تلویزیون
تلویزیون
تلویزیون یا دورنما (به فرانسوی: Télévision)، سامانهای ارتباطی برای پخش و دریافت تصاویر متحرک و صداها از مسافتی دور است. همچنین دستگاه گیرنده در این سامانه، تلویزیون نام دارد. امروزه در ایران، به مجموعه فراهم کننده و پخش کننده برنامههای تلویزیونی، سیما گفته میشود.

از جان لوگی برد دانشمند و مخترع اسکاتلندی به عنوان مخترع تلویزیون یاد میشود، گرچه دانشمندان و مخترعان بسیار دیگری مانند پائول نیپکو، بوریس روزینگ، ولادیمیر زورکین و فیلو فارنزورث از اواخر سده ۱۹ میلادی تاکنون در توسعه و تکمیل فناوری تلویزیون نقش موثر داشتهاند.
واژه پژوهی نام تلویزیون
واژه تلویزیون که از زبان فرانسوی به فارسی راه یافته خود واژه ای دورگهاست که بخش نخست آن از واژه یونانی تله- (دور) و بخش دوم آن از واژه لاتین ویزیو (دید) گرفته شدهاست. با اینکه در بیشتر زبانها همین واژه تلویزیون (البته با تلفظهای بسیار گوناگون) به کار میرود برخی زبانها واژههای خود را برای این مفهوم دارند. برای نمونه در زبان آلمانی برای تلویزیون همیشه واژه Fernsehen به کار برده میشود که معنی واژگانی آن «دوردید» است. یا در زبان ژرمنی نیدرساکسنی به تلویزیون Kiekschapp میگویند که معنی لغوی آن «نگرش» است.
تاریخچه
تاریخ پیدایش تلویزیون به سال ۱۸۸۴ میلادی برمیگردد. زمانی که یک دانش آموز آلمانی به نام پائول نیپکو نخستین سیستم الکترومکانیکی تلویزیونی را با توانایی انتقال یک تصویر ثابت اختراع کرد. این سیستم از طریق روشن کردن یک عکس بهوسیله لنز و یک صفحه چرخشی کار میکرد (صفحه نیپکو). روزنههای چهارگوش (سوراخهای کوچک) بر روی صفحه بریدهشده بودند و خطهای عکس را تا جایی که عکس کاملاً پویش شود دنبال میکردند. هر چه تعداد این روزنه ها بیشتر میشد خطهای بیشتری هم دنبال میشدند، و از این رو جزئیات بیشتری هم نمایان میشد. دستگاه نیپکو تا پیشرفت فناوری تقویتکننده الکترونیکی لامپ خلأ و لامپ پرتو کاتدی عملاً قابل استفاده نبود. در سال ۱۹۰۷، بوریس روزینگ دانشمند روس برای نخستین بار توانست با استفاده از لامپ پرتو کاتدی در دستگاه گیرنده تلویزیونی، شکلهای ساده هندسی را از طریق تلویزیون منتقل نماید. در سال ۱۹۲۳، ولادیمیر زوریکین دانشمند دیگر روس صفحه نیپکو را با یک عنصر الکترونیکی جایگزین کرد. این موضوع باعث بهوجودآمدن سطح بالاتری از جزئیات بدون افزایش تعداد پویشها در واحد زمان شد. در سالهای نخست دهه ۱۹۰۰ (۱۲۸۰ خورشیدی) مهندسان در یافتند که میتوان تصویر را با استفاده از امواج رادیویی فرستاد. اما این کار تا سال ۱۹۲۶ (۱۳۰۵ خورشیدی) عملی نشد.
سرانجام جان لوگی برد دانشمند اسکاتلندی با استفاده از دیسک نیپکو برای نخستین بار موفق شد تصاویر متحرک تلویزیونی ضد نور (در سال ۱۹۲۵) و تصاویر متحرک سیاه و سفید (۱۹۲۶) را در لندن منتقل نماید. اختراع جان لوگی برد نخستین انتقال تصویر واقعی تلویزیونی به شمار میرود. تنها یک سال بعد در ۱۹۲۷، جان لوگی برد نخستین دستگاه ضبط تصاویر ویدئویی را اختراع کرد. وی با استفاده از مدولاسیون توانست سیگنالهای دوربین تلویزیونی خود را تا حد سیگنالهای صوتی تغییر دهد و سپس آنها را روی صفحه ضبط صوت ۱۰ اینچی ضبط کند. چند صفحه از ویدئوهای ضبط شده جان لوگی برد باقیماندهاند که ویدئوهای ضبط شده در آنها در دهه ۱۹۹۰ با استفاده از تکنولوژی دیجیتال استخراج و بازسازی شدند.
جان لوگی برد همچنین تلویزیون رنگی مکانیکی را در سال ۱۹۲۸ عرضه کرد. سیستم برد کاملاً با لامپ تصویر الکترونیکی و دوربینهای امروزی متفاوت بود. در سیستم او تصویر به کمک صفحه گردان عظیمی به طور مکانیکی، روییده میشد. این صفحهٔ گردان سوراخهایی برای عبور نور داشت. کیفیت اولین تصاویر او خیلی بد بود و فقط ۳۰ خط داشت. اولین تلویزیون مکانیکی از صفحه نیپکو با سه فنر مارپیچ استفاده می کرد که هر فنر برای یکی از سه رنگ اصلی (قرمز، سبز، آبی) بهکار بردهمی شد، در آن زمان عده کمی از مردم دستگاه تلویزیون داشتند و داشتن تجربه تماشای تلویزیون اهمیت چندانی نداشت.
در سال ۱۹۳۵ اولین سیستم تلویزیون الکترونیکی توسط شرکت EMI شرح داده شد. در سال ۱۹۳۹ شانزده شرکت در آمریکا شروع به ساخت یا طراحی برای ساخت دستگاه تلویزیون الکترونیکی کردند. در سال ۱۹۴۱ کمیتهای بینالمللی سیستمهای تلویزیونی NTSC یک مجموعه راهنما برای مخابره تلویزیون الکترونیکی ارایه داد.
دهه ۱۹۵۰ یک دوره زمانی مهم و طلایی در پیشرفت تلویزیون به شمار میآید. مبدأ تلویزیونهای سیاه سفید سال ۱۹۵۶ است. هزینه دستگاه تلویزیون سر انجام در این زمان کاهش پیداکرد. در سال ۱۹۵۳ (۱۳۲۲ خورشیدی) تلویزیون رنگی و در دو دههٔ اخیر تلویزیونهای مسطح اختراع شدند. منشاء تلویزیون امروزی میتواند در زمان گذشته با کشف خاصیت هدایت نوری ماده سلنیم توسط ویلوگبی اسمیت در سال ۱۸۷۳و اختراع دیسک اسکن توسط پاول نیپکوو در سال ۱۸۸۴ بررسی و ردیابی شود. همه سیستمهای عملی و کاربردی تلویزیون از این اصل بنیادی اسکن یک تصویر برای تولید سیگنالهای سری زمانی برای نمایش آن میباشند. این نمایش تصویری سپس به وسیلهای ارسال میشود که برخلاف عمل اسکن کردن عمل میکند. دستگاه آخری، تلویزیون (یا دستگاه تلویزیون) است که با توجه به توانائیهای چشم انسان تصویر یکسان ومناسبی تهیه و نمایش میدهد.
تکنیکهای الکترومکانیکی پیش از جنگ جهانی دوم بطور قابل ملاحظهای توسط چارلز فرانسیس جنکینز و جان لوگی بِرد توسعه و تکمیل شد.
تلویزیون به خاطر ارائه تصویر از رادیو جاذبه بیشتری دارد و بعد تازهای به آن ارائه میکند چشمها را به خود خیره میکند و به علاوه فهم پیام را آسانتر میکند چون تصویر وصدا اطلات عات کاملتری به مخاطب میدهد تلویزیون از جهت کنترل و تسلط بر افکار عمومی رسانهای بسیار قوی و موثر است در کشورهای پیشرفته امروزه رادیو به عنوان وسیله ار تباط بین اللمل مورد استفاده قرار میگیرد
پخش منظم برنامهها در ایالات متحده آمریکا انجام شد بریتانیای کبیر، آلمان، فرانسه، اتحاد جماهیر شوروی پیش از جنگ جهانی دوم بود. اولین پخش تلویزیونی منظم با سطح مدرن که (۲۴۰ خط یا بیشتر) تعریف میشود، در بریتانیا در سال ۱۹۳۶ انجام شد، بزودی به «سیستم A» با ۴۰۵ خط ارتقا یافت. شبکههای پخش محلی در ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۴۶ شروع به کار کردند و تا اواسط دهه ۱۹۵۰ تلویزیون بخش عمومی و همگانی زندگی آمریکایی شد. وقتی که پخش از طریق هوای آمریکای شمالی در اول هزینههای جانبی برای مشتریان (به عنوان مثال هزینه دسترسی و استفاده بیشتر و نگهداری تجهیزات و سختافزار) نداشت و پخش کنندگان تلویزیونی فبلا هزینههای خود را از طریق درآمدهای پخش آگهی تامین میکردند، مشتریان تلویزیون ایالات متحده آمریکا بطور فزایندهای برنامههای دلخواه خود را از طریق ثبت نام در سیستم تلویزیون کابلی یا فرستندههای ماهوارهای مستقیماً به خانه خود بدست آوردند. در بریتانیا از سوی دیگر، صاحبان هر تلویزیون باید هزینه مجوز تلویزیون را بطور سالیانه پرداخت کنند.
در دهه ۱۹۶۰ ژاپنیها با استانداردهای NTSC موافقت کردند. در اواخر همان دهه اروپا دو استاندارد جدید مخابره تلویزیون معرفی کرد:
SECAM: استاندارد پخش تلویزیونی در فرانسه و خاورمیانه و قسمت هایی از اروپای شرقی.
PAL: استاندارد تلویزیون حکمفرما در اروپا.
اولین تلویزیون رنگی به وسیله تکنولوژیهای پردازش سیگنال دیجیتالی مجتمع، در سال ۱۹۸۳ به بازار عرضه شد.
در یک جلسه در سال ۱۹۹۳ گروه تصویر متحرک (MPEG) تعریف ویدیو، صوت وسیستم-های MPEG-2 را کامل کردند. از تاریخ ۱۹۹۹ بیشتر رسانههای ارتباط به تکنولوژی دیجیتال تغییر پیدا کردند.
در ژانویه ۲۰۱۳ ، الجی الکترونیکس نخستین تلویزیون تجاری بر پایه دیود گسیل نور ارگانیک (OLED) را روانه بازار کرد. صفحه تلویزیونی این نسل از نمایشگرها به نسبت تلویزیونهای السیدی متداول و نمایشگرهای پلاسما بسیار نازک تر، کارآمدتر، تواناتر و واضحتر هستند.
تکنولوژی
اجزای یک سیستم تلویزیون
اجزای یک سیستم تلویزیون ساده عبارتند از:
یک منبع تصویر- این میتواند یک دوربین ویدئوی حرفهای برای عکسبرداری زنده و ارسال فیلم باشد.
یک منبع صدا
یک فرستنده که یک یا چند سیگنال تلویزیونی را با اطلاعات تصویر و صدا برای ارسال مدوله میکند.
یک گیرنده (تلویزیون) که سیگنالهای تصویر و صدا را دوباره از پخش تلویزیونی بازیابی میکند.
یک وسیله نمایشگر که سیگنالهای الکتریکی را به نور مرئی تبدیل میکند.
یک وسیله صوتی که سیگنالهای الکتریکی را به امواج صدا تبدیل میکند که همراه تصویر پخش میشوند.
سیستمهای کاربردی تلویزیون شامل تجهیزاتی برای انتخاب منابع مختلف تصویر، مخلوط و ترکیب کردن تصاویر از چندین منبع بصورت یک تصویر، درج سیگنالهای ویدئویی از قبل ضبط شده، همزمان کردن سیگنالهای منابع مختلف، و تولید تصویر مستقیم با کامپیوتر برای منظورهایی مانند معرفی اطلاعات ایستگاه پخش میباشد. ارسال میتواند از طریق هوا و توسط فرستندههای زمینی، از طریق کابلهای فلزی یا نوری، یا توسط رادیو با ماهواره صورت گیرد. ممکن است در هر جایی بصورت زنجیروار سیستمهای دیجیتال تعبیه شوند تا امکان کیفیت بهتر ارسال تصاویر را فراهم سازند، پهنای باند ارسال را کاهش دهند، افکتهای مخصوص اضافه کنند، و امنیت و حفظ اطلاعات ارسال شده را جهت جلوگیری از دریافت آنها توسط کسانی که دراین سرویسها ثبت نام نکردهاند فراهم کنند.
تکنولوژی نمایشگر
به لطف پیشرفت در تکنولوژی نمایشگرها، امروزه چندین نوع مختلف از نمایشگرهای ویدئویی وجود دارد که در دستگاههای تلویزیون استفاده میشوند:
"CRT" نمایشگرهای رایجتر لامپ اشعه کاتدی. این نوع نمایشگرها زیاد گران نیستند و تکنولوژی ویرایش شده برای آنها وجود دارد که بهترین کیفیت تصویر را در حالت کلی فراهم میکند. آز آنجایی که رزولاسیون اصلی این نمایشگرها ثابت نیست، در بعضی از موارد آنها قابلیت نمایش منابعی با رزولاسیونهای متفاوت را با کیفیت تصویر بالا دارند.
" پانل فلت LCD" یاً"پلاسما: پیشرفتهای جدید نمایشگر پانل فلت برای تلویزیونها که از سیستم نمایشگر کریستال مایع ماتریکس فعال، نمایشگر LCD یا فناوری نمایشگر پلاسما را به ارمغان آوردهاست. پانل فلت LCDها و نمایشگر پلاسمابه اندازه ۱ اینچ صخامت دارند و میتوانند مانند یک تابلو از دیوار آویزان شوند یا روی پایه قرار بگیرند. بعضی مدلها را میتوانند به عنوان نمایشگر رایانه به کار برد.
هرکدام نقاط ضعف و مزایای مخصوص خود را دارند. نمایشگر LCD پانل تخت میتواند زاویه مشاهده را کمتر و باریکتر کرده و بنابراین با محیط خانه تناسب نداشته باشد. صفحههای نورافکن عقبی در شرایط طبیعی روشنایی روز یا اتاقهایی که کاملاً روشن هستند بخوبی عمل نمیکنند و به محلهای مشاهده تاریک نیاز دارند. در سالهای اخیر، پانلهای LED در ساخت تلویزیون مخصوصا تلویزیونهای با اندازه بزرگ استفاده میشود. نمایشگرهای LED باریک تر از LCD هستند و مصرفبرق کمتری دارند اما از لحاظ کیفیت تصویر تفاوت چندانی با LCD ندارند. نمایشگرهای LED گران تر از LCD هستند.
واژههای مربوط به تلویزیون
وضوح تصویر مجموعه تعداد نقاط منفردی است که به عنوان پیکسلها در روی صفحه مورد نظر شناخته میشود. وضوح نمونه ۸۰۰x۶۰۰ بدین معنی است که صفحه تلویزیون ۸۰۰ پیکسل در عرض خود و ۶۰۰  پیکسل در محور عمودی دارد. وضوح بالای مشخص شده وضوح بیشتر تصویر را نشان میدهد.
کنتراست یک اندازه گیری میزان نقاط روشن و تاریک روی صفحه میباشد. معیار نسبت بالاتر کنتراست، تصویرهای بهتر و جالب تر ارائه میکنند که واژهای برای جزئیات غنی بودن مقدار عمق و سایه تصاویر است.
روشنایی تصویر میزان لرزش و ضعف و خرابی رنگها را اندازه میگیرد اندازه گیری cd/m^2معادل مقدار شمعهایی است که لازم هستند تا به تصویر قدرت و کیفیت دهند.
باند فرستادن
باندهای مختلف از بسامدهایی که تلویزیونها در آنها کار میکنند، بستگی به کشور محل استفاده دارند. سیگنالهای VHF و UHF در باندهای I IIو V معمولاً استفاده میشوند. فرکانسهای پایین تر پهنای باند کافی برای برای تلویزیون ندارند. اگرچه BBC در اوایل از باند I VHF در ۴۵ مگاهرتز، استفاده میکرد، این فرکانس مدت زیادی برای این مورد استفاده نشد. باند II برای ارسال و پخش رادیویی FM استفاده میشود. بسامدهای بالاتر بیشتر مانند موجهای نور عمل میکنند و در ساختمانها نفوذ نمیکنند یا از اطراف موانع بخوبی رد نمیشوند که بتوانند برای پخش سیستم تلویزیونی سنتی مورد استفاده قرار بگیرند، بنابراین آنها بطور عمومی برای پخش ماهوارهای استفاده میشوند، که از فرکانسهایی در حدود ۱۰ گیگاهرتز استفاده میکند. سیستمهای تلویزیونی در بیشتر کشورها سیگنالهای ویدئو را مانند سیگنالهای AM، (مدولاسیون دامنه) و صدا را به صورت سیگنالهای FM، (مدولاسیون بسامد) رله میکنند. یک استثنا در این مورد کشور فرانسه است که صدا را مانند سیگنالهای AM رله میکند.
معیار نسبتها
"معیار نسبت" به اندازه گیریهای افقی به عمودی تصویر گفته میشود. تلویزیونهایی که بطور مکانیکی اسکن میشدند در اول توسط جان لوگی بایرد در سال ۱۹۲۶ با معیار نسبت ۷٫۳، مورد استفاده قرار گرفتند که در جهت سرو شانه یک شخص در مشاهده نمای نزدیک بود.
بیشتر سیستمهای تلویزیونی اولیه از اواسط دهه ۱۹۳۰ به این طرف همان معیار نسبت به میزان ۴:۳ که برای تطابق با معیار آکادمی در فیلمهای سینمایی آن زمان استفاده میشد، انتخاب کرده بودند. این معیار نسبت بقدر کافی مربع شکل بود که بطور راحت و آسانی در اطراف لامپ اشعه کاتدی نمایشگرهای CRT که میتوانست با فناوری، تولید وساخت آن زمان تهیه شود، استفاده شود. (فناوری CRT امروزی به تولیدکنندگان امکان میدهد که لامپهای خیلی حهن تر و صاف تر که تکنولوژیهای صفحه تخت آن را بطور ثابت خیلی عمومی و رایج تر کرده و محدودیتهای تکنیکی معیار نسبت را ندارد، تولید کنند). سرویس تلویزیونی BBCاز لامپهای بیشتر مربع مانند۵:۴ معیار نسبت از سال ۱۹۳۶ به 3 April ۱۹۵۰ موقعی که به معیار نسبت ۴:۳ سویچ میشود، استفاده میکند. این کار مشکلات جدی ایجاد نمیکرد، چون بیشتر دستگاههای تلویزیونهای آن زمان از لامپهای گرد و دایرهای شکل که به راحتی با معیار نسبت ۴:۳ هنگام تغییر ارسال سیگنالها تنظیم میشدند، استفاده میکردند.
در دهه ۱۹۵۰ استودیوهای فیلم به سمت صفحه پهن تمایل ورزیدند و معیار نسبتهایی مانند سینما اسکوپ تلاش کرد که محصولات تولیدی خود را از برنامههای تلویزیونی دور نگهدارد. اگرچه در اول این کار فقط یک حیله بود ولی صفحه پهن هنوز فرمت انتخاب امروزی است و معیار نسبت مربع شکل فیلمها بندرت دیده میشوند. بعضی افراد میگویند که صفحه پهن موقعی که اشیای را بلند هستند بصورت سراسرنما نشان میدهد واقعاً یک ایراد و مشکل بزرگ است، بعضی دیگر میگویند که مشاهده طبیعی بیشتر از بلندی سراسرنما است و بنابراین نمایشگرهای صفحه پهن برای چشم مناسب هستند.
سویچ و تغییر به سیستمهای تلویزیونی دیجیتال به عنوان یک فرصت برای تغییر فرمت تلویزیونی از معیار نسبت قدیمی ۴:۳ (۱٫۳۳:۱) به معیار نسبت ۱۶:۹ (تقریباً ۱٫۷۸:۱) استفاده شد. این عمل تلویزیونها را قادر میسازد که به معیار نسبت صفحه پهن مدرن یا سینما که معیار نسبتی از ۱٫۶۶:۱ از ۱٫۸۵:۱ تا ۲٫۳۵:۱ دارند، نزدیکتر شوند. دومتد برای حمل و انتقال محتویات صفحه پهن وجود دارد آنکه برای استفاده بهتر است فرمت صفحه پهن آنامورفیک نامیده میشوند. این فرمت خیلی مشابه تکنیک استفاده شده برای فریم فیلم صفحه پهن در داخل فریم فیلم ۱٫۳۳:۱٫۳۵ میلیمتری است. تصویر هنگام ضبط بطور افقی فشرده میشود، و سپس هنگام پخش دوباره باز و گسترده میشود. فرمت ۱۶:۹ صفحه پهن آنامورفیک اولین فرمتی بود که توسط پخش تلویزیون PALPlus اروپایی معرفی شد و کمی بعد در «صفحه پهن» DVD، ATSC، سیستم تلویزیون با کیفیت بالا(HDTV) از فرمت صفحه پهن، بدون فشردگی افقی یا بازشدن دوباره استفاده میکند.
امروزه «صفحه پهن» از تلویزیون به محاسبه گرها و رایانهها جایی که کامپیوتر رومیزی و کامپیوترهای کیفی بطور عمومی مجهز به نمایشگرهای صفحه پهن میباشند. بعضی شکایات درباره اختلال معیار نسبت تصویر فیلم به علت نرمافزار پخش بعضی از DVDها که این معیار نسبت را در نظر نگرفتهاند وجود دارد، اما این فقط یک چیز فرعی برای کیفیت نرمافزار پخش DVDها است. بعلاوه، نمایشگر صفحه پهن کامپیوتر رومیزی و کامپیوتر کیفی در معیار نسبت ۱۶:۱۰ هم از نظر اندازه فیزیکی و هم در تعداد پیکسلها و نه در معیار نسبت ۱۶:۹ تلویزیونهای مورد استفاده، که باعث پیچیدگی بیشتر میشود، میباشند. این نتیجه فرضیه یکسان مهندسین کامپیوتر نمایشگر صفحه پهن کامپیوتر است که مردم مشاهده محتویات در معیار نسبت ۱۶:۹ در رایانه خود را بر ناحیهای از صفحه که با کنترلهای پخش معکوس شود، نوار وظایف و دستورها که مانع مشاهده محتویات تمام صفحه میشود، ترجیح میدهند.
عدم تطابق معیار نسبت
عوض شدن و تکمیل صنعت تلویزیون در مورد معیار نسبت (تصویر) بدون مشکلات نبودهاست و حالا هم میتواند مشکلات قابل توجهی هم داشته باشد.
نمایش معیار نسبت صفحه پهن تصویر (مستطیل) در معیار نسبت مناسب (مربع ۴:۳) میتواند نمایش داده شود.
اینچ «جعبه حروف»، فرمت با نوار سیاه در بال و پایین"
با بخشی از تصویر که خراب شده، معمولاً کناره چپ و راست تصویر بریده میشود یا در "وسیله مشاهده و اسکن بخشهای انتخاب شده توسط کاربر بریده میشوند.
با تصویر بطور افقی فشرده شده
یک معیار نسبت مناسب یا یک تصویر (مربع یا ۴:۳) در معیار نسبت صفحه پهن نمایش (مستطیل با افقی طولانی) که در بالا نشان داده شد.
در«(فیلم) جعبه بالایی» فرمت، با نوار عمودی سیاه به سمت چپ و راست
با بخشهای بالایی و پایینی تصویر که بریده شده (یا در «کنار و هنگام اسکن» بخشهای انتخاب شده توسط کاربر) بریده میشوند.
با تصویر افقی که مختل شدهاست.
یک سازگاری عمومی بمباران یا تهیه موادی است که معیار نسبت ۱۴:۹ ارائه میدهند و قسمتی از تصاویر را در هر سمت برای نمایش با معیار ۴:۳ حذف میکنند، و بعضی قسمتهای تصاویر را در نمایش با معیار ۱۶:۹ حذف و بریده میکنند. در سالهای اخیر عملکرد سینما توگرافیک که به نام]]فیلم سوپر ۳۵ میلیمتری (برنده و قهرمان شده توسط) جیمز کامرون برای فیلم تعدادی از فیلمهای سینمایی مهم را را مانند "تایتانیک"، «قانوناً بلوند»، «قدرت آوستین“، و»ببر کمین گرفته، هیولای مخفی«استفاده شدهاست. این نتیجه باعث ایجاد این نظریه شد که فیلم نگاتیو دوربین میتواند برای تهیه چاپهای تئاتری صفحه پهن و هم استاندارد»تمام صفحه«استفاده شود که با استفاده از آنها برای تلویزیون /VHS/DVD از نیاز به»جعبه حروف«یا کاهش اطلاعات با موقعیت خراب شدن»پن –و- اسکن" ایجاد میشود اجتناب شود.
تجهیزات جانبی تلویزیون
امروزه بسیاری از تجهیزات جانبی برای تلویزیون وجود دارد که شامل کنسولهای بازیهای کامپیوتری و ویدئویی، ضبط کننده ویدئو کاست، جعبه بالایی برای تلویزیون کابلی، تلویزیون ماهوارهای DVB و دستگاههای DVB-T، گیرنده تلویزیون دیجیتال، پخش کنندههای DVD، یا ضبط کننده ویدئوی دیجیتال (شامل ضبط کنندههای ویدئی شخصی، PVRs) میباشند. بازار وسایل جانبی به رشد خود همگام با توسعه تکنولوژی جدید ادامه دادهاست.
استفاده در مناطق مختلف جغرافیایی
محتویات
آگهی و تبلیغات
از زمان راه اندازی تلویزیونهای تجاری در ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۴۰، این تلویزیونها بیشتر جهانگیر شدند و متدهای رایج و عمومی برای فروختن محصولات از هر نوعی، مخصوصا کالاهای مصرفی از طریق تبلیغات تلویزیونی رواج یافت. قیمتهای آگهیها و تبلیغات در آغاز توسط معیار نیلسون تعیین میشد.
تهیه برنامه
انجام و تهیه برنامههای تلویزیونی که برای عموم مردم پخش شود میتواند به روشهای متفاوت بسیاری انجام شود. بعد از تولید مرحله بعدی بازاریابی و انتقال محصولات به بازارهایی است که برای استفاده از آن باز هستند. این کار بطور نمونه در دو سطح اتفاق میافتد:
"اجرای اولیه"یا "پخش اولیه"- یک تولید کننده برنامههایی از یک یا چند قسمت تولید میکند و آن را از یک ایستگاه یا شبکه که برای آن محصول هزینه پرداخت کرده و یا مجوزی برای پخش آن اخذ شدهاست، پخش میکند.
"بازپخش"- این واژهای است که بطور گستردهای برای توصیف استفاده مجدد از برنامه ها (بعد از پخش اولیه) بکار میرود. این کار شامل بزپخش در کشور تهیهکننده یادر سطح بینالمللی است که ممکن است توسط تولید کننده انجام و مدیریت شود یا نشود.
جنبههای اجتماعی
خطرات احتمالی
پا به پای رشد فرهنگی و تاثیر فرهنگی تلویزیون در جامعه و خانواده، ندای مذهبی قانونگزاران، دانشمندان و والدین در مورد کیفیت و تأثیر وسایل ارتباط جمعی بالا گرفتهاست. برای مثال دولت سوئد محدودیتها و ممنوعیتهای کلی برای آگهی برای بچههای پایین تر از سن دوازده سالگی در سال ۱۹۹۱ وضع کردهاست. بر اسات نتایج تحقیات انجام شده در درهههای اخیر الگوهای فعالیت مغز بچهها در موقع مشاهده خشونت نشان میدهد بچهها با مشاهده خشونت تحریک میشوند و این خشونت مشاهده شده در منطقهای از مغز خود (بخش عقبی قشر خاکستری) ذخیره میشود که باعث صدمه به حافظه دراز مدت میشود.
در سال ۲۰۰۲ برخی منابع اعلام کردند که نتایج بررسیهای آنها نشان داده تماشای مداوم تلویزیون تفاوتی با انواع دیگر اعتیاد ندارد، و گزارشهایی حاکی از این است که عوارض تماشای تلویزیون میان برخی خانوادهها تا حدی شدید بود که باعث شده خانوادهها از تماشای تلویزیون خودداری کنند.(ساینتیفیک امریکن)
یک مطالعه جغرافیایی در مناطق مختلف نیوزلند که ۱۰۰۰ نفر (از سنین پایین تا ۲۶ سالگی) در آن شرکت داشتهاند نشان میدهد که " تماشای تلویزیون در زمان بچگی و بزرگسالی با میزان ضعف تحصیلی تا سن ۲۶ سال ارتباط دارد. به بیان دیگر، هرچقدر یک بچه بیشتر تلویزیون تماشا میکند، کمتر او مایل به تمام کردن مدرسه و رفتن به دانشگاه میباشد.
در ایسلند ساعتهای پخش تلویزیونی تا سال ۱۹۸۴ محدود شده بود و هیچ برنامه تلویزیونی در روزهای پنجشنبه یا در تمام طول ماه ژوئن پخش نمیشد.
«علیرغم این تحقیق و بررسی، بسیاری از دست اندرکاران وسایل ارتباط جمعی امروزه چنین مطالعاتی را به عنوان روش مناسب و با ارزشی ترد میکنند. به عنوان یک مثال از این مقوله فکری، مقاله دیوید گاونلت را در»(ده ضعف مدل 'تأثیر' رسانهها) ببینید.
تقریباً از زمان اختراع این وسیله ارتباط جمعی هزینههایی برای بعضی از برنامهها به اشکال ختلف وجود داشتهاست که برنامههای نامناسب خطرناک و گمراه کننده[ یا رفتار و اعمال نامناسب وجود داشتهاست. منتقدانی مانند جین کیلبورن ادعا کردهاند که تصاویر تلویزیون مانند وسایل ارتباط جمعی گسترده دیگر به دختران جوان صدمه و لطمه میزند. نکته پردازان دیگر مانند سات ژالی پروندهای تهیه کردهاند دال بر اینکه آگهیهای تلویزیونی در ایالات متحده آمریکا بر خوشحالی و شادی مردم تاثیر فزایندهای دارد وآنها را برای خرید کالاها و محصولات تشویق میکند. جرج گربنر نشان دادهاست که تصویرسازی گاهگاهی از جنایات، بهویژه بزهکاری جوانان و افراد کم سن و سال، باعث ایجاد موضوع نشانگان و بیماری جهانی شدهاست. در بررسی در میان تماشاچیان تلویزیون، میزان این جنایات و خلافها خیلی بیشتر از دیگر افراد است.
گرایشهای فناوری
تلویزیون در اوایل اختراع خود یک رسانه گروهی کوتاهمدت بود. طرفداران برنامههای منظم و معمولی برای لیست شدن در برنامههای تلویزیونی طرح ریزی کردند، و بدین جهت توانستند که برنامههای مورد علاقه خود را در زمان معین پخش، تماشا کنند. واژه «قرار ملاقات تلویزیون» معادل بازاریابهایی است که این ضمیمه شدن را توضیح و توصیف میکنند.
تماشاچی بودن تلویزیون بر طبق برنامه بندی با اختراع ضبط و پخش کنندههای برنامههای ویدئویی مانند ضبط کننده ویدئو کاست و ضبط کننده ویدئویی دیجیتال کاهش پیدا کردهاست. مشتریان میتوانند برنامهها را در طرح زمان بندی خود یکبار تماشا کرده و ضبط کنند. تهیهکنندگان خدمات تلویزیونی همچنین ویدئو درخواستی را که مجموعهای از برنامهها است ارائه میکنند که میتواند در هر زمانی تماشا شود.
هم شبکههای تلفنهای همراه و هم اینترنت قابلیت حمل امواج و برنامههای ویدئویی را دارند. قبلاً مقدار خوبی از تلویزیون اینترنتی موجود بود که به صورت برنامههای زنده یا فابل قابل داونلود بود. تلویزیون تلفنهای همراه برای ارائه این جریانها بعد از تکمیل و پیشی گرفتن تلویزیون دیجیتالی از طریق هوا بر سیستمهای آنالوگ و غلبه بر بعضی از مشکلات تکنیکی- مخصوصا نوعی که به عمر باتری بستگی دارد، طراحی شدند.
خبرنگار
خبرنگار کسی است که با اتکا به ذوق و استعداد شخصی، پس از گذارنیدن دورهٔ آموزش تخصصی و همچنین با توجه به مسئولیت اجتماعی که این پیشه بر گردن او میگذارد، وظیفه بدستآوردن، آمادهکردن، گردآوری و ساماندادن اخبار و انتقال آنها را با وسایل ارتباط جمعی (مطبوعات، رادیو، تلویزیون و خبرگزاری) به مخاطبان بر گردن دارد.
برپایهٔ اعلامیه سازمان یونسکو، خبرنگاران باید کوشش کنند تا اخباری که در اختیار عموم میگذارند درست، دقیق و معتبر باشد و در درستی اخباری که به دست میآورند، پژوهش و اندیشه کنند. خبرنگاران نباید حقیقتی را عمداً تحریف یا خراب کنند و نیز هیچ گونه مطلبی را نباید از دید مردم پنهان نگهدارند.
ویژگیهای یک خبرنگار
خبرنگار باید رسانهای را که در آن کار میکند، بشناسد. از ظرفیت و کارایی آن آگاه باشد. ماهیت رسانه و توان خبررسانی آن باید برای او روشن باشد. اگر از خبرنگاری بپرسند خبری را که تهیه کردهای برای چه رسانهای است؟ (رادیو، تلویزیون، یا مطبوعات) باید پاسخ دقیق او منطبق باشد با شناختی که از هر کدام از رسانهها دارد. هر چه شناخت خبرنگار از رسانهای که در آن کار میکند بیشتر باشد، دقیق تر عمل خواهد کرد. نگاه بی اعتنا و بیان سرد و مصنوعی برخی از خبرنگاران و در نتیجه گزارش خنثی یا کم اثر آنها ناشی از ضعف شناخت از توان رسانهاست. امروز خبرنگاران بزرگ «رسانه» را «قدرت» میدانند و با این دیدگاه وارد عرصه خبر و خبرنگاری میشوند. بنابراین خبرنگار باید رسانه را بشناسد، بعد برای آن کار کند.
خبرنگار باید تفاوت «خبر» و «رویداد» را بداند و از سیر تحول یک «رویداد» به «خبر» آگاه باشد. اگر از خبرنگاری بپرسند «خبر چیست؟» او باید از جایگاه یک صاحب نظر و یک کارشناس خبر اظهار نظر کند؛ نه اینکه کلمات حفظ شدهای را باز گوید با این گمان که خبر را تعریف کردهاست. خبرنگاری که خبر را نمیشناسد، چگونه میتواند به صحت و جامعیت آن پی ببرد؟ شناخت خبر مستلزم شناخت اوضاع سیاسی جهان و جامعهاست.
چهره و لحن گفتار برخی از خبرنگاران در جلوی دوربین نشان از بیگانه بودن آنها با عمق خبری است که در صحنه آن قرار دارند. خبرنگار باید بداند که مخاطب و بیننده خبر تا چه اندازه برای شنیدن و دیدن گزارش خبری او حساس و هوشیار است. هر چه شناخت خبرنگار از خبر بیشتر و از نیازها و حساسیتهای مخاطب آگاه باشد، در تهیه و تولید و نگارش و بیان خبر دقیق تر عمل میکند.
خبرنگار باید خبرگزاریهای مختلف جهان بویژه غولهای خبری جهان را بشناسد. این شناخت به نگاه و فکر او وسعت میبخشد. وقتی به راز موفقیت خبرگزاریهای جهان پی برد و دانست که همه چیز در گرو عملکرد درست خبرنگاران آنها بودهاست، به جایگاه و حساسیت کار خود بیشتر پی میبرد.
مهارت ارتباطی از دیگر ویژگیهای خبرنگار است. ارتباط با همه چیز و همه کس، تقریباً بدون محدودیت. خبرنگار باید بتواند خود را با صحنه تصادف، زلزله، سیل، آتش سوزی، جنگ، جشنهای ملی و مذهبی، مراسم ویژه، راهپیماییها و نمونههای مرتبط وفق دهد و مرتبط سازد. همچنین بتواند با کودک خردسال، نوجوان، جوان، پیر، کارگر و کارمند، هنرمند، قهرمان، دانشمند، افراد مثبت و منفی ارتباط برقرار کند. او باید بتواند هم با دختر خردسالی که تازه به مدرسه وارد شده گفتگو کند و هم با پیرزن ۹۰ سالهای که در خانه سالمندان دوران سخت زندگی خود را سپری میکند، هم کلام شود. خبرنگار این مهارت ارتباط کلامی و غیر کلامی را باید بیاموزد در غیر اینصورت مصاحبههای مضحکی به دست خواهد داد.
آشنایی با نگارش و تنظیم خبر، خبرنگار را در نوشتن متن خبر یا مخابره آن موفق میکند. امروزه خبرگزاریها و رسانهها و بخشهای ممتاز خبری به کلمات و واژهها و عبارتهای خبری بسیار توجه دارند. بار روانی برخی از کلمات تأثیر ویژه دارند. نگارش درست و بدون غلط و رعایت زبان معیار و ایجاز در جمله بندی مهارتی است که خبرنگار باید با آن آشنا باشد. همراهی و هماهنگی کلمات و تصاویر، نگارش خبر را دقیق تر میکند. رعایت سه کلمه برای هر ثانیه تصویر و انتخاب بهترین و مؤثرترین کلمه به تصاویر خبری جذابیت میبخشد. تنظیم خبر نیز اولویت بندی مفاهیم خبری براساس اهمیت هر مفهوم است که خبرنگار در این زمینه بخشی از کار را برعهده دارد.
بیان مناسب، داشتن سلامت اندام گفتاری و صدای مناسب و لحن خبری و غیرمصنوعی از دیگر ویژگیهای خبرنگار است. تنفس درست، جنس صدا و استفاده درست از صدا و انتخاب لحن مناسب برای بیان، از مهارتهای خبرنگاران آموزش دیدهاست. برخی از خبرنگاران صدای خبری مستقلی دارند که مخاطبان به آن صدا و شیوه بیان علاقهمند هستند. خبرنگار برای دستیابی به بیان نافذ خبری باید جدی باشد و تلاش کند.
چیرگی بر احساسات: خبرنگاران موفق رسانههای بزرگ در گزارشهای خبری تسلیم احساسات خود نمیشوند. همدردی و همدلی با مخاطب با احساساتی شدن متفاوت است. فراموش نشود که حضور خبرنگار در صحنه خبر برای عینیت بخشیدن به خبر است؛ نه تحریک احساسات. مردم نیازی به دیدن صحنههای احساس خبرنگار ندارند؛ آنچه آنها میخواهند دقت، صحت و جامعیت خبر در اسرع وقت است.
بداهه گویی، مهارت ممتازگفتاری است که خبرنگار بر اثر مطالعات و تمرینهای بیانی به آن میرسد. گاهی لازم است خبرنگار از متن آمادهای که تهیه کردهاست جدا شود و از خود چیزی بگوید. این لحظات غافلگیر کننده که کم نیستند، مهارت زبانی خبرنگار یا عجز او را آشکار میکنند. خبرنگار باید برای اینگونه صحنهها آماده باشد.
نرمخبر
در فرهنگ روزنامهنگاری و ارتباطات، نرمخبر (به انگلیسی: Soft News) یکی از سبکهای خبرنویسی است. نرمخبر، ماهیتی گزارشگونه دارد، و عمدتاً برای پوشش موضوعات مورد علاقهٔ انسانی در حوزهٔ عمومی به کار میرود. تمرکز نرمخبر، بیشتر بر روی سرگرمی یا آموزش است، و میتواند زبانی غیررسمی داشته باشد.
برخی از نرمخبرها با رویدادهای جاری ارتباط دارند، اما این رویدادها آنی و مقطعی نیستند، و استمرار دارند (مثال: تغییر دیدگاه سیاسی در یک حزب بزرگ، پیدایش یک سبک موسیقی جدید و امثالهم). نرمخبر به خواننده نگاهی تحلیلی، منتقدانه، و پرسشگر میدهد، و در حیقیت، او را به تعقیب رویداد ترغیب میکند.
ساختار دایرهای نرمخبر
نرمخبر ساختاری دایرهای دارد؛ یعنی خبر به جایی ختم میشود که لید آنرا آغاز کرده است. در این سبک خبری، برخلاف سبک هرم وارونه، از ارزش اطلاعات در سطور پایانی خبر، کاسته نمیشود.
عناصر خبری در نرمخبر
در این ساختار، وزن عنصر خبری «چرا؟» از بیشترین اهمیت برخوردار است، و خبرنگار با رجوع به منابع مختلف، در صدد پاسخگویی به همین «چرا» است.
خبرهای دایرهای، به غیر از پاسخگویی به مخاطب، پرسشزا هم هستند. این پرسشسازیها عمدتاً برای ترغیب مخاطب به تعقیت رویداد صورت میگیرد. نرمخبر به خواننده میفهماند که خبر به پایان رسیده است، اما رویدادی که عامل نوشتن این خبر بوده، در جهان واقعی ادامه دارد و هنوز به پایان نرسیده است. نرمخبرها در اکثر مواقع با پرسش به پایان میرسند و یا با نقلقول و پیشبینی، خواننده را در تعلیق نگاه میدارند تا وادار به تعقیب خبر شود.
تلویزیون یا دورنما (به فرانسوی: Télévision)، سامانهای ارتباطی برای پخش و دریافت تصاویر متحرک و صداها از مسافتی دور است. همچنین دستگاه گیرنده در این سامانه، تلویزیون نام دارد. امروزه در ایران، به مجموعه فراهم کننده و پخش کننده برنامههای تلویزیونی، سیما گفته میشود.

از جان لوگی برد دانشمند و مخترع اسکاتلندی به عنوان مخترع تلویزیون یاد میشود، گرچه دانشمندان و مخترعان بسیار دیگری مانند پائول نیپکو، بوریس روزینگ، ولادیمیر زورکین و فیلو فارنزورث از اواخر سده ۱۹ میلادی تاکنون در توسعه و تکمیل فناوری تلویزیون نقش موثر داشتهاند.
واژه پژوهی نام تلویزیون
واژه تلویزیون که از زبان فرانسوی به فارسی راه یافته خود واژه ای دورگهاست که بخش نخست آن از واژه یونانی تله- (دور) و بخش دوم آن از واژه لاتین ویزیو (دید) گرفته شدهاست. با اینکه در بیشتر زبانها همین واژه تلویزیون (البته با تلفظهای بسیار گوناگون) به کار میرود برخی زبانها واژههای خود را برای این مفهوم دارند. برای نمونه در زبان آلمانی برای تلویزیون همیشه واژه Fernsehen به کار برده میشود که معنی واژگانی آن «دوردید» است. یا در زبان ژرمنی نیدرساکسنی به تلویزیون Kiekschapp میگویند که معنی لغوی آن «نگرش» است.
تاریخچه
تاریخ پیدایش تلویزیون به سال ۱۸۸۴ میلادی برمیگردد. زمانی که یک دانش آموز آلمانی به نام پائول نیپکو نخستین سیستم الکترومکانیکی تلویزیونی را با توانایی انتقال یک تصویر ثابت اختراع کرد. این سیستم از طریق روشن کردن یک عکس بهوسیله لنز و یک صفحه چرخشی کار میکرد (صفحه نیپکو). روزنههای چهارگوش (سوراخهای کوچک) بر روی صفحه بریدهشده بودند و خطهای عکس را تا جایی که عکس کاملاً پویش شود دنبال میکردند. هر چه تعداد این روزنه ها بیشتر میشد خطهای بیشتری هم دنبال میشدند، و از این رو جزئیات بیشتری هم نمایان میشد. دستگاه نیپکو تا پیشرفت فناوری تقویتکننده الکترونیکی لامپ خلأ و لامپ پرتو کاتدی عملاً قابل استفاده نبود. در سال ۱۹۰۷، بوریس روزینگ دانشمند روس برای نخستین بار توانست با استفاده از لامپ پرتو کاتدی در دستگاه گیرنده تلویزیونی، شکلهای ساده هندسی را از طریق تلویزیون منتقل نماید. در سال ۱۹۲۳، ولادیمیر زوریکین دانشمند دیگر روس صفحه نیپکو را با یک عنصر الکترونیکی جایگزین کرد. این موضوع باعث بهوجودآمدن سطح بالاتری از جزئیات بدون افزایش تعداد پویشها در واحد زمان شد. در سالهای نخست دهه ۱۹۰۰ (۱۲۸۰ خورشیدی) مهندسان در یافتند که میتوان تصویر را با استفاده از امواج رادیویی فرستاد. اما این کار تا سال ۱۹۲۶ (۱۳۰۵ خورشیدی) عملی نشد.
سرانجام جان لوگی برد دانشمند اسکاتلندی با استفاده از دیسک نیپکو برای نخستین بار موفق شد تصاویر متحرک تلویزیونی ضد نور (در سال ۱۹۲۵) و تصاویر متحرک سیاه و سفید (۱۹۲۶) را در لندن منتقل نماید. اختراع جان لوگی برد نخستین انتقال تصویر واقعی تلویزیونی به شمار میرود. تنها یک سال بعد در ۱۹۲۷، جان لوگی برد نخستین دستگاه ضبط تصاویر ویدئویی را اختراع کرد. وی با استفاده از مدولاسیون توانست سیگنالهای دوربین تلویزیونی خود را تا حد سیگنالهای صوتی تغییر دهد و سپس آنها را روی صفحه ضبط صوت ۱۰ اینچی ضبط کند. چند صفحه از ویدئوهای ضبط شده جان لوگی برد باقیماندهاند که ویدئوهای ضبط شده در آنها در دهه ۱۹۹۰ با استفاده از تکنولوژی دیجیتال استخراج و بازسازی شدند.
جان لوگی برد همچنین تلویزیون رنگی مکانیکی را در سال ۱۹۲۸ عرضه کرد. سیستم برد کاملاً با لامپ تصویر الکترونیکی و دوربینهای امروزی متفاوت بود. در سیستم او تصویر به کمک صفحه گردان عظیمی به طور مکانیکی، روییده میشد. این صفحهٔ گردان سوراخهایی برای عبور نور داشت. کیفیت اولین تصاویر او خیلی بد بود و فقط ۳۰ خط داشت. اولین تلویزیون مکانیکی از صفحه نیپکو با سه فنر مارپیچ استفاده می کرد که هر فنر برای یکی از سه رنگ اصلی (قرمز، سبز، آبی) بهکار بردهمی شد، در آن زمان عده کمی از مردم دستگاه تلویزیون داشتند و داشتن تجربه تماشای تلویزیون اهمیت چندانی نداشت.
در سال ۱۹۳۵ اولین سیستم تلویزیون الکترونیکی توسط شرکت EMI شرح داده شد. در سال ۱۹۳۹ شانزده شرکت در آمریکا شروع به ساخت یا طراحی برای ساخت دستگاه تلویزیون الکترونیکی کردند. در سال ۱۹۴۱ کمیتهای بینالمللی سیستمهای تلویزیونی NTSC یک مجموعه راهنما برای مخابره تلویزیون الکترونیکی ارایه داد.
دهه ۱۹۵۰ یک دوره زمانی مهم و طلایی در پیشرفت تلویزیون به شمار میآید. مبدأ تلویزیونهای سیاه سفید سال ۱۹۵۶ است. هزینه دستگاه تلویزیون سر انجام در این زمان کاهش پیداکرد. در سال ۱۹۵۳ (۱۳۲۲ خورشیدی) تلویزیون رنگی و در دو دههٔ اخیر تلویزیونهای مسطح اختراع شدند. منشاء تلویزیون امروزی میتواند در زمان گذشته با کشف خاصیت هدایت نوری ماده سلنیم توسط ویلوگبی اسمیت در سال ۱۸۷۳و اختراع دیسک اسکن توسط پاول نیپکوو در سال ۱۸۸۴ بررسی و ردیابی شود. همه سیستمهای عملی و کاربردی تلویزیون از این اصل بنیادی اسکن یک تصویر برای تولید سیگنالهای سری زمانی برای نمایش آن میباشند. این نمایش تصویری سپس به وسیلهای ارسال میشود که برخلاف عمل اسکن کردن عمل میکند. دستگاه آخری، تلویزیون (یا دستگاه تلویزیون) است که با توجه به توانائیهای چشم انسان تصویر یکسان ومناسبی تهیه و نمایش میدهد.
تکنیکهای الکترومکانیکی پیش از جنگ جهانی دوم بطور قابل ملاحظهای توسط چارلز فرانسیس جنکینز و جان لوگی بِرد توسعه و تکمیل شد.
تلویزیون به خاطر ارائه تصویر از رادیو جاذبه بیشتری دارد و بعد تازهای به آن ارائه میکند چشمها را به خود خیره میکند و به علاوه فهم پیام را آسانتر میکند چون تصویر وصدا اطلات عات کاملتری به مخاطب میدهد تلویزیون از جهت کنترل و تسلط بر افکار عمومی رسانهای بسیار قوی و موثر است در کشورهای پیشرفته امروزه رادیو به عنوان وسیله ار تباط بین اللمل مورد استفاده قرار میگیرد
پخش منظم برنامهها در ایالات متحده آمریکا انجام شد بریتانیای کبیر، آلمان، فرانسه، اتحاد جماهیر شوروی پیش از جنگ جهانی دوم بود. اولین پخش تلویزیونی منظم با سطح مدرن که (۲۴۰ خط یا بیشتر) تعریف میشود، در بریتانیا در سال ۱۹۳۶ انجام شد، بزودی به «سیستم A» با ۴۰۵ خط ارتقا یافت. شبکههای پخش محلی در ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۴۶ شروع به کار کردند و تا اواسط دهه ۱۹۵۰ تلویزیون بخش عمومی و همگانی زندگی آمریکایی شد. وقتی که پخش از طریق هوای آمریکای شمالی در اول هزینههای جانبی برای مشتریان (به عنوان مثال هزینه دسترسی و استفاده بیشتر و نگهداری تجهیزات و سختافزار) نداشت و پخش کنندگان تلویزیونی فبلا هزینههای خود را از طریق درآمدهای پخش آگهی تامین میکردند، مشتریان تلویزیون ایالات متحده آمریکا بطور فزایندهای برنامههای دلخواه خود را از طریق ثبت نام در سیستم تلویزیون کابلی یا فرستندههای ماهوارهای مستقیماً به خانه خود بدست آوردند. در بریتانیا از سوی دیگر، صاحبان هر تلویزیون باید هزینه مجوز تلویزیون را بطور سالیانه پرداخت کنند.
در دهه ۱۹۶۰ ژاپنیها با استانداردهای NTSC موافقت کردند. در اواخر همان دهه اروپا دو استاندارد جدید مخابره تلویزیون معرفی کرد:
SECAM: استاندارد پخش تلویزیونی در فرانسه و خاورمیانه و قسمت هایی از اروپای شرقی.
PAL: استاندارد تلویزیون حکمفرما در اروپا.
اولین تلویزیون رنگی به وسیله تکنولوژیهای پردازش سیگنال دیجیتالی مجتمع، در سال ۱۹۸۳ به بازار عرضه شد.
در یک جلسه در سال ۱۹۹۳ گروه تصویر متحرک (MPEG) تعریف ویدیو، صوت وسیستم-های MPEG-2 را کامل کردند. از تاریخ ۱۹۹۹ بیشتر رسانههای ارتباط به تکنولوژی دیجیتال تغییر پیدا کردند.
در ژانویه ۲۰۱۳ ، الجی الکترونیکس نخستین تلویزیون تجاری بر پایه دیود گسیل نور ارگانیک (OLED) را روانه بازار کرد. صفحه تلویزیونی این نسل از نمایشگرها به نسبت تلویزیونهای السیدی متداول و نمایشگرهای پلاسما بسیار نازک تر، کارآمدتر، تواناتر و واضحتر هستند.
تکنولوژی
اجزای یک سیستم تلویزیون
اجزای یک سیستم تلویزیون ساده عبارتند از:
یک منبع تصویر- این میتواند یک دوربین ویدئوی حرفهای برای عکسبرداری زنده و ارسال فیلم باشد.
یک منبع صدا
یک فرستنده که یک یا چند سیگنال تلویزیونی را با اطلاعات تصویر و صدا برای ارسال مدوله میکند.
یک گیرنده (تلویزیون) که سیگنالهای تصویر و صدا را دوباره از پخش تلویزیونی بازیابی میکند.
یک وسیله نمایشگر که سیگنالهای الکتریکی را به نور مرئی تبدیل میکند.
یک وسیله صوتی که سیگنالهای الکتریکی را به امواج صدا تبدیل میکند که همراه تصویر پخش میشوند.
سیستمهای کاربردی تلویزیون شامل تجهیزاتی برای انتخاب منابع مختلف تصویر، مخلوط و ترکیب کردن تصاویر از چندین منبع بصورت یک تصویر، درج سیگنالهای ویدئویی از قبل ضبط شده، همزمان کردن سیگنالهای منابع مختلف، و تولید تصویر مستقیم با کامپیوتر برای منظورهایی مانند معرفی اطلاعات ایستگاه پخش میباشد. ارسال میتواند از طریق هوا و توسط فرستندههای زمینی، از طریق کابلهای فلزی یا نوری، یا توسط رادیو با ماهواره صورت گیرد. ممکن است در هر جایی بصورت زنجیروار سیستمهای دیجیتال تعبیه شوند تا امکان کیفیت بهتر ارسال تصاویر را فراهم سازند، پهنای باند ارسال را کاهش دهند، افکتهای مخصوص اضافه کنند، و امنیت و حفظ اطلاعات ارسال شده را جهت جلوگیری از دریافت آنها توسط کسانی که دراین سرویسها ثبت نام نکردهاند فراهم کنند.
تکنولوژی نمایشگر
به لطف پیشرفت در تکنولوژی نمایشگرها، امروزه چندین نوع مختلف از نمایشگرهای ویدئویی وجود دارد که در دستگاههای تلویزیون استفاده میشوند:
"CRT" نمایشگرهای رایجتر لامپ اشعه کاتدی. این نوع نمایشگرها زیاد گران نیستند و تکنولوژی ویرایش شده برای آنها وجود دارد که بهترین کیفیت تصویر را در حالت کلی فراهم میکند. آز آنجایی که رزولاسیون اصلی این نمایشگرها ثابت نیست، در بعضی از موارد آنها قابلیت نمایش منابعی با رزولاسیونهای متفاوت را با کیفیت تصویر بالا دارند.
" پانل فلت LCD" یاً"پلاسما: پیشرفتهای جدید نمایشگر پانل فلت برای تلویزیونها که از سیستم نمایشگر کریستال مایع ماتریکس فعال، نمایشگر LCD یا فناوری نمایشگر پلاسما را به ارمغان آوردهاست. پانل فلت LCDها و نمایشگر پلاسمابه اندازه ۱ اینچ صخامت دارند و میتوانند مانند یک تابلو از دیوار آویزان شوند یا روی پایه قرار بگیرند. بعضی مدلها را میتوانند به عنوان نمایشگر رایانه به کار برد.
هرکدام نقاط ضعف و مزایای مخصوص خود را دارند. نمایشگر LCD پانل تخت میتواند زاویه مشاهده را کمتر و باریکتر کرده و بنابراین با محیط خانه تناسب نداشته باشد. صفحههای نورافکن عقبی در شرایط طبیعی روشنایی روز یا اتاقهایی که کاملاً روشن هستند بخوبی عمل نمیکنند و به محلهای مشاهده تاریک نیاز دارند. در سالهای اخیر، پانلهای LED در ساخت تلویزیون مخصوصا تلویزیونهای با اندازه بزرگ استفاده میشود. نمایشگرهای LED باریک تر از LCD هستند و مصرفبرق کمتری دارند اما از لحاظ کیفیت تصویر تفاوت چندانی با LCD ندارند. نمایشگرهای LED گران تر از LCD هستند.
واژههای مربوط به تلویزیون
وضوح تصویر مجموعه تعداد نقاط منفردی است که به عنوان پیکسلها در روی صفحه مورد نظر شناخته میشود. وضوح نمونه ۸۰۰x۶۰۰ بدین معنی است که صفحه تلویزیون ۸۰۰ پیکسل در عرض خود و ۶۰۰  پیکسل در محور عمودی دارد. وضوح بالای مشخص شده وضوح بیشتر تصویر را نشان میدهد.
کنتراست یک اندازه گیری میزان نقاط روشن و تاریک روی صفحه میباشد. معیار نسبت بالاتر کنتراست، تصویرهای بهتر و جالب تر ارائه میکنند که واژهای برای جزئیات غنی بودن مقدار عمق و سایه تصاویر است.
روشنایی تصویر میزان لرزش و ضعف و خرابی رنگها را اندازه میگیرد اندازه گیری cd/m^2معادل مقدار شمعهایی است که لازم هستند تا به تصویر قدرت و کیفیت دهند.
باند فرستادن
باندهای مختلف از بسامدهایی که تلویزیونها در آنها کار میکنند، بستگی به کشور محل استفاده دارند. سیگنالهای VHF و UHF در باندهای I IIو V معمولاً استفاده میشوند. فرکانسهای پایین تر پهنای باند کافی برای برای تلویزیون ندارند. اگرچه BBC در اوایل از باند I VHF در ۴۵ مگاهرتز، استفاده میکرد، این فرکانس مدت زیادی برای این مورد استفاده نشد. باند II برای ارسال و پخش رادیویی FM استفاده میشود. بسامدهای بالاتر بیشتر مانند موجهای نور عمل میکنند و در ساختمانها نفوذ نمیکنند یا از اطراف موانع بخوبی رد نمیشوند که بتوانند برای پخش سیستم تلویزیونی سنتی مورد استفاده قرار بگیرند، بنابراین آنها بطور عمومی برای پخش ماهوارهای استفاده میشوند، که از فرکانسهایی در حدود ۱۰ گیگاهرتز استفاده میکند. سیستمهای تلویزیونی در بیشتر کشورها سیگنالهای ویدئو را مانند سیگنالهای AM، (مدولاسیون دامنه) و صدا را به صورت سیگنالهای FM، (مدولاسیون بسامد) رله میکنند. یک استثنا در این مورد کشور فرانسه است که صدا را مانند سیگنالهای AM رله میکند.
معیار نسبتها
"معیار نسبت" به اندازه گیریهای افقی به عمودی تصویر گفته میشود. تلویزیونهایی که بطور مکانیکی اسکن میشدند در اول توسط جان لوگی بایرد در سال ۱۹۲۶ با معیار نسبت ۷٫۳، مورد استفاده قرار گرفتند که در جهت سرو شانه یک شخص در مشاهده نمای نزدیک بود.
بیشتر سیستمهای تلویزیونی اولیه از اواسط دهه ۱۹۳۰ به این طرف همان معیار نسبت به میزان ۴:۳ که برای تطابق با معیار آکادمی در فیلمهای سینمایی آن زمان استفاده میشد، انتخاب کرده بودند. این معیار نسبت بقدر کافی مربع شکل بود که بطور راحت و آسانی در اطراف لامپ اشعه کاتدی نمایشگرهای CRT که میتوانست با فناوری، تولید وساخت آن زمان تهیه شود، استفاده شود. (فناوری CRT امروزی به تولیدکنندگان امکان میدهد که لامپهای خیلی حهن تر و صاف تر که تکنولوژیهای صفحه تخت آن را بطور ثابت خیلی عمومی و رایج تر کرده و محدودیتهای تکنیکی معیار نسبت را ندارد، تولید کنند). سرویس تلویزیونی BBCاز لامپهای بیشتر مربع مانند۵:۴ معیار نسبت از سال ۱۹۳۶ به 3 April ۱۹۵۰ موقعی که به معیار نسبت ۴:۳ سویچ میشود، استفاده میکند. این کار مشکلات جدی ایجاد نمیکرد، چون بیشتر دستگاههای تلویزیونهای آن زمان از لامپهای گرد و دایرهای شکل که به راحتی با معیار نسبت ۴:۳ هنگام تغییر ارسال سیگنالها تنظیم میشدند، استفاده میکردند.
در دهه ۱۹۵۰ استودیوهای فیلم به سمت صفحه پهن تمایل ورزیدند و معیار نسبتهایی مانند سینما اسکوپ تلاش کرد که محصولات تولیدی خود را از برنامههای تلویزیونی دور نگهدارد. اگرچه در اول این کار فقط یک حیله بود ولی صفحه پهن هنوز فرمت انتخاب امروزی است و معیار نسبت مربع شکل فیلمها بندرت دیده میشوند. بعضی افراد میگویند که صفحه پهن موقعی که اشیای را بلند هستند بصورت سراسرنما نشان میدهد واقعاً یک ایراد و مشکل بزرگ است، بعضی دیگر میگویند که مشاهده طبیعی بیشتر از بلندی سراسرنما است و بنابراین نمایشگرهای صفحه پهن برای چشم مناسب هستند.
سویچ و تغییر به سیستمهای تلویزیونی دیجیتال به عنوان یک فرصت برای تغییر فرمت تلویزیونی از معیار نسبت قدیمی ۴:۳ (۱٫۳۳:۱) به معیار نسبت ۱۶:۹ (تقریباً ۱٫۷۸:۱) استفاده شد. این عمل تلویزیونها را قادر میسازد که به معیار نسبت صفحه پهن مدرن یا سینما که معیار نسبتی از ۱٫۶۶:۱ از ۱٫۸۵:۱ تا ۲٫۳۵:۱ دارند، نزدیکتر شوند. دومتد برای حمل و انتقال محتویات صفحه پهن وجود دارد آنکه برای استفاده بهتر است فرمت صفحه پهن آنامورفیک نامیده میشوند. این فرمت خیلی مشابه تکنیک استفاده شده برای فریم فیلم صفحه پهن در داخل فریم فیلم ۱٫۳۳:۱٫۳۵ میلیمتری است. تصویر هنگام ضبط بطور افقی فشرده میشود، و سپس هنگام پخش دوباره باز و گسترده میشود. فرمت ۱۶:۹ صفحه پهن آنامورفیک اولین فرمتی بود که توسط پخش تلویزیون PALPlus اروپایی معرفی شد و کمی بعد در «صفحه پهن» DVD، ATSC، سیستم تلویزیون با کیفیت بالا(HDTV) از فرمت صفحه پهن، بدون فشردگی افقی یا بازشدن دوباره استفاده میکند.
امروزه «صفحه پهن» از تلویزیون به محاسبه گرها و رایانهها جایی که کامپیوتر رومیزی و کامپیوترهای کیفی بطور عمومی مجهز به نمایشگرهای صفحه پهن میباشند. بعضی شکایات درباره اختلال معیار نسبت تصویر فیلم به علت نرمافزار پخش بعضی از DVDها که این معیار نسبت را در نظر نگرفتهاند وجود دارد، اما این فقط یک چیز فرعی برای کیفیت نرمافزار پخش DVDها است. بعلاوه، نمایشگر صفحه پهن کامپیوتر رومیزی و کامپیوتر کیفی در معیار نسبت ۱۶:۱۰ هم از نظر اندازه فیزیکی و هم در تعداد پیکسلها و نه در معیار نسبت ۱۶:۹ تلویزیونهای مورد استفاده، که باعث پیچیدگی بیشتر میشود، میباشند. این نتیجه فرضیه یکسان مهندسین کامپیوتر نمایشگر صفحه پهن کامپیوتر است که مردم مشاهده محتویات در معیار نسبت ۱۶:۹ در رایانه خود را بر ناحیهای از صفحه که با کنترلهای پخش معکوس شود، نوار وظایف و دستورها که مانع مشاهده محتویات تمام صفحه میشود، ترجیح میدهند.
عدم تطابق معیار نسبت
عوض شدن و تکمیل صنعت تلویزیون در مورد معیار نسبت (تصویر) بدون مشکلات نبودهاست و حالا هم میتواند مشکلات قابل توجهی هم داشته باشد.
نمایش معیار نسبت صفحه پهن تصویر (مستطیل) در معیار نسبت مناسب (مربع ۴:۳) میتواند نمایش داده شود.
اینچ «جعبه حروف»، فرمت با نوار سیاه در بال و پایین"
با بخشی از تصویر که خراب شده، معمولاً کناره چپ و راست تصویر بریده میشود یا در "وسیله مشاهده و اسکن بخشهای انتخاب شده توسط کاربر بریده میشوند.
با تصویر بطور افقی فشرده شده
یک معیار نسبت مناسب یا یک تصویر (مربع یا ۴:۳) در معیار نسبت صفحه پهن نمایش (مستطیل با افقی طولانی) که در بالا نشان داده شد.
در«(فیلم) جعبه بالایی» فرمت، با نوار عمودی سیاه به سمت چپ و راست
با بخشهای بالایی و پایینی تصویر که بریده شده (یا در «کنار و هنگام اسکن» بخشهای انتخاب شده توسط کاربر) بریده میشوند.
با تصویر افقی که مختل شدهاست.
یک سازگاری عمومی بمباران یا تهیه موادی است که معیار نسبت ۱۴:۹ ارائه میدهند و قسمتی از تصاویر را در هر سمت برای نمایش با معیار ۴:۳ حذف میکنند، و بعضی قسمتهای تصاویر را در نمایش با معیار ۱۶:۹ حذف و بریده میکنند. در سالهای اخیر عملکرد سینما توگرافیک که به نام]]فیلم سوپر ۳۵ میلیمتری (برنده و قهرمان شده توسط) جیمز کامرون برای فیلم تعدادی از فیلمهای سینمایی مهم را را مانند "تایتانیک"، «قانوناً بلوند»، «قدرت آوستین“، و»ببر کمین گرفته، هیولای مخفی«استفاده شدهاست. این نتیجه باعث ایجاد این نظریه شد که فیلم نگاتیو دوربین میتواند برای تهیه چاپهای تئاتری صفحه پهن و هم استاندارد»تمام صفحه«استفاده شود که با استفاده از آنها برای تلویزیون /VHS/DVD از نیاز به»جعبه حروف«یا کاهش اطلاعات با موقعیت خراب شدن»پن –و- اسکن" ایجاد میشود اجتناب شود.
تجهیزات جانبی تلویزیون
امروزه بسیاری از تجهیزات جانبی برای تلویزیون وجود دارد که شامل کنسولهای بازیهای کامپیوتری و ویدئویی، ضبط کننده ویدئو کاست، جعبه بالایی برای تلویزیون کابلی، تلویزیون ماهوارهای DVB و دستگاههای DVB-T، گیرنده تلویزیون دیجیتال، پخش کنندههای DVD، یا ضبط کننده ویدئوی دیجیتال (شامل ضبط کنندههای ویدئی شخصی، PVRs) میباشند. بازار وسایل جانبی به رشد خود همگام با توسعه تکنولوژی جدید ادامه دادهاست.
استفاده در مناطق مختلف جغرافیایی
محتویات
آگهی و تبلیغات
از زمان راه اندازی تلویزیونهای تجاری در ایالات متحده آمریکا در سال ۱۹۴۰، این تلویزیونها بیشتر جهانگیر شدند و متدهای رایج و عمومی برای فروختن محصولات از هر نوعی، مخصوصا کالاهای مصرفی از طریق تبلیغات تلویزیونی رواج یافت. قیمتهای آگهیها و تبلیغات در آغاز توسط معیار نیلسون تعیین میشد.
تهیه برنامه
انجام و تهیه برنامههای تلویزیونی که برای عموم مردم پخش شود میتواند به روشهای متفاوت بسیاری انجام شود. بعد از تولید مرحله بعدی بازاریابی و انتقال محصولات به بازارهایی است که برای استفاده از آن باز هستند. این کار بطور نمونه در دو سطح اتفاق میافتد:
"اجرای اولیه"یا "پخش اولیه"- یک تولید کننده برنامههایی از یک یا چند قسمت تولید میکند و آن را از یک ایستگاه یا شبکه که برای آن محصول هزینه پرداخت کرده و یا مجوزی برای پخش آن اخذ شدهاست، پخش میکند.
"بازپخش"- این واژهای است که بطور گستردهای برای توصیف استفاده مجدد از برنامه ها (بعد از پخش اولیه) بکار میرود. این کار شامل بزپخش در کشور تهیهکننده یادر سطح بینالمللی است که ممکن است توسط تولید کننده انجام و مدیریت شود یا نشود.
جنبههای اجتماعی
خطرات احتمالی
پا به پای رشد فرهنگی و تاثیر فرهنگی تلویزیون در جامعه و خانواده، ندای مذهبی قانونگزاران، دانشمندان و والدین در مورد کیفیت و تأثیر وسایل ارتباط جمعی بالا گرفتهاست. برای مثال دولت سوئد محدودیتها و ممنوعیتهای کلی برای آگهی برای بچههای پایین تر از سن دوازده سالگی در سال ۱۹۹۱ وضع کردهاست. بر اسات نتایج تحقیات انجام شده در درهههای اخیر الگوهای فعالیت مغز بچهها در موقع مشاهده خشونت نشان میدهد بچهها با مشاهده خشونت تحریک میشوند و این خشونت مشاهده شده در منطقهای از مغز خود (بخش عقبی قشر خاکستری) ذخیره میشود که باعث صدمه به حافظه دراز مدت میشود.
در سال ۲۰۰۲ برخی منابع اعلام کردند که نتایج بررسیهای آنها نشان داده تماشای مداوم تلویزیون تفاوتی با انواع دیگر اعتیاد ندارد، و گزارشهایی حاکی از این است که عوارض تماشای تلویزیون میان برخی خانوادهها تا حدی شدید بود که باعث شده خانوادهها از تماشای تلویزیون خودداری کنند.(ساینتیفیک امریکن)
یک مطالعه جغرافیایی در مناطق مختلف نیوزلند که ۱۰۰۰ نفر (از سنین پایین تا ۲۶ سالگی) در آن شرکت داشتهاند نشان میدهد که " تماشای تلویزیون در زمان بچگی و بزرگسالی با میزان ضعف تحصیلی تا سن ۲۶ سال ارتباط دارد. به بیان دیگر، هرچقدر یک بچه بیشتر تلویزیون تماشا میکند، کمتر او مایل به تمام کردن مدرسه و رفتن به دانشگاه میباشد.
در ایسلند ساعتهای پخش تلویزیونی تا سال ۱۹۸۴ محدود شده بود و هیچ برنامه تلویزیونی در روزهای پنجشنبه یا در تمام طول ماه ژوئن پخش نمیشد.
«علیرغم این تحقیق و بررسی، بسیاری از دست اندرکاران وسایل ارتباط جمعی امروزه چنین مطالعاتی را به عنوان روش مناسب و با ارزشی ترد میکنند. به عنوان یک مثال از این مقوله فکری، مقاله دیوید گاونلت را در»(ده ضعف مدل 'تأثیر' رسانهها) ببینید.
تقریباً از زمان اختراع این وسیله ارتباط جمعی هزینههایی برای بعضی از برنامهها به اشکال ختلف وجود داشتهاست که برنامههای نامناسب خطرناک و گمراه کننده[ یا رفتار و اعمال نامناسب وجود داشتهاست. منتقدانی مانند جین کیلبورن ادعا کردهاند که تصاویر تلویزیون مانند وسایل ارتباط جمعی گسترده دیگر به دختران جوان صدمه و لطمه میزند. نکته پردازان دیگر مانند سات ژالی پروندهای تهیه کردهاند دال بر اینکه آگهیهای تلویزیونی در ایالات متحده آمریکا بر خوشحالی و شادی مردم تاثیر فزایندهای دارد وآنها را برای خرید کالاها و محصولات تشویق میکند. جرج گربنر نشان دادهاست که تصویرسازی گاهگاهی از جنایات، بهویژه بزهکاری جوانان و افراد کم سن و سال، باعث ایجاد موضوع نشانگان و بیماری جهانی شدهاست. در بررسی در میان تماشاچیان تلویزیون، میزان این جنایات و خلافها خیلی بیشتر از دیگر افراد است.
گرایشهای فناوری
تلویزیون در اوایل اختراع خود یک رسانه گروهی کوتاهمدت بود. طرفداران برنامههای منظم و معمولی برای لیست شدن در برنامههای تلویزیونی طرح ریزی کردند، و بدین جهت توانستند که برنامههای مورد علاقه خود را در زمان معین پخش، تماشا کنند. واژه «قرار ملاقات تلویزیون» معادل بازاریابهایی است که این ضمیمه شدن را توضیح و توصیف میکنند.
تماشاچی بودن تلویزیون بر طبق برنامه بندی با اختراع ضبط و پخش کنندههای برنامههای ویدئویی مانند ضبط کننده ویدئو کاست و ضبط کننده ویدئویی دیجیتال کاهش پیدا کردهاست. مشتریان میتوانند برنامهها را در طرح زمان بندی خود یکبار تماشا کرده و ضبط کنند. تهیهکنندگان خدمات تلویزیونی همچنین ویدئو درخواستی را که مجموعهای از برنامهها است ارائه میکنند که میتواند در هر زمانی تماشا شود.
هم شبکههای تلفنهای همراه و هم اینترنت قابلیت حمل امواج و برنامههای ویدئویی را دارند. قبلاً مقدار خوبی از تلویزیون اینترنتی موجود بود که به صورت برنامههای زنده یا فابل قابل داونلود بود. تلویزیون تلفنهای همراه برای ارائه این جریانها بعد از تکمیل و پیشی گرفتن تلویزیون دیجیتالی از طریق هوا بر سیستمهای آنالوگ و غلبه بر بعضی از مشکلات تکنیکی- مخصوصا نوعی که به عمر باتری بستگی دارد، طراحی شدند.
خبرنگار
خبرنگار کسی است که با اتکا به ذوق و استعداد شخصی، پس از گذارنیدن دورهٔ آموزش تخصصی و همچنین با توجه به مسئولیت اجتماعی که این پیشه بر گردن او میگذارد، وظیفه بدستآوردن، آمادهکردن، گردآوری و ساماندادن اخبار و انتقال آنها را با وسایل ارتباط جمعی (مطبوعات، رادیو، تلویزیون و خبرگزاری) به مخاطبان بر گردن دارد.
برپایهٔ اعلامیه سازمان یونسکو، خبرنگاران باید کوشش کنند تا اخباری که در اختیار عموم میگذارند درست، دقیق و معتبر باشد و در درستی اخباری که به دست میآورند، پژوهش و اندیشه کنند. خبرنگاران نباید حقیقتی را عمداً تحریف یا خراب کنند و نیز هیچ گونه مطلبی را نباید از دید مردم پنهان نگهدارند.
ویژگیهای یک خبرنگار
خبرنگار باید رسانهای را که در آن کار میکند، بشناسد. از ظرفیت و کارایی آن آگاه باشد. ماهیت رسانه و توان خبررسانی آن باید برای او روشن باشد. اگر از خبرنگاری بپرسند خبری را که تهیه کردهای برای چه رسانهای است؟ (رادیو، تلویزیون، یا مطبوعات) باید پاسخ دقیق او منطبق باشد با شناختی که از هر کدام از رسانهها دارد. هر چه شناخت خبرنگار از رسانهای که در آن کار میکند بیشتر باشد، دقیق تر عمل خواهد کرد. نگاه بی اعتنا و بیان سرد و مصنوعی برخی از خبرنگاران و در نتیجه گزارش خنثی یا کم اثر آنها ناشی از ضعف شناخت از توان رسانهاست. امروز خبرنگاران بزرگ «رسانه» را «قدرت» میدانند و با این دیدگاه وارد عرصه خبر و خبرنگاری میشوند. بنابراین خبرنگار باید رسانه را بشناسد، بعد برای آن کار کند.
خبرنگار باید تفاوت «خبر» و «رویداد» را بداند و از سیر تحول یک «رویداد» به «خبر» آگاه باشد. اگر از خبرنگاری بپرسند «خبر چیست؟» او باید از جایگاه یک صاحب نظر و یک کارشناس خبر اظهار نظر کند؛ نه اینکه کلمات حفظ شدهای را باز گوید با این گمان که خبر را تعریف کردهاست. خبرنگاری که خبر را نمیشناسد، چگونه میتواند به صحت و جامعیت آن پی ببرد؟ شناخت خبر مستلزم شناخت اوضاع سیاسی جهان و جامعهاست.
چهره و لحن گفتار برخی از خبرنگاران در جلوی دوربین نشان از بیگانه بودن آنها با عمق خبری است که در صحنه آن قرار دارند. خبرنگار باید بداند که مخاطب و بیننده خبر تا چه اندازه برای شنیدن و دیدن گزارش خبری او حساس و هوشیار است. هر چه شناخت خبرنگار از خبر بیشتر و از نیازها و حساسیتهای مخاطب آگاه باشد، در تهیه و تولید و نگارش و بیان خبر دقیق تر عمل میکند.
خبرنگار باید خبرگزاریهای مختلف جهان بویژه غولهای خبری جهان را بشناسد. این شناخت به نگاه و فکر او وسعت میبخشد. وقتی به راز موفقیت خبرگزاریهای جهان پی برد و دانست که همه چیز در گرو عملکرد درست خبرنگاران آنها بودهاست، به جایگاه و حساسیت کار خود بیشتر پی میبرد.
مهارت ارتباطی از دیگر ویژگیهای خبرنگار است. ارتباط با همه چیز و همه کس، تقریباً بدون محدودیت. خبرنگار باید بتواند خود را با صحنه تصادف، زلزله، سیل، آتش سوزی، جنگ، جشنهای ملی و مذهبی، مراسم ویژه، راهپیماییها و نمونههای مرتبط وفق دهد و مرتبط سازد. همچنین بتواند با کودک خردسال، نوجوان، جوان، پیر، کارگر و کارمند، هنرمند، قهرمان، دانشمند، افراد مثبت و منفی ارتباط برقرار کند. او باید بتواند هم با دختر خردسالی که تازه به مدرسه وارد شده گفتگو کند و هم با پیرزن ۹۰ سالهای که در خانه سالمندان دوران سخت زندگی خود را سپری میکند، هم کلام شود. خبرنگار این مهارت ارتباط کلامی و غیر کلامی را باید بیاموزد در غیر اینصورت مصاحبههای مضحکی به دست خواهد داد.
آشنایی با نگارش و تنظیم خبر، خبرنگار را در نوشتن متن خبر یا مخابره آن موفق میکند. امروزه خبرگزاریها و رسانهها و بخشهای ممتاز خبری به کلمات و واژهها و عبارتهای خبری بسیار توجه دارند. بار روانی برخی از کلمات تأثیر ویژه دارند. نگارش درست و بدون غلط و رعایت زبان معیار و ایجاز در جمله بندی مهارتی است که خبرنگار باید با آن آشنا باشد. همراهی و هماهنگی کلمات و تصاویر، نگارش خبر را دقیق تر میکند. رعایت سه کلمه برای هر ثانیه تصویر و انتخاب بهترین و مؤثرترین کلمه به تصاویر خبری جذابیت میبخشد. تنظیم خبر نیز اولویت بندی مفاهیم خبری براساس اهمیت هر مفهوم است که خبرنگار در این زمینه بخشی از کار را برعهده دارد.
بیان مناسب، داشتن سلامت اندام گفتاری و صدای مناسب و لحن خبری و غیرمصنوعی از دیگر ویژگیهای خبرنگار است. تنفس درست، جنس صدا و استفاده درست از صدا و انتخاب لحن مناسب برای بیان، از مهارتهای خبرنگاران آموزش دیدهاست. برخی از خبرنگاران صدای خبری مستقلی دارند که مخاطبان به آن صدا و شیوه بیان علاقهمند هستند. خبرنگار برای دستیابی به بیان نافذ خبری باید جدی باشد و تلاش کند.
چیرگی بر احساسات: خبرنگاران موفق رسانههای بزرگ در گزارشهای خبری تسلیم احساسات خود نمیشوند. همدردی و همدلی با مخاطب با احساساتی شدن متفاوت است. فراموش نشود که حضور خبرنگار در صحنه خبر برای عینیت بخشیدن به خبر است؛ نه تحریک احساسات. مردم نیازی به دیدن صحنههای احساس خبرنگار ندارند؛ آنچه آنها میخواهند دقت، صحت و جامعیت خبر در اسرع وقت است.
بداهه گویی، مهارت ممتازگفتاری است که خبرنگار بر اثر مطالعات و تمرینهای بیانی به آن میرسد. گاهی لازم است خبرنگار از متن آمادهای که تهیه کردهاست جدا شود و از خود چیزی بگوید. این لحظات غافلگیر کننده که کم نیستند، مهارت زبانی خبرنگار یا عجز او را آشکار میکنند. خبرنگار باید برای اینگونه صحنهها آماده باشد.
نرمخبر
در فرهنگ روزنامهنگاری و ارتباطات، نرمخبر (به انگلیسی: Soft News) یکی از سبکهای خبرنویسی است. نرمخبر، ماهیتی گزارشگونه دارد، و عمدتاً برای پوشش موضوعات مورد علاقهٔ انسانی در حوزهٔ عمومی به کار میرود. تمرکز نرمخبر، بیشتر بر روی سرگرمی یا آموزش است، و میتواند زبانی غیررسمی داشته باشد.
برخی از نرمخبرها با رویدادهای جاری ارتباط دارند، اما این رویدادها آنی و مقطعی نیستند، و استمرار دارند (مثال: تغییر دیدگاه سیاسی در یک حزب بزرگ، پیدایش یک سبک موسیقی جدید و امثالهم). نرمخبر به خواننده نگاهی تحلیلی، منتقدانه، و پرسشگر میدهد، و در حیقیت، او را به تعقیب رویداد ترغیب میکند.
ساختار دایرهای نرمخبر
نرمخبر ساختاری دایرهای دارد؛ یعنی خبر به جایی ختم میشود که لید آنرا آغاز کرده است. در این سبک خبری، برخلاف سبک هرم وارونه، از ارزش اطلاعات در سطور پایانی خبر، کاسته نمیشود.
عناصر خبری در نرمخبر
در این ساختار، وزن عنصر خبری «چرا؟» از بیشترین اهمیت برخوردار است، و خبرنگار با رجوع به منابع مختلف، در صدد پاسخگویی به همین «چرا» است.
خبرهای دایرهای، به غیر از پاسخگویی به مخاطب، پرسشزا هم هستند. این پرسشسازیها عمدتاً برای ترغیب مخاطب به تعقیت رویداد صورت میگیرد. نرمخبر به خواننده میفهماند که خبر به پایان رسیده است، اما رویدادی که عامل نوشتن این خبر بوده، در جهان واقعی ادامه دارد و هنوز به پایان نرسیده است. نرمخبرها در اکثر مواقع با پرسش به پایان میرسند و یا با نقلقول و پیشبینی، خواننده را در تعلیق نگاه میدارند تا وادار به تعقیب خبر شود.
فیزیولوژی ورزشی
فیزیولوژی ورزشی به ۴ بخش فراگیر تقسیم میشود: آمادگی جسمانی، فیزیولوژی ماهیچهها، فیزیولوژی گردش خون،

فیزیولوژی تنفس
بدن انسان برای اینکه بتواند نقش خود را به طور مؤثر در زندگی ایفا کند باید از آمادگی جسمانی خوبی برخوردار باشد یعنی به طور مداوم انرژی لازم را در اختیار داشته باشد تا بتواند وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد. وقتی سخن از آمادگی جسمانی به میان میآید مقصود از آن داشتن چنان قلب، رگهای خونی و ششها و ماهیچههایی است که بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و با شور و نشاط تمام در فعالیتها و تفریحات سالمی شرکت کنند که افراد عادی و غیر فعال از انجام آنها ناتوانند. عوامل متعددی در آمادگی جسمانی مؤثر است اما چهار عامل بیش از عوامل دیگر در این میان ایفای نقش میکنند این عوامل عبارتاند از (نیروی ماهیچه، استقامت ماهیچه، انعطاف ماهیچه و استقامت قلبی ریوی) می باشد.
نیروی ماهیچه
همانطور که میدانید حدود ۴۰ درصد وزن بدن را ماهیچه تشکیل میدهد این ماهیچهها در خود تولید انرژی میکنند که این نیرو، نیروی ماهیچه نامیده میشود که البته قابل اندازهگیری نیز هست. مهمترین عامل شناخته شده در آمادگی جسمانی استعداد و توانایی ماهیچهها در وارد کردن نیرو یا مقاومت در برابر آن است. تمرینات قدرتی از عواملی است که سبب حجیم شدن تارهای ماهیچهای میشود و توانایی فرد را در تولید نیروی بیشتر افزایش میدهد، این افزایش میتواند به دلایل عصبی (فراخوانی تارهای بیشتر و تحریک واحدهای عصبی-ماهیچهای بزرگتر)باشد یا به دلیلی مثل افزایش رها سازی یون کلسیم یا افزایش تماس تارهای اکتین و میوزین. قدرت ماهیچه اهمیت بسیاری در ورزشهای مختلف و البته فعالیتهای روزانه دارد بسیاری از مردان و حتی زنان از ماهیچهها بازو و سرشانه ضعیفی برخوردار هستند که باعث ضعف در فعالیتهای ورزشی و روزانه و ایجاد درد و بیماری در سنین بالا میشود..
استقامت ماهیچه
ماهیچهها در خود انرژی ذخیره میکنند. این عمل به ماهیچهها امکان میدهد که مدت زیادی به فعالیت خود ادامه دهند. این عمل ماهیچهها را استقامت ماهیچهای گویند. استقامت ماهیچهای عبارت است از ظرفیت یک ماهیچه یا گروهی از ماهیچهها برای انقباض مداوم. معمولاً استقامت ماهیچه را با قدرت ماهیچهای اشتباه میگیرند ولی باید توجه کرد که معمولاً استقامت ماهیچهای عبارت است از توانایی در کاربرد قدرت و نگهداری این توانایی برای مدت نسبتاً طولانی. برای مثال در فعالیتهایی چون: برف پارو کردن، چمن زدن، نظافت و یا حرکات ورزشی چون دراز و نشست، بالا کشیدن بدن در حالت بارفیکس و... استقامت ماهیچهای نقش اساسی دارد که میشود با تمرینات منظم ورزشی آن را افزایش داد.
انعطاف ماهیچه
توانایی در کاربرد ماهیچهها در وسیعترین دامنه حرکت آنها به دور مفصلها را انعطاف پذیری گویند. این عامل در آمادگی جسمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. با تمرینات ورزشی میزان توانایی مفاصل بدن در خم شدن و چرخیدن بیشتر میشود و در نتیجه کارایی ماهیچهها بهبود مییابد اگر مفاصل از انعطاف کمی برخوردار باشند محدودیت حرکتی برای بدن ایجاد میشود. انعطاف پذیری در فعالیتهای روزانه چون باغبانی، خانه داری، فعالیتهای ورزشی که احتیاج به نرمی و انعطاف پذیری دارند مؤثر است. که البته این نقش در فعالیتهای ورزشی چون ژیمناستیک، دو و میدانی و... پر رنگ تر میشود.
استقامت قلبی و ریوی
بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران ورزشی عقیده دارند که عامل استقامت قلبی ریوی در آمادگی جسمانی بیش از عوامل دیگر اهمیت دارد و بعضی دیگر دقیقاً بر عکس این نظریه مهر تأیید زدند. اما تجربه نشان دادهاست که استقامت قلبی ریوی از عوامل اساسی آمادگی جسمانی است و با تمرینات استقامتی شدید و سنگین میتوان آن را ارتقاء بخشید.
فیزیولوژی ماهیچه
ماهیچهها دستگاهی هستند که مواد غذایی را از صورت شیمیایی به صورت انرژی مکانیکی یا کار تبدیل میکنند. میدانیم که حرکات بدن از انقباض ماهیچهها حاصل
در بخش ماهیچهها مخطط ۲ مطلب را بررسی میکنیم: ۱- انقباض ماهیچه، ۲- منابع انرژی ماهیچه.
انقباض ماهیچه: اگر طول ماهیچه به هنگام انقباض تغییر نکند این انقباض را (هم طول) میگویند. در این نوع انقباض جسم مقاوم جابه جا نمیشود تمام انرژی حاصل از انقباض به حرارت تبدیل میشود. ولی اگر انقباض ماهیچه به کوتاه شدن آن منجر شود آن انقباض را (هم تنش) میگویند که باعث میشود جسمی که در برابر ماهیچه قرار میگیرد جابه جا شود. سرعت انقباض ماهیچه با مقدار وزنهای که در مقابل آن قرار میگیرد رابطه عکس دارد. اگر هیچ نیرویی در برابر ماهیچه قرار نگیرد ماهیچه سریعاً منقبض میشود ولی اگر به تدریج نیروی مخالف افزایش مییابد از سرعت انقباض کاسته میشود. تا اینکه اگر میزان نیروی مخالف برابر با نیروی ماهیچه شود سرعت کوتاه شدن یا انقباض به صفر خواهد رسید.
منابع تامین انرژی
ماهیچه برای آنکه به حالت انقباض درآید احتیاج به انرژی دارد. منبع اصلی انرژی ماهیچه آدنوزین تری فسفات است که به مقدار کمی در ماهیچه وجود دارد ولی به مقدار زیادی انرژی آزاد میکند. کراتین فسفات منبع انرژی دیگری است که در سلولهای ماهیچهای ذخیره میشود. اگر مقدار آدنوزین تری فسفات در سلول بیش از اندازه لازم باشد انرژی اضافی صرف تولیدکراتین فسفات میشود و در نتیجه مقدار بیشتری از انرژی ذخیره خواهد شد. به مجرد ذخیره آدنوزین تری فسفات در ماهیچه کراتین فسفات موجود به سرعت و سهولت به آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود و در نتیجه کراتین فسفات باعث ثابت ماندن مقدار آدنوزین تری فسفات ماهیچه میشود. انرژی حاصل از کراتین فسفات و آدنوزین تری فسفات برای مدت کوتاهی انرژی لازم را تأمین میکنند پس در فعالیتهای شدید بدنی که بیش از چند دقیقه طول میکشد باید منبع دیگری از انرژی وجود داشته باشد. این انرژی از تجزیه گلیگوژن حاصل میشود و چون این واکنش در مجاورت اکسیژن قرار میگیرد آن را هوازی یا (با اکسیژن) میگویند. اگر اکسیژن به اندازه کافی برای این واکنشهای شیمیایی وجود نداشته باشد در ماهیچه اسیدلاکتیک تولید میشود. قسمت اعظم این اسیدلاکتیک مجدداً به گلوکز و گلیگوژن تبدیل میشود و مقداری از آن در ماهیچه بر جای میماند. در ورزشهای سخت و طولانی و مخصوصاً افرادی که از آمادگی جسمانی کمی برخوردارند خستگی ماهیچهها بعد از ورزش مربوط به اسیدلاکتیک باقیمانده در ماهیچهاست، میزان خستگی با مقدار اسیدلاکتیک موجود در ماهیچه رابطه مستقیم دارد.
تولید انرژی در بدن به ۳ طریق انجام میگیرد که ۲ طریق آنها برای تولیدآدنوزین تری فسفات نیاز به اکسیژن ندارند (بی هوازی) و در سومین طریقه وجود اکسیژن کاملاً ضروری است که به آن (هوازی) گویند:
سیستم تامین انرژی فسفاژن ATP-Pc
در ورزشهایی چون: پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، دو ۱۰۰ متر و شیرجه یا فعالیتهایی که زمان اجرای آن بسیار کم است (حدود ۱۰ ثانیه) و با حداکثر شدت انجام میشوند انرژی مورد نیاز را از این سیستم تأمین میکنند. آدنوزین تری فسفات وکراتین فسفات موجود در ماهیچه به صورت ذخیره وجود دارند و به هنگام فعالیت انرژی مورد لزوم را تهیه میکنند. در این سیستم برای تأمین انرژی احتیاجی به حضور اکسیژن نیست (بی هوازی)
سیستم تامین انرژی بی هوازی(اسیدلاکتیک)
در ورزشهایی که زمان اجرای آنها بین ۱ تا ۳ دقیقه طول میکشد انرژی مورد نیازشان را از این طریق تأمین میکنند مثل دوهای ۴۰۰ و۸۰۰ متر وکشتی. هنگام اجرای این فعالیتها اکسیژن به قدر کافی در ماهیچه موجود نیست از اینرو گلوکز موجود در ماهیچه به اسیدلاکتیک و آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود. در حقیقت در این سیستم گلوکز عامل اصلی تأمین کننده انرژی ماهیچهاست.
سیستم تامین انرژی هوازی
هر موجود زندهای برای ادامه زندگی و فعالیت احتیاج به اکسیژن دارد. بعد از چند دقیقه که اکسیژن به بدن نرسد، نه آدنوزین تری فسفات در بدن ساخته میشود و نه انرژی وجود دارد و در نتیجه زندگی پایان مییابد. در ورزشهایی که بیش از ۳ دقیقه طول میکشد ماهیچهها انرژی مورد نیاز را از تجزیه مواد غذایی در مقابل اکسیژن بدست میآورند. در دوهای ماراتن، کوهنوردی و... آدنوزین تری فسفات مورد نیاز ماهیچهها از این طریق تأمین میگردد. پروتئینها، گلیگوژن و چربیها از جمله مواد غذایی هستند که در این سیستم مورد استفاده قرار میگیرد و بیشترین مقدار تولید آدنوزین تری فسفات را نیز دارد.
برگشت به حالت اولیه و وام اکسیژن
همانطور که گفته شد برای اینکه بدن از حالت استراحت به حالت فعالیت درآید واکنشهای متعددی در ماهیچه صورت میگیرد تا انرژی لازم کسب شود. همچنین برگشت بدن از حالت فعالیت به حالت استراحت نیز بسیار مهم است که آن را برگشت به حالت اولیه یا تجدید قوا (Recovery) گویند. ذخیره اکسیژن بدن هنگام فعالیتهای شدید به مصرف سوخت و ساز بدن میرسد؛ در نتیجه هنگام استراحت مقدار اکسیژنی که از ذخیره بدن گرفته شدهاست باید دوباره به بدن باز گردد و اسیدلاکتیک جمع شده در ماهیچهها نیز باید از سلولهای ماهیچهای خارج شودکه البته هر دو نیز هوازی هستند. انرژی از دست رفته بدن را وام اکسیژن (Oxygen Debt) گویند. مقدار وام اکسیژن برابر است با مقدار اکسیژن مورد نیاز در هنگام فعالیت؛ اگر نوع فعالیت شخص ملایم، طولانی و یکنواخت باشد بدن میتواند انرژی مورد نیاز را از هوا بگیرد و وام اکسیژن به وجود نمیآید والی اگر فعالیت شخص شدید باشد به طوری که او مجبور باشد با کمبود انرژی به فعالیت خود ادامه دهد مبتلا به وام اکسیژن میشود. مدت زمانی که طول میکشد تا بدن به حالت اول برگردد بستگی به مدت، شدت و آمادگی جسمانی فرد دارد؛ بعد از فعالیتها در ۲ یا ۳ دقیقه اول مصرف اکسیژن به شدت پایین میآید اما از این شدت به تدریج کاسته میشود تا به حالت یکنواخت برسد. اگر شخص بعد از فعالیت ورزشی خود، به جای استراحت، کار سادهای مثل راه رفتن یا دویدن آرام (سرد کردن) را انجام دهد اسیدلاکتیک موجود در بدن زودتر از بین میرود (در این مورد در فصل علم تمرین به طور کامل توضیح داده شدهاست)
فیزیولوژی دستگاه گردش خون
دستگاه گردش خون از رگها و قلب تشکیل شده که خون تیره و روشن در آنها جریان دارد. قلب به صورت تلمبهای قوی خون روشن را از راه سرخرگ آئورت و سرخرگ ششی به بدن میفرستد و از طرفی سیاهرگهای اجوف فوقانی و تحتانی خون تیره را از بدن به قلب بر میگردانند. به استثنای سیاهرگ ششی که خون روشن و تیره را از ششها به قلب بر میگرداند. یاختههای بدن پیوسته در حال فعالیت اند و برای ادامه حیات و فعالیت خود موادی را میسوزانند و مواد دیگری را دفع میکنند دستگاه گردش خون عهده دار رساندن مواد سوختنی به سلولها و خارج کردن مواد زائد است. قلب از چهار حفره تشکیل شدهاست. دو حفره در طرف راست و دو حفره در طرف چپ. دو حفره بالایی را دهلیز و دو حفره پایینی را بطن میگویند. بطن باعث به حرکت درآمدن خون در بدن میشود و اگر بطن از انقباض بیفتد خون از گردش خواهد ایستاد. شکل قلب شبیه مخروطی است که قاعده آن در بالا و نوک آن در پایین در انتهای بطنها است. در موقع ضربان دو دهلیز با هم منقبض میشوند و بعد از مدت نسبتاً کوتاهی دو بطن منقبض میشوند بعد از این انقباض توقف بیشتر و طولانی تری وجود دارد که به منزلة استراحت قلب است. مدت انقباض بطنها در افراد بالغ ۳/۰ ثانیه و مدت انبساط آنها ۵/۰ ثانیه طول میکشد روی هم رفته یک دوره کامل قلبی ۸/۰ ثانیه طول میکشد بنابراین در هر دقیقه تقریباً ۷۰ دورة قلبی صورت میگیرد و این رقم را تعداد ضربان قلب گویند. همانطور که میدانید در حدود 8 درصد وزن بدن را خون تشکیل میدهد یعنی یک شخص معمولی با وزن در حدود۷۰ کیلوگرم دارای ۵ تا ۶ لیتر خون است قسمت اعظم خون را گلبولهای قرمز تشکیل میدهند. کمبود اکسیژن معمولاً موجب افزایش گلبولهای قرمز خون میشود به همین دلیل است که در ارتفاعات زیاد ورزشکاران استقامتی قادر نیستند رکوردهای جهانی از خود به جا بگذارند چون در مکانهای مرتفع فشار نسبی اکسیژن در هوای تنفسی کم است و شخص ورزشکار قادر نیست به راحتی اکسیژن مورد نیاز را در هنگام ورزش از هوا کسب کند لذا این امر در کارایی او اثر نامطلوب میگذارد.
فیزیولوژی دستگاه تنفسی
طبق تعاریف کتابهای فیزیولوژی، تنفس عبارت است از جذب اکسیژن و دفع انیدریدکربنیک به وسیله سلول زنده، خواه این سلول حیوانی باشد، خواه نباتی.
عمل تنفس طی ۲ مرحله متمایز انجام میشود: تنفس خارجی: که عبارت است از حرکت هوا به داخل ریهها، انتقال اکسیژن از ریهها به خون و انتقال انیدریدکربنیک از خون به ریهها. تنفس سلولی یا داخلی: که شامل جذب اکسیژن و تولید انیدریدکربنیک توسط سلولها میشود. انقباض حجاب حاجز یا دیافراگم و پایین آمدن در محوطه شکم باعث بزرگ شدن قفسه سینه از بالا به پایین میشود. همزمان با این عمل ماهیچهها شکم بتدریج شل میشود و با انقباض ماهیچهها بین دندهای، دندهها به بالا کشیده میشود و استخوان جناغ را به جلو میراند این عمل قفسه سینه را از جلو به عقب میبرد و از طرفین بزرگ میکند؛ با بزرگ شدن حجم قفسه سینه فشار موجود در ریهها از فشار جو کاهش مییابد و باعث حرکت هوا به داخل ریهها میشوند این عمل آنقدر ادامه پیدا میکند تا فشار هوا در ریهها با فشار جو برابر گردد. کلیه اعمال بالا را دم گویند. اما عمل بازدم در حالت استراحت نتیجه شل شدن ماهیچهها دمی و بازگشت ریهها به حالت قبل صورت میگیرد با بالا رفتن ماهیچه دیافراگم و بازگشت حجم قفسه سینه به حالت استراحت، فشار هوا در ریهها از جو بیشتر میشود و آن قدر هوا از ریهها خارج میشود تا فشار ریهها دوباره با فشار جو برابر گردد،عمل بازدم در حالت ورزش کاملاً تغییر کرده واز یک حرکت پاسیو(غیر فعال) به یک حرکت اکتیو(فعال)تبدیل می شود.
حجم جاری و تهویه ریوی
حجم هوایی که با هر بار حرکت به داخل ریهها جریان مییابد را حجم جاری مینامند و مقدار آن بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلی لیتر است و تهویه ریوی عبارت است از حجم جاری ضرب در تعداد حرکات تنفسی در دقیقه که معمولاً بین ۱۰ تا ۲۰ بار در حالت استراحت است. در هنگام ورزش تعداد حرکات تنفسی افزایش پیدا میکند و عمیق تر میشود تا جایی که در فعالیتهای شدید ورزشی ماهیچهها دمی و بازدمی فعال میشوند و تهویه ریوی تا حدود ۱۰۰ لیتر در دقیقه افزایش مییابد. حداکثر تهویه ریوی ممکن است به ۱۵۰ لیتر در دقیقه هم برسد ولی افزایش تهویه ریوی اگر از ۱۰۰ لیتر در دقیقه بیشتر شود به افزایش جذب اکسیژن کمکی نمیکند زیرا به نظر میرسد که انتقال اکسیژن بیش از این مقدار به بافتها، توسط ماهیچهها قلب و ماهیچهها تنفس محدود میشود.
ورزش حرفهای
ورزش حرفهای به ورزشی گفته میشود که در آن ورزشکاران برای فعالیت خود دستمزد دریافت میکنند. ورزش حرفهای در نقطه مقابل ورزش آماتور قرار میگیرد که در آن ورزشکاران فقط برای علاقه شخصی به ورزش میپردازند.
اغلب ورزشهایی که به صورت حرفهای دنبال میشوند، ورزشکاران آماتوری نیز دارند که تعداد آنها بسیار بیشتر از همتایان حرفهای خود است. طرفداران ورزش آماتور معمولاً ورزش حرفهای را در تضاد با اصول اخلاقی ورزش میدانند و معتقدند رقابتهای ورزشی نباید وسیله امرار معاش باشد. این گروه در برخی رشتههای ورزشی تا مدتها توانستند در مقابل جاذبههای مالی و تبلیغاتی ورزش حرفهای مقاومت کنند. برای مثال اتحاد راگبی برای سالها یک ورزش نیمهوقت مخصوص آماتورها باقیمانده بود.
ورزشکارانی که در سطح اول ورزش حرفهای فعالیت میکنند درآمدهای بسیار بالایی را دریافت میکنند. تایگر وودز بازیکن گلف اهل آمریکا پردرآمدترین ورزشکار دنیاست و بر اساس گزارش سال ۲۰۰۹ نشریه فوربز مجموع جوایز و دستمزدهایی که وی از فعالیتهای ورزشی خود دریافت کرده از یک میلیارد دلار فراتر رفتهاست. مایکل جردن بازیکن بسکتبال آمریکایی با ۸۰۰ میلیون دلار و میشاییل شوماخر راننده فرمول یک آلمانی با حدود ۷۰۰ میلیون دلار درآمد از ورزش در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
ده بازیکن برتر تنیس دنیا به طور میانگین سالانه ۳ میلیون دلار دریافت میکنند و میانگین درآمد بازیکنان لیگ برتر بیسبال آمریکا ۳ میلیون و ۴۴۰ هزار دلار بودهاست. در فصل ۱۱-۲۰۱۰ میانگین دستمزد بازیکنان لیگ برتر فوتبال انگلستان ۷ میلیون پوند، بازیکنان سری آ فوتبال ایتالیا ۵ میلیون یورو و بازیکنان بوندسلیگا ۳.۳ میلیون یورو بودهاست.
فیزیولوژی ورزشی به ۴ بخش فراگیر تقسیم میشود: آمادگی جسمانی، فیزیولوژی ماهیچهها، فیزیولوژی گردش خون،

فیزیولوژی تنفس
بدن انسان برای اینکه بتواند نقش خود را به طور مؤثر در زندگی ایفا کند باید از آمادگی جسمانی خوبی برخوردار باشد یعنی به طور مداوم انرژی لازم را در اختیار داشته باشد تا بتواند وظایف خود را به نحو احسن انجام دهد. وقتی سخن از آمادگی جسمانی به میان میآید مقصود از آن داشتن چنان قلب، رگهای خونی و ششها و ماهیچههایی است که بتوانند وظایف خود را به خوبی انجام دهند و با شور و نشاط تمام در فعالیتها و تفریحات سالمی شرکت کنند که افراد عادی و غیر فعال از انجام آنها ناتوانند. عوامل متعددی در آمادگی جسمانی مؤثر است اما چهار عامل بیش از عوامل دیگر در این میان ایفای نقش میکنند این عوامل عبارتاند از (نیروی ماهیچه، استقامت ماهیچه، انعطاف ماهیچه و استقامت قلبی ریوی) می باشد.
نیروی ماهیچه
همانطور که میدانید حدود ۴۰ درصد وزن بدن را ماهیچه تشکیل میدهد این ماهیچهها در خود تولید انرژی میکنند که این نیرو، نیروی ماهیچه نامیده میشود که البته قابل اندازهگیری نیز هست. مهمترین عامل شناخته شده در آمادگی جسمانی استعداد و توانایی ماهیچهها در وارد کردن نیرو یا مقاومت در برابر آن است. تمرینات قدرتی از عواملی است که سبب حجیم شدن تارهای ماهیچهای میشود و توانایی فرد را در تولید نیروی بیشتر افزایش میدهد، این افزایش میتواند به دلایل عصبی (فراخوانی تارهای بیشتر و تحریک واحدهای عصبی-ماهیچهای بزرگتر)باشد یا به دلیلی مثل افزایش رها سازی یون کلسیم یا افزایش تماس تارهای اکتین و میوزین. قدرت ماهیچه اهمیت بسیاری در ورزشهای مختلف و البته فعالیتهای روزانه دارد بسیاری از مردان و حتی زنان از ماهیچهها بازو و سرشانه ضعیفی برخوردار هستند که باعث ضعف در فعالیتهای ورزشی و روزانه و ایجاد درد و بیماری در سنین بالا میشود..
استقامت ماهیچه
ماهیچهها در خود انرژی ذخیره میکنند. این عمل به ماهیچهها امکان میدهد که مدت زیادی به فعالیت خود ادامه دهند. این عمل ماهیچهها را استقامت ماهیچهای گویند. استقامت ماهیچهای عبارت است از ظرفیت یک ماهیچه یا گروهی از ماهیچهها برای انقباض مداوم. معمولاً استقامت ماهیچه را با قدرت ماهیچهای اشتباه میگیرند ولی باید توجه کرد که معمولاً استقامت ماهیچهای عبارت است از توانایی در کاربرد قدرت و نگهداری این توانایی برای مدت نسبتاً طولانی. برای مثال در فعالیتهایی چون: برف پارو کردن، چمن زدن، نظافت و یا حرکات ورزشی چون دراز و نشست، بالا کشیدن بدن در حالت بارفیکس و... استقامت ماهیچهای نقش اساسی دارد که میشود با تمرینات منظم ورزشی آن را افزایش داد.
انعطاف ماهیچه
توانایی در کاربرد ماهیچهها در وسیعترین دامنه حرکت آنها به دور مفصلها را انعطاف پذیری گویند. این عامل در آمادگی جسمانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. با تمرینات ورزشی میزان توانایی مفاصل بدن در خم شدن و چرخیدن بیشتر میشود و در نتیجه کارایی ماهیچهها بهبود مییابد اگر مفاصل از انعطاف کمی برخوردار باشند محدودیت حرکتی برای بدن ایجاد میشود. انعطاف پذیری در فعالیتهای روزانه چون باغبانی، خانه داری، فعالیتهای ورزشی که احتیاج به نرمی و انعطاف پذیری دارند مؤثر است. که البته این نقش در فعالیتهای ورزشی چون ژیمناستیک، دو و میدانی و... پر رنگ تر میشود.
استقامت قلبی و ریوی
بسیاری از دانشمندان و صاحب نظران ورزشی عقیده دارند که عامل استقامت قلبی ریوی در آمادگی جسمانی بیش از عوامل دیگر اهمیت دارد و بعضی دیگر دقیقاً بر عکس این نظریه مهر تأیید زدند. اما تجربه نشان دادهاست که استقامت قلبی ریوی از عوامل اساسی آمادگی جسمانی است و با تمرینات استقامتی شدید و سنگین میتوان آن را ارتقاء بخشید.
فیزیولوژی ماهیچه
ماهیچهها دستگاهی هستند که مواد غذایی را از صورت شیمیایی به صورت انرژی مکانیکی یا کار تبدیل میکنند. میدانیم که حرکات بدن از انقباض ماهیچهها حاصل
در بخش ماهیچهها مخطط ۲ مطلب را بررسی میکنیم: ۱- انقباض ماهیچه، ۲- منابع انرژی ماهیچه.
انقباض ماهیچه: اگر طول ماهیچه به هنگام انقباض تغییر نکند این انقباض را (هم طول) میگویند. در این نوع انقباض جسم مقاوم جابه جا نمیشود تمام انرژی حاصل از انقباض به حرارت تبدیل میشود. ولی اگر انقباض ماهیچه به کوتاه شدن آن منجر شود آن انقباض را (هم تنش) میگویند که باعث میشود جسمی که در برابر ماهیچه قرار میگیرد جابه جا شود. سرعت انقباض ماهیچه با مقدار وزنهای که در مقابل آن قرار میگیرد رابطه عکس دارد. اگر هیچ نیرویی در برابر ماهیچه قرار نگیرد ماهیچه سریعاً منقبض میشود ولی اگر به تدریج نیروی مخالف افزایش مییابد از سرعت انقباض کاسته میشود. تا اینکه اگر میزان نیروی مخالف برابر با نیروی ماهیچه شود سرعت کوتاه شدن یا انقباض به صفر خواهد رسید.
منابع تامین انرژی
ماهیچه برای آنکه به حالت انقباض درآید احتیاج به انرژی دارد. منبع اصلی انرژی ماهیچه آدنوزین تری فسفات است که به مقدار کمی در ماهیچه وجود دارد ولی به مقدار زیادی انرژی آزاد میکند. کراتین فسفات منبع انرژی دیگری است که در سلولهای ماهیچهای ذخیره میشود. اگر مقدار آدنوزین تری فسفات در سلول بیش از اندازه لازم باشد انرژی اضافی صرف تولیدکراتین فسفات میشود و در نتیجه مقدار بیشتری از انرژی ذخیره خواهد شد. به مجرد ذخیره آدنوزین تری فسفات در ماهیچه کراتین فسفات موجود به سرعت و سهولت به آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود و در نتیجه کراتین فسفات باعث ثابت ماندن مقدار آدنوزین تری فسفات ماهیچه میشود. انرژی حاصل از کراتین فسفات و آدنوزین تری فسفات برای مدت کوتاهی انرژی لازم را تأمین میکنند پس در فعالیتهای شدید بدنی که بیش از چند دقیقه طول میکشد باید منبع دیگری از انرژی وجود داشته باشد. این انرژی از تجزیه گلیگوژن حاصل میشود و چون این واکنش در مجاورت اکسیژن قرار میگیرد آن را هوازی یا (با اکسیژن) میگویند. اگر اکسیژن به اندازه کافی برای این واکنشهای شیمیایی وجود نداشته باشد در ماهیچه اسیدلاکتیک تولید میشود. قسمت اعظم این اسیدلاکتیک مجدداً به گلوکز و گلیگوژن تبدیل میشود و مقداری از آن در ماهیچه بر جای میماند. در ورزشهای سخت و طولانی و مخصوصاً افرادی که از آمادگی جسمانی کمی برخوردارند خستگی ماهیچهها بعد از ورزش مربوط به اسیدلاکتیک باقیمانده در ماهیچهاست، میزان خستگی با مقدار اسیدلاکتیک موجود در ماهیچه رابطه مستقیم دارد.
تولید انرژی در بدن به ۳ طریق انجام میگیرد که ۲ طریق آنها برای تولیدآدنوزین تری فسفات نیاز به اکسیژن ندارند (بی هوازی) و در سومین طریقه وجود اکسیژن کاملاً ضروری است که به آن (هوازی) گویند:
سیستم تامین انرژی فسفاژن ATP-Pc
در ورزشهایی چون: پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، دو ۱۰۰ متر و شیرجه یا فعالیتهایی که زمان اجرای آن بسیار کم است (حدود ۱۰ ثانیه) و با حداکثر شدت انجام میشوند انرژی مورد نیاز را از این سیستم تأمین میکنند. آدنوزین تری فسفات وکراتین فسفات موجود در ماهیچه به صورت ذخیره وجود دارند و به هنگام فعالیت انرژی مورد لزوم را تهیه میکنند. در این سیستم برای تأمین انرژی احتیاجی به حضور اکسیژن نیست (بی هوازی)
سیستم تامین انرژی بی هوازی(اسیدلاکتیک)
در ورزشهایی که زمان اجرای آنها بین ۱ تا ۳ دقیقه طول میکشد انرژی مورد نیازشان را از این طریق تأمین میکنند مثل دوهای ۴۰۰ و۸۰۰ متر وکشتی. هنگام اجرای این فعالیتها اکسیژن به قدر کافی در ماهیچه موجود نیست از اینرو گلوکز موجود در ماهیچه به اسیدلاکتیک و آدنوزین تری فسفات تبدیل میشود. در حقیقت در این سیستم گلوکز عامل اصلی تأمین کننده انرژی ماهیچهاست.
سیستم تامین انرژی هوازی
هر موجود زندهای برای ادامه زندگی و فعالیت احتیاج به اکسیژن دارد. بعد از چند دقیقه که اکسیژن به بدن نرسد، نه آدنوزین تری فسفات در بدن ساخته میشود و نه انرژی وجود دارد و در نتیجه زندگی پایان مییابد. در ورزشهایی که بیش از ۳ دقیقه طول میکشد ماهیچهها انرژی مورد نیاز را از تجزیه مواد غذایی در مقابل اکسیژن بدست میآورند. در دوهای ماراتن، کوهنوردی و... آدنوزین تری فسفات مورد نیاز ماهیچهها از این طریق تأمین میگردد. پروتئینها، گلیگوژن و چربیها از جمله مواد غذایی هستند که در این سیستم مورد استفاده قرار میگیرد و بیشترین مقدار تولید آدنوزین تری فسفات را نیز دارد.
برگشت به حالت اولیه و وام اکسیژن
همانطور که گفته شد برای اینکه بدن از حالت استراحت به حالت فعالیت درآید واکنشهای متعددی در ماهیچه صورت میگیرد تا انرژی لازم کسب شود. همچنین برگشت بدن از حالت فعالیت به حالت استراحت نیز بسیار مهم است که آن را برگشت به حالت اولیه یا تجدید قوا (Recovery) گویند. ذخیره اکسیژن بدن هنگام فعالیتهای شدید به مصرف سوخت و ساز بدن میرسد؛ در نتیجه هنگام استراحت مقدار اکسیژنی که از ذخیره بدن گرفته شدهاست باید دوباره به بدن باز گردد و اسیدلاکتیک جمع شده در ماهیچهها نیز باید از سلولهای ماهیچهای خارج شودکه البته هر دو نیز هوازی هستند. انرژی از دست رفته بدن را وام اکسیژن (Oxygen Debt) گویند. مقدار وام اکسیژن برابر است با مقدار اکسیژن مورد نیاز در هنگام فعالیت؛ اگر نوع فعالیت شخص ملایم، طولانی و یکنواخت باشد بدن میتواند انرژی مورد نیاز را از هوا بگیرد و وام اکسیژن به وجود نمیآید والی اگر فعالیت شخص شدید باشد به طوری که او مجبور باشد با کمبود انرژی به فعالیت خود ادامه دهد مبتلا به وام اکسیژن میشود. مدت زمانی که طول میکشد تا بدن به حالت اول برگردد بستگی به مدت، شدت و آمادگی جسمانی فرد دارد؛ بعد از فعالیتها در ۲ یا ۳ دقیقه اول مصرف اکسیژن به شدت پایین میآید اما از این شدت به تدریج کاسته میشود تا به حالت یکنواخت برسد. اگر شخص بعد از فعالیت ورزشی خود، به جای استراحت، کار سادهای مثل راه رفتن یا دویدن آرام (سرد کردن) را انجام دهد اسیدلاکتیک موجود در بدن زودتر از بین میرود (در این مورد در فصل علم تمرین به طور کامل توضیح داده شدهاست)
فیزیولوژی دستگاه گردش خون
دستگاه گردش خون از رگها و قلب تشکیل شده که خون تیره و روشن در آنها جریان دارد. قلب به صورت تلمبهای قوی خون روشن را از راه سرخرگ آئورت و سرخرگ ششی به بدن میفرستد و از طرفی سیاهرگهای اجوف فوقانی و تحتانی خون تیره را از بدن به قلب بر میگردانند. به استثنای سیاهرگ ششی که خون روشن و تیره را از ششها به قلب بر میگرداند. یاختههای بدن پیوسته در حال فعالیت اند و برای ادامه حیات و فعالیت خود موادی را میسوزانند و مواد دیگری را دفع میکنند دستگاه گردش خون عهده دار رساندن مواد سوختنی به سلولها و خارج کردن مواد زائد است. قلب از چهار حفره تشکیل شدهاست. دو حفره در طرف راست و دو حفره در طرف چپ. دو حفره بالایی را دهلیز و دو حفره پایینی را بطن میگویند. بطن باعث به حرکت درآمدن خون در بدن میشود و اگر بطن از انقباض بیفتد خون از گردش خواهد ایستاد. شکل قلب شبیه مخروطی است که قاعده آن در بالا و نوک آن در پایین در انتهای بطنها است. در موقع ضربان دو دهلیز با هم منقبض میشوند و بعد از مدت نسبتاً کوتاهی دو بطن منقبض میشوند بعد از این انقباض توقف بیشتر و طولانی تری وجود دارد که به منزلة استراحت قلب است. مدت انقباض بطنها در افراد بالغ ۳/۰ ثانیه و مدت انبساط آنها ۵/۰ ثانیه طول میکشد روی هم رفته یک دوره کامل قلبی ۸/۰ ثانیه طول میکشد بنابراین در هر دقیقه تقریباً ۷۰ دورة قلبی صورت میگیرد و این رقم را تعداد ضربان قلب گویند. همانطور که میدانید در حدود 8 درصد وزن بدن را خون تشکیل میدهد یعنی یک شخص معمولی با وزن در حدود۷۰ کیلوگرم دارای ۵ تا ۶ لیتر خون است قسمت اعظم خون را گلبولهای قرمز تشکیل میدهند. کمبود اکسیژن معمولاً موجب افزایش گلبولهای قرمز خون میشود به همین دلیل است که در ارتفاعات زیاد ورزشکاران استقامتی قادر نیستند رکوردهای جهانی از خود به جا بگذارند چون در مکانهای مرتفع فشار نسبی اکسیژن در هوای تنفسی کم است و شخص ورزشکار قادر نیست به راحتی اکسیژن مورد نیاز را در هنگام ورزش از هوا کسب کند لذا این امر در کارایی او اثر نامطلوب میگذارد.
فیزیولوژی دستگاه تنفسی
طبق تعاریف کتابهای فیزیولوژی، تنفس عبارت است از جذب اکسیژن و دفع انیدریدکربنیک به وسیله سلول زنده، خواه این سلول حیوانی باشد، خواه نباتی.
عمل تنفس طی ۲ مرحله متمایز انجام میشود: تنفس خارجی: که عبارت است از حرکت هوا به داخل ریهها، انتقال اکسیژن از ریهها به خون و انتقال انیدریدکربنیک از خون به ریهها. تنفس سلولی یا داخلی: که شامل جذب اکسیژن و تولید انیدریدکربنیک توسط سلولها میشود. انقباض حجاب حاجز یا دیافراگم و پایین آمدن در محوطه شکم باعث بزرگ شدن قفسه سینه از بالا به پایین میشود. همزمان با این عمل ماهیچهها شکم بتدریج شل میشود و با انقباض ماهیچهها بین دندهای، دندهها به بالا کشیده میشود و استخوان جناغ را به جلو میراند این عمل قفسه سینه را از جلو به عقب میبرد و از طرفین بزرگ میکند؛ با بزرگ شدن حجم قفسه سینه فشار موجود در ریهها از فشار جو کاهش مییابد و باعث حرکت هوا به داخل ریهها میشوند این عمل آنقدر ادامه پیدا میکند تا فشار هوا در ریهها با فشار جو برابر گردد. کلیه اعمال بالا را دم گویند. اما عمل بازدم در حالت استراحت نتیجه شل شدن ماهیچهها دمی و بازگشت ریهها به حالت قبل صورت میگیرد با بالا رفتن ماهیچه دیافراگم و بازگشت حجم قفسه سینه به حالت استراحت، فشار هوا در ریهها از جو بیشتر میشود و آن قدر هوا از ریهها خارج میشود تا فشار ریهها دوباره با فشار جو برابر گردد،عمل بازدم در حالت ورزش کاملاً تغییر کرده واز یک حرکت پاسیو(غیر فعال) به یک حرکت اکتیو(فعال)تبدیل می شود.
حجم جاری و تهویه ریوی
حجم هوایی که با هر بار حرکت به داخل ریهها جریان مییابد را حجم جاری مینامند و مقدار آن بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلی لیتر است و تهویه ریوی عبارت است از حجم جاری ضرب در تعداد حرکات تنفسی در دقیقه که معمولاً بین ۱۰ تا ۲۰ بار در حالت استراحت است. در هنگام ورزش تعداد حرکات تنفسی افزایش پیدا میکند و عمیق تر میشود تا جایی که در فعالیتهای شدید ورزشی ماهیچهها دمی و بازدمی فعال میشوند و تهویه ریوی تا حدود ۱۰۰ لیتر در دقیقه افزایش مییابد. حداکثر تهویه ریوی ممکن است به ۱۵۰ لیتر در دقیقه هم برسد ولی افزایش تهویه ریوی اگر از ۱۰۰ لیتر در دقیقه بیشتر شود به افزایش جذب اکسیژن کمکی نمیکند زیرا به نظر میرسد که انتقال اکسیژن بیش از این مقدار به بافتها، توسط ماهیچهها قلب و ماهیچهها تنفس محدود میشود.
ورزش حرفهای
ورزش حرفهای به ورزشی گفته میشود که در آن ورزشکاران برای فعالیت خود دستمزد دریافت میکنند. ورزش حرفهای در نقطه مقابل ورزش آماتور قرار میگیرد که در آن ورزشکاران فقط برای علاقه شخصی به ورزش میپردازند.
اغلب ورزشهایی که به صورت حرفهای دنبال میشوند، ورزشکاران آماتوری نیز دارند که تعداد آنها بسیار بیشتر از همتایان حرفهای خود است. طرفداران ورزش آماتور معمولاً ورزش حرفهای را در تضاد با اصول اخلاقی ورزش میدانند و معتقدند رقابتهای ورزشی نباید وسیله امرار معاش باشد. این گروه در برخی رشتههای ورزشی تا مدتها توانستند در مقابل جاذبههای مالی و تبلیغاتی ورزش حرفهای مقاومت کنند. برای مثال اتحاد راگبی برای سالها یک ورزش نیمهوقت مخصوص آماتورها باقیمانده بود.
ورزشکارانی که در سطح اول ورزش حرفهای فعالیت میکنند درآمدهای بسیار بالایی را دریافت میکنند. تایگر وودز بازیکن گلف اهل آمریکا پردرآمدترین ورزشکار دنیاست و بر اساس گزارش سال ۲۰۰۹ نشریه فوربز مجموع جوایز و دستمزدهایی که وی از فعالیتهای ورزشی خود دریافت کرده از یک میلیارد دلار فراتر رفتهاست. مایکل جردن بازیکن بسکتبال آمریکایی با ۸۰۰ میلیون دلار و میشاییل شوماخر راننده فرمول یک آلمانی با حدود ۷۰۰ میلیون دلار درآمد از ورزش در رتبههای بعدی قرار میگیرند.
ده بازیکن برتر تنیس دنیا به طور میانگین سالانه ۳ میلیون دلار دریافت میکنند و میانگین درآمد بازیکنان لیگ برتر بیسبال آمریکا ۳ میلیون و ۴۴۰ هزار دلار بودهاست. در فصل ۱۱-۲۰۱۰ میانگین دستمزد بازیکنان لیگ برتر فوتبال انگلستان ۷ میلیون پوند، بازیکنان سری آ فوتبال ایتالیا ۵ میلیون یورو و بازیکنان بوندسلیگا ۳.۳ میلیون یورو بودهاست.
ساعت : 5:32 am | نویسنده : admin
|
کلوپ ورزشی |
مطلب قبلی