای فعالیت میکنند درآمدهای بسیار بالایی را دریافت میکنند. تایگر وودز بازیکن گلف اهل آمریکا پردرآمدترین ورزشکار دنیاست و بر اساس گزارش سال ۲۰۰۹ نشریه فوربز مجموع جوایز و دستمزدهایی که وی از فعالیتهای ورزشی خود دریافت کرده از یک میلیارد دلار فراتر رفتهاست. مایکل جردن بازیکن بسکتبال آمریکایی با ۸۰۰ میلیون دلار و میشاییل شوماخر راننده فرمول یک آلمانی با حدود ۷۰۰ میلیون دلار درآمد از ورزش در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
ده بازیکن برتر تنیس دنیا به طور میانگین سالانه ۳ میلیون دلار دریافت میکنند و میانگین درآمد بازیکنان لیگ برتر بیسبال آمریکا ۳ میلیون و ۴۴۰ هزار دلار بودهاست. در فصل ۱۱-۲۰۱۰ میانگین دستمزد بازیکنان لیگ برتر فوتبال انگلستان ۷ میلیون پوند، بازیکنان سری آ فوتبال ایتالیا ۵ میلیون یورو و بازیکنان بوندسلیگا ۳.۳ میلیون یورو بودهاست.
ساعت : 10:07 am | نویسنده : admin
|
کلوپ ورزشی |
مطلب قبلی