فرهنگ
فرهنگ
پوشاک
پوشش زن کرمانج خراسان شاخصههای منحصربهفردی دارد که نوع پارچه، زینتها، نامها و پردازش رنگ از جمله این ویژگیها است. لباس زن کرمانج خراسان شمالی ترکیبی از گراس (،(gorasشیلوار، کله ( (kolleو نظامی است. بالاتنه که در اصطلاح کرمانجی «گراس» نامیده میشود و دامن که در اصطلاح کردی «پارچه» و «شیلوار» نامیده میشود، دو قسمت اصلی لباس کرمانجی هستند. بالاتنه لباس، «گراس» نامیده میشود که پیراهنی سادهاست و یقه خاصی ندارد.

«کله» پوششی است از جنس پارچه مخمل که بر روی گراس پوشیده میشود. برای کله از پارچه مخمل با رنگهای تند و گرم مثل قرمز و سبز و بنفش استفاده میشود. این لباس با سکههای تزیینی که در اصطلاح کرمانجی «دراو» نامیده میشود با تعبیه حلقه بر روی سکه، تزیین میشود. سکههای متعدد بر روی کله، هنگام راه رفتن، صدایی موزون تولید میکند. به حاشیه یقه، جیبها و سر آستینهای کله، نوارهایی زیگزاگ با رنگهای تند، دوخته میشود. زن کرمانج برای پوشش سر از(پشمی) که امروز به روسری موسوم است و شالی مخصوص استفاده میکند، این سرپوشها حتی روی چهره زن به جز چشمان را میپوشاند.
کردهای گرجستان
کردهای گرجستان بخشی از طوایف کرد هستند که در دوران عثمانی بر ترکان شوریدند و سرکوب و فراری به کشور گرجستان شدند.
یزیدیان، ایزدی، ایزدیان (به کردی Êzidî یا ئێزیدی) اقلیت مذهبی کُرد زبانی هستند که در شمال عراق، سوریه، جنوب شرقی ترکیه و قفقاز ساکن هستند و بیش از ۴۰ هزار نفر از آنها در گرجستان زندگی میکنند که به زبان کُردی و گویش کرمانجی صحبت میکنند. آیینشان ایزدی شاخهای از بهدینانیه است که آمیزهای از عقاید ادیان پیش از اسلام است و بنا به اعتقاد خودشان ایزدی همان زردشتی است. براساس برخی منابع غیررسمی نزدیک به ۴۰ هزار کُرد در گرجستان زندگی میکند که اکثراً دارای آئین ایزدی میباشند و از عراق، ترکیه، ارمنستان و آذربایجان به گرجستان رهسپار شدهاند و اکثر آنها در شهر تفلیس پایتخت گرجستان زندگی میکنند، برخی هم در بخش اوستیای جنوبی از توابع گرجستان و همچنین به نسبت کمتر در دو جمهوری آبخازی و آجاری گرجستان پراکنده شدهاند.
در وضعیت کنونی به کُردهای گرجستان اجازه دخالت و فعالیت در امور سیاسی داده نمیشود. آنها فقط چندتشکل فرهنگی و روشنفکری دارند. کُردهای گرجستان تا سال ۱۹۹۱ وضعیت عادی داشتند (سال ۱۹۹۱ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال گرجستان) و اقلیتی فعال بودند که از آزادی جزئی و حق نوشتن و نشر آثار به زبان کُردی برخوردار بودند. حتی در سال ۱۸۵۷ کتاب مقدس (انجیل- تورات) برای اولین بار از زبان یونانی به زبان کُردی کرمانجی ترجمه شد و در استانبول با الفبای ارمنی، توسط مبلغین و قدیسیان ارمنی چاپ شد اما بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۹۱) و استقلال گرجستان، کُردها به وضعیت نامطلوب پیشین بازگشتند، چرا که گرجستان پس از استقلال یافتن حقوق اقلیتهای قومی را به رسمیت نشناخت، بنابراین حقوق فرهنگی کُردها نقض شد و تبعید و آوارگی کُردهای این کشور دوباره آغاز شد و اکثر آنها به اروپا رهسپار شدند. کردها اکنون خواهان آنند که همچون ارمنیان و آشوریها به عنوان اقلیت قومی به رسمیت شناخته شوند.
پیشینه کردها در گرجستان
بر پایهٔ اسناد تاریخی، کُردهای ایزدی در عصر سلطنت سزار گرجی (نیمه دوم قرن ۱۲م) از یکی از قبایل کُرد، بین النهرین را ترک و در ارمنستان ساکن شدند و بعدها به گرجستان مهاجرت کردند. در دهه ۱۷۶۰ م کُردها از سزار گرجستان (ایراکلی دهم) در برابر حمله عثمانی تقاضای کمک کردند. اوایل ۱۷۷۰م سزار گرجی طی نامهای به رهبر کُردها (چوبان آقا) با قول پشتیبانی همه جانبه، آنها را به نبرد با دشمن مشترک (عثمانی) فراخواند.
سرانجام پس از انعقاد قرارداد ترکمنچای روسیه با ایران در سال ۱۸۲۸، کُردها مجال یافتند تا به عنوان رعیت به گرجستان بازگردند. در اواسط سده ۱۹، شمار مهاجرین کُرد در گرجستان فزونی گرفت و از ابتدای سدهٔ ۲۰، تعداد زیادی از کُردهای شهرهای وان، فارس و سایر مناطق کردنشین ترکیه برای در امان ماندن از فشار حکام عثمانی و نیز عدم تمایل آنها به گرویدن به دین اسلام، به گرجستان روی آوردند.
جمعیت کُردهای مسلمان و ایزدی گرجستان، براساس آخرین سرشماری ۱۹۲۶ در این کشور، ۲۵۰۲ نفر بوده است. اما بعدها شمار آنها افزایش یافت و اکنون تعداد آنها به ۴۰ هزار نفر میرسد که اکثر آنها ایزدی هستند.
کردهای لبنان
کردهای لبنان بخشی از طوایف کرد هستند که از اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم در دوران عثمانی بر ترکان شوریدند و سرکوب و فراری شدند. این طوایف از سرزمینهای کردستان ترکیه و کردستان سوریه (امروزین) به سرزمین لبنان (امروزین) مهاجرت کردند و امروزه تقریباً همگی در بیروت ساکن شدهاند. معروفترین این طوایف طوایف جان پولاد (طوایف جنبلاط) هستند که چهارصد سال پیش به دره شوف گریختند و به مذهب دروزی درآمدند و نوادگانشان اکنون، خاندان معروف جنبلاط اند. کردها اکنون خواهان آن اند که همچون ارمنیان و آشوریان به عنوان اقلیت قومی به رسمیت شناخته شوند.
کردان فارس
کردان فارس در متون قرون اولیه اسلامی به عشایر منطقه فارس، مرکز ایران ساسانی، اطلاق میشود (رموم فارس). در این معنا، «کرد» به معنای امروزین نیست یعنی به یک قوم خاص اطلاق نمیشد بلکه دارای همان معنای عامی بود که امروزه از واژه «عشایر» مستفاد میشود.
در زمان باستان تا اواسط سده نهم هجری، ۵۰۰ هزار کرد در فارس هستند. اینها به صورت پنج ایل در فارس میزیستهاند. کهنترین و تنها اثری که طایفههای کردهای شیانکاره را بازکاوی کرده، فارسنامه ابن بلخی است که بین سالهای۵۰۰ تا ۵۱۰ هجری قمری نوشته شده و این کردها را در پنج گروه اسماعیلیان، رامانیان، کرزومپان، مسعودیان و شکانیان شرح دادهاست. او در پژوهش خود احتمال میدهد که این کردها، مذهبی تسنن و امامیه و هفت امامی داشته که با زبانی غیر از پارسی سخن میگفته، اما زبان پارسی را خوب میدانستهاند.
غیر از عشایر کرد شیراز، گروهی کرد از زمان ساسانیان وجود داشتهاند که پنج طایفه بودهاند. یک طایفه آنها در اصفهان و چهار طایفه دیگر در پارس سکونت داشتهاند. طایفه اصفهانی در سده چهارم به شهرستان کنونی اقلید فارس میآیند شاید کردشولی ها که منطقه سرحد چهادانگه شهرستان اقلید فارس و به ویژه در روستاهای چشمه رعنا حسین اباد کافتر و خنجشت یا (خنجشت) ساکن هستند این دسته میباشند زیرا در قبرستانهای انها سنگ قبرهایی با قدمت بیش از ۵۰۰ سال وجود دارد که کلمه کردشولی و بعضا (کورشولی) ذکر شدهاست.و یک گروه هم در فیروزآباد و گروهی هم در گرمسیر فارس حضور داشتهاند. گروهی را هم نمیدانیم در کجا هستند. اینها در سال ۴۳۰ برای خودشان یک پادشاه معین میکنند و از اینجا سلطنت ملوک شبانکاره از سال ۴۳۰ تا ۷۴۶ در شرق فارس به وجود میآید. شهرستان نیریز، استهبان (شهر ایج، ایگ سابق)، فسا و داراب ولایت کردهای شبانکاره را دارند. تعداد ۲۹ پادشاه در این سرزمین پادشاهی میکنند و حکومت داشتهاند.
ژوکوفسکی (v.a.Jokovicksi) که در سال ۱۸۸۲ به شیراز آمدهاست (حدود ۱۳۰ سال پیش) در باره مردم تلخداشک مینویسد:
روستای تلخی دشک در جنوب غربی شیراز در حومه باغ کمال الملک (باغ عفیف آباد) واقع شده، ساکنان آن کرد بوده و از طایفه کوزیوند (غازیوند) از ایل گوران میباشند که از آئین و مذهب ویژهای برخوردارند.
تعداد ۱۲ روستا در ایران به نام شبانکاره وجود دارد که تأثیر و ردپای کردهای ملوک شبانکاره را نشان میدهد. شهری در شهرستان برازجان به نام شبانکاره و در استان کرمانشاه چند روستا داریم که از کردهای شبانکاره هستند و به زبان کردی صحبت میکنند. در سلیمانیه عراق شبانکاره زیاد هستند. مثلاً در یک منطقه ۷۳ روستا که ساکنانش کرد شبانکاره هستند، وجود دارد که به کردستان عراق کوچ کردهاند. اما اینکه آیا کوچ اجباری دولتی و یا کوچ تبعیدی و دراثر خشکسالی بوده، هنوز اطلاعی در دست نیست.
در حال حاضر در استان فارس، گروهی از کردها زندگی میکنند که خود را کرونی مینامند این گروه در حدود ۱۰۰۰ خانوار هستند که در روستاهای شیراز و کازرون و سپیدان زندگی میکنند. سه روستا صد در صد کرد و ۱۱ روستای مشترک با فارسها. اینها به زبان کردی کرمانشاهی صحبت میکنند. این کردها زمان کریم خان زند به شیراز آمدهاند. کریم خان زند، در آن زمان ۹۰ هزار نفر از کردها را برای تقویت خود به اطراف شیراز میبَرد.
در شیراز غیر از این روستاها، در محله «تلخداش» که اینها هم از همین کردها هستند و یک کوچه در شیراز به نام لکها وجود دارد. آنهایی که در تلخداش زندگی میکنند علی الهی(اهل حق) هستند. یک حسینیه یا مسجد کردها هم در شهر شیراز وجود دارد که مربوط به دوره کریم خان زند است. کردهایی که از زمان کریم خان زند به این مناطق آمدهاند، کرد کرمانشاهی هستند و کردی کرمانشاهی صحبت میکنند.
همچنین در استان فارس ؛ روستای بنام بوکان وجوددارد. بوکان نام شهری کُردنشین در ایران است.
۱۷ خانوار از کردهای شیراز هنوز کوچ روی میکنند. در لارستان فارس ۱۰ هزار نفر کرد هستند که پیرو مذهب اهل سنت شافعی بودهاند.
ردپای کردهای کرمان تا کهنوج و بم هم دنبال شدهاست. مهنیها در سیرجان و رفسنجان هستند؛ در دامنه کوههای بارز.
ادبیات کردی
ادبیات کردی به نوشتهها، سرودهها و داستانهایی گفته میشود که به گویشھای زبان کردی مانند سورانی، گورانی و کرمانجی نوشته شدهاست.
از بزرگان ادبیات کلاسیک کردی میتوان به جزیری، احمد خانی، نالی، مولوی کرد ومستوره اردلان اشاره کرد. از میان معاصران هم می توان شیرکو بیکس، عبدالله پشیو، هژار و هیمن اشاره کرد.
ادبیات کرمانجی
طلوع و رشد ادبیات کرمانجی را می توان همزمان با ملای جزیری و علی حریری دانست. دامنه اشعار این گویش با کارهای فقی طیران و احمد خانی گسترده شد. از معاصرانی که به این گویش شعر سروده می توان جگرخون را نام برد.
ادبیات کردی جنوبی ( کلهری، گورانی، لکی، فیلی )
سابقه ادبیات و بویژه شعر در میان دیگر گویشوران کردی جنوبی بسیار طولانی تر از سایر کردها است . با این حال تا اوایل سدۀ هجدهم میلادی متنی به گویش کردی جنوبی در دسترس نیست و سرایندگان جنوب کردستان برای سرایش از کردی گورانی استفاده می کردند. ملا پریشان دینوری، غلامرضا ارکوازی، شاه خوشین، الماس خان کندوله ای، خانا قبادی و ... از شاعرانی هستند که در سده های هفتم تا هجدهم در منطقه ی جنوب کردستان ظهور کرده اند و همگی آثار خود را به کردی گورانی نوشته اند. قدیمی ترین اشعار به دست آمده به کردی گورانی مجموعه سروده های دینی یارسان (اهل حق) است که قدیمی ترن آن ها به قرن سوم هجری بازمی گردد. از ابتدای قرن هجدهم با ظهور شاکه و خان منصور سرایش به کردی جنوبی هم شکل می گیرد، اما به یک سنت ادبی تبدیل نمیشود. گورانی تا ابتدای سدۀ بیستم کماکان زبان ادبی رایج در جنوب کردستان باقی می ماند و از این تاریخ به بعد به تدریج جای خود را به کردی جنوبی و لهجه های گوناگون آن می دهد.
در عصر حاضر شاعرانی همچون: شامی کرماشانی، نقی آزاد، پرتو کرماشانی، یدالله بهزاد، جلیل آهنگرنژاد، ناهید محمدی، رضاموزونی، سعید عبادتیان، ظاهر سارایی، شیردل ایلپور، فرهاد شاهمرادیان، پرویز بنفشی، علی الفتی، حبیب الله بخشوده و ... آثار قابل توجهی به کردی جنوبی خلق کرده اند. نخستین رمان به زبان کردی جنوبی، تحت عنوان ئاگرمه لوچ در سال ۱۳۸۸ خورشیدی توسط عباس جلیلیان نوشته شده است.
ادبیات گورانی و هورامی
قدیمی ترین آثار در ادبیات کردی سروده های دینی یارسان هستند که به کردی گورانی سروده شده اند. کردی گورانی و هورامی تا ابتدای سدۀ نوزدهم در دربار اردلان و تا ابتدای سدۀ بیستم در جنوب کردستان زبان رایج ادبی محسوب می شد. بخش اعظم ادبیات دینی یارسان به کردی هورامی و گورانی نگارش شده و هورامی و گورانی زبان آیینی یارسان به شمار می آید. همچنین بخش زیادی از ادبیات گورانی را منظومه های بلند تشکیل می دهند که عمدتاً مضمونی عاشقانه یا حماسی دارند و سراینده ی برخی از آن ها، مانند برزونامه ناشناخته مانده است. از بزرگان ادب هورامی می توان بیسارانی، صیدی و مولوی کرد را نام برد.
ادبیات سورانی
طلیعه شعر سورانی را می توان همزمان با نشر اشعار نالی، بزرگترین غزلسرای کرد، در ابتدای قرن ۱۹ دانست. سپس شعرایی چون کردی، سالم (شاعر) و حاجی قادر کویی، محوی، وفایی، ناری، حریقی و قانع بیشتر بر دامنه ادب سورانی افزودند.حسن قزلجی و ابراهیم احمد از اولین کسانی بودند که به گویش سورانی داستان نویسی کردند. عبدالله گوران شعر نو کردی را پایه گذاری نمود. هژار شاعر، مترجم و فرهنگ نویس، هیمن شاعر، بختیار علی داستان نویس برجسته کرد، شیرکو بیکس و عبدالله پشیو از دیگر شخصیت های مهم ادبیات سورانی هستند.
استان کردستان
استان کردستان (به کردی : کوردستان - Kurdistan ) یکی از استانهای ایران است که در غرب کشور واقع شده این استان ۲۸٬۲۰۳ کیلومتر مربع مساحت دارد. این استان که در دامنهها و دشتهای پراکنده سلسله جبال زاگرس میانی قرار گرفته است، از شمال به استانهای آذربایجان غربی و زنجان، از شرق به همدان و زنجان، از جنوب به استان کرمانشاه و از غرب به کشور عراق محدود است. مرکز این استان، شهر سنندج است. استان کردستان براساس آخرین تقسیمات کشوری در سال ۱۳۹۰ دارای ۱۰شهرستان، ۲۹شهر، ۳۱بخش، ۸۶دهستان و ۱۶۹۷آبادی دارای سکنه و ۱۸۷آبادی خالی از سکنه بوده است. شهرستانهای این استان عبارتند از: بانه، بیجار، دهگلان، دیواندره، سروآباد، سقز، سنندج، قروه، کامیاران و مریوان.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ١٣٩٠ استان كردستان ۱٬۴۹۳٬۶۴۵ نفر جمعیت دارد كه ۶۶درصد شهری و ۳۴درصد را جمعیت روستایی تشكیل می دهد . تراكم نسبی جمعیت معادل ۵۱.۲ نفر در كیلومتر مربع است .
نام
کردستان متشکل از دو کلمه «کرد» و پسوند «ستان» به معنی مکان میباشد. کردستان مکان و سرزمین کردها میباشد. ناحیهای است در ایران واقع شده است. کلمه کردستان برای اولین بار بطور رسمی در دوره سلجوقی بکار برده شد و از آن پس ثبت گردید.
جغرافیا
استان کردستان با مساحت ۲۸۲۰۳ کیلومتر در غرب ایران مجاور کشور عراق بین ۳۴ درجه و ۴۴ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۳۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۵ درجه و ۳۱ دقیقه تا ۴۸ درجه و ۱۶ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد که این مساحت ۱٫۷ درصد از مساحت کل کشور را شامل میشود و از نظر وسعت رتبه ۱۶ را در کشور دارا است. از شمال به استانهای آذربایجان غربی و قسمتی از زنجان و از جنوب به استان کرمانشاه و از شرق به استان همدان و قسمتی دیگر از استان زنجان و از غرب به کشور عراق محدود میباشد. این استان شامل ۲۳۰ کیلومتر مرز خاکی مشترک با کشورعراق است. از لحاظ اقلیمی و طبیعی استان کردستان منطقهای کوهستانی میباشد که دشتهای مرتفع و درههای پهن نیز در پهنه منطقه گسترده شدهاند. اختلاف ارتفاع بین بلندترین و پستترین نقاط استان به حدود ۲۴۰۰ متر میرسد. کوه شاهو با ارتفاع ۳۳۰۰ متر بلندترین و منطقه آلوت در بانه با ارتفاع حدود ۹۰۰ متر کم ارتفاعترین نقطه استان میباشد. که این اختلاف ارتفاع خود باعث به وجود آمدن اقلیمهای متفاوت میگردد. کردستان با دریا فاصله اش زیاد است، اما از طریق درههای عمیق در هم تنیده، به آبهای آزاد جهان در جنوب و دریاچههای شمالی نظیر دریای خزر و دریاچه ارومیه راه دارد. سرچشمه بسیاری از رودخانههای بزرگ در کوههای کردستان واقع شدهاند.
تاریخ
استان کردستان بخشی از سرزمینی است که به وسیله مادها حکمرانی می شده است. مرز تاریخی سرزمینهایی که بوسیله مادها اداره می شده، در شمال به اورارتو، در غرب به آشور و در جنوب و جنوب غربی به ایلام و سومر منتهی میشد. در ابتدا قبایل نژاد آریایی در شرق و غرب دریاچه ارومیه اسکان یافتند. تعدادی از آنان در شرق دریاچه مقیم شدند و آن را «آمادای» نامیدند و قسمتی که در غرب دریاچه ارومیه بود را پارسوا (پارسوما) نامیده میشد. اولین گروه دولت مادها را بنیان نهاد و دومین گروه سلطنت قدرتمند هخامنشیان را به وجود آورد. با توجه به متن نوشته داریوش در پرسپولیس و بیستون، دولت شاهنشاهی مادها در ناحیه هخامنشی در ۵۵۰ قبل از میلاد واقع شده و سرزمین مادها یکی از ایالات دولت هخامنشی شد. از زمان سلطنت هخامنشیان، در نواحی پارسها و ساسانیها، ایالت مادها بعنوان یکی از ایالات ایران باستان بنام «ماه» شناخته میشد. این ایالت شامل دو بخش «ماه پایین» یا رازی ماه و «ماه بالا» یا نهاوند ماه بود. در دوران قبل از اسلام سرزمین مادها، «مای» یا «ماه» نامیده میشد. ناحیه استان کردستان (اردلان)در دوره صفویه شامل ۹ شهر عمده بود: سنه، گروس، الکا، زرین کمر، طغامین، خورخوره، جوانرود، اورامان، الکای بانه، قالازالام و پالانگان. دولتمردان مستقل برای قبایل بزرگ منصوب میشدند. بنا به پیش نویس شماره ۱۲۷۵ در ۱۳۱۶/۹/۹، ایران به شش بخش تقسیم شده بود. استان غربی شامل شهرهای کردستان، کرمانشاه، گروس، باوندپور (کلهر)، پشت کوه، لرستان، بروجرد، همدان، ملایر، خرمشهر، آبادان، خوزستان و کهگیلویه بود. در سال ۱۳۳۷ با توجه به فرمان شورای وزرا کردستان از پنجمین استان جدا شد و استان کردستان را تشکیل داد. شهرهای استان، سنندج، گروس، سقز و قروه بودند.
مردم
استان کردستان یکی از استانهای کردنشین در غرب ایران است، اکثریت ساکنان این استان، کردزبان هستند که به لهجههای مختلف تکلم میکنند. زبان کردی در استان کردستان و همچنین در استانهای ایلام، کرمانشاه، همدان، قزوین، آذربایجان غربی و شمال خراسان و دیگر کشورها لهجههای گوناگونی دارد اما مهمترین، پر تکلمترین و یا به عبارتی لهجه رسمی و ادبی دو شاخه کرمانجی و سورانی است، شاخه سورانی در استان کردستان لهجه رایج در ادبیات مکتوب است.
علاوه بر زبان کردی اهالی شمال شرقی شهرستان قروه وشهریاسوکند و روستاهای شمالی شهرستان بیجار به زبان ترکی آذربایجانی تكلم می كنند و همچنین در بخش چهاردولی به زبان لکی نیز تکلم میکنند اقلیتهای ارمنی و یهودی نیز به تعداد اندک در برخی شهرهای استان یافت میشوند.
نظرسنجی سال ۱۳۸۹طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در استان کردستان به قرار زیر بود: 84 کرد (84٪ مرد، 84٪ زن)٬ ۰٫۶ فارس (۰٫۶٪ مرد، ۰٫۶٪ زن)، 15 ترک (15٪ مرد، 15٪ زن) و ۱٫۲ بدونجواب بودند.
آب و هوا
اقلیم کردستان متاثر از تودههای هوای گرم و مرطوب مدیترانهای است که این تودهها موجب بارندگیهایی در بهار و ریزش برف در زمستانها شده است. این تودههای هوایی که از اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه با برخورد به ارتفاعات زاگرس بخش قابل توجهی از رطوبت را بصورت بارشهای پراکنده برف و باران در این منطقه نشان میدهند. تعداد روزهای یخبندان ۱۰۹ روز و میزان بارندگی سالانه در شرایط عادی اقلیمی معادل ۵۰۰ میلی متر میباشد. بیشترین میزان بارندگی مربوط به شهرهای مریوان و بانه حدود ۸۰۰ میلی متر در سال و کمترین میزان بارندگی در ناحیه شرق حدود ۴۰۰ میلی متر و در قسمت مرکزی استان یعنی سنندج نزدیک به ۵۰۰ میلی متر در سال است. نفوذ تودههای مرطوب زمستانی و بهاری در مریوان و دریاچه زریوار تأثیر فراوانی در مرطوب و معتدل شدن هوای این ناحیه دارد. میزان رطوبت و بارش مناسب باعث ایجاد جنگلهای انبوه بلوط و گونههای مختلف درختان جنگلی شده است.
کوهها و قلهها
ارتفاعات، دامنهها و رشته کوههای متعدد استان کردستان از دیگر قابلیتهای تفرجگاهی آن به شمار میآیند. رشته کوههای غرب کشور به صورت رشتههایی موازی، تمامی پهنه استان را در بر گرفتهاند و محدوده طبیعی آن را تشکیل میدهند. یخچالهای قلل مرتفع، چشمه سارهای فراوان پوشش مناسب جنگلی و مرتعی دامنههای مناطق کوهستانی، به ویژه مناطق نزدیک شهرها (آبیدر، آربابا، شاهو) در جنوب استان عمدتا در روزهای تعطیل، پذیرای گروه زیادی از ساکنین مناطق شهری و مسافران استان هستند. مهمترین کوههای استان که بیش از ۲۸۰۰ متر ارتفاع دارند عبارتند از: کوه کوچسار، کوه شیخ معروف، کوه پنجه علی، کوه کانی چرمه، کوه حلقه مسیر، کوه سنا سره، کوه میانه، کوه مسجد میرزا، کوه ملاکاوو، کوه حسین بک، کوه پیازه، کوه تخت، کوه هوعالی داغ، کوه چهل چشمه، کوه هواربرزه، کوه چرخ لان، کوه سراج الدین.
سدها
سد قشلاق
سد گاوشان
سد گلبلاغ
سد وحدت
سد سیاهزاغ
مناطق دیدنی و گردشگری
بزرگترین سینمای روباز جهان در آبیدر
بزرگترین سینمای روباز جهان با گنجایش 10هزار نفر در پارک جنگلی آبیدر سنندج می باشد. آبیدر با پرده ای در ابعاد 12×25 متر، بزرگترین سینمای روباز جهان محسوب میشود. صدای فیلمهای این سینما از طریق موج اف ام رادیو در هر مکان از پارک جنگلی آبیدر قابل دریافت است و پرده آن به گونهای تعبیه شده که 10 هزار نفر بتوانند روبهروی آن قرار گیرند.حوزه هنری کردستان ساعت 21 هر شب یک فیلم را در این سینما اکران میکند.همچنین مسابقات مهم از جمله نیمه نهایی و فیتال جام جهانی 2010 از این سینما برای شهروندان سنندجی پخش شد.
استان کردستان به علت دارا بودن شرایط مساعد اقلیمی و زیست محیطی، از دوران پیش از تاریخ، به عنوان یکی از استقرارگاههای بشری مورد توجه بوده و نتایج حاصل از کاوشهای علمی باستانشناسی در مکانهای باستانی حاکی از این مطلب است. در کردستان حدود هزار و دویست و سی و چهار اثر باستان شناسایی شده و حدود پانصد اثر از آنها در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
جاذبههای طبیعی
بیشتر جنگلهای استان دراطراف شهرهای بانه و مریوان واقع شده و بعد از جنگلهای شمال کشور در درجهٔ دوم اهمیت قرار دارد. در حال حاضر جنگلهای استان به صورت درختچه و بوتههای پراکنده درآمده است. معروفترین درختان جنگلی این جنگلها بلوط، گلابی، گردو، سیب وحشی، پسته وحشی، زالزالک، آلبالو جنگلی، نارون، افرا و درختهایی مانند گز و بید وحشی در کنار رودخانه است. نواحی جنگلی استان عبارت اند از: جنگلهای مریوان (۱۸۵۰۰۰ هکتار)، بانه (۵۰۰۰۰ هکتار)، سقز (۷۰۰۰ هکتار) و جنگلهای منطقه سنندج که مساحت آن حدود ۷۸۰۰۰ هکتاراست و بیشتر درغرب کامیاران و جنوب سنندج واقع شدهاند. از دیگر جاذبههای طبیعی استان میتوان به
پارک جنگلی آبیدر،
منطقه اورامان،
روستای پلکانی پالنگان
رودخانه سقز (چم سقز)
دریاچه زریوار
کوه آر بابا بانه،
آبشاربل،
دریاچه زریوار،
چهلچشمه،
سراب قروه و
آبشارکویله اشاره کرد.
آئینها و مراسمها
مراسم پیر شالیار در روستای اورامانتخت (هورامان) کردستان، هر سال دو بار در نیمه بهار و نیمه زمستان برگزار شده و عروسی «پیر شالیار» در سه روز جشن گرفته میشود. مقبره پیر شالیار که از موبدان عبدالقادرگیلانی بوده است در انتهای جاده آسفالته اورامان قرار دارد. این مراسم شامل ذبح دام قربانی، دف زنی، نوعی رقص، خوردن آش، و شبنشینی و خواندن شعر و دعا است.
موقعیت اقتصادی اجتماعی
این استان از لحاظ اقتصاد کشاورزی از مناطق قابل توجه و از لحاظ دامپروری یکی از قطبهای اساسی دامداری کشور است. فعالیتهای صنعتی این استان بسیار محدود میباشد، ولی به طور کلی صنایع این استان به دو گروه ماشینی و دستی تقسیم میشوند که صنایع ماشینی آن مشتمل بر صنایع کانی غیرفلزی، شیمیایی، نساجی و چرم، غذایی، برق و الکترونیک میباشد و صنایع دستی آن نیز شامل فرشبافی، گلیمبافی، نساجی و غیره میباشد.
مشاهیر استان کردستان
سیاسیون،دولتمردان،نظامیون
امیرنظام گروسی (سیاستمدار٬دیپلمات،ادیب و خوشنویس دوره قاجار)
زبیده خانم امینه اقدس از همسران ناصرالدین شاه قاجار و سوگلی دربار
غلامعلی بایندر فرمانده کل نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی ایران در جنگ جهانی دوم
یدالله بایندر ناوسروان نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی ایران
یحیی صادق وزیری وزیر ، قاضی
فرح کریمی ( سیاستمدار ایرانی-هلندی عضو حزب سبزهای چپ،مدیر آکسفام نویب،نماینده پارلمان هلند،مشاور ارشد برنامه عمران ملل متحد در پروژه SEAL )
احمد مفتیزاده
بهاالدین ادب سیاستمدار،موسس حزب جبهه متحد کرد ، موسس و رئیس سازمان نظام مهندسی ، عضو هیأت موسس بانک کارافرینان، نایب رئیس فدراسیون بسکتبال ایران.
عبدالله رمضان زاده عضوشورایمرکزی جبهه مشارکت ایران ،استاددانشگاهتهران،سخنگوی دولت خاتمی ، استاندار کردستان
محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور در دولت احمدینژاد
صدیق کمانگر از اعضای جنبش کارگری ایران و از رهبران جنبش کارگری در کردستان ایران
محمدصدیق کبودوند
رؤیا طلوعی روزنامه نگار،از مدافعان حقوق بشر و طرفدار حقوق زنان
احسان هوشمند فعال ملی مذهبی ، پژوهشگر
حسن امینی فعال مذهبی- قومی
هانا عبدی فعال سیاسی
حوزه فرهنگ و ادب
فاضلخان گروسی شاعر و نویسنده دربار فتحعلی شاه
علیاصغر امیرانی روزنامهنگار و بنیانگذار، مدیر و نویسنده مجله خواندنیها
ابراهیم یونسی مترجم، نویسنده و محقّق
مستوره اردلان شاعر، نویسنده و تاریخنگار
فرخ نعمتپور رمان نویس و مترجم
محمد کابلی (قانع) شاعر
شکرالله بابان گوینده، مفسر، شاعر، نویسنده، مترجم
ذبیحالله منصوری مترجم ، روزنامه نگار، نویسنده
کامران نجات اللهی استاد دانشگاه
محیالدین حقشناس شاعر و ادیب
عطا نهایی نویسنده
حمید حسنی پژوهشگر، فرهنگ نویس، و ویراستار
سوران کردستانی محقق، نویسنده،مورخ و شاعر
عرفان قانعیفرد پژوهشگر
عرفان قانعیفرد پژوهشگر
مهدی حبیبی نخبه علمی ،مهندس برق ،استاد دانشگاه،فعال اجتماعی وفرهنگی
هنرمندان
سید علیاصغر کردستانی از اساتید آواز دوران قاجار و پهلوی
مظهر خالقی خواننده
حسن کامکار موسیقیدان، نوازندهٔ ویولن و بنیانگذار گروه موسیقی کامکارها
گروه کامکارها شامل خانواده هنرمند و سرشناس کامکار
هوشنگ کامکار آهنگساز،عضو شورای عالی خانه موسیقی ایران
بیژن کامکار خواننده و نوازنده دف، رباب، تار، تمبک و دهل
پشنگ کامکار نوازنده سنتور
قشنگ کامکار نوازندهٔ سهتار و ویلن
ارژنگ کامکار نوازنده تمبک، نقاش
اردشیر کامکار نوازندهٔ ویولن و کمانچه
ارسلان کامکار نوازندهٔ بربط و ویولن
اردوان کامکار نوازنده سنتور
هانا کامکار نوازندهٔ دف و عکاس
صبا کامکار خواننده
نیریز کامکار نوازنده تار
سیاوش کامکار نوازنده سنتور
بهروز غریبپور نویسنده کارگردان تئاتر و سینما و استاد نمایش عروسکی
ایرج گلافشان تدوینگر فیلم
عربعلی شروه نقاش ، سفالگر و مجسمهساز
محمد رشید شیخالاسلامی کردستانی خطاط
پل کلدانی موزیسین،مجری رادیوئی٫محقق٫مترجم و نویسنده حکایتهای فولکلور ایرانی
بهمن قبادی، کارگردان و نویسنده
هادی ضیاءالدینی مجسمه ساز و نقاش
حسن یوسفزمانی آهنگساز، نوازنده و رهبر ارکستر ایرانی
حسین یوسفزمانی آهنگساز ، نوازنده ویلن
احمد ابراهیمی (خواننده)
ناصر رزازی خواننده
عباس کمندی خواننده،آهنگساز،شاعر
صدیق تعریف خواننده
محمدجلیل عندلیبی آهنگساز و نوازنده سنتور
قطبالدین صادقی نویسنده کارگردان تئاتر و بازیگر سینما و تلویزیون.
فرهاد اصلانی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
فرامرز صدیقی بازیگرسینما و تلویزیون
مهوش افشارپناه بازیگرسینما و تلویزیون
بیژن صیفوری طراحِ گرافیک، مدیر هنری، عکاس، نویسنده و استاد دانشگاه
سعید فرجپوری نوازنده کمانچه
جمشید عندلیبی نوازنده نی
سعید آقاخانی نویسنده ، کارگردان و بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون
مهرداد کریم خاوری نوازنده و مدرس دف
فردین کریم خاوری نوازنده و آهنگساز
محمود شهریاری مجری برنامه های تلویزیونی
محمود دینی بازیگر سینما و تلویزیون
شهره قمر بازیگر سینما
روژان خواننده کردی کلاسیک
تینو صالحی بازیگر و کارگردان تئاتر
کیوان کریمی فیلمساز
آزاد آزادپور رپر سبک هیپهاپ
جمشید مقدم خواننده
ستار چمنیگل کارگردان و پخش کننده فیلم
ویدا صالحی بازیگر سینما،تلویزیون و تئاتر، فیلمنامه نویس و گریمور
علما و مذهبیون
مظفر پرتوماه از نخستین استادان ایرانی رشته فیزیک هستهای بود، که سه دهه در سازمان فضایی ناسا به پژوهش علمی اشتغال داشت.
عبدالله سوری (مهلا سووری)
پیرمراد (صحابه پیامبر (ص))
محمد عزیزی (ملا محمد بهردهڕهش)
آیت الله نصرالله بنی صدر پدر ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران
سید ابوالفضل حسینی مجتهد
عزالدین حسینی
ورزشکاران
بیژن ذوالفقارنسب بازیکن سابق و مربی فوتبال
عبدالله چمنگلی قهرمان سابق کشتی فرنگی،مربی تیم ملی کشتی،برترین مربی کشتی فرنگی جهان در سال ۲۰۱۲
بیت الله عباسپور قهرمان بدنسازی ایران و از قهرمانان این رشته در دنیا
سامان ویسی بسکتبالیست
حامد سهرابنژاد بسکتبالیست
امجد شکوهمقام فوتبالیست
ضیاءالدین نیکنفس فوتبالیست
وریا غفوری فوتبالیست
اسحاق سبحانی فوتبالیست
پوشاک
پوشش زن کرمانج خراسان شاخصههای منحصربهفردی دارد که نوع پارچه، زینتها، نامها و پردازش رنگ از جمله این ویژگیها است. لباس زن کرمانج خراسان شمالی ترکیبی از گراس (،(gorasشیلوار، کله ( (kolleو نظامی است. بالاتنه که در اصطلاح کرمانجی «گراس» نامیده میشود و دامن که در اصطلاح کردی «پارچه» و «شیلوار» نامیده میشود، دو قسمت اصلی لباس کرمانجی هستند. بالاتنه لباس، «گراس» نامیده میشود که پیراهنی سادهاست و یقه خاصی ندارد.

«کله» پوششی است از جنس پارچه مخمل که بر روی گراس پوشیده میشود. برای کله از پارچه مخمل با رنگهای تند و گرم مثل قرمز و سبز و بنفش استفاده میشود. این لباس با سکههای تزیینی که در اصطلاح کرمانجی «دراو» نامیده میشود با تعبیه حلقه بر روی سکه، تزیین میشود. سکههای متعدد بر روی کله، هنگام راه رفتن، صدایی موزون تولید میکند. به حاشیه یقه، جیبها و سر آستینهای کله، نوارهایی زیگزاگ با رنگهای تند، دوخته میشود. زن کرمانج برای پوشش سر از(پشمی) که امروز به روسری موسوم است و شالی مخصوص استفاده میکند، این سرپوشها حتی روی چهره زن به جز چشمان را میپوشاند.
کردهای گرجستان
کردهای گرجستان بخشی از طوایف کرد هستند که در دوران عثمانی بر ترکان شوریدند و سرکوب و فراری به کشور گرجستان شدند.
یزیدیان، ایزدی، ایزدیان (به کردی Êzidî یا ئێزیدی) اقلیت مذهبی کُرد زبانی هستند که در شمال عراق، سوریه، جنوب شرقی ترکیه و قفقاز ساکن هستند و بیش از ۴۰ هزار نفر از آنها در گرجستان زندگی میکنند که به زبان کُردی و گویش کرمانجی صحبت میکنند. آیینشان ایزدی شاخهای از بهدینانیه است که آمیزهای از عقاید ادیان پیش از اسلام است و بنا به اعتقاد خودشان ایزدی همان زردشتی است. براساس برخی منابع غیررسمی نزدیک به ۴۰ هزار کُرد در گرجستان زندگی میکند که اکثراً دارای آئین ایزدی میباشند و از عراق، ترکیه، ارمنستان و آذربایجان به گرجستان رهسپار شدهاند و اکثر آنها در شهر تفلیس پایتخت گرجستان زندگی میکنند، برخی هم در بخش اوستیای جنوبی از توابع گرجستان و همچنین به نسبت کمتر در دو جمهوری آبخازی و آجاری گرجستان پراکنده شدهاند.
در وضعیت کنونی به کُردهای گرجستان اجازه دخالت و فعالیت در امور سیاسی داده نمیشود. آنها فقط چندتشکل فرهنگی و روشنفکری دارند. کُردهای گرجستان تا سال ۱۹۹۱ وضعیت عادی داشتند (سال ۱۹۹۱ فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال گرجستان) و اقلیتی فعال بودند که از آزادی جزئی و حق نوشتن و نشر آثار به زبان کُردی برخوردار بودند. حتی در سال ۱۸۵۷ کتاب مقدس (انجیل- تورات) برای اولین بار از زبان یونانی به زبان کُردی کرمانجی ترجمه شد و در استانبول با الفبای ارمنی، توسط مبلغین و قدیسیان ارمنی چاپ شد اما بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۹۱) و استقلال گرجستان، کُردها به وضعیت نامطلوب پیشین بازگشتند، چرا که گرجستان پس از استقلال یافتن حقوق اقلیتهای قومی را به رسمیت نشناخت، بنابراین حقوق فرهنگی کُردها نقض شد و تبعید و آوارگی کُردهای این کشور دوباره آغاز شد و اکثر آنها به اروپا رهسپار شدند. کردها اکنون خواهان آنند که همچون ارمنیان و آشوریها به عنوان اقلیت قومی به رسمیت شناخته شوند.
پیشینه کردها در گرجستان
بر پایهٔ اسناد تاریخی، کُردهای ایزدی در عصر سلطنت سزار گرجی (نیمه دوم قرن ۱۲م) از یکی از قبایل کُرد، بین النهرین را ترک و در ارمنستان ساکن شدند و بعدها به گرجستان مهاجرت کردند. در دهه ۱۷۶۰ م کُردها از سزار گرجستان (ایراکلی دهم) در برابر حمله عثمانی تقاضای کمک کردند. اوایل ۱۷۷۰م سزار گرجی طی نامهای به رهبر کُردها (چوبان آقا) با قول پشتیبانی همه جانبه، آنها را به نبرد با دشمن مشترک (عثمانی) فراخواند.
سرانجام پس از انعقاد قرارداد ترکمنچای روسیه با ایران در سال ۱۸۲۸، کُردها مجال یافتند تا به عنوان رعیت به گرجستان بازگردند. در اواسط سده ۱۹، شمار مهاجرین کُرد در گرجستان فزونی گرفت و از ابتدای سدهٔ ۲۰، تعداد زیادی از کُردهای شهرهای وان، فارس و سایر مناطق کردنشین ترکیه برای در امان ماندن از فشار حکام عثمانی و نیز عدم تمایل آنها به گرویدن به دین اسلام، به گرجستان روی آوردند.
جمعیت کُردهای مسلمان و ایزدی گرجستان، براساس آخرین سرشماری ۱۹۲۶ در این کشور، ۲۵۰۲ نفر بوده است. اما بعدها شمار آنها افزایش یافت و اکنون تعداد آنها به ۴۰ هزار نفر میرسد که اکثر آنها ایزدی هستند.
کردهای لبنان
کردهای لبنان بخشی از طوایف کرد هستند که از اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم در دوران عثمانی بر ترکان شوریدند و سرکوب و فراری شدند. این طوایف از سرزمینهای کردستان ترکیه و کردستان سوریه (امروزین) به سرزمین لبنان (امروزین) مهاجرت کردند و امروزه تقریباً همگی در بیروت ساکن شدهاند. معروفترین این طوایف طوایف جان پولاد (طوایف جنبلاط) هستند که چهارصد سال پیش به دره شوف گریختند و به مذهب دروزی درآمدند و نوادگانشان اکنون، خاندان معروف جنبلاط اند. کردها اکنون خواهان آن اند که همچون ارمنیان و آشوریان به عنوان اقلیت قومی به رسمیت شناخته شوند.
کردان فارس
کردان فارس در متون قرون اولیه اسلامی به عشایر منطقه فارس، مرکز ایران ساسانی، اطلاق میشود (رموم فارس). در این معنا، «کرد» به معنای امروزین نیست یعنی به یک قوم خاص اطلاق نمیشد بلکه دارای همان معنای عامی بود که امروزه از واژه «عشایر» مستفاد میشود.
در زمان باستان تا اواسط سده نهم هجری، ۵۰۰ هزار کرد در فارس هستند. اینها به صورت پنج ایل در فارس میزیستهاند. کهنترین و تنها اثری که طایفههای کردهای شیانکاره را بازکاوی کرده، فارسنامه ابن بلخی است که بین سالهای۵۰۰ تا ۵۱۰ هجری قمری نوشته شده و این کردها را در پنج گروه اسماعیلیان، رامانیان، کرزومپان، مسعودیان و شکانیان شرح دادهاست. او در پژوهش خود احتمال میدهد که این کردها، مذهبی تسنن و امامیه و هفت امامی داشته که با زبانی غیر از پارسی سخن میگفته، اما زبان پارسی را خوب میدانستهاند.
غیر از عشایر کرد شیراز، گروهی کرد از زمان ساسانیان وجود داشتهاند که پنج طایفه بودهاند. یک طایفه آنها در اصفهان و چهار طایفه دیگر در پارس سکونت داشتهاند. طایفه اصفهانی در سده چهارم به شهرستان کنونی اقلید فارس میآیند شاید کردشولی ها که منطقه سرحد چهادانگه شهرستان اقلید فارس و به ویژه در روستاهای چشمه رعنا حسین اباد کافتر و خنجشت یا (خنجشت) ساکن هستند این دسته میباشند زیرا در قبرستانهای انها سنگ قبرهایی با قدمت بیش از ۵۰۰ سال وجود دارد که کلمه کردشولی و بعضا (کورشولی) ذکر شدهاست.و یک گروه هم در فیروزآباد و گروهی هم در گرمسیر فارس حضور داشتهاند. گروهی را هم نمیدانیم در کجا هستند. اینها در سال ۴۳۰ برای خودشان یک پادشاه معین میکنند و از اینجا سلطنت ملوک شبانکاره از سال ۴۳۰ تا ۷۴۶ در شرق فارس به وجود میآید. شهرستان نیریز، استهبان (شهر ایج، ایگ سابق)، فسا و داراب ولایت کردهای شبانکاره را دارند. تعداد ۲۹ پادشاه در این سرزمین پادشاهی میکنند و حکومت داشتهاند.
ژوکوفسکی (v.a.Jokovicksi) که در سال ۱۸۸۲ به شیراز آمدهاست (حدود ۱۳۰ سال پیش) در باره مردم تلخداشک مینویسد:
روستای تلخی دشک در جنوب غربی شیراز در حومه باغ کمال الملک (باغ عفیف آباد) واقع شده، ساکنان آن کرد بوده و از طایفه کوزیوند (غازیوند) از ایل گوران میباشند که از آئین و مذهب ویژهای برخوردارند.
تعداد ۱۲ روستا در ایران به نام شبانکاره وجود دارد که تأثیر و ردپای کردهای ملوک شبانکاره را نشان میدهد. شهری در شهرستان برازجان به نام شبانکاره و در استان کرمانشاه چند روستا داریم که از کردهای شبانکاره هستند و به زبان کردی صحبت میکنند. در سلیمانیه عراق شبانکاره زیاد هستند. مثلاً در یک منطقه ۷۳ روستا که ساکنانش کرد شبانکاره هستند، وجود دارد که به کردستان عراق کوچ کردهاند. اما اینکه آیا کوچ اجباری دولتی و یا کوچ تبعیدی و دراثر خشکسالی بوده، هنوز اطلاعی در دست نیست.
در حال حاضر در استان فارس، گروهی از کردها زندگی میکنند که خود را کرونی مینامند این گروه در حدود ۱۰۰۰ خانوار هستند که در روستاهای شیراز و کازرون و سپیدان زندگی میکنند. سه روستا صد در صد کرد و ۱۱ روستای مشترک با فارسها. اینها به زبان کردی کرمانشاهی صحبت میکنند. این کردها زمان کریم خان زند به شیراز آمدهاند. کریم خان زند، در آن زمان ۹۰ هزار نفر از کردها را برای تقویت خود به اطراف شیراز میبَرد.
در شیراز غیر از این روستاها، در محله «تلخداش» که اینها هم از همین کردها هستند و یک کوچه در شیراز به نام لکها وجود دارد. آنهایی که در تلخداش زندگی میکنند علی الهی(اهل حق) هستند. یک حسینیه یا مسجد کردها هم در شهر شیراز وجود دارد که مربوط به دوره کریم خان زند است. کردهایی که از زمان کریم خان زند به این مناطق آمدهاند، کرد کرمانشاهی هستند و کردی کرمانشاهی صحبت میکنند.
همچنین در استان فارس ؛ روستای بنام بوکان وجوددارد. بوکان نام شهری کُردنشین در ایران است.
۱۷ خانوار از کردهای شیراز هنوز کوچ روی میکنند. در لارستان فارس ۱۰ هزار نفر کرد هستند که پیرو مذهب اهل سنت شافعی بودهاند.
ردپای کردهای کرمان تا کهنوج و بم هم دنبال شدهاست. مهنیها در سیرجان و رفسنجان هستند؛ در دامنه کوههای بارز.
ادبیات کردی
ادبیات کردی به نوشتهها، سرودهها و داستانهایی گفته میشود که به گویشھای زبان کردی مانند سورانی، گورانی و کرمانجی نوشته شدهاست.
از بزرگان ادبیات کلاسیک کردی میتوان به جزیری، احمد خانی، نالی، مولوی کرد ومستوره اردلان اشاره کرد. از میان معاصران هم می توان شیرکو بیکس، عبدالله پشیو، هژار و هیمن اشاره کرد.
ادبیات کرمانجی
طلوع و رشد ادبیات کرمانجی را می توان همزمان با ملای جزیری و علی حریری دانست. دامنه اشعار این گویش با کارهای فقی طیران و احمد خانی گسترده شد. از معاصرانی که به این گویش شعر سروده می توان جگرخون را نام برد.
ادبیات کردی جنوبی ( کلهری، گورانی، لکی، فیلی )
سابقه ادبیات و بویژه شعر در میان دیگر گویشوران کردی جنوبی بسیار طولانی تر از سایر کردها است . با این حال تا اوایل سدۀ هجدهم میلادی متنی به گویش کردی جنوبی در دسترس نیست و سرایندگان جنوب کردستان برای سرایش از کردی گورانی استفاده می کردند. ملا پریشان دینوری، غلامرضا ارکوازی، شاه خوشین، الماس خان کندوله ای، خانا قبادی و ... از شاعرانی هستند که در سده های هفتم تا هجدهم در منطقه ی جنوب کردستان ظهور کرده اند و همگی آثار خود را به کردی گورانی نوشته اند. قدیمی ترین اشعار به دست آمده به کردی گورانی مجموعه سروده های دینی یارسان (اهل حق) است که قدیمی ترن آن ها به قرن سوم هجری بازمی گردد. از ابتدای قرن هجدهم با ظهور شاکه و خان منصور سرایش به کردی جنوبی هم شکل می گیرد، اما به یک سنت ادبی تبدیل نمیشود. گورانی تا ابتدای سدۀ بیستم کماکان زبان ادبی رایج در جنوب کردستان باقی می ماند و از این تاریخ به بعد به تدریج جای خود را به کردی جنوبی و لهجه های گوناگون آن می دهد.
در عصر حاضر شاعرانی همچون: شامی کرماشانی، نقی آزاد، پرتو کرماشانی، یدالله بهزاد، جلیل آهنگرنژاد، ناهید محمدی، رضاموزونی، سعید عبادتیان، ظاهر سارایی، شیردل ایلپور، فرهاد شاهمرادیان، پرویز بنفشی، علی الفتی، حبیب الله بخشوده و ... آثار قابل توجهی به کردی جنوبی خلق کرده اند. نخستین رمان به زبان کردی جنوبی، تحت عنوان ئاگرمه لوچ در سال ۱۳۸۸ خورشیدی توسط عباس جلیلیان نوشته شده است.
ادبیات گورانی و هورامی
قدیمی ترین آثار در ادبیات کردی سروده های دینی یارسان هستند که به کردی گورانی سروده شده اند. کردی گورانی و هورامی تا ابتدای سدۀ نوزدهم در دربار اردلان و تا ابتدای سدۀ بیستم در جنوب کردستان زبان رایج ادبی محسوب می شد. بخش اعظم ادبیات دینی یارسان به کردی هورامی و گورانی نگارش شده و هورامی و گورانی زبان آیینی یارسان به شمار می آید. همچنین بخش زیادی از ادبیات گورانی را منظومه های بلند تشکیل می دهند که عمدتاً مضمونی عاشقانه یا حماسی دارند و سراینده ی برخی از آن ها، مانند برزونامه ناشناخته مانده است. از بزرگان ادب هورامی می توان بیسارانی، صیدی و مولوی کرد را نام برد.
ادبیات سورانی
طلیعه شعر سورانی را می توان همزمان با نشر اشعار نالی، بزرگترین غزلسرای کرد، در ابتدای قرن ۱۹ دانست. سپس شعرایی چون کردی، سالم (شاعر) و حاجی قادر کویی، محوی، وفایی، ناری، حریقی و قانع بیشتر بر دامنه ادب سورانی افزودند.حسن قزلجی و ابراهیم احمد از اولین کسانی بودند که به گویش سورانی داستان نویسی کردند. عبدالله گوران شعر نو کردی را پایه گذاری نمود. هژار شاعر، مترجم و فرهنگ نویس، هیمن شاعر، بختیار علی داستان نویس برجسته کرد، شیرکو بیکس و عبدالله پشیو از دیگر شخصیت های مهم ادبیات سورانی هستند.
استان کردستان
استان کردستان (به کردی : کوردستان - Kurdistan ) یکی از استانهای ایران است که در غرب کشور واقع شده این استان ۲۸٬۲۰۳ کیلومتر مربع مساحت دارد. این استان که در دامنهها و دشتهای پراکنده سلسله جبال زاگرس میانی قرار گرفته است، از شمال به استانهای آذربایجان غربی و زنجان، از شرق به همدان و زنجان، از جنوب به استان کرمانشاه و از غرب به کشور عراق محدود است. مرکز این استان، شهر سنندج است. استان کردستان براساس آخرین تقسیمات کشوری در سال ۱۳۹۰ دارای ۱۰شهرستان، ۲۹شهر، ۳۱بخش، ۸۶دهستان و ۱۶۹۷آبادی دارای سکنه و ۱۸۷آبادی خالی از سکنه بوده است. شهرستانهای این استان عبارتند از: بانه، بیجار، دهگلان، دیواندره، سروآباد، سقز، سنندج، قروه، کامیاران و مریوان.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال ١٣٩٠ استان كردستان ۱٬۴۹۳٬۶۴۵ نفر جمعیت دارد كه ۶۶درصد شهری و ۳۴درصد را جمعیت روستایی تشكیل می دهد . تراكم نسبی جمعیت معادل ۵۱.۲ نفر در كیلومتر مربع است .
نام
کردستان متشکل از دو کلمه «کرد» و پسوند «ستان» به معنی مکان میباشد. کردستان مکان و سرزمین کردها میباشد. ناحیهای است در ایران واقع شده است. کلمه کردستان برای اولین بار بطور رسمی در دوره سلجوقی بکار برده شد و از آن پس ثبت گردید.
جغرافیا
استان کردستان با مساحت ۲۸۲۰۳ کیلومتر در غرب ایران مجاور کشور عراق بین ۳۴ درجه و ۴۴ دقیقه تا ۳۶ درجه و ۳۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۵ درجه و ۳۱ دقیقه تا ۴۸ درجه و ۱۶ دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد که این مساحت ۱٫۷ درصد از مساحت کل کشور را شامل میشود و از نظر وسعت رتبه ۱۶ را در کشور دارا است. از شمال به استانهای آذربایجان غربی و قسمتی از زنجان و از جنوب به استان کرمانشاه و از شرق به استان همدان و قسمتی دیگر از استان زنجان و از غرب به کشور عراق محدود میباشد. این استان شامل ۲۳۰ کیلومتر مرز خاکی مشترک با کشورعراق است. از لحاظ اقلیمی و طبیعی استان کردستان منطقهای کوهستانی میباشد که دشتهای مرتفع و درههای پهن نیز در پهنه منطقه گسترده شدهاند. اختلاف ارتفاع بین بلندترین و پستترین نقاط استان به حدود ۲۴۰۰ متر میرسد. کوه شاهو با ارتفاع ۳۳۰۰ متر بلندترین و منطقه آلوت در بانه با ارتفاع حدود ۹۰۰ متر کم ارتفاعترین نقطه استان میباشد. که این اختلاف ارتفاع خود باعث به وجود آمدن اقلیمهای متفاوت میگردد. کردستان با دریا فاصله اش زیاد است، اما از طریق درههای عمیق در هم تنیده، به آبهای آزاد جهان در جنوب و دریاچههای شمالی نظیر دریای خزر و دریاچه ارومیه راه دارد. سرچشمه بسیاری از رودخانههای بزرگ در کوههای کردستان واقع شدهاند.
تاریخ
استان کردستان بخشی از سرزمینی است که به وسیله مادها حکمرانی می شده است. مرز تاریخی سرزمینهایی که بوسیله مادها اداره می شده، در شمال به اورارتو، در غرب به آشور و در جنوب و جنوب غربی به ایلام و سومر منتهی میشد. در ابتدا قبایل نژاد آریایی در شرق و غرب دریاچه ارومیه اسکان یافتند. تعدادی از آنان در شرق دریاچه مقیم شدند و آن را «آمادای» نامیدند و قسمتی که در غرب دریاچه ارومیه بود را پارسوا (پارسوما) نامیده میشد. اولین گروه دولت مادها را بنیان نهاد و دومین گروه سلطنت قدرتمند هخامنشیان را به وجود آورد. با توجه به متن نوشته داریوش در پرسپولیس و بیستون، دولت شاهنشاهی مادها در ناحیه هخامنشی در ۵۵۰ قبل از میلاد واقع شده و سرزمین مادها یکی از ایالات دولت هخامنشی شد. از زمان سلطنت هخامنشیان، در نواحی پارسها و ساسانیها، ایالت مادها بعنوان یکی از ایالات ایران باستان بنام «ماه» شناخته میشد. این ایالت شامل دو بخش «ماه پایین» یا رازی ماه و «ماه بالا» یا نهاوند ماه بود. در دوران قبل از اسلام سرزمین مادها، «مای» یا «ماه» نامیده میشد. ناحیه استان کردستان (اردلان)در دوره صفویه شامل ۹ شهر عمده بود: سنه، گروس، الکا، زرین کمر، طغامین، خورخوره، جوانرود، اورامان، الکای بانه، قالازالام و پالانگان. دولتمردان مستقل برای قبایل بزرگ منصوب میشدند. بنا به پیش نویس شماره ۱۲۷۵ در ۱۳۱۶/۹/۹، ایران به شش بخش تقسیم شده بود. استان غربی شامل شهرهای کردستان، کرمانشاه، گروس، باوندپور (کلهر)، پشت کوه، لرستان، بروجرد، همدان، ملایر، خرمشهر، آبادان، خوزستان و کهگیلویه بود. در سال ۱۳۳۷ با توجه به فرمان شورای وزرا کردستان از پنجمین استان جدا شد و استان کردستان را تشکیل داد. شهرهای استان، سنندج، گروس، سقز و قروه بودند.
مردم
استان کردستان یکی از استانهای کردنشین در غرب ایران است، اکثریت ساکنان این استان، کردزبان هستند که به لهجههای مختلف تکلم میکنند. زبان کردی در استان کردستان و همچنین در استانهای ایلام، کرمانشاه، همدان، قزوین، آذربایجان غربی و شمال خراسان و دیگر کشورها لهجههای گوناگونی دارد اما مهمترین، پر تکلمترین و یا به عبارتی لهجه رسمی و ادبی دو شاخه کرمانجی و سورانی است، شاخه سورانی در استان کردستان لهجه رایج در ادبیات مکتوب است.
علاوه بر زبان کردی اهالی شمال شرقی شهرستان قروه وشهریاسوکند و روستاهای شمالی شهرستان بیجار به زبان ترکی آذربایجانی تكلم می كنند و همچنین در بخش چهاردولی به زبان لکی نیز تکلم میکنند اقلیتهای ارمنی و یهودی نیز به تعداد اندک در برخی شهرهای استان یافت میشوند.
نظرسنجی سال ۱۳۸۹طی پژوهشی که شرکت پژوهشگران خبره پارس به سفارش شورای فرهنگ عمومی در سال ۸۹ انجام داد و براساس یک بررسی میدانی و یک جامعه آماری از میان ساکنان ۲۸۸ شهر و حدود ۱۴۰۰ روستای سراسر کشور، درصد اقوامی که در این نظر سنجی نمونه گیری شد در استان کردستان به قرار زیر بود: 84 کرد (84٪ مرد، 84٪ زن)٬ ۰٫۶ فارس (۰٫۶٪ مرد، ۰٫۶٪ زن)، 15 ترک (15٪ مرد، 15٪ زن) و ۱٫۲ بدونجواب بودند.
آب و هوا
اقلیم کردستان متاثر از تودههای هوای گرم و مرطوب مدیترانهای است که این تودهها موجب بارندگیهایی در بهار و ریزش برف در زمستانها شده است. این تودههای هوایی که از اقیانوس اطلس و دریای مدیترانه با برخورد به ارتفاعات زاگرس بخش قابل توجهی از رطوبت را بصورت بارشهای پراکنده برف و باران در این منطقه نشان میدهند. تعداد روزهای یخبندان ۱۰۹ روز و میزان بارندگی سالانه در شرایط عادی اقلیمی معادل ۵۰۰ میلی متر میباشد. بیشترین میزان بارندگی مربوط به شهرهای مریوان و بانه حدود ۸۰۰ میلی متر در سال و کمترین میزان بارندگی در ناحیه شرق حدود ۴۰۰ میلی متر و در قسمت مرکزی استان یعنی سنندج نزدیک به ۵۰۰ میلی متر در سال است. نفوذ تودههای مرطوب زمستانی و بهاری در مریوان و دریاچه زریوار تأثیر فراوانی در مرطوب و معتدل شدن هوای این ناحیه دارد. میزان رطوبت و بارش مناسب باعث ایجاد جنگلهای انبوه بلوط و گونههای مختلف درختان جنگلی شده است.
کوهها و قلهها
ارتفاعات، دامنهها و رشته کوههای متعدد استان کردستان از دیگر قابلیتهای تفرجگاهی آن به شمار میآیند. رشته کوههای غرب کشور به صورت رشتههایی موازی، تمامی پهنه استان را در بر گرفتهاند و محدوده طبیعی آن را تشکیل میدهند. یخچالهای قلل مرتفع، چشمه سارهای فراوان پوشش مناسب جنگلی و مرتعی دامنههای مناطق کوهستانی، به ویژه مناطق نزدیک شهرها (آبیدر، آربابا، شاهو) در جنوب استان عمدتا در روزهای تعطیل، پذیرای گروه زیادی از ساکنین مناطق شهری و مسافران استان هستند. مهمترین کوههای استان که بیش از ۲۸۰۰ متر ارتفاع دارند عبارتند از: کوه کوچسار، کوه شیخ معروف، کوه پنجه علی، کوه کانی چرمه، کوه حلقه مسیر، کوه سنا سره، کوه میانه، کوه مسجد میرزا، کوه ملاکاوو، کوه حسین بک، کوه پیازه، کوه تخت، کوه هوعالی داغ، کوه چهل چشمه، کوه هواربرزه، کوه چرخ لان، کوه سراج الدین.
سدها
سد قشلاق
سد گاوشان
سد گلبلاغ
سد وحدت
سد سیاهزاغ
مناطق دیدنی و گردشگری
بزرگترین سینمای روباز جهان در آبیدر
بزرگترین سینمای روباز جهان با گنجایش 10هزار نفر در پارک جنگلی آبیدر سنندج می باشد. آبیدر با پرده ای در ابعاد 12×25 متر، بزرگترین سینمای روباز جهان محسوب میشود. صدای فیلمهای این سینما از طریق موج اف ام رادیو در هر مکان از پارک جنگلی آبیدر قابل دریافت است و پرده آن به گونهای تعبیه شده که 10 هزار نفر بتوانند روبهروی آن قرار گیرند.حوزه هنری کردستان ساعت 21 هر شب یک فیلم را در این سینما اکران میکند.همچنین مسابقات مهم از جمله نیمه نهایی و فیتال جام جهانی 2010 از این سینما برای شهروندان سنندجی پخش شد.
استان کردستان به علت دارا بودن شرایط مساعد اقلیمی و زیست محیطی، از دوران پیش از تاریخ، به عنوان یکی از استقرارگاههای بشری مورد توجه بوده و نتایج حاصل از کاوشهای علمی باستانشناسی در مکانهای باستانی حاکی از این مطلب است. در کردستان حدود هزار و دویست و سی و چهار اثر باستان شناسایی شده و حدود پانصد اثر از آنها در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
جاذبههای طبیعی
بیشتر جنگلهای استان دراطراف شهرهای بانه و مریوان واقع شده و بعد از جنگلهای شمال کشور در درجهٔ دوم اهمیت قرار دارد. در حال حاضر جنگلهای استان به صورت درختچه و بوتههای پراکنده درآمده است. معروفترین درختان جنگلی این جنگلها بلوط، گلابی، گردو، سیب وحشی، پسته وحشی، زالزالک، آلبالو جنگلی، نارون، افرا و درختهایی مانند گز و بید وحشی در کنار رودخانه است. نواحی جنگلی استان عبارت اند از: جنگلهای مریوان (۱۸۵۰۰۰ هکتار)، بانه (۵۰۰۰۰ هکتار)، سقز (۷۰۰۰ هکتار) و جنگلهای منطقه سنندج که مساحت آن حدود ۷۸۰۰۰ هکتاراست و بیشتر درغرب کامیاران و جنوب سنندج واقع شدهاند. از دیگر جاذبههای طبیعی استان میتوان به
پارک جنگلی آبیدر،
منطقه اورامان،
روستای پلکانی پالنگان
رودخانه سقز (چم سقز)
دریاچه زریوار
کوه آر بابا بانه،
آبشاربل،
دریاچه زریوار،
چهلچشمه،
سراب قروه و
آبشارکویله اشاره کرد.
آئینها و مراسمها
مراسم پیر شالیار در روستای اورامانتخت (هورامان) کردستان، هر سال دو بار در نیمه بهار و نیمه زمستان برگزار شده و عروسی «پیر شالیار» در سه روز جشن گرفته میشود. مقبره پیر شالیار که از موبدان عبدالقادرگیلانی بوده است در انتهای جاده آسفالته اورامان قرار دارد. این مراسم شامل ذبح دام قربانی، دف زنی، نوعی رقص، خوردن آش، و شبنشینی و خواندن شعر و دعا است.
موقعیت اقتصادی اجتماعی
این استان از لحاظ اقتصاد کشاورزی از مناطق قابل توجه و از لحاظ دامپروری یکی از قطبهای اساسی دامداری کشور است. فعالیتهای صنعتی این استان بسیار محدود میباشد، ولی به طور کلی صنایع این استان به دو گروه ماشینی و دستی تقسیم میشوند که صنایع ماشینی آن مشتمل بر صنایع کانی غیرفلزی، شیمیایی، نساجی و چرم، غذایی، برق و الکترونیک میباشد و صنایع دستی آن نیز شامل فرشبافی، گلیمبافی، نساجی و غیره میباشد.
مشاهیر استان کردستان
سیاسیون،دولتمردان،نظامیون
امیرنظام گروسی (سیاستمدار٬دیپلمات،ادیب و خوشنویس دوره قاجار)
زبیده خانم امینه اقدس از همسران ناصرالدین شاه قاجار و سوگلی دربار
غلامعلی بایندر فرمانده کل نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی ایران در جنگ جهانی دوم
یدالله بایندر ناوسروان نیروی دریایی ارتش شاهنشاهی ایران
یحیی صادق وزیری وزیر ، قاضی
فرح کریمی ( سیاستمدار ایرانی-هلندی عضو حزب سبزهای چپ،مدیر آکسفام نویب،نماینده پارلمان هلند،مشاور ارشد برنامه عمران ملل متحد در پروژه SEAL )
احمد مفتیزاده
بهاالدین ادب سیاستمدار،موسس حزب جبهه متحد کرد ، موسس و رئیس سازمان نظام مهندسی ، عضو هیأت موسس بانک کارافرینان، نایب رئیس فدراسیون بسکتبال ایران.
عبدالله رمضان زاده عضوشورایمرکزی جبهه مشارکت ایران ،استاددانشگاهتهران،سخنگوی دولت خاتمی ، استاندار کردستان
محمدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور در دولت احمدینژاد
صدیق کمانگر از اعضای جنبش کارگری ایران و از رهبران جنبش کارگری در کردستان ایران
محمدصدیق کبودوند
رؤیا طلوعی روزنامه نگار،از مدافعان حقوق بشر و طرفدار حقوق زنان
احسان هوشمند فعال ملی مذهبی ، پژوهشگر
حسن امینی فعال مذهبی- قومی
هانا عبدی فعال سیاسی
حوزه فرهنگ و ادب
فاضلخان گروسی شاعر و نویسنده دربار فتحعلی شاه
علیاصغر امیرانی روزنامهنگار و بنیانگذار، مدیر و نویسنده مجله خواندنیها
ابراهیم یونسی مترجم، نویسنده و محقّق
مستوره اردلان شاعر، نویسنده و تاریخنگار
فرخ نعمتپور رمان نویس و مترجم
محمد کابلی (قانع) شاعر
شکرالله بابان گوینده، مفسر، شاعر، نویسنده، مترجم
ذبیحالله منصوری مترجم ، روزنامه نگار، نویسنده
کامران نجات اللهی استاد دانشگاه
محیالدین حقشناس شاعر و ادیب
عطا نهایی نویسنده
حمید حسنی پژوهشگر، فرهنگ نویس، و ویراستار
سوران کردستانی محقق، نویسنده،مورخ و شاعر
عرفان قانعیفرد پژوهشگر
عرفان قانعیفرد پژوهشگر
مهدی حبیبی نخبه علمی ،مهندس برق ،استاد دانشگاه،فعال اجتماعی وفرهنگی
هنرمندان
سید علیاصغر کردستانی از اساتید آواز دوران قاجار و پهلوی
مظهر خالقی خواننده
حسن کامکار موسیقیدان، نوازندهٔ ویولن و بنیانگذار گروه موسیقی کامکارها
گروه کامکارها شامل خانواده هنرمند و سرشناس کامکار
هوشنگ کامکار آهنگساز،عضو شورای عالی خانه موسیقی ایران
بیژن کامکار خواننده و نوازنده دف، رباب، تار، تمبک و دهل
پشنگ کامکار نوازنده سنتور
قشنگ کامکار نوازندهٔ سهتار و ویلن
ارژنگ کامکار نوازنده تمبک، نقاش
اردشیر کامکار نوازندهٔ ویولن و کمانچه
ارسلان کامکار نوازندهٔ بربط و ویولن
اردوان کامکار نوازنده سنتور
هانا کامکار نوازندهٔ دف و عکاس
صبا کامکار خواننده
نیریز کامکار نوازنده تار
سیاوش کامکار نوازنده سنتور
بهروز غریبپور نویسنده کارگردان تئاتر و سینما و استاد نمایش عروسکی
ایرج گلافشان تدوینگر فیلم
عربعلی شروه نقاش ، سفالگر و مجسمهساز
محمد رشید شیخالاسلامی کردستانی خطاط
پل کلدانی موزیسین،مجری رادیوئی٫محقق٫مترجم و نویسنده حکایتهای فولکلور ایرانی
بهمن قبادی، کارگردان و نویسنده
هادی ضیاءالدینی مجسمه ساز و نقاش
حسن یوسفزمانی آهنگساز، نوازنده و رهبر ارکستر ایرانی
حسین یوسفزمانی آهنگساز ، نوازنده ویلن
احمد ابراهیمی (خواننده)
ناصر رزازی خواننده
عباس کمندی خواننده،آهنگساز،شاعر
صدیق تعریف خواننده
محمدجلیل عندلیبی آهنگساز و نوازنده سنتور
قطبالدین صادقی نویسنده کارگردان تئاتر و بازیگر سینما و تلویزیون.
فرهاد اصلانی بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون
فرامرز صدیقی بازیگرسینما و تلویزیون
مهوش افشارپناه بازیگرسینما و تلویزیون
بیژن صیفوری طراحِ گرافیک، مدیر هنری، عکاس، نویسنده و استاد دانشگاه
سعید فرجپوری نوازنده کمانچه
جمشید عندلیبی نوازنده نی
سعید آقاخانی نویسنده ، کارگردان و بازیگر تئاتر ، سینما و تلویزیون
مهرداد کریم خاوری نوازنده و مدرس دف
فردین کریم خاوری نوازنده و آهنگساز
محمود شهریاری مجری برنامه های تلویزیونی
محمود دینی بازیگر سینما و تلویزیون
شهره قمر بازیگر سینما
روژان خواننده کردی کلاسیک
تینو صالحی بازیگر و کارگردان تئاتر
کیوان کریمی فیلمساز
آزاد آزادپور رپر سبک هیپهاپ
جمشید مقدم خواننده
ستار چمنیگل کارگردان و پخش کننده فیلم
ویدا صالحی بازیگر سینما،تلویزیون و تئاتر، فیلمنامه نویس و گریمور
علما و مذهبیون
مظفر پرتوماه از نخستین استادان ایرانی رشته فیزیک هستهای بود، که سه دهه در سازمان فضایی ناسا به پژوهش علمی اشتغال داشت.
عبدالله سوری (مهلا سووری)
پیرمراد (صحابه پیامبر (ص))
محمد عزیزی (ملا محمد بهردهڕهش)
آیت الله نصرالله بنی صدر پدر ابوالحسن بنی صدر اولین رئیس جمهور ایران
سید ابوالفضل حسینی مجتهد
عزالدین حسینی
ورزشکاران
بیژن ذوالفقارنسب بازیکن سابق و مربی فوتبال
عبدالله چمنگلی قهرمان سابق کشتی فرنگی،مربی تیم ملی کشتی،برترین مربی کشتی فرنگی جهان در سال ۲۰۱۲
بیت الله عباسپور قهرمان بدنسازی ایران و از قهرمانان این رشته در دنیا
سامان ویسی بسکتبالیست
حامد سهرابنژاد بسکتبالیست
امجد شکوهمقام فوتبالیست
ضیاءالدین نیکنفس فوتبالیست
وریا غفوری فوتبالیست
اسحاق سبحانی فوتبالیست
فیزیولوژی ورزشی
فیزیولوژی ورزشی به ۴ بخش فراگیر تقسیم میشود: آمادگی جسمانی، فیزیولوژی ماهیچهها، فیزیولوژی گردش خون،

فیزیولوژی تنفس
بدن انسان برای اینکه بتواند نقش خود را به طور مؤثر در زندگی ایفا کند باید از آمادگی جسمانی خوبی برخوردار باشد یعنی به طور مداوم انرژی لازم را در اختیار داشته باشد تا بتواند وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد. وقتی سخن از آمادگی جسمانی به میان میآید مقصود از آن داشتن چنان قلب، رگهای خونی و ششها و ماهیچههایی است که بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و با شور و نشاط تمام در فعالیتها و تفریحات سالمی شرکت کنند که افراد عادی و غیر فعال از انجام آنها ناتوانند. عوامل متعددی در آمادگی جسمانی مؤثر است اما چهار عامل بیش از عوامل دیگر در این میان ایفای نقش میکنند این عوامل عبارتاند از (نیروی ماهیچه، استقامت ماهیچه، انعطاف ماهیچه و استقامت قلبی ریوی) می باشد.
نیروی ماهیچه
همانطور که میدانید حدود ۴۰ درصد وزن بدن را ماهیچه تشکیل میدهد این ماهیچهها در خود تولید انرژی میکنند که این نیرو، نیروی ماهیچه نامیده میشود که البته قابل اندازهگیری نیز هست. مهمترین عامل شناخته شده در آمادگی جسمانی استعداد و توانایی ماهیچهها در وارد کردن نیرو یا مقاومت در برابر آن است. تمرینات قدرتی از عواملی است که سبب حجیم شدن تارهای ماهیچهای میشود و توانایی فرد را در تولید نیروی بیشتر افزایش میدهد، این افزایش میتواند به دلایل عصبی (فراخوانی تارهای بیشتر و تحریک واحدهای عصبی-ماهیچهای بزرگتر)باشد یا به دلیلی مثل افزایش رها سازی یون کلسیم یا افزایش تماس تارهای اکتین و میوزین. قدرت ماهیچه اهمیت بسیاری در ورزشهای مختلف و البته فعالیتهای روزانه دارد بسیاری از مردان و حتی زنان از ماهیچهها بازو و سرشانه ضعیفی برخوردار هستند که باعث ضعف در فعالیتهای ورزشی و روزانه و ایجاد درد و بیماری در سنین بالا میشود..
استقامت ماهیچه
ماهیچهها در خود انرژی ذخیره میکنند. این عمل به ماهیچهها امکان میدهد که مدت زیادی به فعالیت خود ادامه دهند. این عمل ماهیچهها را استقامت ماهیچهای گویند. استقامت ماهیچهای عبارت است از ظرفیت یک ماهیچه یا گروهی از ماهیچهها برای انقباض مداوم. معمولاً استقامت ماهیچه را با قدرت ماهیچهای اشتباه میگیرند ولی باید توجه کرد که معمولاً استقامت ماهیچهای عبارت است از توانایی در کاربرد قدرت و نگهداری این توانایی برای مدت نسبتاً طولانی. برای مثال در فعالیتهایی چون: برف پارو کردن، چمن زدن، نظافت و یا حرکات ورزشی چون دراز و نشست، بالا کشیدن بدن در حالت بارفیکس و... استقامت ماهیچهای نقش اساسی دارد که میشود با تمرینات منظم ورزشی آن را افزایش داد.
انعطاف ماهیچه
توانایی در کاربرد ماهیچهها در وسیعترین دامنه حرکت آنها به دور مفصلها را انعطاف پذیری گویند. این عامل در آمادگی جسمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. با تمرینات ورزشی میزان توانایی مفاصل بدن در خم شدن و چرخیدن بیشتر میشود و در نتیجه کارایی ماهیچهها بهبود مییابد اگر مفاصل از انعطاف کمی برخوردار باشند محدودیت حرکتی برای بدن ایجاد میشود. انعطاف پذیری در فعالیتهای روزانه چون باغبانی، خانه داری، فعالیتهای ورزشی که احتیاج به نرمی و انعطاف پذیری دارند مؤثر است. که البته این نقش در فعالیتهای ورزشی چون ژیمناستیک، دو و میدانی و... پر رنگ تر میشود.
استقامت قلبی و ریوی
بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران ورزشی عقیده دارند که عامل استقامت قلبی ریوی در آمادگی جسمانی بیش از عوامل دیگر اهمیت دارد و بعضی دیگر دقیقاً بر عکس این نظریه مهر تأیید زدند. اما تجربه نشان دادهاست که استقامت قلبی ریوی از عوامل اساسی آمادگی جسمانی است و با تمرینات استقامتی شدید و سنگین میتوان آن را ارتقاء بخشید.
فیزیولوژی ماهیچه
ماهیچهها دستگاهی هستند که مواد غذایی را از صورت شیمیایی به صورت انرژی مکانیکی یا کار تبدیل میکنند. میدانیم که حرکات بدن از انقباض ماهیچهها حاصل
در بخش ماهیچهها مخطط ۲ مطلب را بررسی میکنیم: ۱- انقباض ماهیچه، ۲- منابع انرژی ماهیچه.
انقباض ماهیچه: اگر طول ماهیچه به هنگام انقباض تغییر نکند این انقباض را (هم طول) میگویند. در این نوع انقباض جسم مقاوم جابه جا نمیشود تمام انرژی حاصل از انقباض به حرارت تبدیل میشود. ولی اگر انقباض ماهیچه به کوتاه شدن آن منجر شود آن انقباض را (هم تنش) میگویند که باعث میشود جسمی که در برابر ماهیچه قرار میگیرد جابه جا شود. سرعت انقباض ماهیچه با مقدار وزنهای که در مقابل آن قرار میگیرد رابطه عکس دارد. اگر هیچ نیرویی در برابر ماهیچه قرار نگیرد ماهیچه سریعاً منقبض میشود ولی اگر به تدریج نیروی مخالف افزایش مییابد از سرعت انقباض کاسته میشود. تا اینکه اگر میزان نیروی مخالف برابر با نیروی ماهیچه شود سرعت کوتاه شدن یا انقباض به صفر خواهد رسید.
منابع تامین انرژی
ماهیچه برای آنکه به حالت انقباض درآید احتیاج به انرژی دارد. منبع اصلی انرژی ماهیچه آدنوزین تری فسفات است که به مقدار کمی در ماهیچه وجود دارد ولی به مقدار زیادی انرژی آزاد میکند. کراتین فسفات منبع انرژی دیگری است که در سلولهای ماهیچهای ذخیره میشود. اگر مقدار آدنوزین تری فسفات در سلول بیش از اندازه لازم باشد انرژی اضافی صرف تولیدکراتین فسفات میشود و در نتیجه مقدار بیشتری از انرژی ذخیره خواهد شد. به مجرد ذخیره آدنوزین تری فسفات در ماهیچه کراتین فسفات موجود به سرعت و سهولت به آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود و در نتیجه کراتین فسفات باعث ثابت ماندن مقدار آدنوزین تری فسفات ماهیچه میشود. انرژی حاصل از کراتین فسفات و آدنوزین تری فسفات برای مدت کوتاهی انرژی لازم را تأمین میکنند پس در فعالیتهای شدید بدنی که بیش از چند دقیقه طول میکشد باید منبع دیگری از انرژی وجود داشته باشد. این انرژی از تجزیه گلیگوژن حاصل میشود و چون این واکنش در مجاورت اکسیژن قرار میگیرد آن را هوازی یا (با اکسیژن) میگویند. اگر اکسیژن به اندازه کافی برای این واکنشهای شیمیایی وجود نداشته باشد در ماهیچه اسیدلاکتیک تولید میشود. قسمت اعظم این اسیدلاکتیک مجدداً به گلوکز و گلیگوژن تبدیل میشود و مقداری از آن در ماهیچه بر جای میماند. در ورزشهای سخت و طولانی و مخصوصاً افرادی که از آمادگی جسمانی کمی برخوردارند خستگی ماهیچهها بعد از ورزش مربوط به اسیدلاکتیک باقیمانده در ماهیچهاست، میزان خستگی با مقدار اسیدلاکتیک موجود در ماهیچه رابطه مستقیم دارد.
تولید انرژی در بدن به ۳ طریق انجام میگیرد که ۲ طریق آنها برای تولیدآدنوزین تری فسفات نیاز به اکسیژن ندارند (بی هوازی) و در سومین طریقه وجود اکسیژن کاملاً ضروری است که به آن (هوازی) گویند:
سیستم تامین انرژی فسفاژن ATP-Pc
در ورزشهایی چون: پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، دو ۱۰۰ متر و شیرجه یا فعالیتهایی که زمان اجرای آن بسیار کم است (حدود ۱۰ ثانیه) و با حداکثر شدت انجام میشوند انرژی مورد نیاز را از این سیستم تأمین میکنند. آدنوزین تری فسفات وکراتین فسفات موجود در ماهیچه به صورت ذخیره وجود دارند و به هنگام فعالیت انرژی مورد لزوم را تهیه میکنند. در این سیستم برای تأمین انرژی احتیاجی به حضور اکسیژن نیست (بی هوازی)
سیستم تامین انرژی بی هوازی(اسیدلاکتیک)
در ورزشهایی که زمان اجرای آنها بین ۱ تا ۳ دقیقه طول میکشد انرژی مورد نیازشان را از این طریق تأمین میکنند مثل دوهای ۴۰۰ و۸۰۰ متر وکشتی. هنگام اجرای این فعالیتها اکسیژن به قدر کافی در ماهیچه موجود نیست از اینرو گلوکز موجود در ماهیچه به اسیدلاکتیک و آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود. در حقیقت در این سیستم گلوکز عامل اصلی تأمین کننده انرژی ماهیچهاست.
سیستم تامین انرژی هوازی
هر موجود زندهای برای ادامه زندگی و فعالیت احتیاج به اکسیژن دارد. بعد از چند دقیقه که اکسیژن به بدن نرسد، نه آدنوزین تری فسفات در بدن ساخته میشود و نه انرژی وجود دارد و در نتیجه زندگی پایان مییابد. در ورزشهایی که بیش از ۳ دقیقه طول میکشد ماهیچهها انرژی مورد نیاز را از تجزیه مواد غذایی در مقابل اکسیژن بدست میآورند. در دوهای ماراتن، کوهنوردی و... آدنوزین تری فسفات مورد نیاز ماهیچهها از این طریق تأمین میگردد. پروتئینها، گلیگوژن و چربیها از جمله مواد غذایی هستند که در این سیستم مورد استفاده قرار میگیرد و بیشترین مقدار تولید آدنوزین تری فسفات را نیز دارد.
برگشت به حالت اولیه و وام اکسیژن
همانطور که گفته شد برای اینکه بدن از حالت استراحت به حالت فعالیت درآید واکنشهای متعددی در ماهیچه صورت میگیرد تا انرژی لازم کسب شود. همچنین برگشت بدن از حالت فعالیت به حالت استراحت نیز بسیار مهم است که آن را برگشت به حالت اولیه یا تجدید قوا (Recovery) گویند. ذخیره اکسیژن بدن هنگام فعالیتهای شدید به مصرف سوخت و ساز بدن میرسد؛ در نتیجه هنگام استراحت مقدار اکسیژنی که از ذخیره بدن گرفته شدهاست باید دوباره به بدن باز گردد و اسیدلاکتیک جمع شده در ماهیچهها نیز باید از سلولهای ماهیچهای خارج شودکه البته هر دو نیز هوازی هستند. انرژی از دست رفته بدن را وام اکسیژن (Oxygen Debt) گویند. مقدار وام اکسیژن برابر است با مقدار اکسیژن مورد نیاز در هنگام فعالیت؛ اگر نوع فعالیت شخص ملایم، طولانی و یکنواخت باشد بدن میتواند انرژی مورد نیاز را از هوا بگیرد و وام اکسیژن به وجود نمیآید والی اگر فعالیت شخص شدید باشد به طوری که او مجبور باشد با کمبود انرژی به فعالیت خود ادامه دهد مبتلا به وام اکسیژن میشود. مدت زمانی که طول میکشد تا بدن به حالت اول برگردد بستگی به مدت، شدت و آمادگی جسمانی فرد دارد؛ بعد از فعالیتها در ۲ یا ۳ دقیقه اول مصرف اکسیژن به شدت پایین میآید اما از این شدت به تدریج کاسته میشود تا به حالت یکنواخت برسد. اگر شخص بعد از فعالیت ورزشی خود، به جای استراحت، کار سادهای مثل راه رفتن یا دویدن آرام (سرد کردن) را انجام دهد اسیدلاکتیک موجود در بدن زودتر از بین میرود (در این مورد در فصل علم تمرین به طور کامل توضیح داده شدهاست)
فیزیولوژی دستگاه گردش خون
دستگاه گردش خون از رگها و قلب تشکیل شده که خون تیره و روشن در آنها جریان دارد. قلب به صورت تلمبهای قوی خون روشن را از راه سرخرگ آئورت و سرخرگ ششی به بدن میفرستد و از طرفی سیاهرگهای اجوف فوقانی و تحتانی خون تیره را از بدن به قلب بر میگردانند. به استثنای سیاهرگ ششی که خون روشن و تیره را از ششها به قلب بر میگرداند. یاختههای بدن پیوسته در حال فعالیت اند و برای ادامه حیات و فعالیت خود موادی را میسوزانند و مواد دیگری را دفع میکنند دستگاه گردش خون عهده دار رساندن مواد سوختنی به سلولها و خارج کردن مواد زائد است. قلب از چهار حفره تشکیل شدهاست. دو حفره در طرف راست و دو حفره در طرف چپ. دو حفره بالایی را دهلیز و دو حفره پایینی را بطن میگویند. بطن باعث به حرکت درآمدن خون در بدن میشود و اگر بطن از انقباض بیفتد خون از گردش خواهد ایستاد. شکل قلب شبیه مخروطی است که قاعده آن در بالا و نوک آن در پایین در انتهای بطنها است. در موقع ضربان دو دهلیز با هم منقبض میشوند و بعد از مدت نسبتاً کوتاهی دو بطن منقبض میشوند بعد از این انقباض توقف بیشتر و طولانی تری وجود دارد که به منزلة استراحت قلب است. مدت انقباض بطنها در افراد بالغ ۳/۰ ثانیه و مدت انبساط آنها ۵/۰ ثانیه طول میکشد روی هم رفته یک دوره کامل قلبی ۸/۰ ثانیه طول میکشد بنابراین در هر دقیقه تقریباً ۷۰ دورة قلبی صورت میگیرد و این رقم را تعداد ضربان قلب گویند. همانطور که میدانید در حدود 8 درصد وزن بدن را خون تشکیل میدهد یعنی یک شخص معمولی با وزن در حدود۷۰ کیلوگرم دارای ۵ تا ۶ لیتر خون است قسمت اعظم خون را گلبولهای قرمز تشکیل میدهند. کمبود اکسیژن معمولاً موجب افزایش گلبولهای قرمز خون میشود به همین دلیل است که در ارتفاعات زیاد ورزشکاران استقامتی قادر نیستند رکوردهای جهانی از خود به جا بگذارند چون در مکانهای مرتفع فشار نسبی اکسیژن در هوای تنفسی کم است و شخص ورزشکار قادر نیست به راحتی اکسیژن مورد نیاز را در هنگام ورزش از هوا کسب کند لذا این امر در کارایی او اثر نامطلوب میگذارد.
فیزیولوژی دستگاه تنفسی
طبق تعاریف کتابهای فیزیولوژی، تنفس عبارت است از جذب اکسیژن و دفع انیدریدکربنیک به وسیله سلول زنده، خواه این سلول حیوانی باشد، خواه نباتی.
عمل تنفس طی ۲ مرحله متمایز انجام میشود: تنفس خارجی: که عبارت است از حرکت هوا به داخل ریهها، انتقال اکسیژن از ریهها به خون و انتقال انیدریدکربنیک از خون به ریهها. تنفس سلولی یا داخلی: که شامل جذب اکسیژن و تولید انیدریدکربنیک توسط سلولها میشود. انقباض حجاب حاجز یا دیافراگم و پایین آمدن در محوطه شکم باعث بزرگ شدن قفسه سینه از بالا به پایین میشود. همزمان با این عمل ماهیچهها شکم بتدریج شل میشود و با انقباض ماهیچهها بین دندهای، دندهها به بالا کشیده میشود و استخوان جناغ را به جلو میراند این عمل قفسه سینه را از جلو به عقب میبرد و از طرفین بزرگ میکند؛ با بزرگ شدن حجم قفسه سینه فشار موجود در ریهها از فشار جو کاهش مییابد و باعث حرکت هوا به داخل ریهها میشوند این عمل آنقدر ادامه پیدا میکند تا فشار هوا در ریهها با فشار جو برابر گردد. کلیه اعمال بالا را دم گویند. اما عمل بازدم در حالت استراحت نتیجه شل شدن ماهیچهها دمی و بازگشت ریهها به حالت قبل صورت میگیرد با بالا رفتن ماهیچه دیافراگم و بازگشت حجم قفسه سینه به حالت استراحت، فشار هوا در ریهها از جو بیشتر میشود و آن قدر هوا از ریهها خارج میشود تا فشار ریهها دوباره با فشار جو برابر گردد،عمل بازدم در حالت ورزش کاملاً تغییر کرده واز یک حرکت پاسیو(غیر فعال) به یک حرکت اکتیو(فعال)تبدیل می شود.
حجم جاری و تهویه ریوی
حجم هوایی که با هر بار حرکت به داخل ریهها جریان مییابد را حجم جاری مینامند و مقدار آن بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلی لیتر است و تهویه ریوی عبارت است از حجم جاری ضرب در تعداد حرکات تنفسی در دقیقه که معمولاً بین ۱۰ تا ۲۰ بار در حالت استراحت است. در هنگام ورزش تعداد حرکات تنفسی افزایش پیدا میکند و عمیق تر میشود تا جایی که در فعالیتهای شدید ورزشی ماهیچهها دمی و بازدمی فعال میشوند و تهویه ریوی تا حدود ۱۰۰ لیتر در دقیقه افزایش مییابد. حداکثر تهویه ریوی ممکن است به ۱۵۰ لیتر در دقیقه هم برسد ولی افزایش تهویه ریوی اگر از ۱۰۰ لیتر در دقیقه بیشتر شود به افزایش جذب اکسیژن کمکی نمیکند زیرا به نظر میرسد که انتقال اکسیژن بیش از این مقدار به بافتها، توسط ماهیچهها قلب و ماهیچهها تنفس محدود میشود.
ورزش حرفهای
ورزش حرفهای به ورزشی گفته میشود که در آن ورزشکاران برای فعالیت خود دستمزد دریافت میکنند. ورزش حرفهای در نقطه مقابل ورزش آماتور قرار میگیرد که در آن ورزشکاران فقط برای علاقه شخصی به ورزش میپردازند.
اغلب ورزشهایی که به صورت حرفهای دنبال میشوند، ورزشکاران آماتوری نیز دارند که تعداد آنها بسیار بیشتر از همتایان حرفهای خود است. طرفداران ورزش آماتور معمولاً ورزش حرفهای را در تضاد با اصول اخلاقی ورزش میدانند و معتقدند رقابتهای ورزشی نباید وسیله امرار معاش باشد. این گروه در برخی رشتههای ورزشی تا مدتها توانستند در مقابل جاذبههای مالی و تبلیغاتی ورزش حرفهای مقاومت کنند. برای مثال اتحاد راگبی برای سالها یک ورزش نیمهوقت مخصوص آماتورها باقیمانده بود.
ورزشکارانی که در سطح اول ورزش حرفهای فعالیت میکنند درآمدهای بسیار بالایی را دریافت میکنند. تایگر وودز بازیکن گلف اهل آمریکا پردرآمدترین ورزشکار دنیاست و بر اساس گزارش سال ۲۰۰۹ نشریه فوربز مجموع جوایز و دستمزدهایی که وی از فعالیتهای ورزشی خود دریافت کرده از یک میلیارد دلار فراتر رفتهاست. مایکل جردن بازیکن بسکتبال آمریکایی با ۸۰۰ میلیون دلار و میشاییل شوماخر راننده فرمول یک آلمانی با حدود ۷۰۰ میلیون دلار درآمد از ورزش در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
ده بازیکن برتر تنیس دنیا به طور میانگین سالانه ۳ میلیون دلار دریافت میکنند و میانگین درآمد بازیکنان لیگ برتر بیسبال آمریکا ۳ میلیون و ۴۴۰ هزار دلار بودهاست. در فصل ۱۱-۲۰۱۰ میانگین دستمزد بازیکنان لیگ برتر فوتبال انگلستان ۷ میلیون پوند، بازیکنان سری آ فوتبال ایتالیا ۵ میلیون یورو و بازیکنان بوندسلیگا ۳.۳ میلیون یورو بودهاست.
فیزیولوژی ورزشی به ۴ بخش فراگیر تقسیم میشود: آمادگی جسمانی، فیزیولوژی ماهیچهها، فیزیولوژی گردش خون،

فیزیولوژی تنفس
بدن انسان برای اینکه بتواند نقش خود را به طور مؤثر در زندگی ایفا کند باید از آمادگی جسمانی خوبی برخوردار باشد یعنی به طور مداوم انرژی لازم را در اختیار داشته باشد تا بتواند وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد. وقتی سخن از آمادگی جسمانی به میان میآید مقصود از آن داشتن چنان قلب، رگهای خونی و ششها و ماهیچههایی است که بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و با شور و نشاط تمام در فعالیتها و تفریحات سالمی شرکت کنند که افراد عادی و غیر فعال از انجام آنها ناتوانند. عوامل متعددی در آمادگی جسمانی مؤثر است اما چهار عامل بیش از عوامل دیگر در این میان ایفای نقش میکنند این عوامل عبارتاند از (نیروی ماهیچه، استقامت ماهیچه، انعطاف ماهیچه و استقامت قلبی ریوی) می باشد.
نیروی ماهیچه
همانطور که میدانید حدود ۴۰ درصد وزن بدن را ماهیچه تشکیل میدهد این ماهیچهها در خود تولید انرژی میکنند که این نیرو، نیروی ماهیچه نامیده میشود که البته قابل اندازهگیری نیز هست. مهمترین عامل شناخته شده در آمادگی جسمانی استعداد و توانایی ماهیچهها در وارد کردن نیرو یا مقاومت در برابر آن است. تمرینات قدرتی از عواملی است که سبب حجیم شدن تارهای ماهیچهای میشود و توانایی فرد را در تولید نیروی بیشتر افزایش میدهد، این افزایش میتواند به دلایل عصبی (فراخوانی تارهای بیشتر و تحریک واحدهای عصبی-ماهیچهای بزرگتر)باشد یا به دلیلی مثل افزایش رها سازی یون کلسیم یا افزایش تماس تارهای اکتین و میوزین. قدرت ماهیچه اهمیت بسیاری در ورزشهای مختلف و البته فعالیتهای روزانه دارد بسیاری از مردان و حتی زنان از ماهیچهها بازو و سرشانه ضعیفی برخوردار هستند که باعث ضعف در فعالیتهای ورزشی و روزانه و ایجاد درد و بیماری در سنین بالا میشود..
استقامت ماهیچه
ماهیچهها در خود انرژی ذخیره میکنند. این عمل به ماهیچهها امکان میدهد که مدت زیادی به فعالیت خود ادامه دهند. این عمل ماهیچهها را استقامت ماهیچهای گویند. استقامت ماهیچهای عبارت است از ظرفیت یک ماهیچه یا گروهی از ماهیچهها برای انقباض مداوم. معمولاً استقامت ماهیچه را با قدرت ماهیچهای اشتباه میگیرند ولی باید توجه کرد که معمولاً استقامت ماهیچهای عبارت است از توانایی در کاربرد قدرت و نگهداری این توانایی برای مدت نسبتاً طولانی. برای مثال در فعالیتهایی چون: برف پارو کردن، چمن زدن، نظافت و یا حرکات ورزشی چون دراز و نشست، بالا کشیدن بدن در حالت بارفیکس و... استقامت ماهیچهای نقش اساسی دارد که میشود با تمرینات منظم ورزشی آن را افزایش داد.
انعطاف ماهیچه
توانایی در کاربرد ماهیچهها در وسیعترین دامنه حرکت آنها به دور مفصلها را انعطاف پذیری گویند. این عامل در آمادگی جسمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. با تمرینات ورزشی میزان توانایی مفاصل بدن در خم شدن و چرخیدن بیشتر میشود و در نتیجه کارایی ماهیچهها بهبود مییابد اگر مفاصل از انعطاف کمی برخوردار باشند محدودیت حرکتی برای بدن ایجاد میشود. انعطاف پذیری در فعالیتهای روزانه چون باغبانی، خانه داری، فعالیتهای ورزشی که احتیاج به نرمی و انعطاف پذیری دارند مؤثر است. که البته این نقش در فعالیتهای ورزشی چون ژیمناستیک، دو و میدانی و... پر رنگ تر میشود.
استقامت قلبی و ریوی
بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران ورزشی عقیده دارند که عامل استقامت قلبی ریوی در آمادگی جسمانی بیش از عوامل دیگر اهمیت دارد و بعضی دیگر دقیقاً بر عکس این نظریه مهر تأیید زدند. اما تجربه نشان دادهاست که استقامت قلبی ریوی از عوامل اساسی آمادگی جسمانی است و با تمرینات استقامتی شدید و سنگین میتوان آن را ارتقاء بخشید.
فیزیولوژی ماهیچه
ماهیچهها دستگاهی هستند که مواد غذایی را از صورت شیمیایی به صورت انرژی مکانیکی یا کار تبدیل میکنند. میدانیم که حرکات بدن از انقباض ماهیچهها حاصل
در بخش ماهیچهها مخطط ۲ مطلب را بررسی میکنیم: ۱- انقباض ماهیچه، ۲- منابع انرژی ماهیچه.
انقباض ماهیچه: اگر طول ماهیچه به هنگام انقباض تغییر نکند این انقباض را (هم طول) میگویند. در این نوع انقباض جسم مقاوم جابه جا نمیشود تمام انرژی حاصل از انقباض به حرارت تبدیل میشود. ولی اگر انقباض ماهیچه به کوتاه شدن آن منجر شود آن انقباض را (هم تنش) میگویند که باعث میشود جسمی که در برابر ماهیچه قرار میگیرد جابه جا شود. سرعت انقباض ماهیچه با مقدار وزنهای که در مقابل آن قرار میگیرد رابطه عکس دارد. اگر هیچ نیرویی در برابر ماهیچه قرار نگیرد ماهیچه سریعاً منقبض میشود ولی اگر به تدریج نیروی مخالف افزایش مییابد از سرعت انقباض کاسته میشود. تا اینکه اگر میزان نیروی مخالف برابر با نیروی ماهیچه شود سرعت کوتاه شدن یا انقباض به صفر خواهد رسید.
منابع تامین انرژی
ماهیچه برای آنکه به حالت انقباض درآید احتیاج به انرژی دارد. منبع اصلی انرژی ماهیچه آدنوزین تری فسفات است که به مقدار کمی در ماهیچه وجود دارد ولی به مقدار زیادی انرژی آزاد میکند. کراتین فسفات منبع انرژی دیگری است که در سلولهای ماهیچهای ذخیره میشود. اگر مقدار آدنوزین تری فسفات در سلول بیش از اندازه لازم باشد انرژی اضافی صرف تولیدکراتین فسفات میشود و در نتیجه مقدار بیشتری از انرژی ذخیره خواهد شد. به مجرد ذخیره آدنوزین تری فسفات در ماهیچه کراتین فسفات موجود به سرعت و سهولت به آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود و در نتیجه کراتین فسفات باعث ثابت ماندن مقدار آدنوزین تری فسفات ماهیچه میشود. انرژی حاصل از کراتین فسفات و آدنوزین تری فسفات برای مدت کوتاهی انرژی لازم را تأمین میکنند پس در فعالیتهای شدید بدنی که بیش از چند دقیقه طول میکشد باید منبع دیگری از انرژی وجود داشته باشد. این انرژی از تجزیه گلیگوژن حاصل میشود و چون این واکنش در مجاورت اکسیژن قرار میگیرد آن را هوازی یا (با اکسیژن) میگویند. اگر اکسیژن به اندازه کافی برای این واکنشهای شیمیایی وجود نداشته باشد در ماهیچه اسیدلاکتیک تولید میشود. قسمت اعظم این اسیدلاکتیک مجدداً به گلوکز و گلیگوژن تبدیل میشود و مقداری از آن در ماهیچه بر جای میماند. در ورزشهای سخت و طولانی و مخصوصاً افرادی که از آمادگی جسمانی کمی برخوردارند خستگی ماهیچهها بعد از ورزش مربوط به اسیدلاکتیک باقیمانده در ماهیچهاست، میزان خستگی با مقدار اسیدلاکتیک موجود در ماهیچه رابطه مستقیم دارد.
تولید انرژی در بدن به ۳ طریق انجام میگیرد که ۲ طریق آنها برای تولیدآدنوزین تری فسفات نیاز به اکسیژن ندارند (بی هوازی) و در سومین طریقه وجود اکسیژن کاملاً ضروری است که به آن (هوازی) گویند:
سیستم تامین انرژی فسفاژن ATP-Pc
در ورزشهایی چون: پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، دو ۱۰۰ متر و شیرجه یا فعالیتهایی که زمان اجرای آن بسیار کم است (حدود ۱۰ ثانیه) و با حداکثر شدت انجام میشوند انرژی مورد نیاز را از این سیستم تأمین میکنند. آدنوزین تری فسفات وکراتین فسفات موجود در ماهیچه به صورت ذخیره وجود دارند و به هنگام فعالیت انرژی مورد لزوم را تهیه میکنند. در این سیستم برای تأمین انرژی احتیاجی به حضور اکسیژن نیست (بی هوازی)
سیستم تامین انرژی بی هوازی(اسیدلاکتیک)
در ورزشهایی که زمان اجرای آنها بین ۱ تا ۳ دقیقه طول میکشد انرژی مورد نیازشان را از این طریق تأمین میکنند مثل دوهای ۴۰۰ و۸۰۰ متر وکشتی. هنگام اجرای این فعالیتها اکسیژن به قدر کافی در ماهیچه موجود نیست از اینرو گلوکز موجود در ماهیچه به اسیدلاکتیک و آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود. در حقیقت در این سیستم گلوکز عامل اصلی تأمین کننده انرژی ماهیچهاست.
سیستم تامین انرژی هوازی
هر موجود زندهای برای ادامه زندگی و فعالیت احتیاج به اکسیژن دارد. بعد از چند دقیقه که اکسیژن به بدن نرسد، نه آدنوزین تری فسفات در بدن ساخته میشود و نه انرژی وجود دارد و در نتیجه زندگی پایان مییابد. در ورزشهایی که بیش از ۳ دقیقه طول میکشد ماهیچهها انرژی مورد نیاز را از تجزیه مواد غذایی در مقابل اکسیژن بدست میآورند. در دوهای ماراتن، کوهنوردی و... آدنوزین تری فسفات مورد نیاز ماهیچهها از این طریق تأمین میگردد. پروتئینها، گلیگوژن و چربیها از جمله مواد غذایی هستند که در این سیستم مورد استفاده قرار میگیرد و بیشترین مقدار تولید آدنوزین تری فسفات را نیز دارد.
برگشت به حالت اولیه و وام اکسیژن
همانطور که گفته شد برای اینکه بدن از حالت استراحت به حالت فعالیت درآید واکنشهای متعددی در ماهیچه صورت میگیرد تا انرژی لازم کسب شود. همچنین برگشت بدن از حالت فعالیت به حالت استراحت نیز بسیار مهم است که آن را برگشت به حالت اولیه یا تجدید قوا (Recovery) گویند. ذخیره اکسیژن بدن هنگام فعالیتهای شدید به مصرف سوخت و ساز بدن میرسد؛ در نتیجه هنگام استراحت مقدار اکسیژنی که از ذخیره بدن گرفته شدهاست باید دوباره به بدن باز گردد و اسیدلاکتیک جمع شده در ماهیچهها نیز باید از سلولهای ماهیچهای خارج شودکه البته هر دو نیز هوازی هستند. انرژی از دست رفته بدن را وام اکسیژن (Oxygen Debt) گویند. مقدار وام اکسیژن برابر است با مقدار اکسیژن مورد نیاز در هنگام فعالیت؛ اگر نوع فعالیت شخص ملایم، طولانی و یکنواخت باشد بدن میتواند انرژی مورد نیاز را از هوا بگیرد و وام اکسیژن به وجود نمیآید والی اگر فعالیت شخص شدید باشد به طوری که او مجبور باشد با کمبود انرژی به فعالیت خود ادامه دهد مبتلا به وام اکسیژن میشود. مدت زمانی که طول میکشد تا بدن به حالت اول برگردد بستگی به مدت، شدت و آمادگی جسمانی فرد دارد؛ بعد از فعالیتها در ۲ یا ۳ دقیقه اول مصرف اکسیژن به شدت پایین میآید اما از این شدت به تدریج کاسته میشود تا به حالت یکنواخت برسد. اگر شخص بعد از فعالیت ورزشی خود، به جای استراحت، کار سادهای مثل راه رفتن یا دویدن آرام (سرد کردن) را انجام دهد اسیدلاکتیک موجود در بدن زودتر از بین میرود (در این مورد در فصل علم تمرین به طور کامل توضیح داده شدهاست)
فیزیولوژی دستگاه گردش خون
دستگاه گردش خون از رگها و قلب تشکیل شده که خون تیره و روشن در آنها جریان دارد. قلب به صورت تلمبهای قوی خون روشن را از راه سرخرگ آئورت و سرخرگ ششی به بدن میفرستد و از طرفی سیاهرگهای اجوف فوقانی و تحتانی خون تیره را از بدن به قلب بر میگردانند. به استثنای سیاهرگ ششی که خون روشن و تیره را از ششها به قلب بر میگرداند. یاختههای بدن پیوسته در حال فعالیت اند و برای ادامه حیات و فعالیت خود موادی را میسوزانند و مواد دیگری را دفع میکنند دستگاه گردش خون عهده دار رساندن مواد سوختنی به سلولها و خارج کردن مواد زائد است. قلب از چهار حفره تشکیل شدهاست. دو حفره در طرف راست و دو حفره در طرف چپ. دو حفره بالایی را دهلیز و دو حفره پایینی را بطن میگویند. بطن باعث به حرکت درآمدن خون در بدن میشود و اگر بطن از انقباض بیفتد خون از گردش خواهد ایستاد. شکل قلب شبیه مخروطی است که قاعده آن در بالا و نوک آن در پایین در انتهای بطنها است. در موقع ضربان دو دهلیز با هم منقبض میشوند و بعد از مدت نسبتاً کوتاهی دو بطن منقبض میشوند بعد از این انقباض توقف بیشتر و طولانی تری وجود دارد که به منزلة استراحت قلب است. مدت انقباض بطنها در افراد بالغ ۳/۰ ثانیه و مدت انبساط آنها ۵/۰ ثانیه طول میکشد روی هم رفته یک دوره کامل قلبی ۸/۰ ثانیه طول میکشد بنابراین در هر دقیقه تقریباً ۷۰ دورة قلبی صورت میگیرد و این رقم را تعداد ضربان قلب گویند. همانطور که میدانید در حدود 8 درصد وزن بدن را خون تشکیل میدهد یعنی یک شخص معمولی با وزن در حدود۷۰ کیلوگرم دارای ۵ تا ۶ لیتر خون است قسمت اعظم خون را گلبولهای قرمز تشکیل میدهند. کمبود اکسیژن معمولاً موجب افزایش گلبولهای قرمز خون میشود به همین دلیل است که در ارتفاعات زیاد ورزشکاران استقامتی قادر نیستند رکوردهای جهانی از خود به جا بگذارند چون در مکانهای مرتفع فشار نسبی اکسیژن در هوای تنفسی کم است و شخص ورزشکار قادر نیست به راحتی اکسیژن مورد نیاز را در هنگام ورزش از هوا کسب کند لذا این امر در کارایی او اثر نامطلوب میگذارد.
فیزیولوژی دستگاه تنفسی
طبق تعاریف کتابهای فیزیولوژی، تنفس عبارت است از جذب اکسیژن و دفع انیدریدکربنیک به وسیله سلول زنده، خواه این سلول حیوانی باشد، خواه نباتی.
عمل تنفس طی ۲ مرحله متمایز انجام میشود: تنفس خارجی: که عبارت است از حرکت هوا به داخل ریهها، انتقال اکسیژن از ریهها به خون و انتقال انیدریدکربنیک از خون به ریهها. تنفس سلولی یا داخلی: که شامل جذب اکسیژن و تولید انیدریدکربنیک توسط سلولها میشود. انقباض حجاب حاجز یا دیافراگم و پایین آمدن در محوطه شکم باعث بزرگ شدن قفسه سینه از بالا به پایین میشود. همزمان با این عمل ماهیچهها شکم بتدریج شل میشود و با انقباض ماهیچهها بین دندهای، دندهها به بالا کشیده میشود و استخوان جناغ را به جلو میراند این عمل قفسه سینه را از جلو به عقب میبرد و از طرفین بزرگ میکند؛ با بزرگ شدن حجم قفسه سینه فشار موجود در ریهها از فشار جو کاهش مییابد و باعث حرکت هوا به داخل ریهها میشوند این عمل آنقدر ادامه پیدا میکند تا فشار هوا در ریهها با فشار جو برابر گردد. کلیه اعمال بالا را دم گویند. اما عمل بازدم در حالت استراحت نتیجه شل شدن ماهیچهها دمی و بازگشت ریهها به حالت قبل صورت میگیرد با بالا رفتن ماهیچه دیافراگم و بازگشت حجم قفسه سینه به حالت استراحت، فشار هوا در ریهها از جو بیشتر میشود و آن قدر هوا از ریهها خارج میشود تا فشار ریهها دوباره با فشار جو برابر گردد،عمل بازدم در حالت ورزش کاملاً تغییر کرده واز یک حرکت پاسیو(غیر فعال) به یک حرکت اکتیو(فعال)تبدیل می شود.
حجم جاری و تهویه ریوی
حجم هوایی که با هر بار حرکت به داخل ریهها جریان مییابد را حجم جاری مینامند و مقدار آن بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلی لیتر است و تهویه ریوی عبارت است از حجم جاری ضرب در تعداد حرکات تنفسی در دقیقه که معمولاً بین ۱۰ تا ۲۰ بار در حالت استراحت است. در هنگام ورزش تعداد حرکات تنفسی افزایش پیدا میکند و عمیق تر میشود تا جایی که در فعالیتهای شدید ورزشی ماهیچهها دمی و بازدمی فعال میشوند و تهویه ریوی تا حدود ۱۰۰ لیتر در دقیقه افزایش مییابد. حداکثر تهویه ریوی ممکن است به ۱۵۰ لیتر در دقیقه هم برسد ولی افزایش تهویه ریوی اگر از ۱۰۰ لیتر در دقیقه بیشتر شود به افزایش جذب اکسیژن کمکی نمیکند زیرا به نظر میرسد که انتقال اکسیژن بیش از این مقدار به بافتها، توسط ماهیچهها قلب و ماهیچهها تنفس محدود میشود.
ورزش حرفهای
ورزش حرفهای به ورزشی گفته میشود که در آن ورزشکاران برای فعالیت خود دستمزد دریافت میکنند. ورزش حرفهای در نقطه مقابل ورزش آماتور قرار میگیرد که در آن ورزشکاران فقط برای علاقه شخصی به ورزش میپردازند.
اغلب ورزشهایی که به صورت حرفهای دنبال میشوند، ورزشکاران آماتوری نیز دارند که تعداد آنها بسیار بیشتر از همتایان حرفهای خود است. طرفداران ورزش آماتور معمولاً ورزش حرفهای را در تضاد با اصول اخلاقی ورزش میدانند و معتقدند رقابتهای ورزشی نباید وسیله امرار معاش باشد. این گروه در برخی رشتههای ورزشی تا مدتها توانستند در مقابل جاذبههای مالی و تبلیغاتی ورزش حرفهای مقاومت کنند. برای مثال اتحاد راگبی برای سالها یک ورزش نیمهوقت مخصوص آماتورها باقیمانده بود.
ورزشکارانی که در سطح اول ورزش حرفهای فعالیت میکنند درآمدهای بسیار بالایی را دریافت میکنند. تایگر وودز بازیکن گلف اهل آمریکا پردرآمدترین ورزشکار دنیاست و بر اساس گزارش سال ۲۰۰۹ نشریه فوربز مجموع جوایز و دستمزدهایی که وی از فعالیتهای ورزشی خود دریافت کرده از یک میلیارد دلار فراتر رفتهاست. مایکل جردن بازیکن بسکتبال آمریکایی با ۸۰۰ میلیون دلار و میشاییل شوماخر راننده فرمول یک آلمانی با حدود ۷۰۰ میلیون دلار درآمد از ورزش در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
ده بازیکن برتر تنیس دنیا به طور میانگین سالانه ۳ میلیون دلار دریافت میکنند و میانگین درآمد بازیکنان لیگ برتر بیسبال آمریکا ۳ میلیون و ۴۴۰ هزار دلار بودهاست. در فصل ۱۱-۲۰۱۰ میانگین دستمزد بازیکنان لیگ برتر فوتبال انگلستان ۷ میلیون پوند، بازیکنان سری آ فوتبال ایتالیا ۵ میلیون یورو و بازیکنان بوندسلیگا ۳.۳ میلیون یورو بودهاست.
ساعت : 5:51 pm | نویسنده : admin
|
کلوپ ورزشی |
مطلب قبلی