مکعب روبیک
مکعب روبیک
مکعب روبیک یک جورچین (پازل) مکانیکی است که در سال ۱۹۷۴ توسط یک مجسمهساز و پروفسور معمار مجارستانی به نام ارنو روبیک ابداع شد. نام اصلی آن " مکعب جادویی " است که توسط مخترع آن نامگذاری شده است.
این اسباب بازی در سال ۱۹۸۰ به افتخار سازنده آن به " مکعب روبیک " تغییر نام یافت و برنده جایزه ویژه بهترین پازل جهان در آلمان شد و گفته شده پرفروشترین اسباب بازی جهان با ۳۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰ عدد است. فروش مکعب روبیک در ایالات متحده در سال ۲۰۰۶ شاهد افزایشی ناگهانی بود. این افزایش به فیلم "در جستجوی خوشبختی" نسبت داده میشود. در این فیلم ویل اسمیت با حل کردن مکعب روبیک یک بازرگان را تحت تأثیر قرار میدهد.
در هر مکعب روبیک کلاسیک ۶ وجه و در هر وجه ۹ تکه و هر وجه دارای یک رنگ است، در نتیجه کلاً دارای ۶ رنگ (رنگ بندی سنتی: سفید، زرد، نارنجی، قرمز، آبی، و سبز) است. گفته میشود این مکعب دارای ۴۳ تریلیون جایگشت (تعداد ترکیبهای ممکن برای موقعیت رنگها) است.
مکانیزم محوری این پازل به شما این امکان را میدهد که در هر وجه به طور جداگانه رنگهای دیگر را به هم ریخت، و هدف از بازی این است که تمام رنگهای آن در وجه خود و به صورت درست در کنار هم قرار گیرند.
در سالهای بعد این مکعب گسترش یافت و مدلهای دیگری از آن درست شدهاست، از جمله: ۲×۲×۲ (مکعب جیبی، مینی مکعب و یا مکعب یخی)، ۳×۳×۳ (مکعب استاندارد)، ۴×۴×۴ (انتقام روبیک، یا مکعب استاد) و ۵×۵×۵ (مکعب پروفسورها) و به تازگی اندازههای بزرگتر نیز درست شدهاند (وی کیوب ۶ و وی کیوب ۷) و بزگترین مکعبی که درست شدهاست ۱۷×۱۷×۱۷ میباشد.
توسعه و پیشرفت
در ماه مارس سال ۱۹۷۰، لری نیکولز مکعب ۲×۲×۲ خود را به نام " پازل با تکههای قابل گردش در گروه " اختراع و درخواست حق ثبت اختراع در کانادا را برای آن کرد. قطعات مکعب نیکولز که با آهنربا به هم متصل شده بود. این مکعب با شماره ثبت (| ۳۶۵۵۲۰۱ ثبت اختراع آمریکا) در تاریخ ۱۱ آوریل سال ۱۹۷۲، دو سال قبل از اختراع روبیک ثبت شد و به وی اعطا شد.
در ماه آوریل سال ۱۹۷۰، فرانک فاکس درخواست ثبت اختراع مکعب " کروی ۳×۳×۳ " خود را ارائه داد و او گواهی خود را در بریتانیا با شماره ثبت اختراع (۱۳۴۴۲۵۹) در ۱۶ ژانویه، ۱۹۷۴ دریافت کرد.
ارنو روبیک "مکعب جادویی " خود را در سال ۱۹۷۴ اختراع و در سال ۱۹۷۵ در مجارستان با شماره ثبت اختراع HU۱۷۰۰۶۲ ثبت بینالمللی کرد. اولین سری از این اسباب بازی در سال ۱۹۷۷ تولید و در مغازههای بوداپست برای فروش گذاشته شد. مکعب جادویی با تکههای به هم پیوسته پلاستیکی ارزان تر و سبک تر از مکعب آهن ربایی طراحی شده توسط نیکولز بود. در سپتامبر سال ۱۹۷۹ با حضور در اولین نمایشگاه بینالمللی اسباب بازی لندن به جهان غرب و بعد از آن در ژانویه و فوریه ۱۹۸۰ با حضور در دو نمایشگاه بینالمللی دیگر در نورنبرگ و نیویورک پازل خود را به جهان معرفی کرد و این اسباب بازی پس از اولین حضور در نمایشگاه بینالمللی، به سرعت توانست جای خود را در قفسههای مغازههای اسباب بازی غرب باز کند و مکعب روبیک در چهار سال اخیر در ایران پرورش بسیار یافته است و شرکت ایران پازل یک از این شرکتها نیز میباشد.
Panagiotis Verdes یونانی، مخترع روش ایجاد مکعبهای بزگتر از مکعب روبیک، از ۵×۵×۵ تا ۱۱×۱۱×۱۱ است. او در طراحیهایش، که شامل مکانیزمهای بهبود یافته برای مکعبهای ۳×۳×۳، ۴×۴×۴ و ۵×۵×۵، مناسب برای حل سرعتی است، همانطور که از تاریخ ۱۹ ژوئن ۲۰۰۸ مدلهای ۵×۵×۵، ۶×۶×۶، و ۷×۷×۷ در دسترس کیوبرها قرار گرفتند و در سالهای اخیر در کشور ایران این مکعب توسعه بسیار یافته است و مورد علاقه انان قرار گرفته است و حدود هفت میلیون مکعب روبیک در سال ساخته میشود البته این مقدار تولید مربوط به شرکت سون تاونز می باشدشرکتهای مختلف دیگری هم برای تولید این مکعب وجود دارد مانند دایان و شنگ ان.
هواخواهان حرفهای مکعب روبیک صدها الگوریتم (مجموعهای از حرکات) برای حل کردن آن را یاد میگیرند. آنها باید همچنین روی سرعت دستان خود نیز کار کنند. اگر یک تازهکار به حل کردن مکعب روبیک توسط یک فرد حرفهای نگاه کند، متوجه میشود که آنها برای چرخاندن قطعات مکعب به جای اینکه آن را کاملاً در دستانشان بگیرند به آن ضربههای ناگهانی میزنند.
یادبودها
در تاریخ ۱۹ می ۲۰۱۴ گوگل لگوی خود را به مناسبت ۴۰ سالگی مکعب روبیک تغییر داد.
رکوردها
این اسپید کیوبرها به ترتیب رکورداران جهان در مکعب روبیک میباشند:
انسان
روبیک ۳×۳×۳:
Mats Valk با زمان ۵٫۵۵ ثانیه از هلند
Feliks Zemdegs با زمان ۵٫۶۶ ثانیه از استرالیا
Michał Pleskowicz با زمان ۶٫۱۱ از لهستان
Asia Konvittayayotin با زمان ۶٫۱۵ از تایلند
ربات
۳/۲۵۳ ثانیه
چامپ
چامپ (به انگلیسی: Chomp) یک بازی ۲ نفره بر روی یک صفحه مستطیلی شکلات تشکیل شده از قطعات کوچک تر مربع شکل است. بازیکنان، به ترتیب، یک خانه از صفحه را انتخاب می کنند و تمام خانههای سمت راست و پایین آن خانه را می خورند. خانه بالا سمت چپ سمی است و بازیکنی که آن را بخورد، بازندهٔ بازی است.
شکلِ شکلاتیِ بازی را دیوید گیل به کار برده است اما شکل دیگر بازی که به صورت انتخاب مقسوم علیه اعداد صحیح ثابت است، نیز توسط فردریک شوا ارائه شده است.
برنده کیست؟
چامپ، از جمله بازیهای منصفانه ۲ نفره با اطلاعات کامل است. می توان نشان داد که برای هر صفحه مستطیلی بزرگ تر از ۱*۱، بازیکن اول، برنده است. این موضوع را می توان با استدلال سرقت راهبرد نشان داد: در نظر بگیرید که بازیکن دوم، یک راهبرد برد با توجه به هر حرکت اولیه بازیکن اول دارد. سپس، در نظر بگیرید که بازیکن اول، فقط خانه پایین سمت راست را انتخاب می کند. با توجه به فرض ما، بازیکن دوم باید یک حرکتی بکند که قطعا به برنده شدن او بیانجامد. اما اگر اینچنین حرکتی موجود باشد، بازیکن اول می توانست آن حرکت را انجام دهد که منجر به پیروزی وی شود. در نتیجه، بازیکن دوم، راهبرد پیروزی نخواهد داشت.
رایانه ها، می توانند به سادگی حرکات منجر به برد در صفحات ۲ بعدی با اندازه معقول را محاسبه کنند.
تعمیمهای چامپ
چامپ ۳ بعدی، یک تخته شکلات مکعبی که به صورت (i,j,k) مشخص میشود دارد. یک حرکت، تمام خانه هایی که شاخص بزرگ تر یا مساوی خانه انتخاب شده را دارند شامل می شود. با روش مشابه، می توان بازی چامپ را به هر چند بعدی تعمیم داد.
بازیهای تختهای
بازیهای تختهای به بازیهایی گفته میشود که روی یک سطح از پیش طراحی شده یا تخته انجام میشود. در این بازیها مهرهها یا ژتونها بر اساس قوانین مشخصی روی تخته قرار میگیرند، حرکت داده میشوند و یا از روی آن برداشته میشوند. این بازیها ممکن است از نوع بازیهای راهبردی مجرد باشند، یا مبنای آن بخت و اقبال باشد و یا ترکیبی از این دو. معمولاً هدفی وجود دارد که بازیکن تلاش میکند به آن دست یابد. بازیهای تختهای اولیه بازنمایی نبردی بود میان دو ارتش. در بازیهای تختهای متأخرتر نیز هدف شکست بازیکن حریف است که ممکن است معنای آن ضربه زدن به مهرههای حریف باشد، یا به دست آوردن یک موقعیت و یا کسب امتیاز.
بازیهای تختهای از نظر انواع و شیوههای بازی بسیار متفاوتند. گاهی بازنمایی یک وضعیت در زندگی واقعی هستند، مانند سرنخ و گاهی مضمون آن ارتباطی با زندگی ندارد، مانند دام. قوانین آن ممکن است بسیار ساده باشد، مانند ایکس او و دوز، یا بسیار پیچیده به نحوی که یک جهانِ بازی کامل با جزئیات فراوان خلق شود، مانند بازی سیاهچالهها و اژدهاها. مدت زمانی که برای یادگیری و به دست آوردن مهارت در یک بازی تختهای لازم است نیز بر حسب نوع بازی متفاوت است. یادگرفتن یک بازی لزوماً ارتباطی به پیچیدگی قوانین ندارد، برخی بازیهای تختهای، نظیر شطرنج و گو، قوانین سادهای دارند که به حالتهای پیچیده منجر میشوند.
چهاربرگ
چهار برگ یا پاسور یک بازی ورق است که ریشه در خاورمیانه دارد و به گستردگی در ایران بازی میشود اما بازیهایی مشابه آن در ایتالیا و مصر نیز وجود دارد. این بازی به نامهای هفت خاج و هفت و چهار یازده معروف است.
تعداد بازیکنان
معمولاً دو نفر ولی در این بازی میتوان دو، سه یا چهارنفره بازی کرد
بازی
در این بازی بعد از برزدن چهار برگ به هر بازیکن داده میشود و چهار برگ هم روی زمین گذاشته میشود سپس هر شخص باید به نوبت کارتی را بیندازد در موارد زیر میتواند کارتها را جمع کند:
هر چند برگ ورق که روی هم مجموعشان یازده شود(مثلاً:۷+۴=۱۱ یا ۸+۲+۱=۱۱) را میتواند بر دارد.
سرباز تمام برگها را به جز ملکه و شاه میتواند بردارد.
شاه میتواند با یک شاه برداشته شود.
ملکه میتواند با یک ملکه دیگر برداشته شود.
بعد از خالی شدن دستها دوباره چهار برگ به هر بازیکن داده میشود تا دست بعدی شروع شود و این عمل تا زمانی که برگی نماند ادامه مییابد
بازی چهار نفره شبیه بازی دو نفره می باشد با این تفاوت که دو نفری که روبروی هم می باشند به صورت شراکتی امتیاز جمع می کنند.
سور
سور زمانی زده میشود که با جمع شدن برگها هیچ برگی روی زمین نماند اما در سه حالت زیر سور زده نمیشود:
جمع شدن برگها به وسیله سرباز
در صورتی که بازیکن ده سور زده باشد
در دست آخر (این مورد را برخی رعایت میکنند، با این حال بهتر است پیش از آغاز بازی توافق شود.)
اگر طرف سور زننده امتیاز بالاتر از پنجاه داشته باشد. (این مورد را برخی رعایت میکنند، با این حال بهتر است پیش از آغاز بازی توافق شود.)
امتیاز و شمارش
بعد از پایان بازی برگهایی که دست هر نفر است به شکل زیر شمارش میشود.
ابتدا خاجها (گشنیز) شمرده میشود هر بازیکنی که هفت خاج داشته باشد، هفت امتیاز میبرد و بازیکن (یا تیم) دیگر امتیازی نمیبرد در بازی سه نفره چنانچه هیچ بازیکنی به هفت خاج نرسد آن کسی که بیشتر از بقیه خاج دارد هفت خاج شمرده میشود.
هر سور پنج امتیاز (در حالت چهار نفره ده امتیاز)
ده خشت سه امتیاز
دو خاج دو امتیاز
هر سرباز یک امتیاز
هر آس یک امتیاز
مجموع امتیازهای هر دور بازی منهای سور ۲۰ امتیاز است. در انتها کسی (یا تیمی) که بیشتر از بقیه امتیاز داشته باشد برنده آن دور خواهد بود. دورها باید تا امتیاز پایانی پی گرفته شود. معمولاً امتیاز ۶۲ (در حالت جهار نفره دو برابر) به عنوان حد پایانی شناخته شده و هر کس (تیم) زودتر به این عدد برسد، بازی را برده است.
حکم
حکم نام بازیای با ورقهای بازی (۵۲تایی) متکی بر بخت و مهارت است. محبوبترین گونهٔ این بازی نوع چهارنفرهٔ آن است گرچه گونههای دو نفره یا سه نفرهٔ آن هم بازی میشود. در میان بازیهای ورق حکم نزد ایرانیان از محبوبیت زیادی برخوردار است. در گونهٔ چهارنفری حکم بازیکنان دوبهدو یار یکدیگرند و دیگر گونهها هر کس علیه بقیه بازی میکند.
اساس برد و باخت در هر «دور بازی» بر برنده شدن در «هفت بازی» یا «هفت دست بازی» استوار است و اساس برنده شدن در هر دست بازی کسب هفت امتیاز است که به هر کدام از این امتیازها هم «دست» میگویند و برنده شدن هر امتیاز را اصطلاحاً «دستگرفتن» میگویند. پس مثلاً ممکن است در بازی پنجم از هفت بازی گروه بازنده شش دست گرفته باشد و گروه برنده هم که هفت دست گرفتهاست.در گونهٔ چهارنفر امتیازها برای تیم لحاظ میشود و نه فرد.
ارزش مجرد ورقها
ترتیب ورقها بر حسب ارزش از کم به زیاد چنین است: ۲، ۳، ۴...۱۰، سرباز، بیبی، شاه، آس (تک). به طور پیشفرض خالها بر یکدگیر برتری ندارد جز یک خال که خال حکم نامیده میشود و ضعیفترین ورق آن یعنی ۲ از قویترین ورق یعنی آس خالهای دیگر قویتر است. خال حکم در ابتدای هر دست بازی توسط شخصی که حاکم است تعیین میشود. نحوهٔ حاکم شدن در ذیل توضیح داده خواهد شد.
حکم چهار نفره
به خاطر محبوبیت بیشتر حکم چهارنفره قوانین بازی بر اساس آن شرح داده میشود و سپس در مورد انواع دیگر بازی حکم تفاوتها با حکم چهار نفره ذکر میشود.
صورت نشستن و تعیین حاکم برای بار نخست
افراد بر رأسهای یکی مربع مینشینند. اگر پیشتر یارکشی انجام شده باشد فراد باید به گونهای بنشینند که یار هر کس روبرویش (یعنی رأس مقابل) باشد. سپس یکی از چهار نفر ورقها را پس از برزدن یک یک از رو به صورت پادساعتگرد به افراد میدهد (یعنی آشکارا بر زمین میگذارد تا همگان ببینند) بنابراین خودش آخرین نفریاست که ورق دریافت میکند. نخستین کسی که آس دریافت کند (یا اصطلاحاً نخستین کسی که «آس بیاورد» یا «به او آس بیفتد») حاکم میشود. اگر یارکشی پیشتر انجام شده باشد ورقها جمعآوری میشود و پس از برخوردن تقسیم ورقها برای بازی اصلی آغاز میگردد (اصطلاحاً دست داده میشود). اگر یارکشی انجام نشده باشد دادن ورقها به صورت تکتک بر همان سمت پیشین به افراد ادامه مییابد تا شخص دیگری آس دریافت کند. این شخص یار حاکم خواهد بود. پس از اینکه یار حاکم تعیین شد. تغییر مکان احتمالی برای روبروی هم قرار گرفتن یاران صورت میگیرد.
صورت تقسیم ورقها میان بازیکنان
به تقسیم ورق میان بازیکنان اصطلاحاً «دستدادن» یا «ورقدادن» میگویند. در هر دست بازی بازیکنی که سمت چپ حاکم نشستهاست دست میدهد. یعنی به گونهای دست داده میشود که نخستین ورق به حاکم رسد و آخرین ورق به دستدهنده. ورقدهنده پس از بُرزدن ورقها به اندازهٔ کافی دستهٔ ورقها را از پشت (یعنی معلوم نباشد ورق رویی چیست) بر زمین مینهد یا بر کف دستش نگاه میدارد و کف دست سوی یار حاکم میبرد تا یار حاکم آن را «کوپ کند». منظور از کوپ کردن این است که یار حاکم در ستبرای دستهٔورق نقطهای (ورقی) را انتخاب کند و بدون بر هم زدن ترتیب ورقها و البته بدون نگاه کردن آنها ورقهای زیر آن نقطه را رو قرار میدهد. پس مثلاً اگر صورت ابتدایی ورقها را بهترتیب شمارهگذاری کنیم: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ... ۵۲. پس از کوپ ممکن است به صورت ۳۷ ۳۸ ۳۹ ... ۵۲ ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ...۳۶ در آید. این حرکت از این روست که تا حدی از تقلب احتمالی شخص ورقدهنده جلوگیری شود چرا که پیش از ورقدادن معلوم است که ورق پایانی از آنِ ورقدهنده خواهد بود و ورق دهنده فرضاً میتواند یک ورق آس را برای خود در ته دستهٔ ورقها قرار دهد. با انجام عمل کوپ این آس فرضی به جایی در میانهٔ ورقها خواهد افتاد. گاه (معمولاً در بازیهای نه چندان جدی) یار حاکم با انگشتانش بر دستهٔ ورق میزند و این به این معناست که «بُر ورقدهنده را قبول دارد».
ابتدا ورقدهنده با آغاز از حاکم به هر بازیکن پنج ورق میدهد . ورق دهنده باید طوری برگهها را پخش کند که برگهٔ آخر به خودش برسد. لازم به ذکر است که معمولاً در بازیهای دوستانه ورق دهنده میتواند پنج برگ نخست از دست یارش را ببیند . در اینجا «حاکم» با توجه به دست خود خالی را خال حکم انتخاب میکند. در بعضی مواقع خصوصاً در بازیهای نه چندان جدی حاکم میتواند خال ورق میانی یارش را به عنوان خال حکم انتخاب کند. اگر چنین کند یار حاکم باید ورق میانیاش را به همگان نشان دهد. چنانکه دیده میشود به هم نخوردن ترتیب ورقها هنگام دست دادن اهمیت دارد.معلوم باشد که ورق اولی که به شخص داده شده چه بودهاست و ورق دوم چه بودهاست الخ. اخلاق ورقدهی حکم میکند که ترتیب ورقهای داده شده به هر بازیکن هنگام دستدادن به هم نخورد. این مسئله اهمیت بیشتری می تواند داشته باشد چرا که برخی حاکمان بر اساس ترتیب ورق حکم میکنند.(مثلاً همواره خال ورق دومی را که دریافت کردهاند خال حکم اعلام میکنند.)
پس از تعیین شدن حکم، یا به بیان دقیقتر خال حکم، ورقدهنده دو بار دیگر در بستههای چهارتایی به بازیکنان به همان ترتیب پیشین ورق میدهد.(به بیان کامل تر: به طور کلی ورق دهنده در دور اول به همه ی بازیکنان چهار تا-پنج تا ورق می دهد و بعد از آن به همه چهار تا-چهار تا ورق می دهد تا جایی که ورق ها تمام شوند.)
بعد از اتمام تقسیم ورق ها بازی آغاز می شود.
روال بازی
ورق نخست را حاکم «میآید». اصطلاح «آمدن» در حکم به معنی قرار دادن ورقی (از رو) بر زمین است به طوری که همگان آن را ببینند. «فلان کس سرباز پیک آمد» به این معنیاست که هنگامی که نوبتش شد ورق سرباز پیک را بر زمین نهاد. گاه به جای «آمدن» از «بازی کردن» استفاده میکنند. مثلاً «فلان کس سرباز پیک بازی کرد».
به خال نخستین ورقی که بر زمین قرار داده شدهاست (و همچنان بر زمین است) «خال زمینه» میگویند. پس شخص حاکم با «آمدن» ورق، خال زمینه را تعیین کردهاست. جهت ترتیب نوبت افراد همان جهتیاست که دست داده شدهاست (معمولاً پادساعتگرد). اگر کسی در دستش ورقی از خال زمینه داشته باشد، حق آمدن ورقی از خال دیگر را ندارد و باید ورقی با همان خال زمینه بازی کند. اگر ورقی با خالِ آنِ زمینه ندارد، هر ورق دیگری را میتواند بازی کند. اگر خال زمینه حکم نباشد، هر ورقی از هر خالی جز خال حکم ارزشی کمتر از ورق زمینه دارد. یعنی مثلاً اگر ورق زمینه پنجِ دل باشد و خالِ حکمْ پیک باشد و شخص در دستش دل نداشته باشد اگر آس خشت هم بازی کند ارزش آس خشتش از پنج دل کمتر است. اگر شخص خال زمینه را ندارد و خال زمینه حکم نباشد هر ورقی از خال حکم از ورق زمینه ارزشش بیشتر است. اگر خال زمینه حکم باشد و شخص حکم نداشته باشد به هیچ تدبیری نمیتواند ورقی با ارزشتر از ورق زمینه بازی کند. هر گاه کسی خال غیر حکم زمینه را ندارد و ورقی با خال حکم بازی کند و اولین نفری باشد که خالی حکم بازی میکند به اصطلاح ورق زمینه را «بریدهاست» و در حالت کلیتر خال زمینه را بریدهاست. ممکن است کسی روی دست او ببرد یعنی او هم از خال زمینه نداشته باشد و ورق حکمی با ارزشی بالاتر از ورق برندهٔ اول بازی کند.
پس از اینکه هر چهار نفر ورقهای خود را بازی کردند با ارزشترین ورق با توجه به ورق زمینه تعیین میشود و یک امتیاز (دست) نصیب تیمی میشود که یکی از بازیکنانش با ارزشترین ورق را بازی کردهاست. پس از کسب امتیاز ورقها (این ورقها هر بار چهار ورقاند) از صحنهٔ بازی کنار میرود و کسی حق مشاهده دوباره آنها را ندارد و شخصی که در نوبت قبل باعث کسب امتیاز برای تیمش شدهاست باید از نو ورقی بازی کند. پس در نوبت دوم شخص حاکم لزوماً نخستین کسی نیست که بازی میکند. و برگ زمینه را شخصی که دست قبل باعث کسب امتیاز شدهاست تعیین میکند. اما جهت ترتیب نوبتها همچنان حفظ میشود. (یعنی مثلاً پادساعتگرد میگردد) تیمی که هفت امتیاز کسب کند بازی را برنده شدهاست. اگر تیم برنده همان تیم حاکم باشد، حاکم همچنان حاکم باقی میماند و اگر تیم حاکم شکست خورد، حاکمْ خودْ ورقدهنده میشود و به همان ترتیب نوبت پیشین ورق میدهد. (پس از برخوردن ورقها). اگر در یک دست بازی یکی از تیمها ۶ باشد و همان تیم، تیم مقابل را کُت کند، تیم کت کننده بازی را برده است.
اگر در یک دست بازی یکی از تیمها هیچ امتیازی کسب نکند به اصطلاح «کُت» میشود. اگر تیم کت شونده تیم حاکم باشد سه باخت و اگر تیم کت شونده حاکم نباشد تو گویی دو باخت در نظر گرفته میشود. اگر بازیکنی ورقهای خود را با توجه به ورق زمینه بازی نکند تیم به اصطلاح «کُت» میشود. به «کُت شدن» تیم حاکم، «حاکم کتی» یا «سه کتره» و یا «پر کت» میگویند. اگر تیمی پس از این که ۷ دست را برد، اصرار به ادامه بازی داشت و موفق شد که تمام ۱۳ برگ را ببرد در اصطلاح به آن بام می گویند. در این صورت کل بازی تمام است و تیم بام کننده برنده نهایی بازی خواهد بود. همچنین اگر حاکم «بام» شود به آن «پر بام» یا «حاکم بام» می گویند. این پیروزی سهمگینترین نوع برد است. در ضمن اگر در توزیع ورقها اشتباهی شود و بیش از یک کارت خطا داشته باشند یکبار دیگر توزیع کارت انجام میشود و اگر یک کارت بیشتر به تیم حاکم داده شود فرد اعلام کننده میتواند هر کارتی را از رو به فردی که کمتر دارد بدهد فقط به شرطی که بعد از تحویل کارت حداقل یک کارت دیگر از همان ورق داشته باشد و اگر کارت اضافه نزد تیم توزیع کننده باشد این جا دو حالت پیش می آید: در حالت اول تیم حاکم میتواند درخواست تکرار توزیع ورقها را بکند و در حات دوم یک ورق بصورت شانسی از دست مقابل بدون نشان دادن ورق بر دارد.
چشمکبازی
چشمک بازی:
یک بازی گروهی بوده که تعداد افراد در آن مطرح نمی باشد ولی معمولا بصورت 4 تا 10 نفره انجام می شود.
وسائل مورد نیاز:
ابتدا به تعداد افراد تکه های کاغذ را به اندازه ی بسیار کوچک در حدی که فقط بتوان روی آن یک کلمه را نوشت تهیه می شود (که به آنها قرعه می گویند)، سپس روی یکی از قرعه ها عبارت چشمک را بنویسید و روی ما بقی قرعه ها کلمه و یا عددی را بنویسند. البته بخاطر داشته باشید که حتما روی یکی از قرعه ها عبارت چشمک را درج نمائید.
شیوه ی انجام بازی:
ابتدا افراد بصورت دایره نشسته، بطوری که تمامی افراد به چشم های دیگر بازیکنان تسلط داشته باشند. سپس مدیر بازی تمامی قرعه ها را که از قبل تا زده شده است را در مرکز دایره میریزد و در همین حین تمامی بازیکنان جهت برداشتن هرکدام یک قرعه اقدام می کنند. حال هر بازیکن قرعه ی خود را باز کرده و از قرعه ی خود آگاه می شود. بازیکنی که روی قرعه ی آن عبارت چشمک نوشته شده است موظف است به دیگر بازیکنان چشمک بزند بطوری که فقط بازیکن مخاطبش متوجه چشمک زدن او بشود و به همین صورت ادامه دهد تا یک نفر باقی بماند که آن یک نفر بازنده ی بازی است و باید مجازات شود. بازیکنی که به او چشمک زده شده است باید برگه ی خود را در وسط دایره بیاندازد بطوریکه دیگران متوجه شوند که او قرعه ی خود را به وسط دایره انداخته است و از روند بازی تا شروع بازی بعدی کنار می رود. بازیکنی که می خواهد قرعه ی خود را در وسط دایره بیاندازد نباید همان لحظه که چشمک به او زده شده اینکار را انجام دهد، چرا که با این کار باعث می شود تا دیگر بازیکنان متوجه شوند که چشمک دست چه کسی می باشد. در صورتیکه هر کدام از بازیکنان، بازیکنی که چشمک دست او باشد را در حین چشمک زدن به بازیکن دیگری مشاهده کنند (متوجه چشمک زدن او بشوند) موظفند که اعلام کنند چشمک دست اوست و بازنده ی بازی می باشد و باید او را مجازات نمود (بازیکنی که چشمک دست او بوده است). اگر در حین انجام بازی بازیکنی قرعه ی خود را بدون اینکه به او چشمک زده شده باشد به زمین بیاندازد، باید توسط بازیکنی که چشمک دست او می باشد به دیگران به عنوان بازنده معرفی شود و اعلام کند که چشمک دست من است و من به او چشمکی نزده ام، اما او قرعه ی خود را به زمین انداخته است. در روند بازی بازیکنان می تواند حدس بزنند که چشمک دست کدام بازیکن است، حال در صورتیکه درست حدس زده باشند بازیکنی که چشمک دستش بوده بازنده ی بازیست، در غیر اینصورت کسی که حدس زده است و حدسش اشتباه بوده بازنده است و باید مجازات گردد.
مجازات بازنده: مجازات بازی نسبت به بازیکنان و جنسیت آنان متفاوت می باشد، اما مجازات رایج برای این بازی تنبیه های گروهی بوده که برای بازنده تعیین می شود. تعدادی از مجازات هائی که در این بازی بکار میروند عبارتند از: کتک زدن دسته جمعی، قلقلک دادن دسته جمعی، جشن پتو، بو کردن جوراب بد بو، خوردن پیاز خام، خوردن لیوان آب (داغ، تند و ..)، نوشتن جمله ای در حد 5 کلمه و یا کشیدن نقاشی (مثل گل) با قسمتی از بدن به دیوار (با پشت سر، پیشانی، با کمر و یا باسن) که باید کل بدن بصورت یکپارچه تکان بخورد، جوجه فنگ کردن، غلطیدن، چرخیدن سریع به دور خود و هر چیز دیگری که بتوان به عنوان مجارات برای یک فرد بکار برد.
تبصره ها:
تمامی قرعه ها باید بصورت یکسان بوده و هیچکدام نباید دارای علامت و یا رنگ خاصی باشد که آن را از دیگر قرعه ها متمایز کند.
هیچ بازیکنی حق صحبت کردن در مورد قرعه ی خود و یا دادن نشانی ای که مشخص شود قرعه اش چیست را ندارد و در صورت انجام، آن بازیکن بازنده بوده و مجازات خواهد شد.
هر بازیکنی که هنگام شروع بازی بیش از یک قرعه را بر دارد بازنده ی بازی بوده و باید مجازات شود.
بازیکنی که چشمک دست او می باشد وظیفه ی تعیین مجازات بازنده ی بازی را به عهده دارد.
قرعه ها در هر نوبت توسط یک نفر به مرکز دایره ریخته می شود که به آن مدیر بازی می گویند.
در شروع بازی مدیر بازی نیز تغییر می کند و این تغییر نوبت برخلاف جهت عقربه های ساعت انجام می شود.
مجازات توسط مدیر بازی تعیین می شود به غیر از اینکه خود مدیر بازی، بازنده ی بازی باشد که در اینصورت کسی که چشمک دست او بوده مجازات را تعیین می کند.
اگر مدیر بازی بازنده شود و همچنین چشمک نیز دست او بوده باشد, مجازات توسط مدیر بعدی تعیین می گردد.
شلم
شلم از کلمه “ slam“ انگلیسی و “ chelem“ فرانسه گرفته شدهاست و معنی آن جمعآوری تمام برگهای بازی است. هدف این بازی رسیدن به امتیاز توافق شده (معمولأ ۱۲۰۰) زودتر از رقیب است. به نظر میآید این بازی بعد از حکم ‚ محبوبترین بازی در ایران باشد و افراد زیادی این بازی را بلدند. شرح مختصر بازی:در این بازی هر بازیکن ۱۲ برگ دریافت میکند. بعد شروع به خواندن امتیازی که میتوانند بگیرند میکنند. مثلآ ۱۲۵ امتیاز از کل ۱۶۵ امتیاز ممکن. کسی که امتیاز بالاتری را بخواند به عنوان حاکم تعیین میشود. سپس او با همکاری یارش باید تلاش کند تا امتیاز تعهد شده را کسب کند. در اینصورت او به همان تعداد امتیاز که کسب کرده امتیاز دریافت میکند. بازی ادامه خواهد داشت تا وقتی که یک تیم زودتر به امتیاز نهایی برسد. در این بازی بردن هر دست ۵ امتیاز دارد. هر ۵ لو، ۵ امتیاز ‚ هر ۱۰ لو، ۱۰ امتیاز و هر تک (آس (هم ۱۰ امتیاز دارد. به این ترتیب در مجموع کل امتیاز یک بازی ۱۶۵ امتیاز است۱۳×۵ + ۴×۵ + ۴×۱۰ + ۴×۱۰=۱۶۵:
شرح کامل بازی
الف (دست دادن: یک نفر از بین چهار نفر با قرعه به عنوان اولین پاسور) دست دهنده (انتخاب میشود. در دستهای بعد به ترتیب از سمت راست دیگران دست میدهند. به نحوی که بعد از چهار دور بازی همه یک بار دست داده باشند و به همین ترتیب دست دادن میچرخد. نفری که دست میدهد ابتدا ۱۲ برگ به نفر سمت راست، ۱۲ برگ به نفر روبه رو، ۱۲ برگ به نفر سمت چپ، ۴ برگ به پشت روی زمین و ۱۲ برگ آخر را برای خود دست میدهد.)توجه کنید که همیشه باید دست شامل آخرین برگ در دست خود پاسور باشد (در این جا مرحله دست دادن تمام میشود.
ب (تعهد کردن) اعلان -خواندن(: نفر سمت راست پس از مرتب کردن دستش امتیازی را فکر میکند میتواند بگیرد را اعلام میکند. این امتیازنمیتواند زیر ۱۰۰ باشد. پس از آن نوبت نفر سمت راست او است. او یا باید امتیازی بالاتر از امتیاز خوانده شده را بخواند یا اعلام “پاس“ کند. کسی که پاس دهد دیگر نمیتواند در امتیازخوانی تا پایان این دور بازی شرکت کند. سپس نوبت نفر سمت راست او میرسد. او هم به همین ترتیب‚ یا باید بالاتر از آخرین امتیاز خوانده شده بخواند یا پاس دهد. این مرحله آنقدر ادامه مییابد تا ۳ نفر پاس کرده و کسی که آخرین امتیاز را خوانده به عنوان حاکم بازی را آغاز میکند.
ج (آغاز بازی: بعد از مشخص شدن حاکم‚ او ۴ برگ روی زمین را بر میدارد و به جای آن ۴ برگ به دلخواه خود زمین میگذارد. این کار برای بهبود دست حاکم و کمک به او برای کسب امتیاز تعهد شده صورت میگیرد. پس از این که او ۴ برگ را زمین گذاشت) که این برگها جزء برگهای برده حساب میشوند (حاکم با پائین انداختن برگ حکم، بازی را شروع میکند. (دقت کنید که حتمآ برگ اول باید برگی از خال حکم باشد و این کار در واقع اعلام حکم است.)سپس به همان ترتیب حکم، بازیکنان از سمت راست شروع به بازی میکنند. بازی دقیقآ مانند حکم پیش میرود تا برگها تمام شوند.
د (شمارش امتیاز: بعد از پایان بازی نوبت به شمارش امتیازها میرسد. برای این کار برگهای برنده شده را میشماریم‚ در ازای هر ۴ برگ) یک دست از بازی) ۵ امتیاز ‚ در ازای هر برگ ۵لو، ۵ امتیاز‚ در ازای هربرگ ۱۰ لو، ۱۰ امتیاز و در ازای هر برگ تک) آس (هم ۱۰ امتیاز منظور میشود. بعد از شمردن امتیاز یک تیم ‚ با کم کردن آن از ۱۶۵، امتیاز تیم دیگر مشخص میشود. اگر تیم حاکم امتیازی را که تعهد کرده ‚ یا بیشتر از آن امتیازرا گرفته باشد ‚ همان عدد امتیاز او خواهد بود. اما اگر کمتر از آن امتیاز تعهد شده باشد‚ منفی آن) امتیاز تعهد شده (را دریافت خواهد کرد. تیم رقیب هم هر اندازه که امتیاز بگیرد برایش منظور خواهد شد.
قانون شلم:اگر تیم حاکم موفق به جمع کردن کلیه برگها شود ‚ میگویند “شلم“ کردهاست. در چنین حالتی ۱۶۵ امتیاز به تیم حاکم اضافه و ۱۶۵از تیم مقابل کم میشود، مشخص است که تیم حاکم هرگز شلم نمیشود‚ زیرا در اول بازی فرد حاکم چهار برگ را به عنوان برده از دست خود خارج میکند (قانون یاسا: اگر امتیاز تیم حاکم از تیم رقیب کمتر شود) یعنی کمتر از ۸۵ امتیاز (در اینجا تیم حاکم یاسا میشود و به جای اینکه به تعداد امتیاز تعهد شده منفی بگیرد‚ کل ۱۶۵ امتیاز را منفی میگیرد.
ه (پایان بازی: معمولآ بازی شلم تا امتیاز ۱۱۶۵ بازی میشود)
جدول بازی
برای نگهداری و ثبت امتیازها یک جدول سه ستونی مانند شکل زیر کشیده میشود. هر یک از ستونهای چپ و راست متعلق به یک تیم است و در ستون وسط امتیاز تعهد شده در هر بازی را مینویسم. همچنین بعد از اینکه هر چهار بازیکن دست دادند و دوباره نوبت دست دادن به نفر اول رسید‚ یک خط افقی در ستون وسط میکشیم تا مشخص شود که دست دادن دست بعد با چه کسی است مثالی از بازی:
الف‚ ب‚ ج و د نام چهار بازیکن ما میباشد که به ترتیب در سمت راست یکدیگر نشستهاند. پس الف و ج در یک تیم و ب و د نیز در یک تیم هستند:
دور اول:جدول امتیازات را میکشیم. دست دادن هم از بازیکن الف شروع میشود. ابتدا ب که در سمت راست الف نشسته باید شروع به خواندن بکند. او میخواند ۱۱۰، ج میخواند ۱۱۵، د پاس میدهد. الف میخواند ۱۲۵، ب میخواند ۱۳۰، ج پاس میدهد.(اینک فقط الف و ب ماندهاند(. الف میخواند ۱۳۵ و ب پاس میدهد.
بازی انجام میشود و تیم ب و د ۳۵ امتیاز دریافت میکند و در نتیجه امتیاز تیم الف و ج ۱۳۰ میشود:(۱۶۵-۳۵=۱۳۰) در این حالت امتیاز تیم ب و د همان ۳۵ امتیاز ثبت میشود، اما تیم الف و ج به دلیل اینکه نتوانستهاند تعهدشان را انجام دهند ۱۳۵ امتیاز منفی میخورند. پس جدول دور ۱ نوشته میشود:
دور دوم: حالا نوبت ب است که دست بدهد. پس از دست دادن ج باید اعلان کند. او مستقیمآ پاس میدهد. د میخواند ۱۲۵، الف پاس میدهد. ب هم پاس میدهد. پس د با ۱۲۵ امتیاز تعهد شده حاکم میشود. تیم ب و د موفق میشود ۱۵۰ امتیاز بگیرد. پس تعهد خود را انجام دادهاست. پس تیم ب و د ۱۵۰ امتیاز و تیم الف و ج ۱۵ امتیاز گرفتهاست. در جدول دور دوم مینویسیم: امتیاز ب و د: ۱۵۰ + ۳۵=۱۸۵) جمع امتیازات را مینویسیم(. و امتیاز تیم الف و ج: -۱۳۵+۱۵= -۱۲۰
دور سوم: ج دست میدهد. د میخواند ۱۰۰‚ الف میخواند ۱۲۰‚ ‚ب میخواند ۱۲۵‚ ج پاس میدهد. د میخواند ۱۳۰‚الف میخواند ۱۳۵‚ب میخواند ۱۴۰‚ د پاس میدهد. الف میخواند ۱۵۰ و ب هم پاس میدهد. پس الف با ۱۵۰ امتیاز حاکم میشود. بازی انجام میشود و تیم الف و ج موفق به جمع کردن همه برگها و در نتیجه شلم کردن میشود. پس ۳۳۰ امتیاز میگیرد و تیم ب و د هیچ امتیازی نمیگیرد. دور سوم در جدول ثبت میشود: الف و ج: -۱۳۵+ ۳۳۰=۱۹۵ و تیم ب و د هم همان امتیاز قبلی: ۱۸۵+ ۰=۱۸۵
دور چهارم: د دست میدهد. الف میخواند ۱۳۰ ‚ ب و ج پاس میدهند. د میخواند ۱۳۵ و الف هم پاس میدهد. بازی انجام میشود و تیم ب و د ۱۳۵ امتیاز میگیرند (و الف و ج ۳۰ امتیاز). پس امتیازات در جدول ثبت میشود: الف و ج: ۱۹۵+۳۰=۲۲۵ و تیم ب و د: ۱۸۵+ ۱۳۵=۳۲۰در زیر امتیاز تعهد شده ستون وسط یک خط میکشیم ‚ به این معنی که یک دور کامل همه دست دادهاند و دست دادن دوباره به نفر الف رسیده. این کار را در هر چهار دست یکبار تکرار میکنیم تا پاسور اشتباه نشود. بازی به همین ترتیب ادامه مییابد تا یک تیم زودتر به امتیاز ۱۲۰۰ یا بالاتر برسد.
الف و ج -۱۳۵ -۱۲۰ ۱۹۵ ۲۲۵ امتیاز ۱۳۵ ۱۲۵ ۱۵۰ ۱۳۵ ب و د ۲۵ ۱۸۵ ۱۸۵ ۳۲۰
بازی دو نفره
سیستم بازی به همان شکل است. اما برای پر کردن جای خالی دو نفر بازیکن دیگر از زمین کمک میگیریم، به شکل زیر:
الف) دست دادن: یک نفر به حکم قرعه دست میدهد. (دست دادن به ترتیب بین دو نفر تقسیم میشود و هر بازیکن یک دست را دست میدهد. بعد از هر دو بازی یک خط کشیده میشود که نشانه نوبت دست دادن بازیکن اول است). دست دادن به این ترتیب است که فرد پاسور ابتدا ۱۲ برگ به نفر مقابل و بعد ۱۲ برگ به خودش میدهد. سپس به ترتیب یک دسته ۴ برگی جلوی نفر مقابل، یک دسته ۴ برگی جلوی خودش، دوباره یک دسته ۴ برگی جلوی نفر مقابل، یک دسته ۴ برگی جلوی خودش، یک دسته ۴ برگی جلوی نفر مقابل، سپس یک دسته ۴ برگی در وسط، و در آخر آخرین ۴ برگ را به صورت یک دسته جلوی خودش میگذارد. دقت کنید که حفظ ترتیب در دست دادن کاملأ مهم است.
ب (تعهد کردن) اعلان -خواندن): کاملأ شبیه به حالت چهار نفره؛ ابتدا نفر مقابل اعلام امتیاز مورد نظر خود را میکند، اگر فرد پاسور موافق باشد پاس میدهد وگرنه امتیازی بالاتر اعلام میکند (امتیازها فقط مضرب ۵ میتوانند باشند، یعنی ۵تا، ۵تا). این قدر امتیاز خواندن طول میکشد تا یک نفر پاس دهد.
ج (آغاز بازی: بعد از مشخص شدن حاکم‚ او ۴ برگ روی زمین را بر میدارد و به جای آن ۴ برگ به دلخواه خود زمین میگذارد. این کار برای بهبود دست حاکم و کمک به او برای کسب امتیاز تعهد شده صورت میگیرد. پس از این که او ۴برگ را زمین گذاشت) که این برگها جزء برگهای برده حساب میشوند (حاکم با پائین انداختن برگ حکم بازی را شروع میکند.(دقت کنید که حتمآ برگ اول باید برگی از خال حکم باشد و این کار در واقع اعلام حکم است.) پس از بازی نفر دیگر، سه برگ اول سه دسته جلوی هر کس رو میشوند. ابتدا حاکم از همان خال بازی شده یکی از این سه برگ مقابل را بازی میکند، نفر مقابل هم از همان خال از سه برگ جلوی خود بازی میکند. اگر از خال بازی شده، برگی روی زمین نباشد، بازیکن میتواند هر برگ دلخواه را بازی کند.
بعد هر کس که این دور را برده، دور بعد را از دست خود بازی میکند و بازی به همین ترتیب ادامه مییابد. تا وقتی که همه برگها بازی شوند. طبیعتأ در اواخر بازی یک یا دو دسته از برگهای جلوی فرد تمام میشوند. در این حالت هیچ مشکلی پیش نمیآید و فرد باید با برگ روی همان یک یا دو دسته باقیمانده بازی کند. شمارش امتیازها هم مانند همان بازی چهارنفرهاست. در واقع زمین نقش یار هر کس را دارد، تنها با این محدودیت که در هر بار فقط سه برگ برای بازی در اختیار میگذارد.
هفت کثیف
این بازی، نوعی بازی با کارت است که در قسمتهای مختلف دنیا بازی میشود و در ایران نیز طرفداران زیادی دارد. این بازی در جمعهای ۲ تا ۷ نفره بازی میشود. برای بیش از پنج نفر معمولاً از ۲ دسته کارت استفاده میشود. نحوۀ شروع بازی به این شکل است که به هر نفر یک سری برگه (معمولاً ۵ برگ) در جهت ساعتگرد داده میشود و سپس کارتهای باقیمانده را به پشت در وسط گذاشته میشوند و روترین کارت از کارتهای روی زمین را کنار کارتهایی که از پشت هستند از رو قرار میگیرد. بازی به این شکل است که باید یا آن عدد مورد نظر و یا آن خال را در وسط گذاشت. برای مثال اگه ۳ دل رو بود اگر بازیکن کارت دل داشت دل بازی میکند در غیر اینصورت باید ۳ یک خال دیگر را بازی کند. اگر هیچکدام از این حالتها نباشد، باید یک کارت از زمین بردارد. اگر کارت برداشته شده با کارت روی زمین سازگار بود آن را در کنار کارت روی زمین قرار میگیرد، در غیر صورت کارت پیش بازیکن مانده و نفر بعد بازی را ادامه میدهد.
قوانین
قانونهای این بازی از گروهی به گروهی و از منطقهای به منطقهای متفاوت است. گونهٔ ایرانی این بازی با قانونهای زیر بازی میشود.
- عدد ۱۰: جهت چرخش بازی را برعکس میکند.
- عدد ۷: با رو شدن عدد ۷ برای اولین بار، اگر بازیکن کارت ۷ داشته باشد، بازی میکند در غیر اینصورت باید ۲ کارت از روی زمین بردارد. بعد از برداشتن ۲ تا کارت، عدد ۷ یک عدد معمولی در نظر گرفته میشود و بازی ادامه پیدا میکند.
تبصره: با روشدن عدد هفت، اگر بازیکن عدد ۷ بازی کند، نفر بعد باید ۴ تا کارت بردارد و اگر وی هم ۷ بازی کند، نفر بعدی باید ۶ تا کارت بردارد و بههمین روال ۲ تا ۲تا اضافه میشود.
- آس: نوبت نفر بعد را میسوزاند و نفر بعد از آن باید بازی کند.
- عدد ۸: جایزه دارد و باید یک برگ دیگر بازی شود که میتواند یک ۸ دیگر باشد و به تبعیت یک برگ دیگر نیز باید بازی شود.
- سرباز: حکم را عوض میکند و میتوان روی همهٔ کارتها بهجز ۷ بازی کرد.
- عدد ۲: بازیکنی که کارت ۲ را بازی کرده است میتواند به انتخاب خود یکی از افراد را ۱ برگ جریمه کند.
-وقتی بازیکنی یک ورق دارد، باید با صدای بلند بگوید «تک برگ!»
- هر تخلف در حین بازی ۱ برگ جریمه دارد. (تخلف شامل: بدون نوبت بازی کردن، تأخیر در بازی کردن، اشتباه بازی کردن، تک برگ نگفتن (بازیکنی که تک برگ نگفته باشد و پیش از متوجه شدن سایر افراد از این موضوع برگهای خود را تمام کند مشمول جریمه نمیشود.))
-در این بازی هر کس زودتر برگههای دست خود را به پایان ببرد برنده بازی است.
نحوۀ امتیازدهی
برگهای ۲ تا ۱۰ امتیاز منفی برابر شماره کارت خود دارند.
سرباز ۲۰ امتیاز منفی دارد.
بی بی ۳ امتیاز منفی دارد.
شاه ۴ امتیاز منفی دارد.
آس ۱۱ امتیاز منفی دارد.
و اگر کسی بتواند بازی را با سرباز تمام کند امتیاز منفی سایر بازیکنان در ۲ ضرب میشود.
پایان بازی
برای خاتمه بازی باید مقدار حداکثر امتیاز منفی را مشخص کرد (عددی از ۵۰ تا ۱۰۰۰) و هر کس به این امتیاز برسد حذف و بقیه بازی را ادامه میدهند تا در نهایت نفری که امتیاز منفی وی از همه کمتر است برنده بازی حساب شود. بازی را میتوان به صورت حذفی و بدون سقف امتیاز منفی انجام داد. در این روش در پایان هر دست بازی، هر کس مجموع امتیازات منفیش بیشتر از دیگران باشد، از جریان بازی حذف میشود (بدون توجه به حد نصاب امتیاز بازی) و بقیه نفرات بازی را ادامه میدهند. اگر در این روش، مجموع امتیازات دو یا چند نفر برابر باشد، فردی از دور بازی خارج میشود که در این دست، بیشترین امتیاز منفی رو به دست آورده باشد.
بلکجک
بلکجک یا بیستویک (به انگلیسی: Blackjack یا Twenty-one) پرطرفدارترین بازی قمارخانهای در جهان است. بلکجک نوعی ورقبازی مقایسهای بین بازیکن و کارتپخشکن است که با استفاده از یک یا چند دسته کارت ۵۲ تایی انجام میشود.
در ابتدا به بازیکن دو کارت داده میشود، با این حال بازیکن میتواند کارتهای بیشتری را طلب کند تا جمع ارزش کارتهایش، ۲۱ یا کمتر شود ولی نباید بیشتر شود؛ تا اینکه کارتپخشکن به دلیل آنکه مجموع ارزش کارتهایش کمتر از ارزش کارتهای بازیکن یا بیش از ۲۱ است ببازد. از دههٔ ۱۹۶۰ تاکنون بلکجک توجه بازیکنان حرفهای زیادی را به خود جلب کردهاست؛ بالاخص کارتشماران که کارتهایی که تاکنون پخش شدهاند را به خاطر میسپارند و شرطبندی و استراتژی بازیشان را بر مبنای آن میگذارند.
بیبی سلام
بی بی سلام نوعی ورقبازی تفریحی است که با ۳ یا ۴ نفر یا بیشتر انجام میشود و نیاز به یک دست ۵۲تایی ورق دارد و یک نفر باید کارتپخشکن باشد. هدف از بازی این است که سریعتر از بقیه بازیکنان ورقهای دست خود را خالی کرد. در این بازی سرعت عمل لازم است.
ابتدا کارتپخشکن به همه بازیکنان به تعداد مساوی ورق میدهد. اگر ورقها مساوی به همه نرسید میتوان توافقی به یک یا چند نفر یک ورق بیشتر داد. بازیکنان هیچکدام از ورقها را تا وقتی که روی زمین نیامده است نمیبینند.
برای شروع، نفر بعد از کارتپخشکن یک ورق را به رو بر زمین میگذارد. (نفر بعد از کارتپخشکن نفر سمت راست او است زیرا نوبتها پادساعتگرد میچرخد.)
اگر ورقِ روی زمین یک عدد باشد، پس از او نفرات بعدی به ترتیب پادساعتگرد ورقی میکشند و روی زمین میگذارند.
اگر ورقِ روی زمین آس باشد همه بازیکنان باید دستشان را روی آس بگذارند و هر کسی که دیرتر بجنبد و آخر از همه دستش را روی آس بگذارد، باید همه کارتهای روی زمین را بردارد.
اگر ورقِ روی زمین شاه باشد، همه بازیکنان باید دست راست خود را بر سینه بگذارند و هر کسی که آخر از همه این کار را انجام دهد، باید همه کارتهای روی زمین را بردارد.
اگر ورقِ روی زمین بیبی باشد، همه بازیکنان باید بگویندبی بی سلام و هر کسی که آخر از همه بگوید، باید همه کارتهای روی زمین را بردارد.
اگر ورقِ روی زمین سرباز باشد، همه بازیکنان باید سلام نظامی بدهند و هر کسی که آخر از همه انجام دهد، باید همه کارتهای روی زمین را بردارد.
برندهٔ بازی کسی است که زودتر از همه ورقهای دست خود را خالی کند.
اسمفامیل
اسم فامیل یک نوع بازی است که با قلم و کاغذ انجام میشود. شرکتکنندگان پس از توافق روی یکی از حروف الفبا، نام موضوعات مختلفی که با آن حرف الفبا آغاز میشود را روی کاغذ مینویسند و هرکس زودتر همهٔ خانهها را پر کند، با اعلام او دیگر شرکتکنندگان نیز از نوشتن دست میکشند و امتیازشماری آغاز میشود.
شرح بازی
تعداد مجاز شرکتکنندگان در این بازی نامحدود است. در این بازی شرکتکنندگان ابتدا روی کاغذ جدولی رسم میکنند که ردیف اول آن مواردی همچون نام دختر، نام پسر، نام خانوادگی، شهر، کشور، نام غذا، نام میوه، نام هنرمند، نام خودرو و غیره نوشته شدهاست.
در مرحله بعد شرکتکنندگان روی یکی از حروف الفبا توافق میکنند و با شروع بازی سعی میکنند تمامی ستونهای جدول را به نحوی پر کنند که با حرف مشخص شده آغاز شود. این کار با سرعت و مخفیانه انجام میگیرد.
اولین نفری که تمام موارد را پر کرد Stop میگوید و بقیه باید دست از پر کردن ستونها بکشند. سپس هر کلمه نوشته شده ستون به ستون مقایسه میشود و به هر گزینه امتیاز داده میشود. امتیازدهی معمولاً به این شیوهاست که اگر کلمه نوشته شده در هر ستون منحصربهفرد باشد و فقط یک نفر آن را نوشته باشد ۱۰ امتیاز و اگر کلمات نوشته شده در هر ستون مشترک باشد به هر نفر ۵ امتیاز و اگر کلمهای نوشته نشده باشد، امتیاز به فرد تعلق میگیرد. جمع امتیاز ستونها امتیاز فرد در آن مرحله را مشخص میکند. پس از چند دور بازی به این شیوه نتایج مجموع شمرده میشود و برنده تعیین میشود. در نوع دیگر امتیاز دهی، به ازای هر نفر که ستون خالی داشته باشد، ۱۰ امتیاز به دیگران اضافه میشود. مثلاً اگر بازی ۵ نفره باشد و دو نفر هیچ کلمهای در ستون مورد نظر ننوشته باشند، به سه نفر دیگر علاوه بر امتیاز کلمه خود (که برای منحصربهفرد ۱۰ امتیاز و برای تکراری ۵ امتیاز بود)، ۱۰ امتیاز دیگر نیز اضافه داده میشود. در این حالت کسانی که نتوانسته باشند کلمهای را بنویسند به لحاظ امتیازی فاصله زیادی از دیگران پیدا میکنند. — پیام امضانشدهٔ قبلی را کاربری نامشخص نوشتهاست.
دار بازی
دار بازی نوعی بازی حدس زدنی و قلمکاغذی است که دو نفر یا بیشتر بازی میکنند و به عنوان بازی آموزشی برای زبانآموزان نیز کاربرد دارد. در این بازی، یکی از بازیکنها (یا گروهها) کلمهای انتخاب میکند. طرف دیگر باید با حدس زدن حروف، به آن کلمه دست پیدا کند. با هر حدس نادرست، یکی از اعضای بدن آدمک آویزان که نماد بازیکن حدس زننده است رسم میشود و او یک گام به دار زدن نزدیک میگردد.
بازی جوانهها
بازی جوانهها یک بازی قلمکاغذی با خواص جالب ریاضی است. این بازی را ریاضیدانان دانشگاه کمبریج، جان کانوی و مایک پترسون در اوایل دهه ۱۹۶۰ (میلادی) ابداع کردند.
دستور بازی
این بازی توسط دو بازیکن انجام میشود و با کشیدن چند نقطه بر یک برگ کاغذ آغاز میشود. بازیکنان به نوبت بازی میکنند. در هر نوبت، یک خط بین دو نقطه (و یا از یک نقطه به خودش) کشیده میشود و یک نقطهٔ تازه روی خط گذاشته میشود. بازیکنان با قانونهای زیر محدود شدهاند:
خطها میتوانند مستقیم یا منحنی باشند، اما نباید خودشان یا خطهای دیگر را قطع کنند.
نقطهٔ جدید نباید روی یکی از نقطههای انتهایی خط جدید قرار داده شود. بنابراین هر نقطهٔ جدید خط را به دو پارهخط کوتاه تقسیم میکند.
به هیچ نقطهای نباید بیش از سه خط متصل باشد. در این قانون، خطی که از یک نقطه به خودش کشیده میشود به عنوان دو اتصال شمرده میشود. همچنین نقطههای تازه که روی یک خط کشیده میشوند، از پیش دارای دو اتصال در نظر گرفته میشوند.
در به اصطلاح بازی معمولی، بازیکنی که آخرین حرکت را بکند برنده میشود. اما در بازی میزه، بازیکنی که آخرین حرکت را انجام دهد میبازد.
بازی کشتیهای جنگی
تاریخچه
کشتی جنگی که از پرطرفدار ترین بازی های جهان است و به جنگ جهانی اول باز میگردد و نسخه ی چاپ کاغذی ان سال ۱۹۳۰ منتشر شد. و به عنوان یک بازی تخته پلاستیکی در سال 1967 منتشر شد. و در سال ۲۰۱۴ توسط سایت 'battleship.ir' در ایران برای اولین بار و به طور رسمی شروع بکار کرد.
توضیحات
بازی در چهار جدول انجام میشود، برای هر بازیکن دو جدول. جدول ها معمولا مربع هایی ۱۰در۱۰ هستند. که توسط حروف انگلیسی و اعداد نام گذاری میشود. در یک جدول بازیکن کشتی های خودش را میچیند و شلیک های حریف را ثبت میکند و در جدول دیگر شلیک های خودش را ثبت میکند.
قبل از شروع بازی هر بازیکن کشتی های خودش را بطور مخفی می چیند. هر کشتی در جدول توسط خانه هایی مربع که بطور متوالی و عمودی یا افقی نمایش داده میشود. تعداد خانه های تشکیل دهنده ی کشتی با توجه به نوعش تعیین میشود. کشتی ها نمیتوانند باهم تداخل کنند و یک خانه نباید برای دو کشتی باشد. تعداد و نوع کشتی ها برای دو طرف بازی یکسان است. که ممکن است نسبت به قوانین تعدادشان متفاوت باشد. به طور کلی دو حالت برای تعداد و نوع کشتی وجود دارد.
تعداد کشتی در بازی تخته ای:
ناو هواپیمابر ۵ خانه
کشتی جنگی ۴ خانه
زیر دریایی ۳ خانه
ناوشکن ( یا رزمناو ) ۳ خانه
قایق های گشتی ( یا ویرانگر ) ۲ خانه
تعداد کشتی در بازی روسی:
یک عدد کشتی جنگی ۴ خانه
۲ عدد رزمناو ۳ خانه
۳ عدد ویرانگر ۲ خانه
۴ عدد زیر دریایی ۱ خانه
هنگام شروع بازی هر نفر در نوبه ی خود مختصات و نام خانه ای را که میخواهد شلیک کند میگوید و بازیکن مقابل با توجه به نقشه اعلام میکند که برخورد کرده است یا نه یعنی در ان خانه کشتی وجود داشته یا نه و فردی که شلیک کرده به نحوی روی جدول مشخص میکند که مکان مورد نظر اصابت کرده یا نه. باید توجه داشت که برای نابود کردن یک کشتی باید کل ان مورد هدف قرار گیرد. و سر انجام بازی کسی که کل کشتی هایش غرق شده بازنده و فردی که هنوز کشتی دارد برنده است. بازی را میتوان چند راند و چند دفعه بازی کرد. که واضح است در پایان بازی تصویر نسبی از میدان حریف و محل قرار گیری کشتی بدست می اید.
نمونه ای دیگر بازی کشتیهای جنگی یک بازی قلمکاغذی جنگی دو نفره است. در این بازی، دو بازیکن کاغذ را از وسط با رسم یک خط تقسیم میکنند و کشتیهای جنگی خود را در سمتِ خود روی کاغذ میکشند. سپس سعی میکنند کشتیهای حریف را نشانهگیری کرده و به انها گلوله بزنند.
نوع سادهٔ بازی کشتیهای جنگی، اینگونه بازی میشود:
بازیکنان با رسم یک خط، کاغذ را از وسط به دو قسمت تقسیم میکنند و هر یک از آنها در یک سمت قرار میگیرد.
بازیکن اول یک کشتی در سمت خود میکشد.
بازیکن دوم سعی میکند نقطهٔ قرینهٔ کشتی را نسبت به خط وسط کاغذ پیدا کند و با خودکار یا مداد یک نقطه/دایرهٔ توپُر که نماد گلوله است بر آن میکشد.
همین بازیکن (بازیکن دوم) کاغذ را از روی خط وسط تا زده و پشت نقطهای که کشیده بود با خودکار میکشد تا اثر جوهر خودکار به طرف دیگرِ خط، در سمت حریف، منتقل شود. چنانچه اثر نقطه روی کشتی بیفتد، آن کشتی در بازی مورد اصابت گلوله قرار گرفته است و غرق میشود و خط میخورد.
اگر حریف موفق به غرق کردن کشتی شود بازی را با کشیدن یک کشتی در سمت خودش ادامه میدهد. اگر نه، بازیکن اول دومین کشتی خود را میکشد.
برندهٔ بازی بر اساس تعدادِ بیشترِ کشتیهای سالم تعیین میشود.
بازیهای آسیایی
بازیهای آسیایی که آسیاد هم خوانده میشود، رویدادی چند ورزشی است که هر ۴ سال یکبار ورزشکاران کشورهای مختلف سراسر قاره آسیا برگزار میشود. در هر رشته نشانهای طلا برای مقام اول، نقره برای مقام دوم و برنز برای مقام سوم توزیع میشود. نخستین دوره این بازیها در سال ۱۹۵۰ میلادی برگزار شد.
دومین دوره بازیهای آسیایی به فاصله ۳ سال از دور اول اجرا شد؛ اما بعد از آن دوره، بازه زمانی ۴ ساله تا به امروز رعایت شده است.
تا سال ۲۰۱۱ در مجموع ۳۸۸۲ مدال طلا، ۳۸۶۲ مدال نقره و ۴۵۴۸ مدال برنز در میان ورزشکاران حاضر توزیع شده است.
بازیهای آسیایی زمستانی
بازیهای آسیایی زمستانی یک رویداد چندورزشی است که با شرکت اعضای شورای المپیک آسیا در ورزشهای زمستانی برگزار میشود. برگزاری این مسابقات در سال ۱۹۸۲ از سوی کمیته المپیک ژاپن پیشنهاد شد و نخستین دوره آن در سال ۱۹۸۶ در شهر ساپورو، ژاپن برگزار شد.
تعداد کشورهای شرکت کننده در این مسابقات در هر دوره نسبت به دوره قبل افزایش داشت و از هفت کشور در اولین دوره به بیست و هفت کشور در بازیهای آسیایی زمستانی ۲۰۰۷ که در چانگچون، چین برگزار شد، رسیده است. در آخرین دورهٔ این مسابقات؛ بازیهای آسیایی زمستانی ۲۰۱۱ در آلماتی، قزاقستان ۲۶ کشور شرکت دارند.
بازیهای آسیایی جوانان
بازیهای آسیایی جوانان یک رویداد چندورزشی است که هر چهار سال یکبار با شرکت ورزشکاران جوان از کشورهای آسیایی برگزار میشود. نخستین دوره بازیهای آسیایی نوجوانان در سنگاپور به عنوان آزمایشی برای بازیهای المپیک جوانان برگزار شد.
بازیهای آسیایی ساحلی
بازیهای آسیایی ساحلی یک رویداد چند ورزشی است که هر دو سال یکبار و در سالهای زوج میلادی برگزار خواهد شد. نخستین دوره این مسابقات با شرکت اعضای شورای المپیک آسیا در سال ۲۰۰۸ در جزیره بالی، اندونزی برگزار شد.
شنا، موجسواری، کایتسواری، والیبال ساحلی، فوتبال ساحلی، هندبال ساحلی و قایقرانی دراگون بوت ورزشهایی هستند که در این رقابتها بازی میشوند.
مکعب روبیک یک جورچین (پازل) مکانیکی است که در سال ۱۹۷۴ توسط یک مجسمهساز و پروفسور معمار مجارستانی به نام ارنو روبیک ابداع شد. نام اصلی آن " مکعب جادویی " است که توسط مخترع آن نامگذاری شده است.
این اسباب بازی در سال ۱۹۸۰ به افتخار سازنده آن به " مکعب روبیک " تغییر نام یافت و برنده جایزه ویژه بهترین پازل جهان در آلمان شد و گفته شده پرفروشترین اسباب بازی جهان با ۳۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰ عدد است. فروش مکعب روبیک در ایالات متحده در سال ۲۰۰۶ شاهد افزایشی ناگهانی بود. این افزایش به فیلم "در جستجوی خوشبختی" نسبت داده میشود. در این فیلم ویل اسمیت با حل کردن مکعب روبیک یک بازرگان را تحت تأثیر قرار میدهد.
در هر مکعب روبیک کلاسیک ۶ وجه و در هر وجه ۹ تکه و هر وجه دارای یک رنگ است، در نتیجه کلاً دارای ۶ رنگ (رنگ بندی سنتی: سفید، زرد، نارنجی، قرمز، آبی، و سبز) است. گفته میشود این مکعب دارای ۴۳ تریلیون جایگشت (تعداد ترکیبهای ممکن برای موقعیت رنگها) است.
مکانیزم محوری این پازل به شما این امکان را میدهد که در هر وجه به طور جداگانه رنگهای دیگر را به هم ریخت، و هدف از بازی این است که تمام رنگهای آن در وجه خود و به صورت درست در کنار هم قرار گیرند.
در سالهای بعد این مکعب گسترش یافت و مدلهای دیگری از آن درست شدهاست، از جمله: ۲×۲×۲ (مکعب جیبی، مینی مکعب و یا مکعب یخی)، ۳×۳×۳ (مکعب استاندارد)، ۴×۴×۴ (انتقام روبیک، یا مکعب استاد) و ۵×۵×۵ (مکعب پروفسورها) و به تازگی اندازههای بزرگتر نیز درست شدهاند (وی کیوب ۶ و وی کیوب ۷) و بزگترین مکعبی که درست شدهاست ۱۷×۱۷×۱۷ میباشد.
توسعه و پیشرفت
در ماه مارس سال ۱۹۷۰، لری نیکولز مکعب ۲×۲×۲ خود را به نام " پازل با تکههای قابل گردش در گروه " اختراع و درخواست حق ثبت اختراع در کانادا را برای آن کرد. قطعات مکعب نیکولز که با آهنربا به هم متصل شده بود. این مکعب با شماره ثبت (| ۳۶۵۵۲۰۱ ثبت اختراع آمریکا) در تاریخ ۱۱ آوریل سال ۱۹۷۲، دو سال قبل از اختراع روبیک ثبت شد و به وی اعطا شد.
در ماه آوریل سال ۱۹۷۰، فرانک فاکس درخواست ثبت اختراع مکعب " کروی ۳×۳×۳ " خود را ارائه داد و او گواهی خود را در بریتانیا با شماره ثبت اختراع (۱۳۴۴۲۵۹) در ۱۶ ژانویه، ۱۹۷۴ دریافت کرد.
ارنو روبیک "مکعب جادویی " خود را در سال ۱۹۷۴ اختراع و در سال ۱۹۷۵ در مجارستان با شماره ثبت اختراع HU۱۷۰۰۶۲ ثبت بینالمللی کرد. اولین سری از این اسباب بازی در سال ۱۹۷۷ تولید و در مغازههای بوداپست برای فروش گذاشته شد. مکعب جادویی با تکههای به هم پیوسته پلاستیکی ارزان تر و سبک تر از مکعب آهن ربایی طراحی شده توسط نیکولز بود. در سپتامبر سال ۱۹۷۹ با حضور در اولین نمایشگاه بینالمللی اسباب بازی لندن به جهان غرب و بعد از آن در ژانویه و فوریه ۱۹۸۰ با حضور در دو نمایشگاه بینالمللی دیگر در نورنبرگ و نیویورک پازل خود را به جهان معرفی کرد و این اسباب بازی پس از اولین حضور در نمایشگاه بینالمللی، به سرعت توانست جای خود را در قفسههای مغازههای اسباب بازی غرب باز کند و مکعب روبیک در چهار سال اخیر در ایران پرورش بسیار یافته است و شرکت ایران پازل یک از این شرکتها نیز میباشد.
Panagiotis Verdes یونانی، مخترع روش ایجاد مکعبهای بزگتر از مکعب روبیک، از ۵×۵×۵ تا ۱۱×۱۱×۱۱ است. او در طراحیهایش، که شامل مکانیزمهای بهبود یافته برای مکعبهای ۳×۳×۳، ۴×۴×۴ و ۵×۵×۵، مناسب برای حل سرعتی است، همانطور که از تاریخ ۱۹ ژوئن ۲۰۰۸ مدلهای ۵×۵×۵، ۶×۶×۶، و ۷×۷×۷ در دسترس کیوبرها قرار گرفتند و در سالهای اخیر در کشور ایران این مکعب توسعه بسیار یافته است و مورد علاقه انان قرار گرفته است و حدود هفت میلیون مکعب روبیک در سال ساخته میشود البته این مقدار تولید مربوط به شرکت سون تاونز می باشدشرکتهای مختلف دیگری هم برای تولید این مکعب وجود دارد مانند دایان و شنگ ان.
هواخواهان حرفهای مکعب روبیک صدها الگوریتم (مجموعهای از حرکات) برای حل کردن آن را یاد میگیرند. آنها باید همچنین روی سرعت دستان خود نیز کار کنند. اگر یک تازهکار به حل کردن مکعب روبیک توسط یک فرد حرفهای نگاه کند، متوجه میشود که آنها برای چرخاندن قطعات مکعب به جای اینکه آن را کاملاً در دستانشان بگیرند به آن ضربههای ناگهانی میزنند.
یادبودها
در تاریخ ۱۹ می ۲۰۱۴ گوگل لگوی خود را به مناسبت ۴۰ سالگی مکعب روبیک تغییر داد.
رکوردها
این اسپید کیوبرها به ترتیب رکورداران جهان در مکعب روبیک میباشند:
انسان
روبیک ۳×۳×۳:
Mats Valk با زمان ۵٫۵۵ ثانیه از هلند
Feliks Zemdegs با زمان ۵٫۶۶ ثانیه از استرالیا
Michał Pleskowicz با زمان ۶٫۱۱ از لهستان
Asia Konvittayayotin با زمان ۶٫۱۵ از تایلند
ربات
۳/۲۵۳ ثانیه
چامپ
چامپ (به انگلیسی: Chomp) یک بازی ۲ نفره بر روی یک صفحه مستطیلی شکلات تشکیل شده از قطعات کوچک تر مربع شکل است. بازیکنان، به ترتیب، یک خانه از صفحه را انتخاب می کنند و تمام خانههای سمت راست و پایین آن خانه را می خورند. خانه بالا سمت چپ سمی است و بازیکنی که آن را بخورد، بازندهٔ بازی است.
شکلِ شکلاتیِ بازی را دیوید گیل به کار برده است اما شکل دیگر بازی که به صورت انتخاب مقسوم علیه اعداد صحیح ثابت است، نیز توسط فردریک شوا ارائه شده است.
برنده کیست؟
چامپ، از جمله بازیهای منصفانه ۲ نفره با اطلاعات کامل است. می توان نشان داد که برای هر صفحه مستطیلی بزرگ تر از ۱*۱، بازیکن اول، برنده است. این موضوع را می توان با استدلال سرقت راهبرد نشان داد: در نظر بگیرید که بازیکن دوم، یک راهبرد برد با توجه به هر حرکت اولیه بازیکن اول دارد. سپس، در نظر بگیرید که بازیکن اول، فقط خانه پایین سمت راست را انتخاب می کند. با توجه به فرض ما، بازیکن دوم باید یک حرکتی بکند که قطعا به برنده شدن او بیانجامد. اما اگر اینچنین حرکتی موجود باشد، بازیکن اول می توانست آن حرکت را انجام دهد که منجر به پیروزی وی شود. در نتیجه، بازیکن دوم، راهبرد پیروزی نخواهد داشت.
رایانه ها، می توانند به سادگی حرکات منجر به برد در صفحات ۲ بعدی با اندازه معقول را محاسبه کنند.
تعمیمهای چامپ
چامپ ۳ بعدی، یک تخته شکلات مکعبی که به صورت (i,j,k) مشخص میشود دارد. یک حرکت، تمام خانه هایی که شاخص بزرگ تر یا مساوی خانه انتخاب شده را دارند شامل می شود. با روش مشابه، می توان بازی چامپ را به هر چند بعدی تعمیم داد.
بازیهای تختهای
بازیهای تختهای به بازیهایی گفته میشود که روی یک سطح از پیش طراحی شده یا تخته انجام میشود. در این بازیها مهرهها یا ژتونها بر اساس قوانین مشخصی روی تخته قرار میگیرند، حرکت داده میشوند و یا از روی آن برداشته میشوند. این بازیها ممکن است از نوع بازیهای راهبردی مجرد باشند، یا مبنای آن بخت و اقبال باشد و یا ترکیبی از این دو. معمولاً هدفی وجود دارد که بازیکن تلاش میکند به آن دست یابد. بازیهای تختهای اولیه بازنمایی نبردی بود میان دو ارتش. در بازیهای تختهای متأخرتر نیز هدف شکست بازیکن حریف است که ممکن است معنای آن ضربه زدن به مهرههای حریف باشد، یا به دست آوردن یک موقعیت و یا کسب امتیاز.
بازیهای تختهای از نظر انواع و شیوههای بازی بسیار متفاوتند. گاهی بازنمایی یک وضعیت در زندگی واقعی هستند، مانند سرنخ و گاهی مضمون آن ارتباطی با زندگی ندارد، مانند دام. قوانین آن ممکن است بسیار ساده باشد، مانند ایکس او و دوز، یا بسیار پیچیده به نحوی که یک جهانِ بازی کامل با جزئیات فراوان خلق شود، مانند بازی سیاهچالهها و اژدهاها. مدت زمانی که برای یادگیری و به دست آوردن مهارت در یک بازی تختهای لازم است نیز بر حسب نوع بازی متفاوت است. یادگرفتن یک بازی لزوماً ارتباطی به پیچیدگی قوانین ندارد، برخی بازیهای تختهای، نظیر شطرنج و گو، قوانین سادهای دارند که به حالتهای پیچیده منجر میشوند.
چهاربرگ
چهار برگ یا پاسور یک بازی ورق است که ریشه در خاورمیانه دارد و به گستردگی در ایران بازی میشود اما بازیهایی مشابه آن در ایتالیا و مصر نیز وجود دارد. این بازی به نامهای هفت خاج و هفت و چهار یازده معروف است.
تعداد بازیکنان
معمولاً دو نفر ولی در این بازی میتوان دو، سه یا چهارنفره بازی کرد
بازی
در این بازی بعد از برزدن چهار برگ به هر بازیکن داده میشود و چهار برگ هم روی زمین گذاشته میشود سپس هر شخص باید به نوبت کارتی را بیندازد در موارد زیر میتواند کارتها را جمع کند:
هر چند برگ ورق که روی هم مجموعشان یازده شود(مثلاً:۷+۴=۱۱ یا ۸+۲+۱=۱۱) را میتواند بر دارد.
سرباز تمام برگها را به جز ملکه و شاه میتواند بردارد.
شاه میتواند با یک شاه برداشته شود.
ملکه میتواند با یک ملکه دیگر برداشته شود.
بعد از خالی شدن دستها دوباره چهار برگ به هر بازیکن داده میشود تا دست بعدی شروع شود و این عمل تا زمانی که برگی نماند ادامه مییابد
بازی چهار نفره شبیه بازی دو نفره می باشد با این تفاوت که دو نفری که روبروی هم می باشند به صورت شراکتی امتیاز جمع می کنند.
سور
سور زمانی زده میشود که با جمع شدن برگها هیچ برگی روی زمین نماند اما در سه حالت زیر سور زده نمیشود:
جمع شدن برگها به وسیله سرباز
در صورتی که بازیکن ده سور زده باشد
در دست آخر (این مورد را برخی رعایت میکنند، با این حال بهتر است پیش از آغاز بازی توافق شود.)
اگر طرف سور زننده امتیاز بالاتر از پنجاه داشته باشد. (این مورد را برخی رعایت میکنند، با این حال بهتر است پیش از آغاز بازی توافق شود.)
امتیاز و شمارش
بعد از پایان بازی برگهایی که دست هر نفر است به شکل زیر شمارش میشود.
ابتدا خاجها (گشنیز) شمرده میشود هر بازیکنی که هفت خاج داشته باشد، هفت امتیاز میبرد و بازیکن (یا تیم) دیگر امتیازی نمیبرد در بازی سه نفره چنانچه هیچ بازیکنی به هفت خاج نرسد آن کسی که بیشتر از بقیه خاج دارد هفت خاج شمرده میشود.
هر سور پنج امتیاز (در حالت چهار نفره ده امتیاز)
ده خشت سه امتیاز
دو خاج دو امتیاز
هر سرباز یک امتیاز
هر آس یک امتیاز
مجموع امتیازهای هر دور بازی منهای سور ۲۰ امتیاز است. در انتها کسی (یا تیمی) که بیشتر از بقیه امتیاز داشته باشد برنده آن دور خواهد بود. دورها باید تا امتیاز پایانی پی گرفته شود. معمولاً امتیاز ۶۲ (در حالت جهار نفره دو برابر) به عنوان حد پایانی شناخته شده و هر کس (تیم) زودتر به این عدد برسد، بازی را برده است.
حکم
حکم نام بازیای با ورقهای بازی (۵۲تایی) متکی بر بخت و مهارت است. محبوبترین گونهٔ این بازی نوع چهارنفرهٔ آن است گرچه گونههای دو نفره یا سه نفرهٔ آن هم بازی میشود. در میان بازیهای ورق حکم نزد ایرانیان از محبوبیت زیادی برخوردار است. در گونهٔ چهارنفری حکم بازیکنان دوبهدو یار یکدیگرند و دیگر گونهها هر کس علیه بقیه بازی میکند.
اساس برد و باخت در هر «دور بازی» بر برنده شدن در «هفت بازی» یا «هفت دست بازی» استوار است و اساس برنده شدن در هر دست بازی کسب هفت امتیاز است که به هر کدام از این امتیازها هم «دست» میگویند و برنده شدن هر امتیاز را اصطلاحاً «دستگرفتن» میگویند. پس مثلاً ممکن است در بازی پنجم از هفت بازی گروه بازنده شش دست گرفته باشد و گروه برنده هم که هفت دست گرفتهاست.در گونهٔ چهارنفر امتیازها برای تیم لحاظ میشود و نه فرد.
ارزش مجرد ورقها
ترتیب ورقها بر حسب ارزش از کم به زیاد چنین است: ۲، ۳، ۴...۱۰، سرباز، بیبی، شاه، آس (تک). به طور پیشفرض خالها بر یکدگیر برتری ندارد جز یک خال که خال حکم نامیده میشود و ضعیفترین ورق آن یعنی ۲ از قویترین ورق یعنی آس خالهای دیگر قویتر است. خال حکم در ابتدای هر دست بازی توسط شخصی که حاکم است تعیین میشود. نحوهٔ حاکم شدن در ذیل توضیح داده خواهد شد.
حکم چهار نفره
به خاطر محبوبیت بیشتر حکم چهارنفره قوانین بازی بر اساس آن شرح داده میشود و سپس در مورد انواع دیگر بازی حکم تفاوتها با حکم چهار نفره ذکر میشود.
صورت نشستن و تعیین حاکم برای بار نخست
افراد بر رأسهای یکی مربع مینشینند. اگر پیشتر یارکشی انجام شده باشد فراد باید به گونهای بنشینند که یار هر کس روبرویش (یعنی رأس مقابل) باشد. سپس یکی از چهار نفر ورقها را پس از برزدن یک یک از رو به صورت پادساعتگرد به افراد میدهد (یعنی آشکارا بر زمین میگذارد تا همگان ببینند) بنابراین خودش آخرین نفریاست که ورق دریافت میکند. نخستین کسی که آس دریافت کند (یا اصطلاحاً نخستین کسی که «آس بیاورد» یا «به او آس بیفتد») حاکم میشود. اگر یارکشی پیشتر انجام شده باشد ورقها جمعآوری میشود و پس از برخوردن تقسیم ورقها برای بازی اصلی آغاز میگردد (اصطلاحاً دست داده میشود). اگر یارکشی انجام نشده باشد دادن ورقها به صورت تکتک بر همان سمت پیشین به افراد ادامه مییابد تا شخص دیگری آس دریافت کند. این شخص یار حاکم خواهد بود. پس از اینکه یار حاکم تعیین شد. تغییر مکان احتمالی برای روبروی هم قرار گرفتن یاران صورت میگیرد.
صورت تقسیم ورقها میان بازیکنان
به تقسیم ورق میان بازیکنان اصطلاحاً «دستدادن» یا «ورقدادن» میگویند. در هر دست بازی بازیکنی که سمت چپ حاکم نشستهاست دست میدهد. یعنی به گونهای دست داده میشود که نخستین ورق به حاکم رسد و آخرین ورق به دستدهنده. ورقدهنده پس از بُرزدن ورقها به اندازهٔ کافی دستهٔ ورقها را از پشت (یعنی معلوم نباشد ورق رویی چیست) بر زمین مینهد یا بر کف دستش نگاه میدارد و کف دست سوی یار حاکم میبرد تا یار حاکم آن را «کوپ کند». منظور از کوپ کردن این است که یار حاکم در ستبرای دستهٔورق نقطهای (ورقی) را انتخاب کند و بدون بر هم زدن ترتیب ورقها و البته بدون نگاه کردن آنها ورقهای زیر آن نقطه را رو قرار میدهد. پس مثلاً اگر صورت ابتدایی ورقها را بهترتیب شمارهگذاری کنیم: ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ ۹ ... ۵۲. پس از کوپ ممکن است به صورت ۳۷ ۳۸ ۳۹ ... ۵۲ ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ...۳۶ در آید. این حرکت از این روست که تا حدی از تقلب احتمالی شخص ورقدهنده جلوگیری شود چرا که پیش از ورقدادن معلوم است که ورق پایانی از آنِ ورقدهنده خواهد بود و ورق دهنده فرضاً میتواند یک ورق آس را برای خود در ته دستهٔ ورقها قرار دهد. با انجام عمل کوپ این آس فرضی به جایی در میانهٔ ورقها خواهد افتاد. گاه (معمولاً در بازیهای نه چندان جدی) یار حاکم با انگشتانش بر دستهٔ ورق میزند و این به این معناست که «بُر ورقدهنده را قبول دارد».
ابتدا ورقدهنده با آغاز از حاکم به هر بازیکن پنج ورق میدهد . ورق دهنده باید طوری برگهها را پخش کند که برگهٔ آخر به خودش برسد. لازم به ذکر است که معمولاً در بازیهای دوستانه ورق دهنده میتواند پنج برگ نخست از دست یارش را ببیند . در اینجا «حاکم» با توجه به دست خود خالی را خال حکم انتخاب میکند. در بعضی مواقع خصوصاً در بازیهای نه چندان جدی حاکم میتواند خال ورق میانی یارش را به عنوان خال حکم انتخاب کند. اگر چنین کند یار حاکم باید ورق میانیاش را به همگان نشان دهد. چنانکه دیده میشود به هم نخوردن ترتیب ورقها هنگام دست دادن اهمیت دارد.معلوم باشد که ورق اولی که به شخص داده شده چه بودهاست و ورق دوم چه بودهاست الخ. اخلاق ورقدهی حکم میکند که ترتیب ورقهای داده شده به هر بازیکن هنگام دستدادن به هم نخورد. این مسئله اهمیت بیشتری می تواند داشته باشد چرا که برخی حاکمان بر اساس ترتیب ورق حکم میکنند.(مثلاً همواره خال ورق دومی را که دریافت کردهاند خال حکم اعلام میکنند.)
پس از تعیین شدن حکم، یا به بیان دقیقتر خال حکم، ورقدهنده دو بار دیگر در بستههای چهارتایی به بازیکنان به همان ترتیب پیشین ورق میدهد.(به بیان کامل تر: به طور کلی ورق دهنده در دور اول به همه ی بازیکنان چهار تا-پنج تا ورق می دهد و بعد از آن به همه چهار تا-چهار تا ورق می دهد تا جایی که ورق ها تمام شوند.)
بعد از اتمام تقسیم ورق ها بازی آغاز می شود.
روال بازی
ورق نخست را حاکم «میآید». اصطلاح «آمدن» در حکم به معنی قرار دادن ورقی (از رو) بر زمین است به طوری که همگان آن را ببینند. «فلان کس سرباز پیک آمد» به این معنیاست که هنگامی که نوبتش شد ورق سرباز پیک را بر زمین نهاد. گاه به جای «آمدن» از «بازی کردن» استفاده میکنند. مثلاً «فلان کس سرباز پیک بازی کرد».
به خال نخستین ورقی که بر زمین قرار داده شدهاست (و همچنان بر زمین است) «خال زمینه» میگویند. پس شخص حاکم با «آمدن» ورق، خال زمینه را تعیین کردهاست. جهت ترتیب نوبت افراد همان جهتیاست که دست داده شدهاست (معمولاً پادساعتگرد). اگر کسی در دستش ورقی از خال زمینه داشته باشد، حق آمدن ورقی از خال دیگر را ندارد و باید ورقی با همان خال زمینه بازی کند. اگر ورقی با خالِ آنِ زمینه ندارد، هر ورق دیگری را میتواند بازی کند. اگر خال زمینه حکم نباشد، هر ورقی از هر خالی جز خال حکم ارزشی کمتر از ورق زمینه دارد. یعنی مثلاً اگر ورق زمینه پنجِ دل باشد و خالِ حکمْ پیک باشد و شخص در دستش دل نداشته باشد اگر آس خشت هم بازی کند ارزش آس خشتش از پنج دل کمتر است. اگر شخص خال زمینه را ندارد و خال زمینه حکم نباشد هر ورقی از خال حکم از ورق زمینه ارزشش بیشتر است. اگر خال زمینه حکم باشد و شخص حکم نداشته باشد به هیچ تدبیری نمیتواند ورقی با ارزشتر از ورق زمینه بازی کند. هر گاه کسی خال غیر حکم زمینه را ندارد و ورقی با خال حکم بازی کند و اولین نفری باشد که خالی حکم بازی میکند به اصطلاح ورق زمینه را «بریدهاست» و در حالت کلیتر خال زمینه را بریدهاست. ممکن است کسی روی دست او ببرد یعنی او هم از خال زمینه نداشته باشد و ورق حکمی با ارزشی بالاتر از ورق برندهٔ اول بازی کند.
پس از اینکه هر چهار نفر ورقهای خود را بازی کردند با ارزشترین ورق با توجه به ورق زمینه تعیین میشود و یک امتیاز (دست) نصیب تیمی میشود که یکی از بازیکنانش با ارزشترین ورق را بازی کردهاست. پس از کسب امتیاز ورقها (این ورقها هر بار چهار ورقاند) از صحنهٔ بازی کنار میرود و کسی حق مشاهده دوباره آنها را ندارد و شخصی که در نوبت قبل باعث کسب امتیاز برای تیمش شدهاست باید از نو ورقی بازی کند. پس در نوبت دوم شخص حاکم لزوماً نخستین کسی نیست که بازی میکند. و برگ زمینه را شخصی که دست قبل باعث کسب امتیاز شدهاست تعیین میکند. اما جهت ترتیب نوبتها همچنان حفظ میشود. (یعنی مثلاً پادساعتگرد میگردد) تیمی که هفت امتیاز کسب کند بازی را برنده شدهاست. اگر تیم برنده همان تیم حاکم باشد، حاکم همچنان حاکم باقی میماند و اگر تیم حاکم شکست خورد، حاکمْ خودْ ورقدهنده میشود و به همان ترتیب نوبت پیشین ورق میدهد. (پس از برخوردن ورقها). اگر در یک دست بازی یکی از تیمها ۶ باشد و همان تیم، تیم مقابل را کُت کند، تیم کت کننده بازی را برده است.
اگر در یک دست بازی یکی از تیمها هیچ امتیازی کسب نکند به اصطلاح «کُت» میشود. اگر تیم کت شونده تیم حاکم باشد سه باخت و اگر تیم کت شونده حاکم نباشد تو گویی دو باخت در نظر گرفته میشود. اگر بازیکنی ورقهای خود را با توجه به ورق زمینه بازی نکند تیم به اصطلاح «کُت» میشود. به «کُت شدن» تیم حاکم، «حاکم کتی» یا «سه کتره» و یا «پر کت» میگویند. اگر تیمی پس از این که ۷ دست را برد، اصرار به ادامه بازی داشت و موفق شد که تمام ۱۳ برگ را ببرد در اصطلاح به آن بام می گویند. در این صورت کل بازی تمام است و تیم بام کننده برنده نهایی بازی خواهد بود. همچنین اگر حاکم «بام» شود به آن «پر بام» یا «حاکم بام» می گویند. این پیروزی سهمگینترین نوع برد است. در ضمن اگر در توزیع ورقها اشتباهی شود و بیش از یک کارت خطا داشته باشند یکبار دیگر توزیع کارت انجام میشود و اگر یک کارت بیشتر به تیم حاکم داده شود فرد اعلام کننده میتواند هر کارتی را از رو به فردی که کمتر دارد بدهد فقط به شرطی که بعد از تحویل کارت حداقل یک کارت دیگر از همان ورق داشته باشد و اگر کارت اضافه نزد تیم توزیع کننده باشد این جا دو حالت پیش می آید: در حالت اول تیم حاکم میتواند درخواست تکرار توزیع ورقها را بکند و در حات دوم یک ورق بصورت شانسی از دست مقابل بدون نشان دادن ورق بر دارد.
چشمکبازی
چشمک بازی:
یک بازی گروهی بوده که تعداد افراد در آن مطرح نمی باشد ولی معمولا بصورت 4 تا 10 نفره انجام می شود.
وسائل مورد نیاز:
ابتدا به تعداد افراد تکه های کاغذ را به اندازه ی بسیار کوچک در حدی که فقط بتوان روی آن یک کلمه را نوشت تهیه می شود (که به آنها قرعه می گویند)، سپس روی یکی از قرعه ها عبارت چشمک را بنویسید و روی ما بقی قرعه ها کلمه و یا عددی را بنویسند. البته بخاطر داشته باشید که حتما روی یکی از قرعه ها عبارت چشمک را درج نمائید.
شیوه ی انجام بازی:
ابتدا افراد بصورت دایره نشسته، بطوری که تمامی افراد به چشم های دیگر بازیکنان تسلط داشته باشند. سپس مدیر بازی تمامی قرعه ها را که از قبل تا زده شده است را در مرکز دایره میریزد و در همین حین تمامی بازیکنان جهت برداشتن هرکدام یک قرعه اقدام می کنند. حال هر بازیکن قرعه ی خود را باز کرده و از قرعه ی خود آگاه می شود. بازیکنی که روی قرعه ی آن عبارت چشمک نوشته شده است موظف است به دیگر بازیکنان چشمک بزند بطوری که فقط بازیکن مخاطبش متوجه چشمک زدن او بشود و به همین صورت ادامه دهد تا یک نفر باقی بماند که آن یک نفر بازنده ی بازی است و باید مجازات شود. بازیکنی که به او چشمک زده شده است باید برگه ی خود را در وسط دایره بیاندازد بطوریکه دیگران متوجه شوند که او قرعه ی خود را به وسط دایره انداخته است و از روند بازی تا شروع بازی بعدی کنار می رود. بازیکنی که می خواهد قرعه ی خود را در وسط دایره بیاندازد نباید همان لحظه که چشمک به او زده شده اینکار را انجام دهد، چرا که با این کار باعث می شود تا دیگر بازیکنان متوجه شوند که چشمک دست چه کسی می باشد. در صورتیکه هر کدام از بازیکنان، بازیکنی که چشمک دست او باشد را در حین چشمک زدن به بازیکن دیگری مشاهده کنند (متوجه چشمک زدن او بشوند) موظفند که اعلام کنند چشمک دست اوست و بازنده ی بازی می باشد و باید او را مجازات نمود (بازیکنی که چشمک دست او بوده است). اگر در حین انجام بازی بازیکنی قرعه ی خود را بدون اینکه به او چشمک زده شده باشد به زمین بیاندازد، باید توسط بازیکنی که چشمک دست او می باشد به دیگران به عنوان بازنده معرفی شود و اعلام کند که چشمک دست من است و من به او چشمکی نزده ام، اما او قرعه ی خود را به زمین انداخته است. در روند بازی بازیکنان می تواند حدس بزنند که چشمک دست کدام بازیکن است، حال در صورتیکه درست حدس زده باشند بازیکنی که چشمک دستش بوده بازنده ی بازیست، در غیر اینصورت کسی که حدس زده است و حدسش اشتباه بوده بازنده است و باید مجازات گردد.
مجازات بازنده: مجازات بازی نسبت به بازیکنان و جنسیت آنان متفاوت می باشد، اما مجازات رایج برای این بازی تنبیه های گروهی بوده که برای بازنده تعیین می شود. تعدادی از مجازات هائی که در این بازی بکار میروند عبارتند از: کتک زدن دسته جمعی، قلقلک دادن دسته جمعی، جشن پتو، بو کردن جوراب بد بو، خوردن پیاز خام، خوردن لیوان آب (داغ، تند و ..)، نوشتن جمله ای در حد 5 کلمه و یا کشیدن نقاشی (مثل گل) با قسمتی از بدن به دیوار (با پشت سر، پیشانی، با کمر و یا باسن) که باید کل بدن بصورت یکپارچه تکان بخورد، جوجه فنگ کردن، غلطیدن، چرخیدن سریع به دور خود و هر چیز دیگری که بتوان به عنوان مجارات برای یک فرد بکار برد.
تبصره ها:
تمامی قرعه ها باید بصورت یکسان بوده و هیچکدام نباید دارای علامت و یا رنگ خاصی باشد که آن را از دیگر قرعه ها متمایز کند.
هیچ بازیکنی حق صحبت کردن در مورد قرعه ی خود و یا دادن نشانی ای که مشخص شود قرعه اش چیست را ندارد و در صورت انجام، آن بازیکن بازنده بوده و مجازات خواهد شد.
هر بازیکنی که هنگام شروع بازی بیش از یک قرعه را بر دارد بازنده ی بازی بوده و باید مجازات شود.
بازیکنی که چشمک دست او می باشد وظیفه ی تعیین مجازات بازنده ی بازی را به عهده دارد.
قرعه ها در هر نوبت توسط یک نفر به مرکز دایره ریخته می شود که به آن مدیر بازی می گویند.
در شروع بازی مدیر بازی نیز تغییر می کند و این تغییر نوبت برخلاف جهت عقربه های ساعت انجام می شود.
مجازات توسط مدیر بازی تعیین می شود به غیر از اینکه خود مدیر بازی، بازنده ی بازی باشد که در اینصورت کسی که چشمک دست او بوده مجازات را تعیین می کند.
اگر مدیر بازی بازنده شود و همچنین چشمک نیز دست او بوده باشد, مجازات توسط مدیر بعدی تعیین می گردد.
شلم
شلم از کلمه “ slam“ انگلیسی و “ chelem“ فرانسه گرفته شدهاست و معنی آن جمعآوری تمام برگهای بازی است. هدف این بازی رسیدن به امتیاز توافق شده (معمولأ ۱۲۰۰) زودتر از رقیب است. به نظر میآید این بازی بعد از حکم ‚ محبوبترین بازی در ایران باشد و افراد زیادی این بازی را بلدند. شرح مختصر بازی:در این بازی هر بازیکن ۱۲ برگ دریافت میکند. بعد شروع به خواندن امتیازی که میتوانند بگیرند میکنند. مثلآ ۱۲۵ امتیاز از کل ۱۶۵ امتیاز ممکن. کسی که امتیاز بالاتری را بخواند به عنوان حاکم تعیین میشود. سپس او با همکاری یارش باید تلاش کند تا امتیاز تعهد شده را کسب کند. در اینصورت او به همان تعداد امتیاز که کسب کرده امتیاز دریافت میکند. بازی ادامه خواهد داشت تا وقتی که یک تیم زودتر به امتیاز نهایی برسد. در این بازی بردن هر دست ۵ امتیاز دارد. هر ۵ لو، ۵ امتیاز ‚ هر ۱۰ لو، ۱۰ امتیاز و هر تک (آس (هم ۱۰ امتیاز دارد. به این ترتیب در مجموع کل امتیاز یک بازی ۱۶۵ امتیاز است۱۳×۵ + ۴×۵ + ۴×۱۰ + ۴×۱۰=۱۶۵:
شرح کامل بازی
الف (دست دادن: یک نفر از بین چهار نفر با قرعه به عنوان اولین پاسور) دست دهنده (انتخاب میشود. در دستهای بعد به ترتیب از سمت راست دیگران دست میدهند. به نحوی که بعد از چهار دور بازی همه یک بار دست داده باشند و به همین ترتیب دست دادن میچرخد. نفری که دست میدهد ابتدا ۱۲ برگ به نفر سمت راست، ۱۲ برگ به نفر روبه رو، ۱۲ برگ به نفر سمت چپ، ۴ برگ به پشت روی زمین و ۱۲ برگ آخر را برای خود دست میدهد.)توجه کنید که همیشه باید دست شامل آخرین برگ در دست خود پاسور باشد (در این جا مرحله دست دادن تمام میشود.
ب (تعهد کردن) اعلان -خواندن(: نفر سمت راست پس از مرتب کردن دستش امتیازی را فکر میکند میتواند بگیرد را اعلام میکند. این امتیازنمیتواند زیر ۱۰۰ باشد. پس از آن نوبت نفر سمت راست او است. او یا باید امتیازی بالاتر از امتیاز خوانده شده را بخواند یا اعلام “پاس“ کند. کسی که پاس دهد دیگر نمیتواند در امتیازخوانی تا پایان این دور بازی شرکت کند. سپس نوبت نفر سمت راست او میرسد. او هم به همین ترتیب‚ یا باید بالاتر از آخرین امتیاز خوانده شده بخواند یا پاس دهد. این مرحله آنقدر ادامه مییابد تا ۳ نفر پاس کرده و کسی که آخرین امتیاز را خوانده به عنوان حاکم بازی را آغاز میکند.
ج (آغاز بازی: بعد از مشخص شدن حاکم‚ او ۴ برگ روی زمین را بر میدارد و به جای آن ۴ برگ به دلخواه خود زمین میگذارد. این کار برای بهبود دست حاکم و کمک به او برای کسب امتیاز تعهد شده صورت میگیرد. پس از این که او ۴ برگ را زمین گذاشت) که این برگها جزء برگهای برده حساب میشوند (حاکم با پائین انداختن برگ حکم، بازی را شروع میکند. (دقت کنید که حتمآ برگ اول باید برگی از خال حکم باشد و این کار در واقع اعلام حکم است.)سپس به همان ترتیب حکم، بازیکنان از سمت راست شروع به بازی میکنند. بازی دقیقآ مانند حکم پیش میرود تا برگها تمام شوند.
د (شمارش امتیاز: بعد از پایان بازی نوبت به شمارش امتیازها میرسد. برای این کار برگهای برنده شده را میشماریم‚ در ازای هر ۴ برگ) یک دست از بازی) ۵ امتیاز ‚ در ازای هر برگ ۵لو، ۵ امتیاز‚ در ازای هربرگ ۱۰ لو، ۱۰ امتیاز و در ازای هر برگ تک) آس (هم ۱۰ امتیاز منظور میشود. بعد از شمردن امتیاز یک تیم ‚ با کم کردن آن از ۱۶۵، امتیاز تیم دیگر مشخص میشود. اگر تیم حاکم امتیازی را که تعهد کرده ‚ یا بیشتر از آن امتیازرا گرفته باشد ‚ همان عدد امتیاز او خواهد بود. اما اگر کمتر از آن امتیاز تعهد شده باشد‚ منفی آن) امتیاز تعهد شده (را دریافت خواهد کرد. تیم رقیب هم هر اندازه که امتیاز بگیرد برایش منظور خواهد شد.
قانون شلم:اگر تیم حاکم موفق به جمع کردن کلیه برگها شود ‚ میگویند “شلم“ کردهاست. در چنین حالتی ۱۶۵ امتیاز به تیم حاکم اضافه و ۱۶۵از تیم مقابل کم میشود، مشخص است که تیم حاکم هرگز شلم نمیشود‚ زیرا در اول بازی فرد حاکم چهار برگ را به عنوان برده از دست خود خارج میکند (قانون یاسا: اگر امتیاز تیم حاکم از تیم رقیب کمتر شود) یعنی کمتر از ۸۵ امتیاز (در اینجا تیم حاکم یاسا میشود و به جای اینکه به تعداد امتیاز تعهد شده منفی بگیرد‚ کل ۱۶۵ امتیاز را منفی میگیرد.
ه (پایان بازی: معمولآ بازی شلم تا امتیاز ۱۱۶۵ بازی میشود)
جدول بازی
برای نگهداری و ثبت امتیازها یک جدول سه ستونی مانند شکل زیر کشیده میشود. هر یک از ستونهای چپ و راست متعلق به یک تیم است و در ستون وسط امتیاز تعهد شده در هر بازی را مینویسم. همچنین بعد از اینکه هر چهار بازیکن دست دادند و دوباره نوبت دست دادن به نفر اول رسید‚ یک خط افقی در ستون وسط میکشیم تا مشخص شود که دست دادن دست بعد با چه کسی است مثالی از بازی:
الف‚ ب‚ ج و د نام چهار بازیکن ما میباشد که به ترتیب در سمت راست یکدیگر نشستهاند. پس الف و ج در یک تیم و ب و د نیز در یک تیم هستند:
دور اول:جدول امتیازات را میکشیم. دست دادن هم از بازیکن الف شروع میشود. ابتدا ب که در سمت راست الف نشسته باید شروع به خواندن بکند. او میخواند ۱۱۰، ج میخواند ۱۱۵، د پاس میدهد. الف میخواند ۱۲۵، ب میخواند ۱۳۰، ج پاس میدهد.(اینک فقط الف و ب ماندهاند(. الف میخواند ۱۳۵ و ب پاس میدهد.
بازی انجام میشود و تیم ب و د ۳۵ امتیاز دریافت میکند و در نتیجه امتیاز تیم الف و ج ۱۳۰ میشود:(۱۶۵-۳۵=۱۳۰) در این حالت امتیاز تیم ب و د همان ۳۵ امتیاز ثبت میشود، اما تیم الف و ج به دلیل اینکه نتوانستهاند تعهدشان را انجام دهند ۱۳۵ امتیاز منفی میخورند. پس جدول دور ۱ نوشته میشود:
دور دوم: حالا نوبت ب است که دست بدهد. پس از دست دادن ج باید اعلان کند. او مستقیمآ پاس میدهد. د میخواند ۱۲۵، الف پاس میدهد. ب هم پاس میدهد. پس د با ۱۲۵ امتیاز تعهد شده حاکم میشود. تیم ب و د موفق میشود ۱۵۰ امتیاز بگیرد. پس تعهد خود را انجام دادهاست. پس تیم ب و د ۱۵۰ امتیاز و تیم الف و ج ۱۵ امتیاز گرفتهاست. در جدول دور دوم مینویسیم: امتیاز ب و د: ۱۵۰ + ۳۵=۱۸۵) جمع امتیازات را مینویسیم(. و امتیاز تیم الف و ج: -۱۳۵+۱۵= -۱۲۰
دور سوم: ج دست میدهد. د میخواند ۱۰۰‚ الف میخواند ۱۲۰‚ ‚ب میخواند ۱۲۵‚ ج پاس میدهد. د میخواند ۱۳۰‚الف میخواند ۱۳۵‚ب میخواند ۱۴۰‚ د پاس میدهد. الف میخواند ۱۵۰ و ب هم پاس میدهد. پس الف با ۱۵۰ امتیاز حاکم میشود. بازی انجام میشود و تیم الف و ج موفق به جمع کردن همه برگها و در نتیجه شلم کردن میشود. پس ۳۳۰ امتیاز میگیرد و تیم ب و د هیچ امتیازی نمیگیرد. دور سوم در جدول ثبت میشود: الف و ج: -۱۳۵+ ۳۳۰=۱۹۵ و تیم ب و د هم همان امتیاز قبلی: ۱۸۵+ ۰=۱۸۵
دور چهارم: د دست میدهد. الف میخواند ۱۳۰ ‚ ب و ج پاس میدهند. د میخواند ۱۳۵ و الف هم پاس میدهد. بازی انجام میشود و تیم ب و د ۱۳۵ امتیاز میگیرند (و الف و ج ۳۰ امتیاز). پس امتیازات در جدول ثبت میشود: الف و ج: ۱۹۵+۳۰=۲۲۵ و تیم ب و د: ۱۸۵+ ۱۳۵=۳۲۰در زیر امتیاز تعهد شده ستون وسط یک خط میکشیم ‚ به این معنی که یک دور کامل همه دست دادهاند و دست دادن دوباره به نفر الف رسیده. این کار را در هر چهار دست یکبار تکرار میکنیم تا پاسور اشتباه نشود. بازی به همین ترتیب ادامه مییابد تا یک تیم زودتر به امتیاز ۱۲۰۰ یا بالاتر برسد.
الف و ج -۱۳۵ -۱۲۰ ۱۹۵ ۲۲۵ امتیاز ۱۳۵ ۱۲۵ ۱۵۰ ۱۳۵ ب و د ۲۵ ۱۸۵ ۱۸۵ ۳۲۰
بازی دو نفره
سیستم بازی به همان شکل است. اما برای پر کردن جای خالی دو نفر بازیکن دیگر از زمین کمک میگیریم، به شکل زیر:
الف) دست دادن: یک نفر به حکم قرعه دست میدهد. (دست دادن به ترتیب بین دو نفر تقسیم میشود و هر بازیکن یک دست را دست میدهد. بعد از هر دو بازی یک خط کشیده میشود که نشانه نوبت دست دادن بازیکن اول است). دست دادن به این ترتیب است که فرد پاسور ابتدا ۱۲ برگ به نفر مقابل و بعد ۱۲ برگ به خودش میدهد. سپس به ترتیب یک دسته ۴ برگی جلوی نفر مقابل، یک دسته ۴ برگی جلوی خودش، دوباره یک دسته ۴ برگی جلوی نفر مقابل، یک دسته ۴ برگی جلوی خودش، یک دسته ۴ برگی جلوی نفر مقابل، سپس یک دسته ۴ برگی در وسط، و در آخر آخرین ۴ برگ را به صورت یک دسته جلوی خودش میگذارد. دقت کنید که حفظ ترتیب در دست دادن کاملأ مهم است.
ب (تعهد کردن) اعلان -خواندن): کاملأ شبیه به حالت چهار نفره؛ ابتدا نفر مقابل اعلام امتیاز مورد نظر خود را میکند، اگر فرد پاسور موافق باشد پاس میدهد وگرنه امتیازی بالاتر اعلام میکند (امتیازها فقط مضرب ۵ میتوانند باشند، یعنی ۵تا، ۵تا). این قدر امتیاز خواندن طول میکشد تا یک نفر پاس دهد.
ج (آغاز بازی: بعد از مشخص شدن حاکم‚ او ۴ برگ روی زمین را بر میدارد و به جای آن ۴ برگ به دلخواه خود زمین میگذارد. این کار برای بهبود دست حاکم و کمک به او برای کسب امتیاز تعهد شده صورت میگیرد. پس از این که او ۴برگ را زمین گذاشت) که این برگها جزء برگهای برده حساب میشوند (حاکم با پائین انداختن برگ حکم بازی را شروع میکند.(دقت کنید که حتمآ برگ اول باید برگی از خال حکم باشد و این کار در واقع اعلام حکم است.) پس از بازی نفر دیگر، سه برگ اول سه دسته جلوی هر کس رو میشوند. ابتدا حاکم از همان خال بازی شده یکی از این سه برگ مقابل را بازی میکند، نفر مقابل هم از همان خال از سه برگ جلوی خود بازی میکند. اگر از خال بازی شده، برگی روی زمین نباشد، بازیکن میتواند هر برگ دلخواه را بازی کند.
بعد هر کس که این دور را برده، دور بعد را از دست خود بازی میکند و بازی به همین ترتیب ادامه مییابد. تا وقتی که همه برگها بازی شوند. طبیعتأ در اواخر بازی یک یا دو دسته از برگهای جلوی فرد تمام میشوند. در این حالت هیچ مشکلی پیش نمیآید و فرد باید با برگ روی همان یک یا دو دسته باقیمانده بازی کند. شمارش امتیازها هم مانند همان بازی چهارنفرهاست. در واقع زمین نقش یار هر کس را دارد، تنها با این محدودیت که در هر بار فقط سه برگ برای بازی در اختیار میگذارد.
هفت کثیف
این بازی، نوعی بازی با کارت است که در قسمتهای مختلف دنیا بازی میشود و در ایران نیز طرفداران زیادی دارد. این بازی در جمعهای ۲ تا ۷ نفره بازی میشود. برای بیش از پنج نفر معمولاً از ۲ دسته کارت استفاده میشود. نحوۀ شروع بازی به این شکل است که به هر نفر یک سری برگه (معمولاً ۵ برگ) در جهت ساعتگرد داده میشود و سپس کارتهای باقیمانده را به پشت در وسط گذاشته میشوند و روترین کارت از کارتهای روی زمین را کنار کارتهایی که از پشت هستند از رو قرار میگیرد. بازی به این شکل است که باید یا آن عدد مورد نظر و یا آن خال را در وسط گذاشت. برای مثال اگه ۳ دل رو بود اگر بازیکن کارت دل داشت دل بازی میکند در غیر اینصورت باید ۳ یک خال دیگر را بازی کند. اگر هیچکدام از این حالتها نباشد، باید یک کارت از زمین بردارد. اگر کارت برداشته شده با کارت روی زمین سازگار بود آن را در کنار کارت روی زمین قرار میگیرد، در غیر صورت کارت پیش بازیکن مانده و نفر بعد بازی را ادامه میدهد.
قوانین
قانونهای این بازی از گروهی به گروهی و از منطقهای به منطقهای متفاوت است. گونهٔ ایرانی این بازی با قانونهای زیر بازی میشود.
- عدد ۱۰: جهت چرخش بازی را برعکس میکند.
- عدد ۷: با رو شدن عدد ۷ برای اولین بار، اگر بازیکن کارت ۷ داشته باشد، بازی میکند در غیر اینصورت باید ۲ کارت از روی زمین بردارد. بعد از برداشتن ۲ تا کارت، عدد ۷ یک عدد معمولی در نظر گرفته میشود و بازی ادامه پیدا میکند.
تبصره: با روشدن عدد هفت، اگر بازیکن عدد ۷ بازی کند، نفر بعد باید ۴ تا کارت بردارد و اگر وی هم ۷ بازی کند، نفر بعدی باید ۶ تا کارت بردارد و بههمین روال ۲ تا ۲تا اضافه میشود.
- آس: نوبت نفر بعد را میسوزاند و نفر بعد از آن باید بازی کند.
- عدد ۸: جایزه دارد و باید یک برگ دیگر بازی شود که میتواند یک ۸ دیگر باشد و به تبعیت یک برگ دیگر نیز باید بازی شود.
- سرباز: حکم را عوض میکند و میتوان روی همهٔ کارتها بهجز ۷ بازی کرد.
- عدد ۲: بازیکنی که کارت ۲ را بازی کرده است میتواند به انتخاب خود یکی از افراد را ۱ برگ جریمه کند.
-وقتی بازیکنی یک ورق دارد، باید با صدای بلند بگوید «تک برگ!»
- هر تخلف در حین بازی ۱ برگ جریمه دارد. (تخلف شامل: بدون نوبت بازی کردن، تأخیر در بازی کردن، اشتباه بازی کردن، تک برگ نگفتن (بازیکنی که تک برگ نگفته باشد و پیش از متوجه شدن سایر افراد از این موضوع برگهای خود را تمام کند مشمول جریمه نمیشود.))
-در این بازی هر کس زودتر برگههای دست خود را به پایان ببرد برنده بازی است.
نحوۀ امتیازدهی
برگهای ۲ تا ۱۰ امتیاز منفی برابر شماره کارت خود دارند.
سرباز ۲۰ امتیاز منفی دارد.
بی بی ۳ امتیاز منفی دارد.
شاه ۴ امتیاز منفی دارد.
آس ۱۱ امتیاز منفی دارد.
و اگر کسی بتواند بازی را با سرباز تمام کند امتیاز منفی سایر بازیکنان در ۲ ضرب میشود.
پایان بازی
برای خاتمه بازی باید مقدار حداکثر امتیاز منفی را مشخص کرد (عددی از ۵۰ تا ۱۰۰۰) و هر کس به این امتیاز برسد حذف و بقیه بازی را ادامه میدهند تا در نهایت نفری که امتیاز منفی وی از همه کمتر است برنده بازی حساب شود. بازی را میتوان به صورت حذفی و بدون سقف امتیاز منفی انجام داد. در این روش در پایان هر دست بازی، هر کس مجموع امتیازات منفیش بیشتر از دیگران باشد، از جریان بازی حذف میشود (بدون توجه به حد نصاب امتیاز بازی) و بقیه نفرات بازی را ادامه میدهند. اگر در این روش، مجموع امتیازات دو یا چند نفر برابر باشد، فردی از دور بازی خارج میشود که در این دست، بیشترین امتیاز منفی رو به دست آورده باشد.
بلکجک
بلکجک یا بیستویک (به انگلیسی: Blackjack یا Twenty-one) پرطرفدارترین بازی قمارخانهای در جهان است. بلکجک نوعی ورقبازی مقایسهای بین بازیکن و کارتپخشکن است که با استفاده از یک یا چند دسته کارت ۵۲ تایی انجام میشود.
در ابتدا به بازیکن دو کارت داده میشود، با این حال بازیکن میتواند کارتهای بیشتری را طلب کند تا جمع ارزش کارتهایش، ۲۱ یا کمتر شود ولی نباید بیشتر شود؛ تا اینکه کارتپخشکن به دلیل آنکه مجموع ارزش کارتهایش کمتر از ارزش کارتهای بازیکن یا بیش از ۲۱ است ببازد. از دههٔ ۱۹۶۰ تاکنون بلکجک توجه بازیکنان حرفهای زیادی را به خود جلب کردهاست؛ بالاخص کارتشماران که کارتهایی که تاکنون پخش شدهاند را به خاطر میسپارند و شرطبندی و استراتژی بازیشان را بر مبنای آن میگذارند.
بیبی سلام
بی بی سلام نوعی ورقبازی تفریحی است که با ۳ یا ۴ نفر یا بیشتر انجام میشود و نیاز به یک دست ۵۲تایی ورق دارد و یک نفر باید کارتپخشکن باشد. هدف از بازی این است که سریعتر از بقیه بازیکنان ورقهای دست خود را خالی کرد. در این بازی سرعت عمل لازم است.
ابتدا کارتپخشکن به همه بازیکنان به تعداد مساوی ورق میدهد. اگر ورقها مساوی به همه نرسید میتوان توافقی به یک یا چند نفر یک ورق بیشتر داد. بازیکنان هیچکدام از ورقها را تا وقتی که روی زمین نیامده است نمیبینند.
برای شروع، نفر بعد از کارتپخشکن یک ورق را به رو بر زمین میگذارد. (نفر بعد از کارتپخشکن نفر سمت راست او است زیرا نوبتها پادساعتگرد میچرخد.)
اگر ورقِ روی زمین یک عدد باشد، پس از او نفرات بعدی به ترتیب پادساعتگرد ورقی میکشند و روی زمین میگذارند.
اگر ورقِ روی زمین آس باشد همه بازیکنان باید دستشان را روی آس بگذارند و هر کسی که دیرتر بجنبد و آخر از همه دستش را روی آس بگذارد، باید همه کارتهای روی زمین را بردارد.
اگر ورقِ روی زمین شاه باشد، همه بازیکنان باید دست راست خود را بر سینه بگذارند و هر کسی که آخر از همه این کار را انجام دهد، باید همه کارتهای روی زمین را بردارد.
اگر ورقِ روی زمین بیبی باشد، همه بازیکنان باید بگویندبی بی سلام و هر کسی که آخر از همه بگوید، باید همه کارتهای روی زمین را بردارد.
اگر ورقِ روی زمین سرباز باشد، همه بازیکنان باید سلام نظامی بدهند و هر کسی که آخر از همه انجام دهد، باید همه کارتهای روی زمین را بردارد.
برندهٔ بازی کسی است که زودتر از همه ورقهای دست خود را خالی کند.
اسمفامیل
اسم فامیل یک نوع بازی است که با قلم و کاغذ انجام میشود. شرکتکنندگان پس از توافق روی یکی از حروف الفبا، نام موضوعات مختلفی که با آن حرف الفبا آغاز میشود را روی کاغذ مینویسند و هرکس زودتر همهٔ خانهها را پر کند، با اعلام او دیگر شرکتکنندگان نیز از نوشتن دست میکشند و امتیازشماری آغاز میشود.
شرح بازی
تعداد مجاز شرکتکنندگان در این بازی نامحدود است. در این بازی شرکتکنندگان ابتدا روی کاغذ جدولی رسم میکنند که ردیف اول آن مواردی همچون نام دختر، نام پسر، نام خانوادگی، شهر، کشور، نام غذا، نام میوه، نام هنرمند، نام خودرو و غیره نوشته شدهاست.
در مرحله بعد شرکتکنندگان روی یکی از حروف الفبا توافق میکنند و با شروع بازی سعی میکنند تمامی ستونهای جدول را به نحوی پر کنند که با حرف مشخص شده آغاز شود. این کار با سرعت و مخفیانه انجام میگیرد.
اولین نفری که تمام موارد را پر کرد Stop میگوید و بقیه باید دست از پر کردن ستونها بکشند. سپس هر کلمه نوشته شده ستون به ستون مقایسه میشود و به هر گزینه امتیاز داده میشود. امتیازدهی معمولاً به این شیوهاست که اگر کلمه نوشته شده در هر ستون منحصربهفرد باشد و فقط یک نفر آن را نوشته باشد ۱۰ امتیاز و اگر کلمات نوشته شده در هر ستون مشترک باشد به هر نفر ۵ امتیاز و اگر کلمهای نوشته نشده باشد، امتیاز به فرد تعلق میگیرد. جمع امتیاز ستونها امتیاز فرد در آن مرحله را مشخص میکند. پس از چند دور بازی به این شیوه نتایج مجموع شمرده میشود و برنده تعیین میشود. در نوع دیگر امتیاز دهی، به ازای هر نفر که ستون خالی داشته باشد، ۱۰ امتیاز به دیگران اضافه میشود. مثلاً اگر بازی ۵ نفره باشد و دو نفر هیچ کلمهای در ستون مورد نظر ننوشته باشند، به سه نفر دیگر علاوه بر امتیاز کلمه خود (که برای منحصربهفرد ۱۰ امتیاز و برای تکراری ۵ امتیاز بود)، ۱۰ امتیاز دیگر نیز اضافه داده میشود. در این حالت کسانی که نتوانسته باشند کلمهای را بنویسند به لحاظ امتیازی فاصله زیادی از دیگران پیدا میکنند. — پیام امضانشدهٔ قبلی را کاربری نامشخص نوشتهاست.
دار بازی
دار بازی نوعی بازی حدس زدنی و قلمکاغذی است که دو نفر یا بیشتر بازی میکنند و به عنوان بازی آموزشی برای زبانآموزان نیز کاربرد دارد. در این بازی، یکی از بازیکنها (یا گروهها) کلمهای انتخاب میکند. طرف دیگر باید با حدس زدن حروف، به آن کلمه دست پیدا کند. با هر حدس نادرست، یکی از اعضای بدن آدمک آویزان که نماد بازیکن حدس زننده است رسم میشود و او یک گام به دار زدن نزدیک میگردد.
بازی جوانهها
بازی جوانهها یک بازی قلمکاغذی با خواص جالب ریاضی است. این بازی را ریاضیدانان دانشگاه کمبریج، جان کانوی و مایک پترسون در اوایل دهه ۱۹۶۰ (میلادی) ابداع کردند.
دستور بازی
این بازی توسط دو بازیکن انجام میشود و با کشیدن چند نقطه بر یک برگ کاغذ آغاز میشود. بازیکنان به نوبت بازی میکنند. در هر نوبت، یک خط بین دو نقطه (و یا از یک نقطه به خودش) کشیده میشود و یک نقطهٔ تازه روی خط گذاشته میشود. بازیکنان با قانونهای زیر محدود شدهاند:
خطها میتوانند مستقیم یا منحنی باشند، اما نباید خودشان یا خطهای دیگر را قطع کنند.
نقطهٔ جدید نباید روی یکی از نقطههای انتهایی خط جدید قرار داده شود. بنابراین هر نقطهٔ جدید خط را به دو پارهخط کوتاه تقسیم میکند.
به هیچ نقطهای نباید بیش از سه خط متصل باشد. در این قانون، خطی که از یک نقطه به خودش کشیده میشود به عنوان دو اتصال شمرده میشود. همچنین نقطههای تازه که روی یک خط کشیده میشوند، از پیش دارای دو اتصال در نظر گرفته میشوند.
در به اصطلاح بازی معمولی، بازیکنی که آخرین حرکت را بکند برنده میشود. اما در بازی میزه، بازیکنی که آخرین حرکت را انجام دهد میبازد.
بازی کشتیهای جنگی
تاریخچه
کشتی جنگی که از پرطرفدار ترین بازی های جهان است و به جنگ جهانی اول باز میگردد و نسخه ی چاپ کاغذی ان سال ۱۹۳۰ منتشر شد. و به عنوان یک بازی تخته پلاستیکی در سال 1967 منتشر شد. و در سال ۲۰۱۴ توسط سایت 'battleship.ir' در ایران برای اولین بار و به طور رسمی شروع بکار کرد.
توضیحات
بازی در چهار جدول انجام میشود، برای هر بازیکن دو جدول. جدول ها معمولا مربع هایی ۱۰در۱۰ هستند. که توسط حروف انگلیسی و اعداد نام گذاری میشود. در یک جدول بازیکن کشتی های خودش را میچیند و شلیک های حریف را ثبت میکند و در جدول دیگر شلیک های خودش را ثبت میکند.
قبل از شروع بازی هر بازیکن کشتی های خودش را بطور مخفی می چیند. هر کشتی در جدول توسط خانه هایی مربع که بطور متوالی و عمودی یا افقی نمایش داده میشود. تعداد خانه های تشکیل دهنده ی کشتی با توجه به نوعش تعیین میشود. کشتی ها نمیتوانند باهم تداخل کنند و یک خانه نباید برای دو کشتی باشد. تعداد و نوع کشتی ها برای دو طرف بازی یکسان است. که ممکن است نسبت به قوانین تعدادشان متفاوت باشد. به طور کلی دو حالت برای تعداد و نوع کشتی وجود دارد.
تعداد کشتی در بازی تخته ای:
ناو هواپیمابر ۵ خانه
کشتی جنگی ۴ خانه
زیر دریایی ۳ خانه
ناوشکن ( یا رزمناو ) ۳ خانه
قایق های گشتی ( یا ویرانگر ) ۲ خانه
تعداد کشتی در بازی روسی:
یک عدد کشتی جنگی ۴ خانه
۲ عدد رزمناو ۳ خانه
۳ عدد ویرانگر ۲ خانه
۴ عدد زیر دریایی ۱ خانه
هنگام شروع بازی هر نفر در نوبه ی خود مختصات و نام خانه ای را که میخواهد شلیک کند میگوید و بازیکن مقابل با توجه به نقشه اعلام میکند که برخورد کرده است یا نه یعنی در ان خانه کشتی وجود داشته یا نه و فردی که شلیک کرده به نحوی روی جدول مشخص میکند که مکان مورد نظر اصابت کرده یا نه. باید توجه داشت که برای نابود کردن یک کشتی باید کل ان مورد هدف قرار گیرد. و سر انجام بازی کسی که کل کشتی هایش غرق شده بازنده و فردی که هنوز کشتی دارد برنده است. بازی را میتوان چند راند و چند دفعه بازی کرد. که واضح است در پایان بازی تصویر نسبی از میدان حریف و محل قرار گیری کشتی بدست می اید.
نمونه ای دیگر بازی کشتیهای جنگی یک بازی قلمکاغذی جنگی دو نفره است. در این بازی، دو بازیکن کاغذ را از وسط با رسم یک خط تقسیم میکنند و کشتیهای جنگی خود را در سمتِ خود روی کاغذ میکشند. سپس سعی میکنند کشتیهای حریف را نشانهگیری کرده و به انها گلوله بزنند.
نوع سادهٔ بازی کشتیهای جنگی، اینگونه بازی میشود:
بازیکنان با رسم یک خط، کاغذ را از وسط به دو قسمت تقسیم میکنند و هر یک از آنها در یک سمت قرار میگیرد.
بازیکن اول یک کشتی در سمت خود میکشد.
بازیکن دوم سعی میکند نقطهٔ قرینهٔ کشتی را نسبت به خط وسط کاغذ پیدا کند و با خودکار یا مداد یک نقطه/دایرهٔ توپُر که نماد گلوله است بر آن میکشد.
همین بازیکن (بازیکن دوم) کاغذ را از روی خط وسط تا زده و پشت نقطهای که کشیده بود با خودکار میکشد تا اثر جوهر خودکار به طرف دیگرِ خط، در سمت حریف، منتقل شود. چنانچه اثر نقطه روی کشتی بیفتد، آن کشتی در بازی مورد اصابت گلوله قرار گرفته است و غرق میشود و خط میخورد.
اگر حریف موفق به غرق کردن کشتی شود بازی را با کشیدن یک کشتی در سمت خودش ادامه میدهد. اگر نه، بازیکن اول دومین کشتی خود را میکشد.
برندهٔ بازی بر اساس تعدادِ بیشترِ کشتیهای سالم تعیین میشود.
بازیهای آسیایی
بازیهای آسیایی که آسیاد هم خوانده میشود، رویدادی چند ورزشی است که هر ۴ سال یکبار ورزشکاران کشورهای مختلف سراسر قاره آسیا برگزار میشود. در هر رشته نشانهای طلا برای مقام اول، نقره برای مقام دوم و برنز برای مقام سوم توزیع میشود. نخستین دوره این بازیها در سال ۱۹۵۰ میلادی برگزار شد.
دومین دوره بازیهای آسیایی به فاصله ۳ سال از دور اول اجرا شد؛ اما بعد از آن دوره، بازه زمانی ۴ ساله تا به امروز رعایت شده است.
تا سال ۲۰۱۱ در مجموع ۳۸۸۲ مدال طلا، ۳۸۶۲ مدال نقره و ۴۵۴۸ مدال برنز در میان ورزشکاران حاضر توزیع شده است.
بازیهای آسیایی زمستانی
بازیهای آسیایی زمستانی یک رویداد چندورزشی است که با شرکت اعضای شورای المپیک آسیا در ورزشهای زمستانی برگزار میشود. برگزاری این مسابقات در سال ۱۹۸۲ از سوی کمیته المپیک ژاپن پیشنهاد شد و نخستین دوره آن در سال ۱۹۸۶ در شهر ساپورو، ژاپن برگزار شد.
تعداد کشورهای شرکت کننده در این مسابقات در هر دوره نسبت به دوره قبل افزایش داشت و از هفت کشور در اولین دوره به بیست و هفت کشور در بازیهای آسیایی زمستانی ۲۰۰۷ که در چانگچون، چین برگزار شد، رسیده است. در آخرین دورهٔ این مسابقات؛ بازیهای آسیایی زمستانی ۲۰۱۱ در آلماتی، قزاقستان ۲۶ کشور شرکت دارند.
بازیهای آسیایی جوانان
بازیهای آسیایی جوانان یک رویداد چندورزشی است که هر چهار سال یکبار با شرکت ورزشکاران جوان از کشورهای آسیایی برگزار میشود. نخستین دوره بازیهای آسیایی نوجوانان در سنگاپور به عنوان آزمایشی برای بازیهای المپیک جوانان برگزار شد.
بازیهای آسیایی ساحلی
بازیهای آسیایی ساحلی یک رویداد چند ورزشی است که هر دو سال یکبار و در سالهای زوج میلادی برگزار خواهد شد. نخستین دوره این مسابقات با شرکت اعضای شورای المپیک آسیا در سال ۲۰۰۸ در جزیره بالی، اندونزی برگزار شد.
شنا، موجسواری، کایتسواری، والیبال ساحلی، فوتبال ساحلی، هندبال ساحلی و قایقرانی دراگون بوت ورزشهایی هستند که در این رقابتها بازی میشوند.
فیزیولوژی ورزشی
فیزیولوژی ورزشی به ۴ بخش فراگیر تقسیم میشود: آمادگی جسمانی، فیزیولوژی ماهیچهها، فیزیولوژی گردش خون،
فیزیولوژی تنفس
بدن انسان برای اینکه بتواند نقش خود را به طور مؤثر در زندگی ایفا کند باید از آمادگی جسمانی خوبی برخوردار باشد یعنی به طور مداوم انرژی لازم را در اختیار داشته باشد تا بتواند وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد. وقتی سخن از آمادگی جسمانی به میان میآید مقصود از آن داشتن چنان قلب، رگهای خونی و ششها و ماهیچههایی است که بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و با شور و نشاط تمام در فعالیتها و تفریحات سالمی شرکت کنند که افراد عادی و غیر فعال از انجام آنها ناتوانند. عوامل متعددی در آمادگی جسمانی مؤثر است اما چهار عامل بیش از عوامل دیگر در این میان ایفای نقش میکنند این عوامل عبارتاند از (نیروی ماهیچه، استقامت ماهیچه، انعطاف ماهیچه و استقامت قلبی ریوی) می باشد.
نیروی ماهیچه
همانطور که میدانید حدود ۴۰ درصد وزن بدن را ماهیچه تشکیل میدهد این ماهیچهها در خود تولید انرژی میکنند که این نیرو، نیروی ماهیچه نامیده میشود که البته قابل اندازهگیری نیز هست. مهمترین عامل شناخته شده در آمادگی جسمانی استعداد و توانایی ماهیچهها در وارد کردن نیرو یا مقاومت در برابر آن است. تمرینات قدرتی از عواملی است که سبب حجیم شدن تارهای ماهیچهای میشود و توانایی فرد را در تولید نیروی بیشتر افزایش میدهد، این افزایش میتواند به دلایل عصبی (فراخوانی تارهای بیشتر و تحریک واحدهای عصبی-ماهیچهای بزرگتر)باشد یا به دلیلی مثل افزایش رها سازی یون کلسیم یا افزایش تماس تارهای اکتین و میوزین. قدرت ماهیچه اهمیت بسیاری در ورزشهای مختلف و البته فعالیتهای روزانه دارد بسیاری از مردان و حتی زنان از ماهیچهها بازو و سرشانه ضعیفی برخوردار هستند که باعث ضعف در فعالیتهای ورزشی و روزانه و ایجاد درد و بیماری در سنین بالا میشود..
استقامت ماهیچه
ماهیچهها در خود انرژی ذخیره میکنند. این عمل به ماهیچهها امکان میدهد که مدت زیادی به فعالیت خود ادامه دهند. این عمل ماهیچهها را استقامت ماهیچهای گویند. استقامت ماهیچهای عبارت است از ظرفیت یک ماهیچه یا گروهی از ماهیچهها برای انقباض مداوم. معمولاً استقامت ماهیچه را با قدرت ماهیچهای اشتباه میگیرند ولی باید توجه کرد که معمولاً استقامت ماهیچهای عبارت است از توانایی در کاربرد قدرت و نگهداری این توانایی برای مدت نسبتاً طولانی. برای مثال در فعالیتهایی چون: برف پارو کردن، چمن زدن، نظافت و یا حرکات ورزشی چون دراز و نشست، بالا کشیدن بدن در حالت بارفیکس و... استقامت ماهیچهای نقش اساسی دارد که میشود با تمرینات منظم ورزشی آن را افزایش داد.
انعطاف ماهیچه
توانایی در کاربرد ماهیچهها در وسیعترین دامنه حرکت آنها به دور مفصلها را انعطاف پذیری گویند. این عامل در آمادگی جسمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. با تمرینات ورزشی میزان توانایی مفاصل بدن در خم شدن و چرخیدن بیشتر میشود و در نتیجه کارایی ماهیچهها بهبود مییابد اگر مفاصل از انعطاف کمی برخوردار باشند محدودیت حرکتی برای بدن ایجاد میشود. انعطاف پذیری در فعالیتهای روزانه چون باغبانی، خانه داری، فعالیتهای ورزشی که احتیاج به نرمی و انعطاف پذیری دارند مؤثر است. که البته این نقش در فعالیتهای ورزشی چون ژیمناستیک، دو و میدانی و... پر رنگ تر میشود.
استقامت قلبی و ریوی
بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران ورزشی عقیده دارند که عامل استقامت قلبی ریوی در آمادگی جسمانی بیش از عوامل دیگر اهمیت دارد و بعضی دیگر دقیقاً بر عکس این نظریه مهر تأیید زدند. اما تجربه نشان دادهاست که استقامت قلبی ریوی از عوامل اساسی آمادگی جسمانی است و با تمرینات استقامتی شدید و سنگین میتوان آن را ارتقاء بخشید.
فیزیولوژی ماهیچه
ماهیچهها دستگاهی هستند که مواد غذایی را از صورت شیمیایی به صورت انرژی مکانیکی یا کار تبدیل میکنند. میدانیم که حرکات بدن از انقباض ماهیچهها حاصل
در بخش ماهیچهها مخطط ۲ مطلب را بررسی میکنیم: ۱- انقباض ماهیچه، ۲- منابع انرژی ماهیچه.
انقباض ماهیچه: اگر طول ماهیچه به هنگام انقباض تغییر نکند این انقباض را (هم طول) میگویند. در این نوع انقباض جسم مقاوم جابه جا نمیشود تمام انرژی حاصل از انقباض به حرارت تبدیل میشود. ولی اگر انقباض ماهیچه به کوتاه شدن آن منجر شود آن انقباض را (هم تنش) میگویند که باعث میشود جسمی که در برابر ماهیچه قرار میگیرد جابه جا شود. سرعت انقباض ماهیچه با مقدار وزنهای که در مقابل آن قرار میگیرد رابطه عکس دارد. اگر هیچ نیرویی در برابر ماهیچه قرار نگیرد ماهیچه سریعاً منقبض میشود ولی اگر به تدریج نیروی مخالف افزایش مییابد از سرعت انقباض کاسته میشود. تا اینکه اگر میزان نیروی مخالف برابر با نیروی ماهیچه شود سرعت کوتاه شدن یا انقباض به صفر خواهد رسید.
منابع تامین انرژی
ماهیچه برای آنکه به حالت انقباض درآید احتیاج به انرژی دارد. منبع اصلی انرژی ماهیچه آدنوزین تری فسفات است که به مقدار کمی در ماهیچه وجود دارد ولی به مقدار زیادی انرژی آزاد میکند. کراتین فسفات منبع انرژی دیگری است که در سلولهای ماهیچهای ذخیره میشود. اگر مقدار آدنوزین تری فسفات در سلول بیش از اندازه لازم باشد انرژی اضافی صرف تولیدکراتین فسفات میشود و در نتیجه مقدار بیشتری از انرژی ذخیره خواهد شد. به مجرد ذخیره آدنوزین تری فسفات در ماهیچه کراتین فسفات موجود به سرعت و سهولت به آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود و در نتیجه کراتین فسفات باعث ثابت ماندن مقدار آدنوزین تری فسفات ماهیچه میشود. انرژی حاصل از کراتین فسفات و آدنوزین تری فسفات برای مدت کوتاهی انرژی لازم را تأمین میکنند پس در فعالیتهای شدید بدنی که بیش از چند دقیقه طول میکشد باید منبع دیگری از انرژی وجود داشته باشد. این انرژی از تجزیه گلیگوژن حاصل میشود و چون این واکنش در مجاورت اکسیژن قرار میگیرد آن را هوازی یا (با اکسیژن) میگویند. اگر اکسیژن به اندازه کافی برای این واکنشهای شیمیایی وجود نداشته باشد در ماهیچه اسیدلاکتیک تولید میشود. قسمت اعظم این اسیدلاکتیک مجدداً به گلوکز و گلیگوژن تبدیل میشود و مقداری از آن در ماهیچه بر جای میماند. در ورزشهای سخت و طولانی و مخصوصاً افرادی که از آمادگی جسمانی کمی برخوردارند خستگی ماهیچهها بعد از ورزش مربوط به اسیدلاکتیک باقیمانده در ماهیچهاست، میزان خستگی با مقدار اسیدلاکتیک موجود در ماهیچه رابطه مستقیم دارد.
تولید انرژی در بدن به ۳ طریق انجام میگیرد که ۲ طریق آنها برای تولیدآدنوزین تری فسفات نیاز به اکسیژن ندارند (بی هوازی) و در سومین طریقه وجود اکسیژن کاملاً ضروری است که به آن (هوازی) گویند:
سیستم تامین انرژی فسفاژن ATP-Pc
در ورزشهایی چون: پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، دو ۱۰۰ متر و شیرجه یا فعالیتهایی که زمان اجرای آن بسیار کم است (حدود ۱۰ ثانیه) و با حداکثر شدت انجام میشوند انرژی مورد نیاز را از این سیستم تأمین میکنند. آدنوزین تری فسفات وکراتین فسفات موجود در ماهیچه به صورت ذخیره وجود دارند و به هنگام فعالیت انرژی مورد لزوم را تهیه میکنند. در این سیستم برای تأمین انرژی احتیاجی به حضور اکسیژن نیست (بی هوازی)
سیستم تامین انرژی بی هوازی(اسیدلاکتیک)
در ورزشهایی که زمان اجرای آنها بین ۱ تا ۳ دقیقه طول میکشد انرژی مورد نیازشان را از این طریق تأمین میکنند مثل دوهای ۴۰۰ و۸۰۰ متر وکشتی. هنگام اجرای این فعالیتها اکسیژن به قدر کافی در ماهیچه موجود نیست از اینرو گلوکز موجود در ماهیچه به اسیدلاکتیک و آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود. در حقیقت در این سیستم گلوکز عامل اصلی تأمین کننده انرژی ماهیچهاست.
سیستم تامین انرژی هوازی
هر موجود زندهای برای ادامه زندگی و فعالیت احتیاج به اکسیژن دارد. بعد از چند دقیقه که اکسیژن به بدن نرسد، نه آدنوزین تری فسفات در بدن ساخته میشود و نه انرژی وجود دارد و در نتیجه زندگی پایان مییابد. در ورزشهایی که بیش از ۳ دقیقه طول میکشد ماهیچهها انرژی مورد نیاز را از تجزیه مواد غذایی در مقابل اکسیژن بدست میآورند. در دوهای ماراتن، کوهنوردی و... آدنوزین تری فسفات مورد نیاز ماهیچهها از این طریق تأمین میگردد. پروتئینها، گلیگوژن و چربیها از جمله مواد غذایی هستند که در این سیستم مورد استفاده قرار میگیرد و بیشترین مقدار تولید آدنوزین تری فسفات را نیز دارد.
برگشت به حالت اولیه و وام اکسیژن
همانطور که گفته شد برای اینکه بدن از حالت استراحت به حالت فعالیت درآید واکنشهای متعددی در ماهیچه صورت میگیرد تا انرژی لازم کسب شود. همچنین برگشت بدن از حالت فعالیت به حالت استراحت نیز بسیار مهم است که آن را برگشت به حالت اولیه یا تجدید قوا (Recovery) گویند. ذخیره اکسیژن بدن هنگام فعالیتهای شدید به مصرف سوخت و ساز بدن میرسد؛ در نتیجه هنگام استراحت مقدار اکسیژنی که از ذخیره بدن گرفته شدهاست باید دوباره به بدن باز گردد و اسیدلاکتیک جمع شده در ماهیچهها نیز باید از سلولهای ماهیچهای خارج شودکه البته هر دو نیز هوازی هستند. انرژی از دست رفته بدن را وام اکسیژن (Oxygen Debt) گویند. مقدار وام اکسیژن برابر است با مقدار اکسیژن مورد نیاز در هنگام فعالیت؛ اگر نوع فعالیت شخص ملایم، طولانی و یکنواخت باشد بدن میتواند انرژی مورد نیاز را از هوا بگیرد و وام اکسیژن به وجود نمیآید والی اگر فعالیت شخص شدید باشد به طوری که او مجبور باشد با کمبود انرژی به فعالیت خود ادامه دهد مبتلا به وام اکسیژن میشود. مدت زمانی که طول میکشد تا بدن به حالت اول برگردد بستگی به مدت، شدت و آمادگی جسمانی فرد دارد؛ بعد از فعالیتها در ۲ یا ۳ دقیقه اول مصرف اکسیژن به شدت پایین میآید اما از این شدت به تدریج کاسته میشود تا به حالت یکنواخت برسد. اگر شخص بعد از فعالیت ورزشی خود، به جای استراحت، کار سادهای مثل راه رفتن یا دویدن آرام (سرد کردن) را انجام دهد اسیدلاکتیک موجود در بدن زودتر از بین میرود (در این مورد در فصل علم تمرین به طور کامل توضیح داده شدهاست)
فیزیولوژی دستگاه گردش خون
دستگاه گردش خون از رگها و قلب تشکیل شده که خون تیره و روشن در آنها جریان دارد. قلب به صورت تلمبهای قوی خون روشن را از راه سرخرگ آئورت و سرخرگ ششی به بدن میفرستد و از طرفی سیاهرگهای اجوف فوقانی و تحتانی خون تیره را از بدن به قلب بر میگردانند. به استثنای سیاهرگ ششی که خون روشن و تیره را از ششها به قلب بر میگرداند. یاختههای بدن پیوسته در حال فعالیت اند و برای ادامه حیات و فعالیت خود موادی را میسوزانند و مواد دیگری را دفع میکنند دستگاه گردش خون عهده دار رساندن مواد سوختنی به سلولها و خارج کردن مواد زائد است. قلب از چهار حفره تشکیل شدهاست. دو حفره در طرف راست و دو حفره در طرف چپ. دو حفره بالایی را دهلیز و دو حفره پایینی را بطن میگویند. بطن باعث به حرکت درآمدن خون در بدن میشود و اگر بطن از انقباض بیفتد خون از گردش خواهد ایستاد. شکل قلب شبیه مخروطی است که قاعده آن در بالا و نوک آن در پایین در انتهای بطنها است. در موقع ضربان دو دهلیز با هم منقبض میشوند و بعد از مدت نسبتاً کوتاهی دو بطن منقبض میشوند بعد از این انقباض توقف بیشتر و طولانی تری وجود دارد که به منزلة استراحت قلب است. مدت انقباض بطنها در افراد بالغ ۳/۰ ثانیه و مدت انبساط آنها ۵/۰ ثانیه طول میکشد روی هم رفته یک دوره کامل قلبی ۸/۰ ثانیه طول میکشد بنابراین در هر دقیقه تقریباً ۷۰ دورة قلبی صورت میگیرد و این رقم را تعداد ضربان قلب گویند. همانطور که میدانید در حدود 8 درصد وزن بدن را خون تشکیل میدهد یعنی یک شخص معمولی با وزن در حدود۷۰ کیلوگرم دارای ۵ تا ۶ لیتر خون است قسمت اعظم خون را گلبولهای قرمز تشکیل میدهند. کمبود اکسیژن معمولاً موجب افزایش گلبولهای قرمز خون میشود به همین دلیل است که در ارتفاعات زیاد ورزشکاران استقامتی قادر نیستند رکوردهای جهانی از خود به جا بگذارند چون در مکانهای مرتفع فشار نسبی اکسیژن در هوای تنفسی کم است و شخص ورزشکار قادر نیست به راحتی اکسیژن مورد نیاز را در هنگام ورزش از هوا کسب کند لذا این امر در کارایی او اثر نامطلوب میگذارد.
فیزیولوژی دستگاه تنفسی
طبق تعاریف کتابهای فیزیولوژی، تنفس عبارت است از جذب اکسیژن و دفع انیدریدکربنیک به وسیله سلول زنده، خواه این سلول حیوانی باشد، خواه نباتی.
عمل تنفس طی ۲ مرحله متمایز انجام میشود: تنفس خارجی: که عبارت است از حرکت هوا به داخل ریهها، انتقال اکسیژن از ریهها به خون و انتقال انیدریدکربنیک از خون به ریهها. تنفس سلولی یا داخلی: که شامل جذب اکسیژن و تولید انیدریدکربنیک توسط سلولها میشود. انقباض حجاب حاجز یا دیافراگم و پایین آمدن در محوطه شکم باعث بزرگ شدن قفسه سینه از بالا به پایین میشود. همزمان با این عمل ماهیچهها شکم بتدریج شل میشود و با انقباض ماهیچهها بین دندهای، دندهها به بالا کشیده میشود و استخوان جناغ را به جلو میراند این عمل قفسه سینه را از جلو به عقب میبرد و از طرفین بزرگ میکند؛ با بزرگ شدن حجم قفسه سینه فشار موجود در ریهها از فشار جو کاهش مییابد و باعث حرکت هوا به داخل ریهها میشوند این عمل آنقدر ادامه پیدا میکند تا فشار هوا در ریهها با فشار جو برابر گردد. کلیه اعمال بالا را دم گویند. اما عمل بازدم در حالت استراحت نتیجه شل شدن ماهیچهها دمی و بازگشت ریهها به حالت قبل صورت میگیرد با بالا رفتن ماهیچه دیافراگم و بازگشت حجم قفسه سینه به حالت استراحت، فشار هوا در ریهها از جو بیشتر میشود و آن قدر هوا از ریهها خارج میشود تا فشار ریهها دوباره با فشار جو برابر گردد،عمل بازدم در حالت ورزش کاملاً تغییر کرده واز یک حرکت پاسیو(غیر فعال) به یک حرکت اکتیو(فعال)تبدیل می شود.
حجم جاری و تهویه ریوی
حجم هوایی که با هر بار حرکت به داخل ریهها جریان مییابد را حجم جاری مینامند و مقدار آن بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلی لیتر است و تهویه ریوی عبارت است از حجم جاری ضرب در تعداد حرکات تنفسی در دقیقه که معمولاً بین ۱۰ تا ۲۰ بار در حالت استراحت است. در هنگام ورزش تعداد حرکات تنفسی افزایش پیدا میکند و عمیق تر میشود تا جایی که در فعالیتهای شدید ورزشی ماهیچهها دمی و بازدمی فعال میشوند و تهویه ریوی تا حدود ۱۰۰ لیتر در دقیقه افزایش مییابد. حداکثر تهویه ریوی ممکن است به ۱۵۰ لیتر در دقیقه هم برسد ولی افزایش تهویه ریوی اگر از ۱۰۰ لیتر در دقیقه بیشتر شود به افزایش جذب اکسیژن کمکی نمیکند زیرا به نظر میرسد که انتقال اکسیژن بیش از این مقدار به بافتها، توسط ماهیچهها قلب و ماهیچهها تنفس محدود میشود.
ورزش حرفهای
ورزش حرفهای به ورزشی گفته میشود که در آن ورزشکاران برای فعالیت خود دستمزد دریافت میکنند. ورزش حرفهای در نقطه مقابل ورزش آماتور قرار میگیرد که در آن ورزشکاران فقط برای علاقه شخصی به ورزش میپردازند.
اغلب ورزشهایی که به صورت حرفهای دنبال میشوند، ورزشکاران آماتوری نیز دارند که تعداد آنها بسیار بیشتر از همتایان حرفهای خود است. طرفداران ورزش آماتور معمولاً ورزش حرفهای را در تضاد با اصول اخلاقی ورزش میدانند و معتقدند رقابتهای ورزشی نباید وسیله امرار معاش باشد. این گروه در برخی رشتههای ورزشی تا مدتها توانستند در مقابل جاذبههای مالی و تبلیغاتی ورزش حرفهای مقاومت کنند. برای مثال اتحاد راگبی برای سالها یک ورزش نیمهوقت مخصوص آماتورها باقیمانده بود.
ورزشکارانی که در سطح اول ورزش حرفهای فعالیت میکنند درآمدهای بسیار بالایی را دریافت میکنند. تایگر وودز بازیکن گلف اهل آمریکا پردرآمدترین ورزشکار دنیاست و بر اساس گزارش سال ۲۰۰۹ نشریه فوربز مجموع جوایز و دستمزدهایی که وی از فعالیتهای ورزشی خود دریافت کرده از یک میلیارد دلار فراتر رفتهاست. مایکل جردن بازیکن بسکتبال آمریکایی با ۸۰۰ میلیون دلار و میشاییل شوماخر راننده فرمول یک آلمانی با حدود ۷۰۰ میلیون دلار درآمد از ورزش در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
ده بازیکن برتر تنیس دنیا به طور میانگین سالانه ۳ میلیون دلار دریافت میکنند و میانگین درآمد بازیکنان لیگ برتر بیسبال آمریکا ۳ میلیون و ۴۴۰ هزار دلار بودهاست. در فصل ۱۱-۲۰۱۰ میانگین دستمزد بازیکنان لیگ برتر فوتبال انگلستان ۷ میلیون پوند، بازیکنان سری آ فوتبال ایتالیا ۵ میلیون یورو و بازیکنان بوندسلیگا ۳.۳ میلیون یورو بودهاست.
فیزیولوژی ورزشی به ۴ بخش فراگیر تقسیم میشود: آمادگی جسمانی، فیزیولوژی ماهیچهها، فیزیولوژی گردش خون،
فیزیولوژی تنفس
بدن انسان برای اینکه بتواند نقش خود را به طور مؤثر در زندگی ایفا کند باید از آمادگی جسمانی خوبی برخوردار باشد یعنی به طور مداوم انرژی لازم را در اختیار داشته باشد تا بتواند وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد. وقتی سخن از آمادگی جسمانی به میان میآید مقصود از آن داشتن چنان قلب، رگهای خونی و ششها و ماهیچههایی است که بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و با شور و نشاط تمام در فعالیتها و تفریحات سالمی شرکت کنند که افراد عادی و غیر فعال از انجام آنها ناتوانند. عوامل متعددی در آمادگی جسمانی مؤثر است اما چهار عامل بیش از عوامل دیگر در این میان ایفای نقش میکنند این عوامل عبارتاند از (نیروی ماهیچه، استقامت ماهیچه، انعطاف ماهیچه و استقامت قلبی ریوی) می باشد.
نیروی ماهیچه
همانطور که میدانید حدود ۴۰ درصد وزن بدن را ماهیچه تشکیل میدهد این ماهیچهها در خود تولید انرژی میکنند که این نیرو، نیروی ماهیچه نامیده میشود که البته قابل اندازهگیری نیز هست. مهمترین عامل شناخته شده در آمادگی جسمانی استعداد و توانایی ماهیچهها در وارد کردن نیرو یا مقاومت در برابر آن است. تمرینات قدرتی از عواملی است که سبب حجیم شدن تارهای ماهیچهای میشود و توانایی فرد را در تولید نیروی بیشتر افزایش میدهد، این افزایش میتواند به دلایل عصبی (فراخوانی تارهای بیشتر و تحریک واحدهای عصبی-ماهیچهای بزرگتر)باشد یا به دلیلی مثل افزایش رها سازی یون کلسیم یا افزایش تماس تارهای اکتین و میوزین. قدرت ماهیچه اهمیت بسیاری در ورزشهای مختلف و البته فعالیتهای روزانه دارد بسیاری از مردان و حتی زنان از ماهیچهها بازو و سرشانه ضعیفی برخوردار هستند که باعث ضعف در فعالیتهای ورزشی و روزانه و ایجاد درد و بیماری در سنین بالا میشود..
استقامت ماهیچه
ماهیچهها در خود انرژی ذخیره میکنند. این عمل به ماهیچهها امکان میدهد که مدت زیادی به فعالیت خود ادامه دهند. این عمل ماهیچهها را استقامت ماهیچهای گویند. استقامت ماهیچهای عبارت است از ظرفیت یک ماهیچه یا گروهی از ماهیچهها برای انقباض مداوم. معمولاً استقامت ماهیچه را با قدرت ماهیچهای اشتباه میگیرند ولی باید توجه کرد که معمولاً استقامت ماهیچهای عبارت است از توانایی در کاربرد قدرت و نگهداری این توانایی برای مدت نسبتاً طولانی. برای مثال در فعالیتهایی چون: برف پارو کردن، چمن زدن، نظافت و یا حرکات ورزشی چون دراز و نشست، بالا کشیدن بدن در حالت بارفیکس و... استقامت ماهیچهای نقش اساسی دارد که میشود با تمرینات منظم ورزشی آن را افزایش داد.
انعطاف ماهیچه
توانایی در کاربرد ماهیچهها در وسیعترین دامنه حرکت آنها به دور مفصلها را انعطاف پذیری گویند. این عامل در آمادگی جسمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. با تمرینات ورزشی میزان توانایی مفاصل بدن در خم شدن و چرخیدن بیشتر میشود و در نتیجه کارایی ماهیچهها بهبود مییابد اگر مفاصل از انعطاف کمی برخوردار باشند محدودیت حرکتی برای بدن ایجاد میشود. انعطاف پذیری در فعالیتهای روزانه چون باغبانی، خانه داری، فعالیتهای ورزشی که احتیاج به نرمی و انعطاف پذیری دارند مؤثر است. که البته این نقش در فعالیتهای ورزشی چون ژیمناستیک، دو و میدانی و... پر رنگ تر میشود.
استقامت قلبی و ریوی
بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران ورزشی عقیده دارند که عامل استقامت قلبی ریوی در آمادگی جسمانی بیش از عوامل دیگر اهمیت دارد و بعضی دیگر دقیقاً بر عکس این نظریه مهر تأیید زدند. اما تجربه نشان دادهاست که استقامت قلبی ریوی از عوامل اساسی آمادگی جسمانی است و با تمرینات استقامتی شدید و سنگین میتوان آن را ارتقاء بخشید.
فیزیولوژی ماهیچه
ماهیچهها دستگاهی هستند که مواد غذایی را از صورت شیمیایی به صورت انرژی مکانیکی یا کار تبدیل میکنند. میدانیم که حرکات بدن از انقباض ماهیچهها حاصل
در بخش ماهیچهها مخطط ۲ مطلب را بررسی میکنیم: ۱- انقباض ماهیچه، ۲- منابع انرژی ماهیچه.
انقباض ماهیچه: اگر طول ماهیچه به هنگام انقباض تغییر نکند این انقباض را (هم طول) میگویند. در این نوع انقباض جسم مقاوم جابه جا نمیشود تمام انرژی حاصل از انقباض به حرارت تبدیل میشود. ولی اگر انقباض ماهیچه به کوتاه شدن آن منجر شود آن انقباض را (هم تنش) میگویند که باعث میشود جسمی که در برابر ماهیچه قرار میگیرد جابه جا شود. سرعت انقباض ماهیچه با مقدار وزنهای که در مقابل آن قرار میگیرد رابطه عکس دارد. اگر هیچ نیرویی در برابر ماهیچه قرار نگیرد ماهیچه سریعاً منقبض میشود ولی اگر به تدریج نیروی مخالف افزایش مییابد از سرعت انقباض کاسته میشود. تا اینکه اگر میزان نیروی مخالف برابر با نیروی ماهیچه شود سرعت کوتاه شدن یا انقباض به صفر خواهد رسید.
منابع تامین انرژی
ماهیچه برای آنکه به حالت انقباض درآید احتیاج به انرژی دارد. منبع اصلی انرژی ماهیچه آدنوزین تری فسفات است که به مقدار کمی در ماهیچه وجود دارد ولی به مقدار زیادی انرژی آزاد میکند. کراتین فسفات منبع انرژی دیگری است که در سلولهای ماهیچهای ذخیره میشود. اگر مقدار آدنوزین تری فسفات در سلول بیش از اندازه لازم باشد انرژی اضافی صرف تولیدکراتین فسفات میشود و در نتیجه مقدار بیشتری از انرژی ذخیره خواهد شد. به مجرد ذخیره آدنوزین تری فسفات در ماهیچه کراتین فسفات موجود به سرعت و سهولت به آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود و در نتیجه کراتین فسفات باعث ثابت ماندن مقدار آدنوزین تری فسفات ماهیچه میشود. انرژی حاصل از کراتین فسفات و آدنوزین تری فسفات برای مدت کوتاهی انرژی لازم را تأمین میکنند پس در فعالیتهای شدید بدنی که بیش از چند دقیقه طول میکشد باید منبع دیگری از انرژی وجود داشته باشد. این انرژی از تجزیه گلیگوژن حاصل میشود و چون این واکنش در مجاورت اکسیژن قرار میگیرد آن را هوازی یا (با اکسیژن) میگویند. اگر اکسیژن به اندازه کافی برای این واکنشهای شیمیایی وجود نداشته باشد در ماهیچه اسیدلاکتیک تولید میشود. قسمت اعظم این اسیدلاکتیک مجدداً به گلوکز و گلیگوژن تبدیل میشود و مقداری از آن در ماهیچه بر جای میماند. در ورزشهای سخت و طولانی و مخصوصاً افرادی که از آمادگی جسمانی کمی برخوردارند خستگی ماهیچهها بعد از ورزش مربوط به اسیدلاکتیک باقیمانده در ماهیچهاست، میزان خستگی با مقدار اسیدلاکتیک موجود در ماهیچه رابطه مستقیم دارد.
تولید انرژی در بدن به ۳ طریق انجام میگیرد که ۲ طریق آنها برای تولیدآدنوزین تری فسفات نیاز به اکسیژن ندارند (بی هوازی) و در سومین طریقه وجود اکسیژن کاملاً ضروری است که به آن (هوازی) گویند:
سیستم تامین انرژی فسفاژن ATP-Pc
در ورزشهایی چون: پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، دو ۱۰۰ متر و شیرجه یا فعالیتهایی که زمان اجرای آن بسیار کم است (حدود ۱۰ ثانیه) و با حداکثر شدت انجام میشوند انرژی مورد نیاز را از این سیستم تأمین میکنند. آدنوزین تری فسفات وکراتین فسفات موجود در ماهیچه به صورت ذخیره وجود دارند و به هنگام فعالیت انرژی مورد لزوم را تهیه میکنند. در این سیستم برای تأمین انرژی احتیاجی به حضور اکسیژن نیست (بی هوازی)
سیستم تامین انرژی بی هوازی(اسیدلاکتیک)
در ورزشهایی که زمان اجرای آنها بین ۱ تا ۳ دقیقه طول میکشد انرژی مورد نیازشان را از این طریق تأمین میکنند مثل دوهای ۴۰۰ و۸۰۰ متر وکشتی. هنگام اجرای این فعالیتها اکسیژن به قدر کافی در ماهیچه موجود نیست از اینرو گلوکز موجود در ماهیچه به اسیدلاکتیک و آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود. در حقیقت در این سیستم گلوکز عامل اصلی تأمین کننده انرژی ماهیچهاست.
سیستم تامین انرژی هوازی
هر موجود زندهای برای ادامه زندگی و فعالیت احتیاج به اکسیژن دارد. بعد از چند دقیقه که اکسیژن به بدن نرسد، نه آدنوزین تری فسفات در بدن ساخته میشود و نه انرژی وجود دارد و در نتیجه زندگی پایان مییابد. در ورزشهایی که بیش از ۳ دقیقه طول میکشد ماهیچهها انرژی مورد نیاز را از تجزیه مواد غذایی در مقابل اکسیژن بدست میآورند. در دوهای ماراتن، کوهنوردی و... آدنوزین تری فسفات مورد نیاز ماهیچهها از این طریق تأمین میگردد. پروتئینها، گلیگوژن و چربیها از جمله مواد غذایی هستند که در این سیستم مورد استفاده قرار میگیرد و بیشترین مقدار تولید آدنوزین تری فسفات را نیز دارد.
برگشت به حالت اولیه و وام اکسیژن
همانطور که گفته شد برای اینکه بدن از حالت استراحت به حالت فعالیت درآید واکنشهای متعددی در ماهیچه صورت میگیرد تا انرژی لازم کسب شود. همچنین برگشت بدن از حالت فعالیت به حالت استراحت نیز بسیار مهم است که آن را برگشت به حالت اولیه یا تجدید قوا (Recovery) گویند. ذخیره اکسیژن بدن هنگام فعالیتهای شدید به مصرف سوخت و ساز بدن میرسد؛ در نتیجه هنگام استراحت مقدار اکسیژنی که از ذخیره بدن گرفته شدهاست باید دوباره به بدن باز گردد و اسیدلاکتیک جمع شده در ماهیچهها نیز باید از سلولهای ماهیچهای خارج شودکه البته هر دو نیز هوازی هستند. انرژی از دست رفته بدن را وام اکسیژن (Oxygen Debt) گویند. مقدار وام اکسیژن برابر است با مقدار اکسیژن مورد نیاز در هنگام فعالیت؛ اگر نوع فعالیت شخص ملایم، طولانی و یکنواخت باشد بدن میتواند انرژی مورد نیاز را از هوا بگیرد و وام اکسیژن به وجود نمیآید والی اگر فعالیت شخص شدید باشد به طوری که او مجبور باشد با کمبود انرژی به فعالیت خود ادامه دهد مبتلا به وام اکسیژن میشود. مدت زمانی که طول میکشد تا بدن به حالت اول برگردد بستگی به مدت، شدت و آمادگی جسمانی فرد دارد؛ بعد از فعالیتها در ۲ یا ۳ دقیقه اول مصرف اکسیژن به شدت پایین میآید اما از این شدت به تدریج کاسته میشود تا به حالت یکنواخت برسد. اگر شخص بعد از فعالیت ورزشی خود، به جای استراحت، کار سادهای مثل راه رفتن یا دویدن آرام (سرد کردن) را انجام دهد اسیدلاکتیک موجود در بدن زودتر از بین میرود (در این مورد در فصل علم تمرین به طور کامل توضیح داده شدهاست)
فیزیولوژی دستگاه گردش خون
دستگاه گردش خون از رگها و قلب تشکیل شده که خون تیره و روشن در آنها جریان دارد. قلب به صورت تلمبهای قوی خون روشن را از راه سرخرگ آئورت و سرخرگ ششی به بدن میفرستد و از طرفی سیاهرگهای اجوف فوقانی و تحتانی خون تیره را از بدن به قلب بر میگردانند. به استثنای سیاهرگ ششی که خون روشن و تیره را از ششها به قلب بر میگرداند. یاختههای بدن پیوسته در حال فعالیت اند و برای ادامه حیات و فعالیت خود موادی را میسوزانند و مواد دیگری را دفع میکنند دستگاه گردش خون عهده دار رساندن مواد سوختنی به سلولها و خارج کردن مواد زائد است. قلب از چهار حفره تشکیل شدهاست. دو حفره در طرف راست و دو حفره در طرف چپ. دو حفره بالایی را دهلیز و دو حفره پایینی را بطن میگویند. بطن باعث به حرکت درآمدن خون در بدن میشود و اگر بطن از انقباض بیفتد خون از گردش خواهد ایستاد. شکل قلب شبیه مخروطی است که قاعده آن در بالا و نوک آن در پایین در انتهای بطنها است. در موقع ضربان دو دهلیز با هم منقبض میشوند و بعد از مدت نسبتاً کوتاهی دو بطن منقبض میشوند بعد از این انقباض توقف بیشتر و طولانی تری وجود دارد که به منزلة استراحت قلب است. مدت انقباض بطنها در افراد بالغ ۳/۰ ثانیه و مدت انبساط آنها ۵/۰ ثانیه طول میکشد روی هم رفته یک دوره کامل قلبی ۸/۰ ثانیه طول میکشد بنابراین در هر دقیقه تقریباً ۷۰ دورة قلبی صورت میگیرد و این رقم را تعداد ضربان قلب گویند. همانطور که میدانید در حدود 8 درصد وزن بدن را خون تشکیل میدهد یعنی یک شخص معمولی با وزن در حدود۷۰ کیلوگرم دارای ۵ تا ۶ لیتر خون است قسمت اعظم خون را گلبولهای قرمز تشکیل میدهند. کمبود اکسیژن معمولاً موجب افزایش گلبولهای قرمز خون میشود به همین دلیل است که در ارتفاعات زیاد ورزشکاران استقامتی قادر نیستند رکوردهای جهانی از خود به جا بگذارند چون در مکانهای مرتفع فشار نسبی اکسیژن در هوای تنفسی کم است و شخص ورزشکار قادر نیست به راحتی اکسیژن مورد نیاز را در هنگام ورزش از هوا کسب کند لذا این امر در کارایی او اثر نامطلوب میگذارد.
فیزیولوژی دستگاه تنفسی
طبق تعاریف کتابهای فیزیولوژی، تنفس عبارت است از جذب اکسیژن و دفع انیدریدکربنیک به وسیله سلول زنده، خواه این سلول حیوانی باشد، خواه نباتی.
عمل تنفس طی ۲ مرحله متمایز انجام میشود: تنفس خارجی: که عبارت است از حرکت هوا به داخل ریهها، انتقال اکسیژن از ریهها به خون و انتقال انیدریدکربنیک از خون به ریهها. تنفس سلولی یا داخلی: که شامل جذب اکسیژن و تولید انیدریدکربنیک توسط سلولها میشود. انقباض حجاب حاجز یا دیافراگم و پایین آمدن در محوطه شکم باعث بزرگ شدن قفسه سینه از بالا به پایین میشود. همزمان با این عمل ماهیچهها شکم بتدریج شل میشود و با انقباض ماهیچهها بین دندهای، دندهها به بالا کشیده میشود و استخوان جناغ را به جلو میراند این عمل قفسه سینه را از جلو به عقب میبرد و از طرفین بزرگ میکند؛ با بزرگ شدن حجم قفسه سینه فشار موجود در ریهها از فشار جو کاهش مییابد و باعث حرکت هوا به داخل ریهها میشوند این عمل آنقدر ادامه پیدا میکند تا فشار هوا در ریهها با فشار جو برابر گردد. کلیه اعمال بالا را دم گویند. اما عمل بازدم در حالت استراحت نتیجه شل شدن ماهیچهها دمی و بازگشت ریهها به حالت قبل صورت میگیرد با بالا رفتن ماهیچه دیافراگم و بازگشت حجم قفسه سینه به حالت استراحت، فشار هوا در ریهها از جو بیشتر میشود و آن قدر هوا از ریهها خارج میشود تا فشار ریهها دوباره با فشار جو برابر گردد،عمل بازدم در حالت ورزش کاملاً تغییر کرده واز یک حرکت پاسیو(غیر فعال) به یک حرکت اکتیو(فعال)تبدیل می شود.
حجم جاری و تهویه ریوی
حجم هوایی که با هر بار حرکت به داخل ریهها جریان مییابد را حجم جاری مینامند و مقدار آن بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلی لیتر است و تهویه ریوی عبارت است از حجم جاری ضرب در تعداد حرکات تنفسی در دقیقه که معمولاً بین ۱۰ تا ۲۰ بار در حالت استراحت است. در هنگام ورزش تعداد حرکات تنفسی افزایش پیدا میکند و عمیق تر میشود تا جایی که در فعالیتهای شدید ورزشی ماهیچهها دمی و بازدمی فعال میشوند و تهویه ریوی تا حدود ۱۰۰ لیتر در دقیقه افزایش مییابد. حداکثر تهویه ریوی ممکن است به ۱۵۰ لیتر در دقیقه هم برسد ولی افزایش تهویه ریوی اگر از ۱۰۰ لیتر در دقیقه بیشتر شود به افزایش جذب اکسیژن کمکی نمیکند زیرا به نظر میرسد که انتقال اکسیژن بیش از این مقدار به بافتها، توسط ماهیچهها قلب و ماهیچهها تنفس محدود میشود.
ورزش حرفهای
ورزش حرفهای به ورزشی گفته میشود که در آن ورزشکاران برای فعالیت خود دستمزد دریافت میکنند. ورزش حرفهای در نقطه مقابل ورزش آماتور قرار میگیرد که در آن ورزشکاران فقط برای علاقه شخصی به ورزش میپردازند.
اغلب ورزشهایی که به صورت حرفهای دنبال میشوند، ورزشکاران آماتوری نیز دارند که تعداد آنها بسیار بیشتر از همتایان حرفهای خود است. طرفداران ورزش آماتور معمولاً ورزش حرفهای را در تضاد با اصول اخلاقی ورزش میدانند و معتقدند رقابتهای ورزشی نباید وسیله امرار معاش باشد. این گروه در برخی رشتههای ورزشی تا مدتها توانستند در مقابل جاذبههای مالی و تبلیغاتی ورزش حرفهای مقاومت کنند. برای مثال اتحاد راگبی برای سالها یک ورزش نیمهوقت مخصوص آماتورها باقیمانده بود.
ورزشکارانی که در سطح اول ورزش حرفهای فعالیت میکنند درآمدهای بسیار بالایی را دریافت میکنند. تایگر وودز بازیکن گلف اهل آمریکا پردرآمدترین ورزشکار دنیاست و بر اساس گزارش سال ۲۰۰۹ نشریه فوربز مجموع جوایز و دستمزدهایی که وی از فعالیتهای ورزشی خود دریافت کرده از یک میلیارد دلار فراتر رفتهاست. مایکل جردن بازیکن بسکتبال آمریکایی با ۸۰۰ میلیون دلار و میشاییل شوماخر راننده فرمول یک آلمانی با حدود ۷۰۰ میلیون دلار درآمد از ورزش در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
ده بازیکن برتر تنیس دنیا به طور میانگین سالانه ۳ میلیون دلار دریافت میکنند و میانگین درآمد بازیکنان لیگ برتر بیسبال آمریکا ۳ میلیون و ۴۴۰ هزار دلار بودهاست. در فصل ۱۱-۲۰۱۰ میانگین دستمزد بازیکنان لیگ برتر فوتبال انگلستان ۷ میلیون پوند، بازیکنان سری آ فوتبال ایتالیا ۵ میلیون یورو و بازیکنان بوندسلیگا ۳.۳ میلیون یورو بودهاست.
ساعت : 11:21 pm | نویسنده : admin
|
کلوپ ورزشی |
مطلب قبلی