هیجان
هیجان (روان‌شناسی)

در روان‌شناسی هیجانها معمولاً به احساسها و واکنش‌های عاطفی اشاره دارند، هر هیجان از سه مؤلفهٔ اساسی برخورد است:

مؤلفهٔ شناختی، افکار، باورها و انتظارهایی که نوع و شدت پاسخ هیجانی را تعیین می‌کنند. آن چه برای یک فرد فوق العاده لذت بخش است، ممکن است برای دیگری کسل کننده یا آزارنده باشد.






مؤلفهٔ فیزیولوژیکی که شامل تغییرات جسمی در بدن است. برای مثال، هنگامی که بدن از نظر هیجانی به واسطهٔ ترس یا خشم بر انگیخته می‌شود، ضربان قلب زیاد می‌شود، مردمک‌ها گشاد می‌شوند و میزان تنفس افزایش می‌یابد. اکثر هیجان‌ها شامل یک انگیختگی کلی و غیر اختصاصی دستگاه عصب هستند.
مؤلفهٔ رفتاری، به حالت‌های مختلف ابراز هیجان‌ها اشاره می‌کند. جلوه‌های چهره‌ای، حالت‌های اندام و حرکت‌های بیانگر، و آهنگ صدا همراه با خشم، لذت، شادی، غم، ترس و هیجان‌های دیگر تغییر می‌کنند.
جلوهٔ چهره‌ای مهم‌ترین شکل ارتباط هیجانی هستند. بررسی‌هایی که صورت گرفته‌اند، نشان می‌دهند که برخی از جلوه‌های خاصِ چهره‌ای، ذاتی هستند. و بنابراین، در همه جای دنیا آن‌ها را می‌شناسند.
هیجان ها متشکل از الگوهای پاسخ های فیزیولوژیکی و رفتارهای مخصوص به نوع هستند . و در واقع غالبا از نظر مردم هیجان همان احساسی است که به فرد دست میدهد . ولی هیجان یک رفتار است نه یک تجربه ی خصوصی و پدیده ای است که در بقای نوع و تولید مثل نقش دارد .






افسردگی

افسردگی حالتی از اندوه، عجز و ناامیدی است که بر اثر ناکامی‌ها یا شکست‌های انسان ممکن است در او ایجاد شود. این حالت با بیماری افسردگی کاملاً متفاوت است؛ چراکه بیماری افسردگی ممکن است در فردی که در زندگی به‌هیچ‌وجه دچار ناکامی نشده‌است، نیز روی دهد.





اضطراب
اضطراب عبارت است از یک احساس منتشر، ناخوشایند و مبهم هراس و دلواپسی با منشاء ناشناخته، که به فرد دست می‌دهد و شامل عدم اطمینان، درماندگی و برانگيختگی فيزيولوژی است. وقوع مجدد موقعيت‌هايی که قبلاً استرس زا بوده‌اند يا طی آن‌ها به فرد آسيب رسيده است باعث اضطراب در افراد می‌شود. همهٔ انسان‌ها در زندگی خود دچار اضطراب می‌شوند، ولی اضطراب مزمن و شديد غيرعادی و مشکل‌ساز است. تحقيقات و بررسی‌ها نشان می‌دهند که اضطراب در خانم‌ها، طبقات کم‌درآمد و افراد ميان‌سال و سال‌خورده بیشتر ديده می‌شود.






تنيدگی (استرس) يا اضطراب

استرس و اضطرابدر لغت جنبیدن ،لرزیدن، تپیدن، پریشانحال‌شدن، یکدیگرراباچیزی زدن،بهم واکوفتن ، آشفتگی،بی‌تابی،بی آرامی می باشد اینها کلماتی هستند که در زندگی روزمره، برای توصيف حالات و احساسات بسيار استفاده می‌شوند: به طور مثال، به‌هنگام سخنرانی در برابر جمع، به‌هنگام امتحان، به‌هنگام مشکلات مادی، تاُخير سر يک قرار و ... هنگامی که در شرايطی چون شرايط فوق، در سخنان خود از اين دو کلمه استفاده می‌کنيم، توجه چندانی به تفاوت موجود ميان آن دو نداریم. ولی به طور مثال هنگام سخن گفتن از مشکلات روحی شايع در کودکان و نوجوانان، بايد دقيق تر بود و تفاوت ميان استرس و اضطراب را به خوبی درک کرد. در روان‌شناسی، اضطراب مرحلهٔ پيشرفتهٔ استرس مزمن است، که هنگامی به صورت يک مشکل بهداشت روانی در می‌آيد که برای فرد يا اطرافيانش رنج و ناراحتی به‌وجود آورد يا مانع رسيدن او به اهدافش شود و يا در انجام کارهای روزانه و عادی او اختلال ایجاد کند.

اضطراب هنگامی در فرد بروز می‌کند که شرایط استرس‌زا در زندگی او بیش از حد طولانی شود یا به‌طور مکرر رخ دهد، و یا اینکه دستگاه عصبی بدن نتواند به مرحلهٔ مقاومت تنیدگی پایان دهد و بدن برای مدتی طولانی همچنان بسیج باقی بماند. در این صورت بدن فرسوده و در برابر بیماری‌های جسمی و روانی (مانند اضطراب) آسیب‌پذیر می‌شود.






علل اضطراب

به طور کلی علل اضطراب به سه عامل زير برمی‌گردد:

عوامل زيست شناختی و جسمانی:

در افراد مضطرب، ميزان بعضی از هورمون‌های موجود در خون غيرعادی است. بنابراين هر آن‌چه که باعث اختلال در سيستم هورمونی شود، برای بدن خطر محسوب می‌شود. بارداری، کم‌کاری يا پرکاری تیروئید، پايين بودن قند خون، وجود غده‌ای در غدد فوق‌کلیوی که هورمون اپی‌نفرین توليد می‌کند و بی‌نظمی ضربان‌های قلب از اين عوامل هستند.






عوامل محيطی و اجتماعی:

عوامل اجتماعی و ارتباطی بسياری باعث به‌وجود آمدن اضطراب در افراد می‌شود، مانند مشکلات خانوادگی، احساس جدايی و طردشدگی،... از عوامل محيطی می‌توان تغييرات ناگهانی و غيرمنتظره را، همچون زلزله، بیماری، مرگ يکی از نزديکان،... نام برد.






عوامل ژنتیکی و ارثی:

يکی از مهم‌ترين عوامل اضطراب ژنتیک است و احتمال اضطراب در فرزندان افراد مضطرب بسيار بالا است. البته الگو قرار دادن رفتار پدر و مادر و يادگیری و تکرار کارهای آنان نقش مهمی در اضطراب فرزندان دارد (عامل اجتماعی)، ولی تحقيقات و بررسی‌های انجام‌شده بر روی حيوانات و دوقلوهايی که با هم يا جدا از هم زندگی می‌کنند و از والدين مضطرب به دنيا آمده‌اند، نشان می‌دهند که عوامل ژنتيکی نيز بسيار مؤثرند. با اين وجود باور نمی‌رود که ژن به خصوصی در اين مورد نقش داشته باشد، بلکه ترکيب بعضی از ژن‌ها چنین پیامدی را به دنبال دارد. طبق آخرين تحقيقات به نظر می‌رسد که عوامل ژنتيکی در بعضی انواع اضطراب مانند اختلال هراس و ترس از مکان‌های باز نقش زيادی دارد.






عوامل جانبی مؤثر در ابتلا به اضطراب

طبق گفته‌های بعضی از متخصصان، تغذیهی نادرست نيز در ابتلا به اضطراب نقش دارد. کمبود بعضی از اسید آمینه، منیزیم، اسید فولیک و ویتامین ب۱۲، باعث تسريع در ابتلا به آن می‌شوند.






استفاده از مواد مخدر و داروهای روان‌گردان
برخی از ضايعه‌های مغزی (که باعث ايجاد علایمی شبيه به علایم اختلال وسواس می‌شوند.)






انواع اختلالات اضطرابی

به طور کلی اختلالات اضطرابی شش نوع هستند که هر کس می‌تواند به يک يا چند نوع از آن دچار شود.






اختلال اضطراب فراگير يا منتشر

اين حالت در افرادی ديده می‌شود که به‌طور مداوم نگران وقوع اتفاقی هستند. موضوع اين نگرانی‌ها می‌تواند بسيار متنوع باشد: نگرانی از بيمار شدن فرزندان، نگرانی از مرگ يکی از آشنايان، نگرانی از ته‌گرفتن غذا،... اين حالت به مرحلهٔ مقاومت استرس شباهت دارد و خطر چندانی ندارد.

از علایم آن می‌توان تپش قلب، بی‌قراری، خستگی، بی‌خوابی، تنگی نفس، اختلال در تمرکز و حافظه را نام برد.






اختلال هراس

اين افراد دچار حملات اضطرابی ناگهانی می‌شوند که معمولاً چند دقيقه يا گاهی بيشتر به طول می‌انجامد. اين حملات بسيار اتفاقی، و طوری رخ می‌دهند که عامل تحريک‌کنندهٔ اصلی مشخص نيست. افراد مبتلا به اين نوع اضطراب اغلب جوان هستند.

احساس تنگی و فشردگی در قفسهٔ سينه، تپش شديد قلب، عرق کردن، لرزش، گيجی، احساس از دست‌دادن تعادل،... از علايم آن هستند؛ ولی اين علايم آنقدر گسترده هستند که افراد فکر می‌کنند دچار سکتهٔ قلبی شده‌اند و می‌ترسند که بميرند.






ترس‌های ساده یا اختصاصی

ترس‌های خاص شايع‌ترين نوع ترس مرضی است که طی آن فرد از مواجهه با بعضی موقعيت‌ها، فعاليت‌ها يا اشياء اجتناب می‌کند، مانند بعضی از حيوانات (عنکبوت، موش، مارمولک،...)، بلندی، دريا، خون، مرگ،... هر چيزی می‌تواند باعث اين نوع اضطراب (که خطر خاصی به دنبال ندارد) بشود. ترس از مکان‌های بسته ، ترس از اجتماع و ترس از مکانهای باز (که افراد مبتلا به آن از حضور در فضای باز و پر ازدحام و شلوغ و خروج از محيط منزل خودداری می‌کنند. اين اختلال معمولاً در نوجوانی شروع می‌شود، ولی سابقهٔ آن می‌تواند به دوران کودکی و تجربهٔ اضطراب جدايی در آن زمان برگردد.) از اين نوع اضطراب هستند.






اختلال اضطراب اجتماعی

اين نوع ترس در اواخر کودکی يا اوايل نوجوانی شروع می‌شود و ترس و شرمساری از اشتباه کردن، صحبت کردن در جمع، غذا خوردن، سرخ شدن يا لرزش صدا و... در برابر جمع است و و با خجالت ساده تفاوت دارد. اين حالت اضطراب مانع شناخت افراد جديد می‌شود و فرد را به انزوا و گوشه‌گيری می‌کشاند.






اختلال وسواس

در اين حالت فرد افکار يا اعمالی را برخلاف ميل خود تکرار می‌کند. اين بيماری می‌تواند به صورت وسواس فکری يا وسواس عملی يا هر دو در فرد ظاهر شود. در وسواس فکری، فرد قادر نيست فکر، احساس يا عقيده‌ای تکراری و مزاحم را از ذهن خود بيرون کند. افکار وسواسی می‌توانند بسيار ناراحت کننده، وحشت‌آور يا وحشيانه باشد. افکار وسواسی می‌توانند باعث شوند که فرد به سمت عادات وسواسی گرايش پيدا کند، يعنی عمل يا اعمالی را به طور مکرر انجام دهد (وسواس عملی). مانند شستن مکرر دست‌ها، بالا کشيدن بينی،... اعمال وسواسی هيچ‌گونه توجيه منطقی ندارند.






اختلال تنش‌زای پس از رویداد

اختلال تنش‌زای پس از رویداد را به نام سندرم موج انفجار نيز می‌شناسند. اين حالت مربوط می‌شود به حادثه‌ای (از قبيل جنگ، تصادفات شديد، سوانح طبيعی،...) که با استرس شديد هيجانی همراه است و شدت آن می‌تواند به هر کسی آسيب برساند. يک‌دوم افرادی که دچار چنين استرس شديدی می‌شوند علايم مربوط به آن را (مانند خوابهای تکراری، خاطراتی مبهم ولی فراگيرنده، از دست رفتن تعادل و پرخاشگری شديد،...) پس از گذشت حدود سه ماه از دست می‌دهند. هرچه اقدام‌های لازم برای درمان زودتر انجام گيرد، احتمال ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه کمتر می‌شود. در صورتی که اين حالت بيش از چند ماه طول بکشد، احتمال اين که تا آخر عمر با فرد باقی بماند بسيار زياد می‌شود.






اضطراب در کودکان و نوجوانان

تشخيص اضطراب و درمان آن در کودکان و نوجوانان بسيار مهم است، چون شخصيت آنان طی اين دوره شکل می‌گيرد. بسياری از کودکان زمانی که در شرايط جديدی قرار می‌گيرند، دچار اضطراب می‌شوند و واکنش‌های متعددی را از خود بروز می‌دهند ( لکنت زبان، آويزان شدن به پدر و مادر، خجالتی شدن، جويدن ناخن، ...). وظيفهٔ والدين در اين موقعيت اين است که با او با صبر و حوصله بر خورد کنند و به او اعتماد به نفس لازم را برای مواجهه با آن شرايط بدهند. تشويق والدين در ارتباط بر قرار کردن فرزندان با محيط خارج از خانه و افراد غير فاميل بسيار مؤثر است. بسياری از والدين از اين احساس فرزندشان تا روزی که به مشکل برخورند (مثل اولين روز مدرسه) بی اطلاع هستند. يکی از شايع ترين دلايل دل درد و حالت تهوع که در کودکان دبستانی ديده می‌شود، ترس و اضطراب آن‌ها از مدرسه است. نگرانی پدر و مادر ( از ورود تازهٔ کودک به مدرسه، وضعيت درسی او و ...) باعث انتقال آن به فرزند می‌شود و اضطراب او را افزايش می‌دهد. از اختلالات اضطرابی شايع در کودکان می‌توان اضطراب اجتماعی، ترس از مدرسه، اضطراب امتحان و اضطراب جدايی را نام برد.

با بزرگ شدن کودک و پا گذاشتن به دوران نوجوانی ممکن است اختلالات اضطرابی جديدی در او پديد آيد. در اين زمينه می‌توان به عوامل زير اشاره کرد:






اضطراب ناشی از پذيرفته نشدن از جانب همسالان

نوجوانان در اين مرحله از زندگی خويش به شدت به همسالان خود گرايش دارند و به دنبال برقراری ارتباط و دوستی با آنان هستند. والدين بايد نياز طبيعی مورد توجه همسالان قرار گرفتن فرزندشان را درک کنند و برای دوستان او احترام قائل باشند. همچنين حفظ اعتبار و شخصيت نوجوان در مقابل همسالان بسيار مهم است. ترس از برقرار کردن روابط عاطفی و اجتماعی و سرزنش‌های والدين در انتخاب دوستان به دليل متفاوت بودن فرهنگ و آداب و رسوم و ارزش‌های خانواده ها، باعث اضطراب در نوجوان می‌شود. برای جلوگيری از پنهان کاری، پدر و مادر بايد در زمان مناسب و با منطق و ملایمت او را متوجه نتايج نامطلوب بعضی از معاشرت‌ها کنند.






تغييرات جسمی

نگرانی و اضطراب در اين مورد می‌تواند ناشی از ديررسی يا زودرسی بلوغ، احساس خجالت، نا آگاهی و يا ترس از شرايط جديد و ناتوانی در تطابق دادن رفتار خود با اين شرايط باشد. برای جلوگيری از اضطراب، پدر و مادر يا مربيان بايد به طور مناسب و شايسته، نوجوان را (قبل از پيدايش علايم ثانويهٔ بلوغ) در جريان مسائل مربوط به تغييرات جسمانی و آثار روانی آن بگذارند.






بروز رفتارهای پرخاشگرانه

مخالفت با افراد مختلف در خانه و يا خارج از آن، از خصوصيات بعضی از نوجوانان است که ممکن است با پرخاشگری کلامی يا غير از آن همراه باشد. عدم توانايی کنترل اين رفتار پرخاشگرانه باعث اضطراب در بسياری از نوجوانان می‌شود. برای جلوگيری از اين حالت، تربيت مناسب والدين، مقاوم ساختن فرزند در برابر سختی‌ها از دوران کودکی و ايجاد امنيت روانی می‌تواند مؤثر واقع شود. امر و نهی‌های غير اصولی و محدوديتهای بی مورد در کسب استقلال و آزادی، باعث تحريک عصبانيت و خشم‌های کنترل نشده در نوجوانان می‌شود. والدين بايد به نوجوان بياموزند که به هنگام خشم، منطقی برخورد کند و بدون توهين و تحقير ديگران عواطف خود را بيان کند. همچنين بايد به او بفهمانند که نحوه برخورد ديگران با او تا حدی نتيجه رفتار خود او با ديگران است.






ترس از مستقل شدن

يکی از عمومی ترين نيازهای نوجوانان داشتن استقلال و آزادی است. کسب استقلال در بسياری از نوجوانان باعث اضطراب می‌شود. از جمله مشکلاتی که طی دستيابی به استقلال در نوجوانان ديده می‌شود، تضاد و دوگانگی است. يعنی نوجوانان با اين که می‌خواهند و می‌دانند که بايد مستقل شوند، از استقلال می‌ترسند. ناآگاهی از وضعيت پس از استقلال، يکی از دلايل اصلی اين امر است. برای جلوگيری از ابتلا به اضطراب و دوگانگی، والدين بايد به نوجوان اعتماد به نفس و جرأٔت تجربه کردن دهند و برای او امنيت روانی فراهم کنند. دادن مسئوليت و فرصت به نوجوان و اجازهٔ اظهار نظر و تصميم دربارهٔ امور مربوط به خود، بدون تنبيه و تحقير او به خاطر اشتباهاتش، باعث می‌شود تا او از خطا هايش عبرت بگيرد، راه‌های مختلف زندگی را بياموزد و برای مستقل شدن آماده شود.






راه‌های پيشگيری از اضطراب

برای جلوگيری از اضطراب راه‌های مختلفی وجود دارند . می‌توان موارد زير را مثال زد:






رژيم غذايی سالم

استفاده از غذاهای متنوع و حاوی انواع مواد لازم به ميزان متعادل در حفظ سلامت بدن نقش اساسی دارد.






فعاليت بدنی به طور منظم

ورزش کردن به خصوص به طور منظم يکی از راه‌های پيشگيری و درمان اضطراب است. پياده روی تند و سريع به مدت ۴۰ دقيقه ميزان اضطراب را به طور متوسط تا ۱۴% کاهش می‌دهد. به علاوه، ورزش کردن باعث بالا رفتن کارايی دستگاه تنفسی و گردش خون، حفظ تعادل وزن و شادابی فرد می‌شود. ورزش هايی نيز چون یوگا باعث افزايش آرامش می‌شوند و در جلوگيری از اضطراب بسيار مفيدند.






افزايش اعتماد به نفس

اعتماد به نفس بالا باعث می‌شود تا بدن بتواند از حداکثر از نيروی خود برای مقابله با استرس استفاده کند.






عدم گوشه نشينی و اجتماعی بودن

هنگامی که افراد دچار فشار روانی می‌شوند، به طور غريزی از صحنه عمل و اجتماع کنارکشيده و به گوشه ای پناه می‌برند، در حالی که گوشه‌گيری باعث تشديد استرس می‌شود. ارتباط با افراد و دوستان، به خصوص کودکان که می‌توانند فرد را به خنده وادارند، باعث از ياد رفتن نگرانی حتی برای مدتی کوتاه می‌شود.






حمايت اجتماعی

وجود حمايت اجتماعی در زندگی هر فرد باعث می‌شود تا او در مقابل بحران‌های زندگی برای دفاع از خود سپری داشته باشد که به آن تکيه کند. حمايت اجتماعی، احساس امنيت و اعتماد به نفس را افزايش می‌دهد و فرد را در مقابل استرس و فشار روانی مقاوم تر می سازد.






انديشيدن به زمان حال

انديشيدن به زمان حال و کنار گذاشتن رؤياها و آرزوها برای موقعيت‌های مناسب تر آرامش ذهنی را افزايش می‌دهد. همچنين مشغول کردن ذهن به کاری که در حال انجام است و فکر نکردن به زمينه‌های اضطرابزای آن بسيار مؤثر است.






کسب اطلاعات در مورد شرايط تنش زا

بی اطلاعی از موقعيت فشارآور باعث استرس و اضطراب بيش تری در افراد می‌شود. کسب آگاهی و اطلاع از شرايط و مواردی فرد که با آن‌ها مواجه خواهد شد سبب می‌شود که کمتر دچار نگرانی و دلواپسی شود. به طور مثال در جريان گذاشتن بيماران از نحوهٔ عمل و دردهای پس از آن باعث می‌شود تا آنان کمتر دچار اضطراب شوند.






خنديدن

خنده از سالمترین راه‌های جلوگيری از فشار روانی است. به هنگام خنده هورمونی ضد درد (که باعث احساس خوشی و سلامتی در شخص می‌شود) در مغز آزاد می‌شود و ميزان هورمونهای استرس زا در خون پايين می‌آید.






ابراز هيجان بر روی کاغذ

نوشتن سادهٔ هيجانات و احساسات بر روی کاغذ موجب تسکين فشارهای روانی ناشی از رويدادهايی چون از دست دادن شغل، مشکلات خانوادگی و ... می‌شود.






درمان اضطراب

بعضی از موارد اضطراب اصولاً بیماری نیستند و بدون نیاز به پزشک می‌تواند درمان شود. به این موارد، اضطراب طبیعی می گویند که طی آن اضطراب به خوبی توسط بیمار کنترل و برطرف می‌شود (مثل اضطراب ناشی از امتحان). اضطراب طبیعی می‌تواند با روشهایی از قبیل حمام گرفتن به مدت طولانی، تنفس عمیق، صحبت کردن با شخصی مورد اعتماد، استراحت در یک اتاق تاریک و ... تحت کنترل درآید.

مراجعه به پزشک زمانی ضروری می‌شود که خود درمانی فرد جواب ندهد، یا فرد دچار هراس بیش از حد یا علایمی جدید و غیر قابل توجیه شود. در آن صورت پزشک درمان دارویی یا درمان غیر دارویی (روش‌های کلاسیک) را به او پیشنهاد می‌کند. از داروهایی که امروزه برای درمان اضطراب مورد استفاده قرار می‌گیرند می‌توان فلوکستین ( پروزاک) ، داروهایی از خانوادهٔ بنزودیازپینها (برای مدت کوتاه)، سرتالین و ... را مثال زد. درمانهای دارویی گاه در برخی بیماران دارای عوارضی هستند . از بین درمانهای غیردارویی می‌توان تن‌آرامی (آرام‌سازی) , حساسیت زدایی، توقف تفکر، سرمشق دهی بیوفیدبک و... را مثال زد. در این روش‌ها به بیمار آموزش داده می‌شود که بدن خود را برای مقابلهٔ مؤثر و مستقیم با عوامل تنشزا آماده کند.





ترس

ترس احساسی معمولاً ناخوشایند اما طبیعی است که در واکنش به خطراتِ واقعی ایجاد می‌شود.

ترس را از اضطراب، که معمولاً بدون وجود تهدید خارجی رخ می‌دهد، باید جدا دانست. علاوه بر این ترس به رفتارهای خاصِّ فرار و اجتناب مربوط است، در حالی که اضطراب، ناشی از تهدیدهایی خواهد بود که مهارناپذیر و غیرقابل اجتناب تلقی می‌شوند. ترس معمولاً با درد ارتباط دارد. مثلاً کسی از ارتفاع می‌ترسد، چه، اگر در افتد آسیب جدی خواهد دید یا حتی خواهد مرد. بسیاری از نظریه‌پردازان، چون جان برودس واتسن و پال اکمن، پیش نهاده‌اند که ترس یکی از چند احساس بنیادین و فطری است (نظیر شادمانی و خشم). ترس از سازوکارهای بقاست و معمولاً در پاسخ به یک محرک منفی خاص روی می‌دهد.






ریشه‌شناسی

صورت فارسی میانهٔ این کلمه tirs-‎ است که مادهٔ مضارع به شمار می‌آید. صورت ایرانی باستان آن ‎*trsa-‎ است که مادّهٔ آغازی است از ریشهٔ t.rh-‎ به معنی ترسیدن. این ریشه مشتق است از ریشهٔ هندواروپایی ‎*t.rs-‎ (همراه با ‎*ters-‎ و ‎*tres-‎)که به معنی لرزیدن است.






تفاوت ترس با فوبی

باید بین ترس و فوبی تفاوت قائل شد. زیرا فوبی‌ها ترس‌هایی هستند که به طور گسترده با خطرات واقعی آن موقعیت تناسب ندارند، نوعاً فراتر از کنترلِ ارادی هستند، و باعثِ خودداری از موقعیتِ ترسناک می‌شوند.
عکس العمل‌های رایج در برابر ترس

کسی که می‌ترسد بسته به شرایط، ممکن است یکی از عکس العمل‌های زیر را بروز دهد:






فریاد کشیدن:

فریاد کشیدن عموماً در مردان و جیغ زدن در زنان اولین عکس العمل در برابر عامل ترس است. فریاد را صدایی با بسامد پایین و شدت صوت بالا و جیغ را صدایی با بسامد بسیار زیاد و شدت معمولی تعریف می‌کنیم.

صدایی که شدت بالا یا بسامد بالا دارد در اکثر مواقع باعث ترس موجود مهاجم خواهد شد و به سود افراد است. همچنین جیغ کشیدن در جوامع انسانی نوعی درخواست کمک نیز محسوب می‌شود.

همچنین اگر حیوانی قصد حمله به انسان را داشت پیشنهاد شده‌است انسان از این برتری ذاتی خود استفاده کند، انسان‌ها، میمون‌ها و پرندگان موجوداتی هستند که از این واکنش بیشتر استفاده می‌کنند.

واق واق سگ هم نوع پیشرفته آن به حساب می‌آید و وقتی سگ قصد ترساندن مهاجم را دارد از آن استفاده می‌کند نه وقت حمله. صدای واق واق سگ شدت سوت بسیار بالایی دارد و یکی از موثر ترین روش‌ها برای ترساندن مهاجم است به همین دلیل توصیه اکید شده است از نگهداری سگ در خانه‌ای که زن باردار در آن حضور دارد خودداری کنید.






حمله آنی:

اگر به طور ناگهانی با عامل خطرساز مواجه شوید ممکن است بلافاصله به آن حمله‌ور شوید. این بسیار کارساز است.






فرار کردن:

فرار کردن از موجود مهاجم اگر سرعت و مهارت دویدن شما بهتر است ایده بسیار خوبی است. همچنین وقتی قدرت کافی برای مقابله با مهاجم را نداشته باشید. اکثر موجودات مانند پرندگان، چهارپایان گیاهخوار و حشرات از این روش استفاده می‌کنند.






بیهوش شدن

بیهوش شدن حالتی شبیه مردن است که باعث عدم تحریک غریزه کشتن در مهاجم می‌شود. در طبیعت معمولاً حیوانات وحشی نظیر خرس و شیر از خوردن حیوانی که قبلاً مرده است خودداری می‌کنند.

انسان‌ها، دوزیستان و گونه‌های خاصی از پرندگان این عکس العمل را دارند.
page1 - page2 - page3 - page4 - page5 - page7 - page8 - | 7:23 am
فیزیولوژی ورزشی

فیزیولوژی ورزشی به ۴ بخش فراگیر تقسیم می‌شود: آمادگی جسمانی، فیزیولوژی ماهیچه‌ها، فیزیولوژی گردش خون،






فیزیولوژی تنفس

بدن انسان برای اینکه بتواند نقش خود را به طور مؤثر در زندگی ایفا کند باید از آمادگی جسمانی خوبی برخوردار باشد یعنی به طور مداوم انرژی لازم را در اختیار داشته باشد تا بتواند وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد. وقتی سخن از آمادگی جسمانی به میان می‌آید مقصود از آن داشتن چنان قلب، رگ‌های خونی و شش‌ها و ماهیچه‌هایی است که بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و با شور و نشاط تمام در فعالیت‌ها و تفریحات سالمی شرکت کنند که افراد عادی و غیر فعال از انجام آنها ناتوانند. عوامل متعددی در آمادگی جسمانی مؤثر است اما چهار عامل بیش از عوامل دیگر در این میان ایفای نقش می‌کنند این عوامل عبارت‌اند از (نیروی ماهیچه، استقامت ماهیچه، انعطاف ماهیچه و استقامت قلبی ریوی) می باشد.



نیروی ماهیچه
همانطور که می‌دانید حدود ۴۰ درصد وزن بدن را ماهیچه تشکیل می‌دهد این ماهیچه‌ها در خود تولید انرژی می‌کنند که این نیرو، نیروی ماهیچه نامیده می‌شود که البته قابل اندازه‌گیری نیز هست. مهم‌ترین عامل شناخته شده در آمادگی جسمانی استعداد و توانایی ماهیچه‌ها در وارد کردن نیرو یا مقاومت در برابر آن است. تمرینات قدرتی از عواملی است که سبب حجیم شدن تارهای ماهیچه‌ای می‌شود و توانایی فرد را در تولید نیروی بیشتر افزایش می‌دهد، این افزایش می‌تواند به دلایل عصبی (فراخوانی تارهای بیشتر و تحریک واحدهای عصبی-ماهیچه‌ای بزرگتر)باشد یا به دلیلی مثل افزایش رها سازی یون کلسیم یا افزایش تماس تارهای اکتین و می‌وزین. قدرت ماهیچه اهمیت بسیاری در ورزشهای مختلف و البته فعالیت‌های روزانه دارد بسیاری از مردان و حتی زنان از ماهیچه‌ها بازو و سرشانه ضعیفی برخوردار هستند که باعث ضعف در فعالیت‌های ورزشی و روزانه و ایجاد درد و بیماری در سنین بالا می‌شود..



استقامت ماهیچه
ماهیچه‌ها در خود انرژی ذخیره می‌کنند. این عمل به ماهیچه‌ها امکان می‌دهد که مدت زیادی به فعالیت خود ادامه دهند. این عمل ماهیچه‌ها را استقامت ماهیچه‌ای گویند. استقامت ماهیچه‌ای عبارت است از ظرفیت یک ماهیچه یا گروهی از ماهیچه‌ها برای انقباض مداوم. معمولاً استقامت ماهیچه را با قدرت ماهیچه‌ای اشتباه می‌گیرند ولی باید توجه کرد که معمولاً استقامت ماهیچه‌ای عبارت است از توانایی در کاربرد قدرت و نگهداری این توانایی برای مدت نسبتاً طولانی. برای مثال در فعالیت‌هایی چون: برف پارو کردن، چمن زدن، نظافت و یا حرکات ورزشی چون دراز و نشست، بالا کشیدن بدن در حالت بارفیکس و... استقامت ماهیچه‌ای نقش اساسی دارد که می‌شود با تمرینات منظم ورزشی آن را افزایش داد.



انعطاف ماهیچه
توانایی در کاربرد ماهیچه‌ها در وسیعترین دامنه حرکت آنها به دور مفصلها را انعطاف پذیری گویند. این عامل در آمادگی جسمانی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. با تمرینات ورزشی میزان توانایی مفاصل بدن در خم شدن و چرخیدن بیشتر می‌شود و در نتیجه کارایی ماهیچه‌ها بهبود می‌یابد اگر مفاصل از انعطاف کمی برخوردار باشند محدودیت حرکتی برای بدن ایجاد می‌شود. انعطاف پذیری در فعالیت‌های روزانه چون باغبانی، خانه داری، فعالیت‌های ورزشی که احتیاج به نرمی و انعطاف پذیری دارند مؤثر است. که البته این نقش در فعالیت‌های ورزشی چون ژیمناستیک، دو و میدانی و... پر رنگ تر می‌شود.



استقامت قلبی و ریوی
بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران ورزشی عقیده دارند که عامل استقامت قلبی ریوی در آمادگی جسمانی بیش از عوامل دیگر اهمیت دارد و بعضی دیگر دقیقاً بر عکس این نظریه مهر تأیید زدند. اما تجربه نشان داده‌است که استقامت قلبی ریوی از عوامل اساسی آمادگی جسمانی است و با تمرینات استقامتی شدید و سنگین می‌توان آن را ارتقاء بخشید.




فیزیولوژی ماهیچه

ماهیچه‌ها دستگاهی هستند که مواد غذایی را از صورت شیمیایی به صورت انرژی مکانیکی یا کار تبدیل می‌کنند. می‌دانیم که حرکات بدن از انقباض ماهیچه‌ها حاصل

در بخش ماهیچه‌ها مخطط ۲ مطلب را بررسی می‌کنیم: ۱- انقباض ماهیچه، ۲- منابع انرژی ماهیچه.

انقباض ماهیچه: اگر طول ماهیچه به هنگام انقباض تغییر نکند این انقباض را (هم طول) می‌گویند. در این نوع انقباض جسم مقاوم جابه جا نمی‌شود تمام انرژی حاصل از انقباض به حرارت تبدیل می‌شود. ولی اگر انقباض ماهیچه به کوتاه شدن آن منجر شود آن انقباض را (هم تنش) می‌گویند که باعث می‌شود جسمی که در برابر ماهیچه قرار می‌گیرد جابه جا شود. سرعت انقباض ماهیچه با مقدار وزنه‌ای که در مقابل آن قرار می‌گیرد رابطه عکس دارد. اگر هیچ نیرویی در برابر ماهیچه قرار نگیرد ماهیچه سریعاً منقبض می‌شود ولی اگر به تدریج نیروی مخالف افزایش می‌یابد از سرعت انقباض کاسته می‌شود. تا اینکه اگر میزان نیروی مخالف برابر با نیروی ماهیچه شود سرعت کوتاه شدن یا انقباض به صفر خواهد رسید.



منابع تامین انرژی

ماهیچه برای آنکه به حالت انقباض درآید احتیاج به انرژی دارد. منبع اصلی انرژی ماهیچه آدنوزین تری فسفات است که به مقدار کمی در ماهیچه وجود دارد ولی به مقدار زیادی انرژی آزاد می‌کند. کراتین فسفات منبع انرژی دیگری است که در سلولهای ماهیچه‌ای ذخیره می‌شود. اگر مقدار آدنوزین تری فسفات در سلول بیش از اندازه لازم باشد انرژی اضافی صرف تولیدکراتین فسفات می‌شود و در نتیجه مقدار بیشتری از انرژی ذخیره خواهد شد. به مجرد ذخیره آدنوزین تری فسفات در ماهیچه کراتین فسفات موجود به سرعت و سهولت به آدنوزین تری فسفات تبدیل می‌شود و در نتیجه کراتین فسفات باعث ثابت ماندن مقدار آدنوزین تری فسفات ماهیچه می‌شود. انرژی حاصل از کراتین فسفات و آدنوزین تری فسفات برای مدت کوتاهی انرژی لازم را تأمین می‌کنند پس در فعالیت‌های شدید بدنی که بیش از چند دقیقه طول می‌کشد باید منبع دیگری از انرژی وجود داشته باشد. این انرژی از تجزیه گلیگوژن حاصل می‌شود و چون این واکنش در مجاورت اکسیژن قرار می‌گیرد آن را هوازی یا (با اکسیژن) می‌گویند. اگر اکسیژن به اندازه کافی برای این واکنش‌های شیمیایی وجود نداشته باشد در ماهیچه اسیدلاکتیک تولید می‌شود. قسمت اعظم این اسیدلاکتیک مجدداً به گلوکز و گلیگوژن تبدیل می‌شود و مقداری از آن در ماهیچه بر جای می‌ماند. در ورزشهای سخت و طولانی و مخصوصاً افرادی که از آمادگی جسمانی کمی برخوردارند خستگی ماهیچه‌ها بعد از ورزش مربوط به اسیدلاکتیک باقی‌مانده در ماهیچه‌است، میزان خستگی با مقدار اسیدلاکتیک موجود در ماهیچه رابطه مستقیم دارد.

تولید انرژی در بدن به ۳ طریق انجام می‌گیرد که ۲ طریق آنها برای تولیدآدنوزین تری فسفات نیاز به اکسیژن ندارند (بی هوازی) و در سومین طریقه وجود اکسیژن کاملاً ضروری است که به آن (هوازی) گویند:



سیستم تامین انرژی فسفاژن ATP-Pc
در ورزشهایی چون: پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، دو ۱۰۰ متر و شیرجه یا فعالیتهایی که زمان اجرای آن بسیار کم است (حدود ۱۰ ثانیه) و با حداکثر شدت انجام می‌شوند انرژی مورد نیاز را از این سیستم تأمین می‌کنند. آدنوزین تری فسفات وکراتین فسفات موجود در ماهیچه به صورت ذخیره وجود دارند و به هنگام فعالیت انرژی مورد لزوم را تهیه می‌کنند. در این سیستم برای تأمین انرژی احتیاجی به حضور اکسیژن نیست (بی هوازی)





سیستم تامین انرژی بی هوازی(اسیدلاکتیک)
در ورزشهایی که زمان اجرای آنها بین ۱ تا ۳ دقیقه طول می‌کشد انرژی مورد نیازشان را از این طریق تأمین می‌کنند مثل دوهای ۴۰۰ و۸۰۰ متر وکشتی. هنگام اجرای این فعالیت‌ها اکسیژن به قدر کافی در ماهیچه موجود نیست از اینرو گلوکز موجود در ماهیچه به اسیدلاکتیک و آدنوزین تری فسفات تبدیل می‌شود. در حقیقت در این سیستم گلوکز عامل اصلی تأمین کننده انرژی ماهیچه‌است.



سیستم تامین انرژی هوازی
هر موجود زنده‌ای برای ادامه زندگی و فعالیت احتیاج به اکسیژن دارد. بعد از چند دقیقه که اکسیژن به بدن نرسد، نه آدنوزین تری فسفات در بدن ساخته می‌شود و نه انرژی وجود دارد و در نتیجه زندگی پایان می‌یابد. در ورزشهایی که بیش از ۳ دقیقه طول می‌کشد ماهیچه‌ها انرژی مورد نیاز را از تجزیه مواد غذایی در مقابل اکسیژن بدست می‌آورند. در دوهای ماراتن، کوهنوردی و... آدنوزین تری فسفات مورد نیاز ماهیچه‌ها از این طریق تأمین می‌گردد. پروتئین‌ها، گلیگوژن و چربیها از جمله مواد غذایی هستند که در این سیستم مورد استفاده قرار می‌گیرد و بیشترین مقدار تولید آدنوزین تری فسفات را نیز دارد.



برگشت به حالت اولیه و وام اکسیژن
همانطور که گفته شد برای اینکه بدن از حالت استراحت به حالت فعالیت درآید واکنش‌های متعددی در ماهیچه صورت می‌گیرد تا انرژی لازم کسب شود. همچنین برگشت بدن از حالت فعالیت به حالت استراحت نیز بسیار مهم است که آن را برگشت به حالت اولیه یا تجدید قوا (Recovery) گویند. ذخیره اکسیژن بدن هنگام فعالیت‌های شدید به مصرف سوخت و ساز بدن می‌رسد؛ در نتیجه هنگام استراحت مقدار اکسیژنی که از ذخیره بدن گرفته شده‌است باید دوباره به بدن باز گردد و اسیدلاکتیک جمع شده در ماهیچه‌ها نیز باید از سلول‌های ماهیچه‌ای خارج شودکه البته هر دو نیز هوازی هستند. انرژی از دست رفته بدن را وام اکسیژن (Oxygen Debt) گویند. مقدار وام اکسیژن برابر است با مقدار اکسیژن مورد نیاز در هنگام فعالیت؛ اگر نوع فعالیت شخص ملایم، طولانی و یکنواخت باشد بدن می‌تواند انرژی مورد نیاز را از هوا بگیرد و وام اکسیژن به وجود نمی‌آید والی اگر فعالیت شخص شدید باشد به طوری که او مجبور باشد با کمبود انرژی به فعالیت خود ادامه دهد مبتلا به وام اکسیژن می‌شود. مدت زمانی که طول می‌کشد تا بدن به حالت اول برگردد بستگی به مدت، شدت و آمادگی جسمانی فرد دارد؛ بعد از فعالیت‌ها در ۲ یا ۳ دقیقه اول مصرف اکسیژن به شدت پایین می‌آید اما از این شدت به تدریج کاسته می‌شود تا به حالت یکنواخت برسد. اگر شخص بعد از فعالیت ورزشی خود، به جای استراحت، کار ساده‌ای مثل راه رفتن یا دویدن آرام (سرد کردن) را انجام دهد اسیدلاکتیک موجود در بدن زودتر از بین می‌رود (در این مورد در فصل علم تمرین به طور کامل توضیح داده شده‌است)



فیزیولوژی دستگاه گردش خون
دستگاه گردش خون از رگها و قلب تشکیل شده که خون تیره و روشن در آنها جریان دارد. قلب به صورت تلمبه‌ای قوی خون روشن را از راه سرخرگ آئورت و سرخرگ ششی به بدن می‌فرستد و از طرفی سیاهرگهای اجوف فوقانی و تحتانی خون تیره را از بدن به قلب بر می‌گردانند. به استثنای سیاهرگ ششی که خون روشن و تیره را از ششها به قلب بر می‌گرداند. یاخته‌های بدن پیوسته در حال فعالیت اند و برای ادامه حیات و فعالیت خود موادی را می‌سوزانند و مواد دیگری را دفع می‌کنند دستگاه گردش خون عهده دار رساندن مواد سوختنی به سلول‌ها و خارج کردن مواد زائد است. قلب از چهار حفره تشکیل شده‌است. دو حفره در طرف راست و دو حفره در طرف چپ. دو حفره بالایی را دهلیز و دو حفره پایینی را بطن می‌گویند. بطن باعث به حرکت درآمدن خون در بدن می‌شود و اگر بطن از انقباض بیفتد خون از گردش خواهد ایستاد. شکل قلب شبیه مخروطی است که قاعده آن در بالا و نوک آن در پایین در انتهای بطن‌ها است. در موقع ضربان دو دهلیز با هم منقبض می‌شوند و بعد از مدت نسبتاً کوتاهی دو بطن منقبض می‌شوند بعد از این انقباض توقف بیشتر و طولانی تری وجود دارد که به منزلة استراحت قلب است. مدت انقباض بطن‌ها در افراد بالغ ۳/۰ ثانیه و مدت انبساط آنها ۵/۰ ثانیه طول می‌کشد روی هم رفته یک دوره کامل قلبی ۸/۰ ثانیه طول می‌کشد بنابراین در هر دقیقه تقریباً ۷۰ دورة قلبی صورت می‌گیرد و این رقم را تعداد ضربان قلب گویند. همانطور که می‌دانید در حدود 8 درصد وزن بدن را خون تشکیل می‌دهد یعنی یک شخص معمولی با وزن در حدود۷۰ کیلوگرم دارای ۵ تا ۶ لیتر خون است قسمت اعظم خون را گلبول‌های قرمز تشکیل می‌دهند. کمبود اکسیژن معمولاً موجب افزایش گلبولهای قرمز خون می‌شود به همین دلیل است که در ارتفاعات زیاد ورزشکاران استقامتی قادر نیستند رکوردهای جهانی از خود به جا بگذارند چون در مکان‌های مرتفع فشار نسبی اکسیژن در هوای تنفسی کم است و شخص ورزشکار قادر نیست به راحتی اکسیژن مورد نیاز را در هنگام ورزش از هوا کسب کند لذا این امر در کارایی او اثر نامطلوب می‌گذارد.



فیزیولوژی دستگاه تنفسی

طبق تعاریف کتاب‌های فیزیولوژی، تنفس عبارت است از جذب اکسیژن و دفع انیدریدکربنیک به وسیله سلول زنده، خواه این سلول حیوانی باشد، خواه نباتی.

عمل تنفس طی ۲ مرحله متمایز انجام می‌شود: تنفس خارجی: که عبارت است از حرکت هوا به داخل ریه‌ها، انتقال اکسیژن از ریه‌ها به خون و انتقال انیدریدکربنیک از خون به ریه‌ها. تنفس سلولی یا داخلی: که شامل جذب اکسیژن و تولید انیدریدکربنیک توسط سلولها می‌شود. انقباض حجاب حاجز یا دیافراگم و پایین آمدن در محوطه شکم باعث بزرگ شدن قفسه سینه از بالا به پایین می‌شود. هم‌زمان با این عمل ماهیچه‌ها شکم بتدریج شل می‌شود و با انقباض ماهیچه‌ها بین دنده‌ای، دنده‌ها به بالا کشیده می‌شود و استخوان جناغ را به جلو می‌راند این عمل قفسه سینه را از جلو به عقب می‌برد و از طرفین بزرگ می‌کند؛ با بزرگ شدن حجم قفسه سینه فشار موجود در ریه‌ها از فشار جو کاهش می‌یابد و باعث حرکت هوا به داخل ریه‌ها می‌شوند این عمل آنقدر ادامه پیدا می‌کند تا فشار هوا در ریه‌ها با فشار جو برابر گردد. کلیه اعمال بالا را دم گویند. اما عمل بازدم در حالت استراحت نتیجه شل شدن ماهیچه‌ها دمی و بازگشت ریه‌ها به حالت قبل صورت می‌گیرد با بالا رفتن ماهیچه دیافراگم و بازگشت حجم قفسه سینه به حالت استراحت، فشار هوا در ریه‌ها از جو بیشتر می‌شود و آن قدر هوا از ریه‌ها خارج می‌شود تا فشار ریه‌ها دوباره با فشار جو برابر گردد،عمل بازدم در حالت ورزش کاملاً تغییر کرده واز یک حرکت پاسیو(غیر فعال) به یک حرکت اکتیو(فعال)تبدیل می شود.



حجم جاری و تهویه ریوی
حجم هوایی که با هر بار حرکت به داخل ریه‌ها جریان می‌یابد را حجم جاری می‌نامند و مقدار آن بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلی لیتر است و تهویه ریوی عبارت است از حجم جاری ضرب در تعداد حرکات تنفسی در دقیقه که معمولاً بین ۱۰ تا ۲۰ بار در حالت استراحت است. در هنگام ورزش تعداد حرکات تنفسی افزایش پیدا می‌کند و عمیق تر می‌شود تا جایی که در فعالیتهای شدید ورزشی ماهیچه‌ها دمی و بازدمی فعال می‌شوند و تهویه ریوی تا حدود ۱۰۰ لیتر در دقیقه افزایش می‌یابد. حداکثر تهویه ریوی ممکن است به ۱۵۰ لیتر در دقیقه هم برسد ولی افزایش تهویه ریوی اگر از ۱۰۰ لیتر در دقیقه بیشتر شود به افزایش جذب اکسیژن کمکی نمی‌کند زیرا به نظر می‌رسد که انتقال اکسیژن بیش از این مقدار به بافتها، توسط ماهیچه‌ها قلب و ماهیچه‌ها تنفس محدود می‌شود.



ورزش حرفه‌ای

ورزش حرفه‌ای به ورزشی گفته می‌شود که در آن ورزشکاران برای فعالیت خود دستمزد دریافت می‌کنند. ورزش حرفه‌ای در نقطه مقابل ورزش آماتور قرار می‌گیرد که در آن ورزشکاران فقط برای علاقه شخصی به ورزش می‌پردازند.

اغلب ورزش‌هایی که به صورت حرفه‌ای دنبال می‌شوند، ورزشکاران آماتوری نیز دارند که تعداد آنها بسیار بیشتر از همتایان حرفه‌ای خود است. طرفداران ورزش آماتور معمولاً ورزش حرفه‌ای را در تضاد با اصول اخلاقی ورزش می‌دانند و معتقدند رقابت‌های ورزشی نباید وسیله امرار معاش باشد. این گروه در برخی رشته‌های ورزشی تا مدتها توانستند در مقابل جاذبه‌های مالی و تبلیغاتی ورزش حرفه‌ای مقاومت کنند. برای مثال اتحاد راگبی برای سال‌ها یک ورزش نیمه‌وقت مخصوص آماتورها باقی‌مانده بود.

ورزشکارانی که در سطح اول ورزش حرفه‌ای فعالیت می‌کنند درآمدهای بسیار بالایی را دریافت می‌کنند. تایگر وودز بازیکن گلف اهل آمریکا پردرآمدترین ورزشکار دنیاست و بر اساس گزارش سال ۲۰۰۹ نشریه فوربز مجموع جوایز و دستمزدهایی که وی از فعالیت‌های ورزشی خود دریافت کرده از یک میلیارد دلار فراتر رفته‌است. مایکل جردن بازیکن بسکتبال آمریکایی با ۸۰۰ میلیون دلار و میشاییل شوماخر راننده فرمول یک آلمانی با حدود ۷۰۰ میلیون دلار درآمد از ورزش در رتبه‌های بعدی قرار می‌گیرند.

ده بازیکن برتر تنیس دنیا به طور میانگین سالانه ۳ میلیون دلار دریافت می‌کنند و میانگین درآمد بازیکنان لیگ برتر بیسبال آمریکا ۳ میلیون و ۴۴۰ هزار دلار بوده‌است. در فصل ۱۱-۲۰۱۰ میانگین دستمزد بازیکنان لیگ برتر فوتبال انگلستان ۷ میلیون پوند، بازیکنان سری آ فوتبال ایتالیا ۵ میلیون یورو و بازیکنان بوندسلیگا ۳.۳ میلیون یورو بوده‌است.
ساعت : 7:23 am | نویسنده : admin | کلوپ ورزشی | مطلب قبلی
کلوپ ورزشی | next page | next page