پوشش جانوری
پوشش جانوری
در استان مازندران جانورانی چون ببر(منقرض شده)، پلنگ، خرس، گرگ، گربه وحشی، روباه، خوک وحشی، خرگوش، آهو، بزکوهی، میش و گربه ایرانییافت میشوند و پرندگان استان شامل قرقاول، شاهین، اردک، قو، کبک، تیهو، قمری، جغد، قوش، کرکس، حواصیل و کلاغ هستند و از خزندگان میتوان به انواع مار و لاکپشت اشاره کرد. در کنارههای ساحلی انواع پرندگان مهاجر از جمله اردک، غاز، پلیکان و چنگر در فصول سرد سال دیده میشوند. در آبگیرها و رودهای استان نیز انواع ماهی فراوان است.
فرهنگ، مراسم، بازیها، ویژگی، موسیقی
زبان مردم مازندران تبری یا مازندرانی است، ولی بیشتر مردم آن با زبان فارسی نیز آشنایی دارند.
گویشهای تبری یا مازندرانی شامل:شهمیرزادی، کتولی، نوشهری ونوری ، ساروی، آملی، بابلی، چالوسی، تنکابنی، سوادکوهی، فیروزکوهی، هزارجریبی و لفوری میباشد.
مراسمها
مازندران از فرهنگ و تمدن بسیار کهن و اصیل آریایی برخوردار است و به دلیل داشتن این تمدن باستانی و دیرینه مراسمهای باستانی و به دلیل علاقه به دین و مذهب مراسم مذهبی بس با شکوهی در این دیار کهن برگزار میگردد، پس از گرویدن مردم آن به اسلام، برخی از مراسم باستانی بسته به فرهنگ مردمان مختلف مازندرانی با آداب اسلامی در آمیخته و بنا بر این شیوه اجرای آن در هر روستا با روستای دیگر متفاوت است.
صنایع دستی مازندران
از صنایع دستی موجود در استان مازندران میتوان به قالی بافی، گلیم بافی، جاجیمچه بافی، بافت گلیچه، چوقا، شمد و ملحفه، سوزن دوزی، رنگرزی و چاپ سنتی سفالگری و سرامیک سازی، فرآوردههای پوست و چرم، هنرهای مرتبط با فلز، هنرهای مرتبط با چوب، حصیر بافی، طراحی سنتی و نگارگری، صحافی و جلد سازی سنتی، صنایع دستی دریایی عروسک سازی اشاره کرد. قالی بافی و گلیم بافی از رشتههای اصلی و اساسی مازندران نیست ولی در استان بافته میشود. در شرایطی که فرش در بعضی مناطق حرف اول برای ابراز وجود دارد تنها شهرت خود را در مازندران به سایر رشتهها واگذار کردهاست و نقشههایی که درمازندران بافته میشود مربوط به سایر مناطق است.
سوغات
آغوز نون، کماج، نصیری، بهاردونه، پشتِ زیک، پیسن گُندلهِ، آب دندان، نان کوهی، عسل کوهی، رشته به رشته، شکر قرمز، شربت بهار نارنج، مربای بهار نارنج، آلبالو، انار، انار جنگلی، بادمجان ترشی، سیر ترشی، هفت بیجار، ترشی یارسی، مربای پرتقال، گردو و سیب، صنایع چوبی، حصیر، گلیم، جاجیم، جوراب بافی، موج بافی، پارچه (چوغا، باشلق، وازشمد)، نمد، سفال، برنج، ماهی، ازگیل، کندس، گل کاسنی، کلوچه، برنج (شالی)، نارنگی، پرتغال، انواع مرکبات، غذاهای شمالی مانند مرغ و اردک و ماهی شکم پر و آش ترش، آش ماست، مرباها و ترشیجات و شیر و دوغ و کره محلی از مهمترین مواد غذایی هستند که بعنوان سوغاتی مازندران محسوب میشوند.
موسیقی مازندران
مازندران، استان ساحلی شمال ایران از شرق با گرگان، از جنوب با سمنان و تهران، از مغرب با گیلان و از شمال با دریای خزر همجوار است. این وضعیت خاص جغرافیایی باعث شده است فرهنگ موسیقی مازندران در ناحیه شرقی با خراسان و ترکمن صحرا آمیخته شود و در غرب، کمابیش خصایص موسیقی گیلانی را داشته باشد. در مازندران هم مانند اکثر نقاط ایران، موسیقی با زندگی مردم همراه و عجین است. در شالیزارها، جنگلها، دریا، در آداب شادی و عزا و در همراهی با مراسم مذهبی، موسیقی مازندران نقش چشمگیری دارد. براساس روش پیشین و با توجه به واقعیتهای موجود، موسیقی مازندران را به ۲ گروه عمده تقسیم میکنیم: موسیقی بامتر آزاد، موسیقی بامتر معین مقام خوانی از شرق تا غرب موسیقی مازندران بامتر آزاد شامل آهنگهایی است که در قالب مقامها و با حالت آوازی اجرا میشوند. مقام خوانی از شرق تا غرب مازندران رایج است و مقامها در شکلها و نامهای گوناگون متجلی میشوند. متداول ترین مقامهای موسیقی بومی مازندران عبارتند از:
مقام خوانی
امیری
معروف ترین مقام بین مردم مازندران است. این آواز زیبا و دلانگیز به تنهایی میتواند بیان کننده خصایص و ارزشهای موسیقی مازندران باشد. آواز امیری بیشتر در جنوب مازندران متداول است و شعرهای زیبا و تصویرگر امیر پازواری، شاعر بلند پایه مازندرانی(بابل)، زینت بخش آواز امیری است. مقام امیری در دو نوع امیری بلند و امیری کوتاه اجرا میشود و به همت شادروان استاد ابوالحسن صبا، مقام امیری مازندران ثبت شده و در کنار سایر گوشههای آواز دشتی در ردیف استاد صبا قرار گرفته است.
کتولی
از مقامهای معروف مازندران است که بیشتر در قسمتهای شمال مازندران متداول است. آوازهای کتولی در نوع خود زیبایی ویژهای دارد. مقام کتولی، حاوی مضامین بلند اخلاقی، قومی، اعتقادی و گاه توصیفی است. کتولی در ۳نوع مختلف کتولی کوتاه (کل حال)، کتولی متوسط (میون کتولی) و کتولی بلند (بلند کتولی) اجرا میشود. علاوه بر امیری و کتولی، مقامهای ولک سری، توری (طبری) و طالبک (طالبا) را میتوان نام برد.
چاووش خوانی
نیز از مقامهای معمول مازندران است که در استقبال یا بدرقه زایران مشهد، کربلا، نجف یا مکه خوانده میشود. چاووش خوان، پیک خبردهنده است که مردم را در حال و هوای اعتقادی و توجه به مقدسات قرار میدهد.
مضمون عمومی در موسیقی مازندران، مسایل حماسی و اعتقادی و پرداختن به بیان ارزشهاست. با این که موسیقی مقامی نواحی مختلف مازندران شباهت کلی و عام به هم دارند، اما در هر منطقه، بنا به شرایط اقلیمی و خصایص فرهنگی و نوع ارتباطات اجتماعی، رنگ و حالت مشخص تری مییابد. مثل سادگی در مازندران موسیقیهایی با متر معین به بیان ترانههایی اختصاص دارد که عموما دارای مضامین توصیفی و عاشقانه هستند.
ترانههای مازندرانی با ملودیهایی ساده و روان و اشعاری لطیف و بی پیرایه، سخنان دلنشینی را بیان میکنند که جذابیت خاص یافته و در یادها باقی میمانند. ترانههای اصیل مازندرانی با عناوین و نامهای خاص، بیانگر قدمت و سابقه طولانی حوادث و مسایلی است که ریشه در زندگی مردم این سامان داشته و به زمان حال رسیدهاند.
نوروزخوانی
از موسیقیهای متداول در مازندران و با متر معین است. نوروزخوانان اشخاصی هستند که پیش از آمدن بهار، رسیدن نوروز و سال نو را با شعر و آهنگ به مردم بشارت میدهند. نوروزخوانان، بدیهه سرایانی هستند که از مدتها پیش از بهار به پیشواز بهار میروند و بدون همراهی ساز و صرفا به کمک آواز، نسیم بهاری را با دل و جان مردم آشنا میکنند. مردم هم به همراهی نوروزخوانان به آوازخوانی میپردازند و به این ترتیب استقبال از بهار عمومی میشود.
تعزیه
ریشههای محکم اعتقادی و علاقه به آل علی (ع) موجب شده است تعزیه در این سامان رشد یابد و آهنگهای تعزیه در بخشهای ریتمیک رشد چشمگیری بیابد. در عین حال، شیوههای آوازخوانی در تعزیه باعث شده است مقامهای موسیقی مازندران تحول یابد و در شکلهای متنوع عرضه شود و از این راه، فرمهای تازه در شکلهای موسیقی مازندران پدید آید.
سازهای مازندران
متداول ترین سازهای مازندران عبارتند از:
لَـلِـوا (نی): که از سازهای شناخته شده در مازندران است. لَـلِـوا یا نی درواقع، ساز چوپانی مازندران به حساب میآید و در میان دامداران و ساکنان کوهستانهای مازندران معمول است.
دوتار رنگ و حالت بیانی دوتار مازندران از خصایص عمومی موسیقی این سامان تبعیت میکند و با حالات اجرایی دوتار ترکمنی و خراسانی تفاوتی آشکار دارد.
کمانچه: این ساز از سازهای معمول در میان مردم مازندران است. کمانچه رایج در مازندران مانند کمانچه لری سه سیم دارد، ولی در سالهای اخیر از کمانچههای چهارسیمی نیز استفاده میشود.
نقاره (ناقاره): عبارت است از طبلهای کوچک با بدنهای سفالی که پوستی روی دهانه کوزه سفالی کشیده شده و با طنابهایی در اطراف محکم میشود. نقاره را معمولا با ۲قطعه چرمی به صدا درمی آورند. نقاره در اجرای حرکات و رقصهای جمعی و به عنوان ساز خبرده، در همراهی سرنا استفاده میشود.
سرنا: سرنا در بین مردم مازندران به عنوان سازی روستایی و پرصدا در اعلام خبرها و انتقال وضعیتها استفاده میشود. مردم مازندران سرنا را هم به تنهایی و هم در همراهی با نقاره به کار میبرند. سرنا و نقاره علاوه بر جنبههای خبری در همراهی با رقصهای بومی نیز استفاده میشوند. علاوه بر سازهایی که نام بردیم، در بین مردم مازندران استفاده از سه تار، تار و تنبک نیز متداول است و بعضی از مردم بومی مازندران موسیقیهای خود را با سازهای مذکور اجرا میکنند.
از دیگر موسیقیها میتوان به گهره سری و زاری اشاره نمود.
مطبوعات در مازندران
مطبوعات از سالهای ۱۲۹۰ در مازندران رونق گرفت و تا سالهای فعلی بیش از صد نشیریه و روزنامه و هفته نامه در مازندران فعالیت داشته و دارند. از جمله آنها میتوان از بشیر، فجرخزر ،وارش، دیار سبز، هم ولایتی، حرف مازندران و ... نام برد.
سینما در مازندران
نخستین سینمای صامت سال ۱۳۰۸ از سوی زرتشتیان با نام اهورا مزدا و در بابل تاسیس گردید. بر اساس آمار سال ۱۳۸۰ در استان مازندران ۲۶ واحد سینمایی (۱۱ واحد خصوصی و ۱۲ واحد دولتی) با ظرفیت ۱۴۲۵۴ صندلی وجود داشته است. قابل ذکر است که نخستین سینماهای شمال کشور در بابل شروع بکار کرده بودند. تعداد سینماهای هر شهر: آمل و محمودآباد ۳ سینما، بابل و بابلسر ۷ سینما، بهشهر و نکا ۳ سینما، تنکابن و رامسر ۴ سینما، ساری ۳ سینما، قائمهشر ۱ سینما، نور ۱ سینما، نوشهر و چالوس ۳ سینما.
برخی از سینماهای این استان عبارتند از:
سینما آزادی بابل
سینما انقلاب بابل
مجتمع فرهنگی ارشاد بابل (۱)
مجتمع فرهنگی ارشاد بابل (۲)
سینما شقایق بابلسر
سینما پیوند فریدونکنار
سینما جهان نما چالوس
سینما ارشاد چالوس
سینما سپهر ساری
سینما ایران ساری
سینما انقلاب تنکابن
سینما ایران تنکابن
سینما پیام سلمان شهر
سینما استقلال محمودآباد
سینما بهمن آمل (۱)
سینما بهمن آمل (۲)
سینما بهمن بهشهر
دانشگاههای مازندران
مهمترین دانشگاههای مازندران به شرح زیر اند
وزارت علوم
دولتی
دانشگاه مازندران (بابلسر)
دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری (میاندرود)
دانشگاه تخصصی فناوریهای نوین آمل
مرکز آموزش عالی علم و صنعت مازندران (بهشهر)
غیرانتفاعی
دانشگاه علوم و فنون مازندران (بابل)
دانشگاه شمال (آمل)
وزارت بهداشت
دانشگاه علوم پزشکی مازندران (ساری)
دانشگاه علوم پزشکی بابل
راههای ارتباطی زمینی
راههای اصلی ارتباطی این استان «جاده سراسری ساحلی»، «محور هراز»، «محور فیروز کوه (سوادکوه)» و محور کندوان (جاده چالوس) (چهارمین جاده زیبا جهان) است.
در جادههای ارتباطی مازندران به سوی جنوب ۱۰۷ نقطه حادثهخیز وجود دارد که سالیانه جان شمار زیادی از شهروندان را میگیرد.
راههای دریایی، هوایی و ریلی
مازندران از نظر راه هوایی و به خصوص دریایی یکی از مراکز مهم در خاورمیانه با دارا بودن چندین بندر تجاری و فرودگاه است.
فرودگاه ها
فرودگاه بینالمللی دشت ناز (ساری)
فرودگاه نوشهر (قدیمی ترین فرودگاه مازندران)
فرودگاه رامسر
بنادرها
بندر امیرآباد(بهشهر)
بندر فریدونکنار
بندر نوشهر
راه آهن ها
راه آهن مازندران (راه آهن شمال) نام یکی از شعبههای اصلی از راه آهن سراسری ایران است که در سال ۱۳۰۸ خورشیدی در دوران رضا شاه پهلوی، نخستین فاز آن افتتاح شد.
این راهآهن دارای ۲۷ ایستگاه میباشد که ۷ ایستگاه آن مشترک با راه آهن خراسان است. راهآهن مازندران به نام راه آهن شمال نیز مشهور است و امروزه نیز برخی آن را مسیر گرگان نیز مینامند. حوزه استحفاظی راه آهن شمال از سوزن خروجی ایستگاه گرمسار در استان سمنان آغاز و با عبور از کوههای البرز و بخشهایی از استان تهران وارد استان مازندران و مناطق جنگلی شده و با عبور از شهرهای متعدد و مناطق جلگهای وارد استان گلستان و در انتها به ایستگاه گرگان ختم میشود.
پیشینه احداث موفق اولین راهآهن در ایران به سال ۱۸۸۶ میلادی با احداث خط راه آهن محمودآباد (سواحل جنوبی دریای مازندران) به آمل برمیگردد. این طرح اگرچه در نظر بود تا تهران ادامه یابد، ولی با کارشکنیهای پیمانکارهای بلژیکی به شکست انجامید و خطوط آن، برچیده و از آن به عنوان تیرکهای تلگراف استفاده شد. در سال بعد احداث راه آهن تهران- حرم شاه عبدالعظیم، و پس از آن جلفا-تبریز آغاز شد. اولین خط راه آهن نوین ایران در دوران رضا شاه پهلوی از شاهی (قائم شهر کنونی) تا بندر شاه (بندر ترکمن امروزی) کشیده گشت، پس از اتمام ساخت پل گردن در ساری اولین قطار در مهرماه ۱۳۰۸ به دستور رضا شاه پهلوی از ساری عازم بندر ترکمن شد. پس از آن همزمان با احداث راه آهن خوزستان، کارها در رشته کوههای البرز آغاز گردید، کارگران ترک در کنار سایرین و مهندسین و پیمانکاران به ویژه آلمانیها، کار ساخت تونلها و پلها را پیگیری کردند.
گاه شمار تبری
در گاه شمار مازندارنی که به نام «فرس قدیم» شناخته میشود، سال ۳۶۵ روز دارد و آن دوازده ماه ۳۰ روز است و ۵ روز به نام «پیتک» یا «پتک» این سال، ۶ ساعت و کسری کمتر از ۱ سال خورشیدی دارد و از این رو ماههای آن گردان است و جای هر ماهش با گذشت ۱۲۸ سال یک ماه پیشتر میافتد. مازندرانیها سال این گاهشماری را از «ارکه ما» (آذرماه) آغاز و به «اونما» (آبان ماه) ختم میکنند. پنج روز «پیتک» را هم به پایان «اونما» میافزایند و هر یک از ماهها را به ترتیب زیر چنین میخوانند:
ارکما (آذرماه)
دما یا دیما (دی ماه)
وهمن ما (بهمن ماه)
نوروز ما یا نرزما یا عیدما (اسفندماه)
سیوما یا فردین ما (فروردین ماه)
کرچ ما یا کَرچ ما (اردیبهشت ماه)
هر ما (خرداد ماه)
تیرما (تیر ماه)
مردال ما یا ملارما (مرداد ماه)
شرویرنما یا شروین ما (شهریور ماه)
میرما (مهرماه)
اونما (آبانماه)
نظیر این گاه شماری را «امیر تیمور قاجار» در زمان محمدشاه قاجار، در کتاب «نصاب تبری» زیر عنوان «اسامی ماههای فرس» چنین یاد کرده است: سیوماه و کرچ و هره ماه تیر دگر هست مردال و شروین میر چه اونه ماهوارکه ماه است و دی ز پی وهمن و هست نوروز اخیر پتک را بدان خسمه زائده به آئین هرگز صغیر و کبیر مازندرانیها نخستین روز هر ماه را«مارماه» مینامند و در سپیده دم آن در هر خانه مرد یا زن یا کودکی خوش قد پا به آستانه خانه میگذارد تا به آن خانواده، آن ماه تا آخرین روزهایش خوش بگذرد. نیز در روز «مارما» هر ماه داد و ستد نمیکنند و چیزی به کسی نمیدهند یا نمیبخشند و چنین کارهایی را بدشگون میپندارند. چگونگی هوای هر روز از پنج روز پیتک را نشانهای از هوای ماهی از پنج ماه پس از آن میدانند. اگر هوای نخستین روز پیتک آفتابی باشد هوای روزهای«ارکما» را هم آفتابی میپندارند. یا اگر هوای دومین روز آن بارانی باشد، هوای «دما» را بارانی میدانند، بهمین گونه چگونگی «وهمن ما» و»«فردین ما» و «نوروزما» میانگارند. همچنین هوای هر یک از روزهای طاق «کرچما» را تا چهاردهم، یعنی روزهای اول و سوم و پنجم. سیزدهم، که جمله هفت روز میشود، نشانهای از هوای روزهای «کرچما» و شش ماه دیگر سال میدانند. مثلا اگر آسمان روز اول «کرچما» گرفته و بارانی شود، هوای سراسر ماه «کرچما» را گرفته و بارانی میپندارند. یا اگر هوای روز سوم آن باز و آفتابی شود، هوای تمام روزهای ماه «هر ما» را باز و آفتابی خواهند دانست. بهمین طریق هوای روزهای پنجم و هفتم و سیزدهم را نشانه هائی از برای هوای ماههای «تیرما» «مردال ما» و ..«اونما» میانگارند این هفت روز از «کرچما» را «کرچ در» مینامند و در این روزها گلکاری نمیکنند، تن نمیشویند، موی سر و چهره نمیتراشند و پشم گوسفند و موی بز نمی چینندو چون معتقدند که: اگر گلکاری بکنند مار درخانه شان آشکار خواهد شد و آشیانه و تخمگذاری خواهد کرد. اگر موی سر بتراشند یا تن بشویند، موی سر و تن و چهره شان سفید میشود و میریزد. اگر پشم گوسفند یا موی بز را بچینند، بیماری و بلا در دام میافتد.
آغاز تاریخ تبری همزمان با سال ۳۱هجری است. پس از در گذشت یزدگرد سوم، اسپهبد گیل ژاماسبی پادشاه تبرستان برای آیین نیاکان خود پرچم استقلال برافراشت از آن زمان تاریخ نوین مازندران پس از ظهور و گسترش اسلام در این سرزمین آغاز گشت هر سال تبری به چهار بخش، بهار، تابستان، پائیز، زمستان تقسیم میشود هر سال دارای دوازده ماه است و هر ماه سی روز میباشد که به اضافه پنج روز پتک میشود. در سال چهارم یک روز به پتک افزوده میشود و نام آن شیشک استآغاز هر سال تبری از نخستین روز از فردینه ماه یعنی برابر با۳ مرداد ماه شمسی و۲۵جولای میلادی است.
ورزش در مازندران
مازندران از استانهای ورزشی ایران است و معروفترین ورزش آن ورزش ملی ایران کشتی است که در این بین جویبار را پاتخت کشتی جهان مینامند و ورزشهای دیگری مانند ورزشهای رزمی و توپی مانند والیبال، بسکتبال و فوتبال رونق بسیار در این استان داشته و یکی از قطبهای ورزشی ایران و جهان به حساب میرود و از پایگاههای ورزشی ایران است و همه ساله بیشترین قهرمان ایرانی در تورنومنتهای مختلف از این استان است.
مهم ترین تیمهای ورزشی مازندران در لیگهای ورزشی ایران باشگاه والیبال کاله آمل، باشگاه بسکتبال بیم بابل، باشگاه بسکتبال کاله بابل،باشگاه فوتبال نساجی مازندران،باشگاه کشتی خونه به خونه بابل، باشگاه فوتسال راه ساری، باشگاه فوتبال خونه به خونه بابل،باشگاه فوتبال صنعت ساری، باشگاه فوتبال شموشک نوشهر، باشگاه فوتبال سایپا شمال، باشگاه فوتسال فجر قائم گلوگاه، باشگاه تاکسیرانی آمل، باشگاه فوتبال نفت محمودآباد، هیئت فوتبال دریای بابل، باشگاه ورزشی هتل ملک چالوس،باشگاه فوتبال شاهین بابل ،باشگاه ورزشی موسسه مالی و اعتباری ثامنالحجج آمل، باشگاه والیبال آریا صنعت بابل کنار، باشگاه والیبال کاله جوان، باشگاه ورزشی شهرداری بهشهر، باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس جویبار، باشگاه فرهنگی ورزشی صدرای زیرآب، باشگاه شهدا ساری، باشگاه فرهنگی ورزشی داماش بابل،باشگاه کشتی گاز مازندران، باشگاه فوتبال پیام صنعت آمل و باشگاه تنیس روی میز شورای شهر بابل هستند.
ورزشگاهها
از مهمترین ورزشگاههای مازندران میتوان به ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر، ورزشگاه هفت تیر بابل، ورزشگاه شهدای ساری، ورزشگاه شهدای نوشهر و ... اشاره نمود.
آبدنگسر
آبدنگسر روستایی است در دو کیلومتری شهر شیرگاه و از توابع شهرستان سوادکوه. این روستا حدود ۳۰۰ نفر جمعیت دارد. به گفته پیشینیان در این روستا آبدنگ و پادنگ زیاد بوده و به این نام مشهور شده است.
عمده مردمان این روستا کشاورزی میکنند. این روستا از شمال به روستای تپه سر و شهر قائمشهر ؛ از جنوب به روستای چالی و شهر شیرگاه؛ از شرق به جنگل و از غرب به کلیج خیل منتهی میشود. این روستا از بدو انقلاب دارای شورای اسلامی بوده و این شورا خدماتی را به روستا نموده است؛ از جمله آب برق تلفن گاز.
این منطقه توسط راه آهن - از زمان پهلوی تا کنون - و رودخانه به چهار بخش تقسیم شده است . پل تاریخی شاه عباسی از جمله اثر تاریخی آن میباشد که بر روی رودخانه آن قرار گرفته است.
اترکله
اترکله، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بودهاست.
اتو
اتو، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان کسلیان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۶۵ نفر (۱۳۳خانوار) بودهاست.
اراتبن
ارات بن، روستایی است از توابع دهستان ولوپی بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران با منظر طبیعی کوهستانی جنگلی با اقلیم چهارفصل برگی دیگر از کتاب آفرینش بهشت مازندران میباشد. این روستا در نزدیکی شهر آلاشت و در مسیر جاده توریستی دراسله قراردارد. نام این روستا مرکب از دو کلمه ارات (به معنای کشتزارهای وسیع) و بن به معنای پایین دست میباشد. ساکنین ارات بن اغلب از دو طایفه عالیشاه و سیاوشی میباشند که با مرور زمان و با تغییرات شناسنامهای نامهای دیگر نیز در این روستا یافت میشود.
جمعیت
این روستا در قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۵۳ نفر (۸۴خانوار) بودهاست.
ارژنگ رودبار
ارژنگ رودبار، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۷ نفر (۳۴خانوار) بودهاست.
ارفعده
ارفع ده، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۷۹ نفر (۹۹خانوار) بودهاست.
اریم
اریم، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۱۱ نفر (۳۶خانوار) بودهاست.
ازانده
ازان ده، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۱۵ نفر (۳۶خانوار) بودهاست.
ازود
ازود، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بودهاست.
اساس
اساس، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۷۴ نفر (۷۱خانوار) بودهاست.
اسبوکلا
اسبوکلا، روستایی است از توابع بخش شیرگاه شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان لفور قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۳ نفر (۲۰خانوار) بودهاست.
اسپرز
اسپرز، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان ولوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۷ نفر (۸خانوار) بودهاست.
اسپوکلا
اسپو کلاً، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان ولوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۵ نفر (۲۳خانوار) بودهاست.
استخرسر
استخرسر، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۹ نفر (۲۹خانوار) بودهاست.
در استان مازندران جانورانی چون ببر(منقرض شده)، پلنگ، خرس، گرگ، گربه وحشی، روباه، خوک وحشی، خرگوش، آهو، بزکوهی، میش و گربه ایرانییافت میشوند و پرندگان استان شامل قرقاول، شاهین، اردک، قو، کبک، تیهو، قمری، جغد، قوش، کرکس، حواصیل و کلاغ هستند و از خزندگان میتوان به انواع مار و لاکپشت اشاره کرد. در کنارههای ساحلی انواع پرندگان مهاجر از جمله اردک، غاز، پلیکان و چنگر در فصول سرد سال دیده میشوند. در آبگیرها و رودهای استان نیز انواع ماهی فراوان است.
فرهنگ، مراسم، بازیها، ویژگی، موسیقی
زبان مردم مازندران تبری یا مازندرانی است، ولی بیشتر مردم آن با زبان فارسی نیز آشنایی دارند.
گویشهای تبری یا مازندرانی شامل:شهمیرزادی، کتولی، نوشهری ونوری ، ساروی، آملی، بابلی، چالوسی، تنکابنی، سوادکوهی، فیروزکوهی، هزارجریبی و لفوری میباشد.
مراسمها
مازندران از فرهنگ و تمدن بسیار کهن و اصیل آریایی برخوردار است و به دلیل داشتن این تمدن باستانی و دیرینه مراسمهای باستانی و به دلیل علاقه به دین و مذهب مراسم مذهبی بس با شکوهی در این دیار کهن برگزار میگردد، پس از گرویدن مردم آن به اسلام، برخی از مراسم باستانی بسته به فرهنگ مردمان مختلف مازندرانی با آداب اسلامی در آمیخته و بنا بر این شیوه اجرای آن در هر روستا با روستای دیگر متفاوت است.
صنایع دستی مازندران
از صنایع دستی موجود در استان مازندران میتوان به قالی بافی، گلیم بافی، جاجیمچه بافی، بافت گلیچه، چوقا، شمد و ملحفه، سوزن دوزی، رنگرزی و چاپ سنتی سفالگری و سرامیک سازی، فرآوردههای پوست و چرم، هنرهای مرتبط با فلز، هنرهای مرتبط با چوب، حصیر بافی، طراحی سنتی و نگارگری، صحافی و جلد سازی سنتی، صنایع دستی دریایی عروسک سازی اشاره کرد. قالی بافی و گلیم بافی از رشتههای اصلی و اساسی مازندران نیست ولی در استان بافته میشود. در شرایطی که فرش در بعضی مناطق حرف اول برای ابراز وجود دارد تنها شهرت خود را در مازندران به سایر رشتهها واگذار کردهاست و نقشههایی که درمازندران بافته میشود مربوط به سایر مناطق است.
سوغات
آغوز نون، کماج، نصیری، بهاردونه، پشتِ زیک، پیسن گُندلهِ، آب دندان، نان کوهی، عسل کوهی، رشته به رشته، شکر قرمز، شربت بهار نارنج، مربای بهار نارنج، آلبالو، انار، انار جنگلی، بادمجان ترشی، سیر ترشی، هفت بیجار، ترشی یارسی، مربای پرتقال، گردو و سیب، صنایع چوبی، حصیر، گلیم، جاجیم، جوراب بافی، موج بافی، پارچه (چوغا، باشلق، وازشمد)، نمد، سفال، برنج، ماهی، ازگیل، کندس، گل کاسنی، کلوچه، برنج (شالی)، نارنگی، پرتغال، انواع مرکبات، غذاهای شمالی مانند مرغ و اردک و ماهی شکم پر و آش ترش، آش ماست، مرباها و ترشیجات و شیر و دوغ و کره محلی از مهمترین مواد غذایی هستند که بعنوان سوغاتی مازندران محسوب میشوند.
موسیقی مازندران
مازندران، استان ساحلی شمال ایران از شرق با گرگان، از جنوب با سمنان و تهران، از مغرب با گیلان و از شمال با دریای خزر همجوار است. این وضعیت خاص جغرافیایی باعث شده است فرهنگ موسیقی مازندران در ناحیه شرقی با خراسان و ترکمن صحرا آمیخته شود و در غرب، کمابیش خصایص موسیقی گیلانی را داشته باشد. در مازندران هم مانند اکثر نقاط ایران، موسیقی با زندگی مردم همراه و عجین است. در شالیزارها، جنگلها، دریا، در آداب شادی و عزا و در همراهی با مراسم مذهبی، موسیقی مازندران نقش چشمگیری دارد. براساس روش پیشین و با توجه به واقعیتهای موجود، موسیقی مازندران را به ۲ گروه عمده تقسیم میکنیم: موسیقی بامتر آزاد، موسیقی بامتر معین مقام خوانی از شرق تا غرب موسیقی مازندران بامتر آزاد شامل آهنگهایی است که در قالب مقامها و با حالت آوازی اجرا میشوند. مقام خوانی از شرق تا غرب مازندران رایج است و مقامها در شکلها و نامهای گوناگون متجلی میشوند. متداول ترین مقامهای موسیقی بومی مازندران عبارتند از:
مقام خوانی
امیری
معروف ترین مقام بین مردم مازندران است. این آواز زیبا و دلانگیز به تنهایی میتواند بیان کننده خصایص و ارزشهای موسیقی مازندران باشد. آواز امیری بیشتر در جنوب مازندران متداول است و شعرهای زیبا و تصویرگر امیر پازواری، شاعر بلند پایه مازندرانی(بابل)، زینت بخش آواز امیری است. مقام امیری در دو نوع امیری بلند و امیری کوتاه اجرا میشود و به همت شادروان استاد ابوالحسن صبا، مقام امیری مازندران ثبت شده و در کنار سایر گوشههای آواز دشتی در ردیف استاد صبا قرار گرفته است.
کتولی
از مقامهای معروف مازندران است که بیشتر در قسمتهای شمال مازندران متداول است. آوازهای کتولی در نوع خود زیبایی ویژهای دارد. مقام کتولی، حاوی مضامین بلند اخلاقی، قومی، اعتقادی و گاه توصیفی است. کتولی در ۳نوع مختلف کتولی کوتاه (کل حال)، کتولی متوسط (میون کتولی) و کتولی بلند (بلند کتولی) اجرا میشود. علاوه بر امیری و کتولی، مقامهای ولک سری، توری (طبری) و طالبک (طالبا) را میتوان نام برد.
چاووش خوانی
نیز از مقامهای معمول مازندران است که در استقبال یا بدرقه زایران مشهد، کربلا، نجف یا مکه خوانده میشود. چاووش خوان، پیک خبردهنده است که مردم را در حال و هوای اعتقادی و توجه به مقدسات قرار میدهد.
مضمون عمومی در موسیقی مازندران، مسایل حماسی و اعتقادی و پرداختن به بیان ارزشهاست. با این که موسیقی مقامی نواحی مختلف مازندران شباهت کلی و عام به هم دارند، اما در هر منطقه، بنا به شرایط اقلیمی و خصایص فرهنگی و نوع ارتباطات اجتماعی، رنگ و حالت مشخص تری مییابد. مثل سادگی در مازندران موسیقیهایی با متر معین به بیان ترانههایی اختصاص دارد که عموما دارای مضامین توصیفی و عاشقانه هستند.
ترانههای مازندرانی با ملودیهایی ساده و روان و اشعاری لطیف و بی پیرایه، سخنان دلنشینی را بیان میکنند که جذابیت خاص یافته و در یادها باقی میمانند. ترانههای اصیل مازندرانی با عناوین و نامهای خاص، بیانگر قدمت و سابقه طولانی حوادث و مسایلی است که ریشه در زندگی مردم این سامان داشته و به زمان حال رسیدهاند.
نوروزخوانی
از موسیقیهای متداول در مازندران و با متر معین است. نوروزخوانان اشخاصی هستند که پیش از آمدن بهار، رسیدن نوروز و سال نو را با شعر و آهنگ به مردم بشارت میدهند. نوروزخوانان، بدیهه سرایانی هستند که از مدتها پیش از بهار به پیشواز بهار میروند و بدون همراهی ساز و صرفا به کمک آواز، نسیم بهاری را با دل و جان مردم آشنا میکنند. مردم هم به همراهی نوروزخوانان به آوازخوانی میپردازند و به این ترتیب استقبال از بهار عمومی میشود.
تعزیه
ریشههای محکم اعتقادی و علاقه به آل علی (ع) موجب شده است تعزیه در این سامان رشد یابد و آهنگهای تعزیه در بخشهای ریتمیک رشد چشمگیری بیابد. در عین حال، شیوههای آوازخوانی در تعزیه باعث شده است مقامهای موسیقی مازندران تحول یابد و در شکلهای متنوع عرضه شود و از این راه، فرمهای تازه در شکلهای موسیقی مازندران پدید آید.
سازهای مازندران
متداول ترین سازهای مازندران عبارتند از:
لَـلِـوا (نی): که از سازهای شناخته شده در مازندران است. لَـلِـوا یا نی درواقع، ساز چوپانی مازندران به حساب میآید و در میان دامداران و ساکنان کوهستانهای مازندران معمول است.
دوتار رنگ و حالت بیانی دوتار مازندران از خصایص عمومی موسیقی این سامان تبعیت میکند و با حالات اجرایی دوتار ترکمنی و خراسانی تفاوتی آشکار دارد.
کمانچه: این ساز از سازهای معمول در میان مردم مازندران است. کمانچه رایج در مازندران مانند کمانچه لری سه سیم دارد، ولی در سالهای اخیر از کمانچههای چهارسیمی نیز استفاده میشود.
نقاره (ناقاره): عبارت است از طبلهای کوچک با بدنهای سفالی که پوستی روی دهانه کوزه سفالی کشیده شده و با طنابهایی در اطراف محکم میشود. نقاره را معمولا با ۲قطعه چرمی به صدا درمی آورند. نقاره در اجرای حرکات و رقصهای جمعی و به عنوان ساز خبرده، در همراهی سرنا استفاده میشود.
سرنا: سرنا در بین مردم مازندران به عنوان سازی روستایی و پرصدا در اعلام خبرها و انتقال وضعیتها استفاده میشود. مردم مازندران سرنا را هم به تنهایی و هم در همراهی با نقاره به کار میبرند. سرنا و نقاره علاوه بر جنبههای خبری در همراهی با رقصهای بومی نیز استفاده میشوند. علاوه بر سازهایی که نام بردیم، در بین مردم مازندران استفاده از سه تار، تار و تنبک نیز متداول است و بعضی از مردم بومی مازندران موسیقیهای خود را با سازهای مذکور اجرا میکنند.
از دیگر موسیقیها میتوان به گهره سری و زاری اشاره نمود.
مطبوعات در مازندران
مطبوعات از سالهای ۱۲۹۰ در مازندران رونق گرفت و تا سالهای فعلی بیش از صد نشیریه و روزنامه و هفته نامه در مازندران فعالیت داشته و دارند. از جمله آنها میتوان از بشیر، فجرخزر ،وارش، دیار سبز، هم ولایتی، حرف مازندران و ... نام برد.
سینما در مازندران
نخستین سینمای صامت سال ۱۳۰۸ از سوی زرتشتیان با نام اهورا مزدا و در بابل تاسیس گردید. بر اساس آمار سال ۱۳۸۰ در استان مازندران ۲۶ واحد سینمایی (۱۱ واحد خصوصی و ۱۲ واحد دولتی) با ظرفیت ۱۴۲۵۴ صندلی وجود داشته است. قابل ذکر است که نخستین سینماهای شمال کشور در بابل شروع بکار کرده بودند. تعداد سینماهای هر شهر: آمل و محمودآباد ۳ سینما، بابل و بابلسر ۷ سینما، بهشهر و نکا ۳ سینما، تنکابن و رامسر ۴ سینما، ساری ۳ سینما، قائمهشر ۱ سینما، نور ۱ سینما، نوشهر و چالوس ۳ سینما.
برخی از سینماهای این استان عبارتند از:
سینما آزادی بابل
سینما انقلاب بابل
مجتمع فرهنگی ارشاد بابل (۱)
مجتمع فرهنگی ارشاد بابل (۲)
سینما شقایق بابلسر
سینما پیوند فریدونکنار
سینما جهان نما چالوس
سینما ارشاد چالوس
سینما سپهر ساری
سینما ایران ساری
سینما انقلاب تنکابن
سینما ایران تنکابن
سینما پیام سلمان شهر
سینما استقلال محمودآباد
سینما بهمن آمل (۱)
سینما بهمن آمل (۲)
سینما بهمن بهشهر
دانشگاههای مازندران
مهمترین دانشگاههای مازندران به شرح زیر اند
وزارت علوم
دولتی
دانشگاه مازندران (بابلسر)
دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری (میاندرود)
دانشگاه تخصصی فناوریهای نوین آمل
مرکز آموزش عالی علم و صنعت مازندران (بهشهر)
غیرانتفاعی
دانشگاه علوم و فنون مازندران (بابل)
دانشگاه شمال (آمل)
وزارت بهداشت
دانشگاه علوم پزشکی مازندران (ساری)
دانشگاه علوم پزشکی بابل
راههای ارتباطی زمینی
راههای اصلی ارتباطی این استان «جاده سراسری ساحلی»، «محور هراز»، «محور فیروز کوه (سوادکوه)» و محور کندوان (جاده چالوس) (چهارمین جاده زیبا جهان) است.
در جادههای ارتباطی مازندران به سوی جنوب ۱۰۷ نقطه حادثهخیز وجود دارد که سالیانه جان شمار زیادی از شهروندان را میگیرد.
راههای دریایی، هوایی و ریلی
مازندران از نظر راه هوایی و به خصوص دریایی یکی از مراکز مهم در خاورمیانه با دارا بودن چندین بندر تجاری و فرودگاه است.
فرودگاه ها
فرودگاه بینالمللی دشت ناز (ساری)
فرودگاه نوشهر (قدیمی ترین فرودگاه مازندران)
فرودگاه رامسر
بنادرها
بندر امیرآباد(بهشهر)
بندر فریدونکنار
بندر نوشهر
راه آهن ها
راه آهن مازندران (راه آهن شمال) نام یکی از شعبههای اصلی از راه آهن سراسری ایران است که در سال ۱۳۰۸ خورشیدی در دوران رضا شاه پهلوی، نخستین فاز آن افتتاح شد.
این راهآهن دارای ۲۷ ایستگاه میباشد که ۷ ایستگاه آن مشترک با راه آهن خراسان است. راهآهن مازندران به نام راه آهن شمال نیز مشهور است و امروزه نیز برخی آن را مسیر گرگان نیز مینامند. حوزه استحفاظی راه آهن شمال از سوزن خروجی ایستگاه گرمسار در استان سمنان آغاز و با عبور از کوههای البرز و بخشهایی از استان تهران وارد استان مازندران و مناطق جنگلی شده و با عبور از شهرهای متعدد و مناطق جلگهای وارد استان گلستان و در انتها به ایستگاه گرگان ختم میشود.
پیشینه احداث موفق اولین راهآهن در ایران به سال ۱۸۸۶ میلادی با احداث خط راه آهن محمودآباد (سواحل جنوبی دریای مازندران) به آمل برمیگردد. این طرح اگرچه در نظر بود تا تهران ادامه یابد، ولی با کارشکنیهای پیمانکارهای بلژیکی به شکست انجامید و خطوط آن، برچیده و از آن به عنوان تیرکهای تلگراف استفاده شد. در سال بعد احداث راه آهن تهران- حرم شاه عبدالعظیم، و پس از آن جلفا-تبریز آغاز شد. اولین خط راه آهن نوین ایران در دوران رضا شاه پهلوی از شاهی (قائم شهر کنونی) تا بندر شاه (بندر ترکمن امروزی) کشیده گشت، پس از اتمام ساخت پل گردن در ساری اولین قطار در مهرماه ۱۳۰۸ به دستور رضا شاه پهلوی از ساری عازم بندر ترکمن شد. پس از آن همزمان با احداث راه آهن خوزستان، کارها در رشته کوههای البرز آغاز گردید، کارگران ترک در کنار سایرین و مهندسین و پیمانکاران به ویژه آلمانیها، کار ساخت تونلها و پلها را پیگیری کردند.
گاه شمار تبری
در گاه شمار مازندارنی که به نام «فرس قدیم» شناخته میشود، سال ۳۶۵ روز دارد و آن دوازده ماه ۳۰ روز است و ۵ روز به نام «پیتک» یا «پتک» این سال، ۶ ساعت و کسری کمتر از ۱ سال خورشیدی دارد و از این رو ماههای آن گردان است و جای هر ماهش با گذشت ۱۲۸ سال یک ماه پیشتر میافتد. مازندرانیها سال این گاهشماری را از «ارکه ما» (آذرماه) آغاز و به «اونما» (آبان ماه) ختم میکنند. پنج روز «پیتک» را هم به پایان «اونما» میافزایند و هر یک از ماهها را به ترتیب زیر چنین میخوانند:
ارکما (آذرماه)
دما یا دیما (دی ماه)
وهمن ما (بهمن ماه)
نوروز ما یا نرزما یا عیدما (اسفندماه)
سیوما یا فردین ما (فروردین ماه)
کرچ ما یا کَرچ ما (اردیبهشت ماه)
هر ما (خرداد ماه)
تیرما (تیر ماه)
مردال ما یا ملارما (مرداد ماه)
شرویرنما یا شروین ما (شهریور ماه)
میرما (مهرماه)
اونما (آبانماه)
نظیر این گاه شماری را «امیر تیمور قاجار» در زمان محمدشاه قاجار، در کتاب «نصاب تبری» زیر عنوان «اسامی ماههای فرس» چنین یاد کرده است: سیوماه و کرچ و هره ماه تیر دگر هست مردال و شروین میر چه اونه ماهوارکه ماه است و دی ز پی وهمن و هست نوروز اخیر پتک را بدان خسمه زائده به آئین هرگز صغیر و کبیر مازندرانیها نخستین روز هر ماه را«مارماه» مینامند و در سپیده دم آن در هر خانه مرد یا زن یا کودکی خوش قد پا به آستانه خانه میگذارد تا به آن خانواده، آن ماه تا آخرین روزهایش خوش بگذرد. نیز در روز «مارما» هر ماه داد و ستد نمیکنند و چیزی به کسی نمیدهند یا نمیبخشند و چنین کارهایی را بدشگون میپندارند. چگونگی هوای هر روز از پنج روز پیتک را نشانهای از هوای ماهی از پنج ماه پس از آن میدانند. اگر هوای نخستین روز پیتک آفتابی باشد هوای روزهای«ارکما» را هم آفتابی میپندارند. یا اگر هوای دومین روز آن بارانی باشد، هوای «دما» را بارانی میدانند، بهمین گونه چگونگی «وهمن ما» و»«فردین ما» و «نوروزما» میانگارند. همچنین هوای هر یک از روزهای طاق «کرچما» را تا چهاردهم، یعنی روزهای اول و سوم و پنجم. سیزدهم، که جمله هفت روز میشود، نشانهای از هوای روزهای «کرچما» و شش ماه دیگر سال میدانند. مثلا اگر آسمان روز اول «کرچما» گرفته و بارانی شود، هوای سراسر ماه «کرچما» را گرفته و بارانی میپندارند. یا اگر هوای روز سوم آن باز و آفتابی شود، هوای تمام روزهای ماه «هر ما» را باز و آفتابی خواهند دانست. بهمین طریق هوای روزهای پنجم و هفتم و سیزدهم را نشانه هائی از برای هوای ماههای «تیرما» «مردال ما» و ..«اونما» میانگارند این هفت روز از «کرچما» را «کرچ در» مینامند و در این روزها گلکاری نمیکنند، تن نمیشویند، موی سر و چهره نمیتراشند و پشم گوسفند و موی بز نمی چینندو چون معتقدند که: اگر گلکاری بکنند مار درخانه شان آشکار خواهد شد و آشیانه و تخمگذاری خواهد کرد. اگر موی سر بتراشند یا تن بشویند، موی سر و تن و چهره شان سفید میشود و میریزد. اگر پشم گوسفند یا موی بز را بچینند، بیماری و بلا در دام میافتد.
آغاز تاریخ تبری همزمان با سال ۳۱هجری است. پس از در گذشت یزدگرد سوم، اسپهبد گیل ژاماسبی پادشاه تبرستان برای آیین نیاکان خود پرچم استقلال برافراشت از آن زمان تاریخ نوین مازندران پس از ظهور و گسترش اسلام در این سرزمین آغاز گشت هر سال تبری به چهار بخش، بهار، تابستان، پائیز، زمستان تقسیم میشود هر سال دارای دوازده ماه است و هر ماه سی روز میباشد که به اضافه پنج روز پتک میشود. در سال چهارم یک روز به پتک افزوده میشود و نام آن شیشک استآغاز هر سال تبری از نخستین روز از فردینه ماه یعنی برابر با۳ مرداد ماه شمسی و۲۵جولای میلادی است.
ورزش در مازندران
مازندران از استانهای ورزشی ایران است و معروفترین ورزش آن ورزش ملی ایران کشتی است که در این بین جویبار را پاتخت کشتی جهان مینامند و ورزشهای دیگری مانند ورزشهای رزمی و توپی مانند والیبال، بسکتبال و فوتبال رونق بسیار در این استان داشته و یکی از قطبهای ورزشی ایران و جهان به حساب میرود و از پایگاههای ورزشی ایران است و همه ساله بیشترین قهرمان ایرانی در تورنومنتهای مختلف از این استان است.
مهم ترین تیمهای ورزشی مازندران در لیگهای ورزشی ایران باشگاه والیبال کاله آمل، باشگاه بسکتبال بیم بابل، باشگاه بسکتبال کاله بابل،باشگاه فوتبال نساجی مازندران،باشگاه کشتی خونه به خونه بابل، باشگاه فوتسال راه ساری، باشگاه فوتبال خونه به خونه بابل،باشگاه فوتبال صنعت ساری، باشگاه فوتبال شموشک نوشهر، باشگاه فوتبال سایپا شمال، باشگاه فوتسال فجر قائم گلوگاه، باشگاه تاکسیرانی آمل، باشگاه فوتبال نفت محمودآباد، هیئت فوتبال دریای بابل، باشگاه ورزشی هتل ملک چالوس،باشگاه فوتبال شاهین بابل ،باشگاه ورزشی موسسه مالی و اعتباری ثامنالحجج آمل، باشگاه والیبال آریا صنعت بابل کنار، باشگاه والیبال کاله جوان، باشگاه ورزشی شهرداری بهشهر، باشگاه فرهنگی ورزشی پرسپولیس جویبار، باشگاه فرهنگی ورزشی صدرای زیرآب، باشگاه شهدا ساری، باشگاه فرهنگی ورزشی داماش بابل،باشگاه کشتی گاز مازندران، باشگاه فوتبال پیام صنعت آمل و باشگاه تنیس روی میز شورای شهر بابل هستند.
ورزشگاهها
از مهمترین ورزشگاههای مازندران میتوان به ورزشگاه شهید وطنی قائمشهر، ورزشگاه هفت تیر بابل، ورزشگاه شهدای ساری، ورزشگاه شهدای نوشهر و ... اشاره نمود.
آبدنگسر
آبدنگسر روستایی است در دو کیلومتری شهر شیرگاه و از توابع شهرستان سوادکوه. این روستا حدود ۳۰۰ نفر جمعیت دارد. به گفته پیشینیان در این روستا آبدنگ و پادنگ زیاد بوده و به این نام مشهور شده است.
عمده مردمان این روستا کشاورزی میکنند. این روستا از شمال به روستای تپه سر و شهر قائمشهر ؛ از جنوب به روستای چالی و شهر شیرگاه؛ از شرق به جنگل و از غرب به کلیج خیل منتهی میشود. این روستا از بدو انقلاب دارای شورای اسلامی بوده و این شورا خدماتی را به روستا نموده است؛ از جمله آب برق تلفن گاز.
این منطقه توسط راه آهن - از زمان پهلوی تا کنون - و رودخانه به چهار بخش تقسیم شده است . پل تاریخی شاه عباسی از جمله اثر تاریخی آن میباشد که بر روی رودخانه آن قرار گرفته است.
اترکله
اترکله، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بودهاست.
اتو
اتو، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان کسلیان قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۵۶۵ نفر (۱۳۳خانوار) بودهاست.
اراتبن
ارات بن، روستایی است از توابع دهستان ولوپی بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران با منظر طبیعی کوهستانی جنگلی با اقلیم چهارفصل برگی دیگر از کتاب آفرینش بهشت مازندران میباشد. این روستا در نزدیکی شهر آلاشت و در مسیر جاده توریستی دراسله قراردارد. نام این روستا مرکب از دو کلمه ارات (به معنای کشتزارهای وسیع) و بن به معنای پایین دست میباشد. ساکنین ارات بن اغلب از دو طایفه عالیشاه و سیاوشی میباشند که با مرور زمان و با تغییرات شناسنامهای نامهای دیگر نیز در این روستا یافت میشود.
جمعیت
این روستا در قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۵۳ نفر (۸۴خانوار) بودهاست.
ارژنگ رودبار
ارژنگ رودبار، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۷ نفر (۳۴خانوار) بودهاست.
ارفعده
ارفع ده، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۳۷۹ نفر (۹۹خانوار) بودهاست.
اریم
اریم، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۱۱ نفر (۳۶خانوار) بودهاست.
ازانده
ازان ده، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۱۵ نفر (۳۶خانوار) بودهاست.
ازود
ازود، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن زیر سه خانوار بودهاست.
اساس
اساس، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۷۴ نفر (۷۱خانوار) بودهاست.
اسبوکلا
اسبوکلا، روستایی است از توابع بخش شیرگاه شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان لفور قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۴۳ نفر (۲۰خانوار) بودهاست.
اسپرز
اسپرز، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان ولوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۲۷ نفر (۸خانوار) بودهاست.
اسپوکلا
اسپو کلاً، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان ولوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۷۵ نفر (۲۳خانوار) بودهاست.
استخرسر
استخرسر، روستایی است از توابع بخش مرکزی شهرستان سوادکوه در استان مازندران ایران.
جمعیت
این روستا در دهستان راستوپی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۰۹ نفر (۲۹خانوار) بودهاست.
ورزش
ورزش به تمامی گونههای فعالیت فیزیکی بدن گفته میشود که شرکت کنندگان آن میتوانند به صورت منظم و سازمان یافته یا گاه به گاه در آن شرکت کنند و از آن برای بهبود تناسب اندامشان و یا فراهم آوردن سرگرمی و تفریح بهره ببرند. ورزش میتواند به صورت رقابتی برگزار شود که در این صورت باید بر پایهٔ رشته قوانینی که مورد توافق همگان است، یک یا چند برنده در آن مشخص گردد که در این گونه ورزشها شرکت کنندگان باید درجهای از توانمندیهای مربوط به آن رشته را دارا باشند به ویژه در ردههای بالاتر. هم اکنون با در نظر گرفتن ورزشهای تک نفره، صدها رشتهٔ ورزشی وجود دارد. ورزشهای گروهی میتواند افراد را در قالب دو یا چند گروه دسته بندی کند و تیمها با هم رقابت کنند.اینکه گونههایی از فعالیتهای غیر فیزیکی وجود دارد که گاهی آنها را به ورزش نسبت میدهند؛ برای نمونه میتوان به ورقبازی و بازیهای تختهای اشاره کرد.
تعریف ورزش به هدف و منظور از انجام آن بستگی دارد:
برای نمونه رقابت های شنا که در برابر هزاران نفر در یک استخر سرپوشیده ویژه مسابقات انجام میگیرد یک گونه از ورزش بشمار میرود در حالیکه شنا در یک استخر معمولی یا در دریا یک تفریح شمرده میشود.
رشتههای فراوانی در ورزش وجود دارند و مردم زمان و هزینه زیادی را چه به عنوان شرکت کننده و چه به عنوان تماشاگر صرف ورزش میکنند.
ورزش و ورزش کردن طی سالیان طولانی از قالب یک تفریح و سرگرمی به قالب یک حرفه و فعالیت درآمدهاست و تعداد بیشماری از ورزشکاران حرفهای در سراسر جهان از طریق ورزش به ثروت رسیدهاند. این یکی دیگر از خصوصیات ورزش به شمار میآید.
امروزه ورزش زنان نیز جایگاه ویژهای در مجامع بینالمللی پیدا کردهاست.
واژهٔ ورزش که از دیرباز معنای تمرین و ممارست داشت به هنگام تصویب «قانون ورزش اجباری در مدارس» در ۱۶ شهریور ماه ۱۳۰۶ خورشیدی بهطور رسمی به معنای امروزی وارد قاموس واژگان دولتی ایران شدهاست.
توسعهٔ ورزشها با توجه به گذشتهٔ کامل آنها، مطالب مهمی را دربارهٔ دگرگونیهای اجتماعی و دگرگونیهای خود ورزشها آشکار می نمایند.
کشفهای بسیار مدرنی در فرانسه، آفریقا و استرالیا دربارهٔ هنر غارنشینها وجود دارد (برای نمونه لاسکائوکس) که مربوط به زمان ماقبل تاریخ است اطلاعات زیادی دربارهٔ جشنهای مذهبی و رفتار انسانها از آن دوران را در دسترس قرار میدهد. دانشمندان با کمک تاریخ نویسی کربنی دریافتهاند که پیشینهٔ برخی از این منابع به ۳۰۰۰۰ سال پیش باز میگردد. شواهد مستقیم و کافی دربارهٔ ورزش از این منابع بدست نیامدهاست اما میتوان این برداشت را داشت که فعالیتهایی در آن دوران وجود داشته که برابر ورزش در زمان ما میشدهاست.
واقعیتهای هنری و ساختاری وجود دارد که نشان میدهد که در ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح چینیها با ورزش و فعالیتهای شبیه آن سر و کار داشتهاند. بهنظر میرسد که ورزش ژیمناستیک یکی از ورزشهای پرطرفدار و عمومی در چین باستان بودهاست. آثار باقیمانده از فرعونها نشان میدهد که تعداد زیادی از ورزشها، شامل شنا و ماهیگیری، بطور کامل توسعه یافته و تکمیل شده بود و بطور منظمی در چندین هزار سال قبل در مصر باستان انجام میشدهاند. سایر ورزشهای مصر باستان شامل پرتاب نیزه، پرش ارتفاع و کشتی گرفتن بود. ورزشهای ایران یا پرشیای باستان مانند هنر نظامی ایرانیان درزمان زرتشتیان ارتباط نزدیکی با مهارتهای دفاعی و رزمی جنگی داشت. از رشتههای ورزشی دیگری که در پرشیا رواج داشت از چوگان و شمشیربازی سوار بر اسب میتوان نام برد. در اروپا، علائم باقیمانده از ایرلند باستان شمایلی از آماده کردن جنگاوران برای جنگ را نشان میدهد که یادآور ورزش هاکی ایرلندی در عصر حاضر است. پیشینه این تصاویر به ۱۳ قرن قبل از میلاد مسیح باز میگردد.
شمار زیادی از رشتههای ورزشی از قبیل، کشتی، دو، بکس، پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، راندن گاری در زمان یونان باستان وجود داشتهاند. این فعالیتها ارتباط فرهنگ نظامی و توسعه ورزش در یونان باستان را نشان میدهد. از زمانی که یونانیها المپیک را بوجود آوردند، ورزش بخشی از فرهنگ این کشور شدهاست. بازیهای المپیک در ابتدا هر چهار سال یکبار در المپیا (دهکده کوچکی در پلئوپونس) برگزار میشدهاست. از آن روزگار تا زمان حال این ورزشها بهشکل فزایندهای سازمان یافتهتر شدهاند و مقررات ویژهای برای آنها تدوین شدهاست. صنعتی شدن زمان استراحت و تفریح بیشتری برای شهروندان کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه فراهم کرده و باعث شده مدت زمان بیشتری برای ورزش صرف کنند. چه بهعنوان تماشاچی مسابقههای هیجانانگیز ورزشی و چه بهعنوان شرکت کننده در اینگونه رقابتها. این گرایشها و تمایلها با کارآیی مد یاوسایل ارتباط جمعی گسترده و ارتباطات جهانی وسیع ادامه دارد. حرفهای شدن در یک ورزش یک مورد و امتیاز خاصی شده و بعلاوه بودن آنها محبوبیت ومردمی بودن ورزشها را افزایش دادهاست، تا آن جا که طرفداران ورزشها شروع به تبلیغ و نمایش ورزشکاران حرفهای از طریق رادیو، تلویزیون و اینترنت کرده اند—که همه آنها در تمرینها و رقابتهای ورزشی با ورزشهای آماتور شرکت و نقش دارند.
فوتبال محبوبترین و مردمیترین ورزش در سطح جهان است.
آریاییها یکی از شعب مردمان هند و اروپایی بودند. برخی از باستان شناسان معتقد هستند که ساکنین اولیه آریانها یا آریاییها در قسمت شرقی و جنوب شرقی دریای خزر بوده و برخی دیگر آنها را به مردمان قفقازیه که به قسمتهای جنوبی خزر آمدهاند نسبت میدهند.
اینان مردانی بودند که به عنوان سرباز مزدور زندگی میکردند. ایشان سربازانی را تشکیل میدادند که میبایست یک روز جانشین امرایی بشوند که خود در خدمت ایشان بودند. اریخ مهاجرت
بنابراین آریانها مردمانی قوی، سلحشور و صحرا گرد بوده و کار عمده شان پرورش حیوانات اهلی و شکار و سواری و تیراندازی بودهاست.
ورزش و تقویت قوای بدنی و مهارت در جنگ و سواری و تیراندازی و راهپیمایی از اصول متداول این مردم بودهاست قومی که دائما در حال کوچیدن و منازعه با بومیهای محلی بوده و به قهر و غلبه زمینها و کشتزارها را تصاحب میکرده قطعا باید چالاک و سلحشور و بردبار و قوی اندام باشند.
این مردم بتدریج شهر نشین شده و ده و شهر و قصبه بوجود آوردهاند از وقتی که آریانها شهر نشین شدند همیشه مورد هجوم شعبه دیگر آریاییها – سکاها واقع شدند.
قبل از تشکیل دولت ماد، آریانها به شکل ملوک الطوایفی میزیسته و رئیس هر خانواده با قدرت کامل خانواده را اداره میکرد، و در مواقع جنگ یکی از رؤسای این خانواده فرماندهی لشکر را به عهده میگرفتند که بعدا مقام سلطنت از همین اختیارات به وجود آمد. در آن زمان هیچ یک از امراء و سلاطین قدرت رئیس خانواده را تهدید نمیکردند.
از قرن نهم قبل از میلاد سه تیره بزرگ آریایی در سرزمین ایران به حکومت رسیدند، در مشرق باختریها، در مغرب مادها و در جنوب پارسها.
آن چه از اخلاق و آداب این زمان روشن است حالت آماد گی قوم آریایی برای حرکت و جنگ و دفاع بوده و در این عصر کشت غلات کاملا مرسوم شده و در دهات و قصبات مزارع رونق بیشتری یافتند.
تربیت حیوانات اهلی را عملی ساخته و اسب و سگ از نظر فوایدی که در جنگ و سفر و حضر و نگهبانی رمه و گله داشتند بیشتر اهمیت داشت.
روحیه ورزشکاری: تحریک و تحرک بخشیدن به ورزشها اغلب یک حالت ووسیله بیاد ماندنی نمیباشد. برای مثال، پیشقدمان دریانوردی و قایق رانی اغلب میگفتند که اغلب مسابقه قایقهای باد شونده به معنی تحریک بخشیدن به مهارتهای یادگیرندگان قایق رانی و دریانوردی است. اما با وجود این، اغلب مهارتهای محرک برای افزایش قابلیت کارآیی و عملکرد در موقع رقابت بیشتر از یادگیری باهم ادغام میشوند. روحیه ورزشکاری یک روحیه یا حالتی را بیان میکند که از آن فعالیت یا رقابت بخاطر خود آن لذت میبرند. این حالت عاطفی معروف توسط خبرنگار ورزشی Grantland Rice به این صورت معنی میشود که مهم نیست که شما برنده یا بازنده شدید بلکه این مهم است که بازی را انجام دادهاید. ، " و شعار المپیک مدرن که توسط بنیان گذار آن پییر د کوبرتن این است. مهمترین چیز این نیست که برنده نشدید اما این است که شما شرکت کردید، نمونههایی از بیان این حالت عاطفی مناسب هستند. بیان میشود.
اما اغلب فشار برای رقابت یا یک تمایل فردی برای احراز کارآیی مانند فشار و زور تکنولوژیمی تواند بر بازی لذت بخش و رقابت عادلانه توسط شرکت کنندگان تاثیر بگذارد.
افراد مسئول برای فعالیتهای تفریحی اغلب در جستجوی شناخته شدن و کسب احترام در ورزشها هستند که با پیوستن به فدراسیون ورزشها مانند کمیته بین المللی المپیک یا با تشکیل هیئت منظم وقانونی اقدام به این کار میکنند. دراین صورت ورزشها از حالت تفریحی به حالت رسمی عوض میشوند: در ارتباط با اعضای جدید اخیر از قبیل دوچرخه سواران کوهنوردان برفی، و کشتی گیران هستند بعضی از این فعالیتها جنبه عمومی و همگانی دارند اما شکل گیری غیر یکسان در فرمهای مختلف برای مدت زمان طولانی دوام داشتهاست. در حقیقت، مققرات رسمی ورزشها در ارتباط با زندگی مدرن و توسعه فزایندهاست.
روحیه ورزشکاری، تحت هر اسمی مربوط به رفتار رقابت کننده در قبل، در طی و بعد از رقابت میباشد. نه تنها اگر یک ورزشکار برنده شود باید روحیه ورزشکاری خوبی داشته باشد وآن را حفظ کند بلکه اگر او ببازد باید همچنین این روحیه را حفظ کند. برای مثال در فوتبال روحیه ورزشکاری چنان ملاحضه شدهاست که برای معالجه یک ورزشکار زخمی از طرف مقابل توپ را به بیرون از زمین بازی شوت میکند که امکان معالجه او را فراهم سازند. بطور دوجانبه تیم دیگر انتظار دارد که توپ را در موقع پرتاب به داخل زمین بازی دریافت کند
خشونت در ورزشها شامل رد شدن از روی خط رقابت عادلانه و ایجاد خشونت و دعوا است. ورزشکاران، مربیان، طرفداران آنها و والدین بعضی وقتها رفتار خشونت آمیز را بر علیه افراد یا املاک و تاسیسات در نمایش ناراحتی از عادلانه بودن نمایش، احاطه طرف مقابل و عصبانیت یا جشن و سرور در پیش میگیرند.
تغذیه
امروز بیش از هر زمان دیگری ارزش فعالیتهای بدنی و نقش آن در سلامت شناخته شدهاست. در واقع زندگی ماشینی، فعالیتهای حرکتی روزمره را کاهش داده و برای جلوگیری از بروز بسیاری از بیماریها ورزش امری ضروری است. گاهی یک ورزشکار فراتر از حفظ سلامتی در رشتهای خاص جهت کسب مقام قهرمانی کوشش مستمر مینماید که در این شرایط تمامی عوامل در بدن تغییر میکنند. قلب، ریه، دستگاه گوارش، هورمونها، سیستم عصبی و بخصوص ماهیچهها نیاز به تطابق با وضعیت جدید دارند. در واقع هیچ استرس و فشاری مانند یک ورزش سنگین و طولانی مدت روی بدن تأثیر نمیگذارد. بنابراین جهت کسب مقام قهرمانی یکی از مسایل مهم، تغذیه ورزشکاران است.
انرژی
انرژی مورد نیاز برای یک ورزشکار به عوامل مختلفی مثل خصوصیات فردی ورزشکار (قد، وزن، جثه فرد، جنس، سن و بلوغ)، مدت ورزش، نوع و شدت ورزش و شرایط جغرافیایی محل زندگی فرد بستگی دارد. بطور کلی طی فعالیت ورزشی از یک طرف میزان متابولیسم پایه (BMR) افزایش مییابد و از طرف دیگر فعالیت فرد زیاد میشود. بنابراین مقدار نیاز انرژی بین ۳ تا ۶ هزار کیلو کالری در روز توصیه میشود. برای ورزشهای سنگین مثل اسکی، ماراتن و ورزشهای تیمی حداکثر انرژی لازم است که برای این نوع ورزشها توصیه میشود ۷۵-۷۰ درصد کالری رژیم از منبع کربوهیدرات که قسمت اعظم آن از نوع کمپلکس میباشد تأمین گردد.
در ورزشهایی که انرژی زیادی در مدت کوتاه نیاز دارند مثل کشتی و شنای ۵۰ متر، میزان نیاز انرژی بین ۵۰۰-۳۰۰۰ کیلو کالری است. کمترین میزان نیاز به انرژی مربوط به فعالیتهای ورزشی با شدت کم و مدت طولانی و یا ورزشهایی که با شدت زیاد و مدت کم انجام میشود است. ورزشهایی مثل پرش طول، پرش ارتفاع، پرتاب دیسک، پرش با نیزه و غیره.... به طور کلی میزان نیاز انرژی برای زنان ورزشکار ۱۰ درصد کمتر از مردان ورزشکارمیباشد.
پروتئین
پروتیین برای رشد و بازسازی، انقباض عضلانی و گاهی تولید انرژی برای ورزشکاران لازم است. اما مصرف زیاد پروتیین بر قدرت عضلانی نمیافزاید (فقط حجم عضلات را زیاد میکند) و توصیه میشود ۱۵-۱۲ درصد انرژی مصرفی بایستی از منبع پروتیین تأمین شود. چون نیاز ورزشکاران به انرژی افزایش مییابد، بنابراین مقدار پروتیین مورد نیاز برای فعالیتهای ورزشی حداکثر ۵/۱ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز است که در مورد پروتیین مصرفی توصیه میشود.
نسبت پروتیین حیوانی به گیاهی ۶۰ به ۴۰ میباشد و نوع پروتیین مصرفی بهتر است از گوشتهای کم چربی (گوشت سفید مثل مرغ و ماهی) و بیشتر بصورت کبابی یا آب پز باشد. سفیده تخم مرغ و لبنیات کم چربی نیز از منابع خوب پروتیین هستند. جگر منبع خوبی از پروتیین، آهن، فسفر، ویتامینهای گروه AوB میباشد. اما بدلیل اینکه غنی از اسیدهای نوکلییک، ترکیبات پوریندار و کلسترول است، مصرف آن بیش از هفتهای یک بار توصیه نمیشود. باید به این نکته توجه کرد که مصرف زیاد پروتیین باعث ایجاد عوارضی مثل از دست دادن کلسیم، خشکی بدن، ایجاد نقرس، دهیدراتاسیون یا کاهش آب بدن، کنونریس و اختلالات کلیوی میشود.
چربی
جهت تولید انرژی برای فعالیتهایی که مدت زیادی طول میکشد سوختن مواد حاوی چربی ضروری است. با طولانی شدن ورزش، اسیدهای چرب آزاد از ذخایر بافت چربی رها میشوند و برای مصرف عضلات به عنوان سوخت استفاده میشوند.
عضلات در ۶۰ تا ۹۰ دقیقه ابتدای ورزش از گلوکز و گلیکوژن ذخیره شده استفاده میکنند و پس از ۹ دقیقه اسیدهای چرب آزاد جهت سوخت مصرف میشوند. تحقیقات نشان داده است که چربی زیاد در رژیم غذایی باعث کاهش قدرت ورزشکاران میشود. در تحقیقی که روی دوچرخه سواران انجام گرفته مشاهده شده دوچرخه سوارانی که غذای مصرفی آنها غنی از کربوهیدرات پیچیده (نانهای سبوس دار، پاستا و...) و محدود از چربی بوده، تا ۲۴۰ دقیقه دوچرخهسواری کردهاند. در حالی که در نتیجه خوردن غذای چرب مقاومت آنها کم شده و حداکثر تا ۷۵ دقیقه توانستهاند فعالیت دوچرخه سواری داشته باشند. بطور کلی چربی مصرفی باید کمتر از ۲۵ درصد کالری رژیم باشد که از این مقدار ۱۰ درصد آن به اسیدهای چرب غیر اشباع حاوی چند باند دوگانه (روغن گیاهی مایع) اختصاص داده شود.
ورزش به تمامی گونههای فعالیت فیزیکی بدن گفته میشود که شرکت کنندگان آن میتوانند به صورت منظم و سازمان یافته یا گاه به گاه در آن شرکت کنند و از آن برای بهبود تناسب اندامشان و یا فراهم آوردن سرگرمی و تفریح بهره ببرند. ورزش میتواند به صورت رقابتی برگزار شود که در این صورت باید بر پایهٔ رشته قوانینی که مورد توافق همگان است، یک یا چند برنده در آن مشخص گردد که در این گونه ورزشها شرکت کنندگان باید درجهای از توانمندیهای مربوط به آن رشته را دارا باشند به ویژه در ردههای بالاتر. هم اکنون با در نظر گرفتن ورزشهای تک نفره، صدها رشتهٔ ورزشی وجود دارد. ورزشهای گروهی میتواند افراد را در قالب دو یا چند گروه دسته بندی کند و تیمها با هم رقابت کنند.اینکه گونههایی از فعالیتهای غیر فیزیکی وجود دارد که گاهی آنها را به ورزش نسبت میدهند؛ برای نمونه میتوان به ورقبازی و بازیهای تختهای اشاره کرد.
تعریف ورزش به هدف و منظور از انجام آن بستگی دارد:
برای نمونه رقابت های شنا که در برابر هزاران نفر در یک استخر سرپوشیده ویژه مسابقات انجام میگیرد یک گونه از ورزش بشمار میرود در حالیکه شنا در یک استخر معمولی یا در دریا یک تفریح شمرده میشود.
رشتههای فراوانی در ورزش وجود دارند و مردم زمان و هزینه زیادی را چه به عنوان شرکت کننده و چه به عنوان تماشاگر صرف ورزش میکنند.
ورزش و ورزش کردن طی سالیان طولانی از قالب یک تفریح و سرگرمی به قالب یک حرفه و فعالیت درآمدهاست و تعداد بیشماری از ورزشکاران حرفهای در سراسر جهان از طریق ورزش به ثروت رسیدهاند. این یکی دیگر از خصوصیات ورزش به شمار میآید.
امروزه ورزش زنان نیز جایگاه ویژهای در مجامع بینالمللی پیدا کردهاست.
واژهٔ ورزش که از دیرباز معنای تمرین و ممارست داشت به هنگام تصویب «قانون ورزش اجباری در مدارس» در ۱۶ شهریور ماه ۱۳۰۶ خورشیدی بهطور رسمی به معنای امروزی وارد قاموس واژگان دولتی ایران شدهاست.
توسعهٔ ورزشها با توجه به گذشتهٔ کامل آنها، مطالب مهمی را دربارهٔ دگرگونیهای اجتماعی و دگرگونیهای خود ورزشها آشکار می نمایند.
کشفهای بسیار مدرنی در فرانسه، آفریقا و استرالیا دربارهٔ هنر غارنشینها وجود دارد (برای نمونه لاسکائوکس) که مربوط به زمان ماقبل تاریخ است اطلاعات زیادی دربارهٔ جشنهای مذهبی و رفتار انسانها از آن دوران را در دسترس قرار میدهد. دانشمندان با کمک تاریخ نویسی کربنی دریافتهاند که پیشینهٔ برخی از این منابع به ۳۰۰۰۰ سال پیش باز میگردد. شواهد مستقیم و کافی دربارهٔ ورزش از این منابع بدست نیامدهاست اما میتوان این برداشت را داشت که فعالیتهایی در آن دوران وجود داشته که برابر ورزش در زمان ما میشدهاست.
واقعیتهای هنری و ساختاری وجود دارد که نشان میدهد که در ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح چینیها با ورزش و فعالیتهای شبیه آن سر و کار داشتهاند. بهنظر میرسد که ورزش ژیمناستیک یکی از ورزشهای پرطرفدار و عمومی در چین باستان بودهاست. آثار باقیمانده از فرعونها نشان میدهد که تعداد زیادی از ورزشها، شامل شنا و ماهیگیری، بطور کامل توسعه یافته و تکمیل شده بود و بطور منظمی در چندین هزار سال قبل در مصر باستان انجام میشدهاند. سایر ورزشهای مصر باستان شامل پرتاب نیزه، پرش ارتفاع و کشتی گرفتن بود. ورزشهای ایران یا پرشیای باستان مانند هنر نظامی ایرانیان درزمان زرتشتیان ارتباط نزدیکی با مهارتهای دفاعی و رزمی جنگی داشت. از رشتههای ورزشی دیگری که در پرشیا رواج داشت از چوگان و شمشیربازی سوار بر اسب میتوان نام برد. در اروپا، علائم باقیمانده از ایرلند باستان شمایلی از آماده کردن جنگاوران برای جنگ را نشان میدهد که یادآور ورزش هاکی ایرلندی در عصر حاضر است. پیشینه این تصاویر به ۱۳ قرن قبل از میلاد مسیح باز میگردد.
شمار زیادی از رشتههای ورزشی از قبیل، کشتی، دو، بکس، پرتاب نیزه، پرتاب دیسک، راندن گاری در زمان یونان باستان وجود داشتهاند. این فعالیتها ارتباط فرهنگ نظامی و توسعه ورزش در یونان باستان را نشان میدهد. از زمانی که یونانیها المپیک را بوجود آوردند، ورزش بخشی از فرهنگ این کشور شدهاست. بازیهای المپیک در ابتدا هر چهار سال یکبار در المپیا (دهکده کوچکی در پلئوپونس) برگزار میشدهاست. از آن روزگار تا زمان حال این ورزشها بهشکل فزایندهای سازمان یافتهتر شدهاند و مقررات ویژهای برای آنها تدوین شدهاست. صنعتی شدن زمان استراحت و تفریح بیشتری برای شهروندان کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه فراهم کرده و باعث شده مدت زمان بیشتری برای ورزش صرف کنند. چه بهعنوان تماشاچی مسابقههای هیجانانگیز ورزشی و چه بهعنوان شرکت کننده در اینگونه رقابتها. این گرایشها و تمایلها با کارآیی مد یاوسایل ارتباط جمعی گسترده و ارتباطات جهانی وسیع ادامه دارد. حرفهای شدن در یک ورزش یک مورد و امتیاز خاصی شده و بعلاوه بودن آنها محبوبیت ومردمی بودن ورزشها را افزایش دادهاست، تا آن جا که طرفداران ورزشها شروع به تبلیغ و نمایش ورزشکاران حرفهای از طریق رادیو، تلویزیون و اینترنت کرده اند—که همه آنها در تمرینها و رقابتهای ورزشی با ورزشهای آماتور شرکت و نقش دارند.
فوتبال محبوبترین و مردمیترین ورزش در سطح جهان است.
آریاییها یکی از شعب مردمان هند و اروپایی بودند. برخی از باستان شناسان معتقد هستند که ساکنین اولیه آریانها یا آریاییها در قسمت شرقی و جنوب شرقی دریای خزر بوده و برخی دیگر آنها را به مردمان قفقازیه که به قسمتهای جنوبی خزر آمدهاند نسبت میدهند.
اینان مردانی بودند که به عنوان سرباز مزدور زندگی میکردند. ایشان سربازانی را تشکیل میدادند که میبایست یک روز جانشین امرایی بشوند که خود در خدمت ایشان بودند. اریخ مهاجرت
بنابراین آریانها مردمانی قوی، سلحشور و صحرا گرد بوده و کار عمده شان پرورش حیوانات اهلی و شکار و سواری و تیراندازی بودهاست.
ورزش و تقویت قوای بدنی و مهارت در جنگ و سواری و تیراندازی و راهپیمایی از اصول متداول این مردم بودهاست قومی که دائما در حال کوچیدن و منازعه با بومیهای محلی بوده و به قهر و غلبه زمینها و کشتزارها را تصاحب میکرده قطعا باید چالاک و سلحشور و بردبار و قوی اندام باشند.
این مردم بتدریج شهر نشین شده و ده و شهر و قصبه بوجود آوردهاند از وقتی که آریانها شهر نشین شدند همیشه مورد هجوم شعبه دیگر آریاییها – سکاها واقع شدند.
قبل از تشکیل دولت ماد، آریانها به شکل ملوک الطوایفی میزیسته و رئیس هر خانواده با قدرت کامل خانواده را اداره میکرد، و در مواقع جنگ یکی از رؤسای این خانواده فرماندهی لشکر را به عهده میگرفتند که بعدا مقام سلطنت از همین اختیارات به وجود آمد. در آن زمان هیچ یک از امراء و سلاطین قدرت رئیس خانواده را تهدید نمیکردند.
از قرن نهم قبل از میلاد سه تیره بزرگ آریایی در سرزمین ایران به حکومت رسیدند، در مشرق باختریها، در مغرب مادها و در جنوب پارسها.
آن چه از اخلاق و آداب این زمان روشن است حالت آماد گی قوم آریایی برای حرکت و جنگ و دفاع بوده و در این عصر کشت غلات کاملا مرسوم شده و در دهات و قصبات مزارع رونق بیشتری یافتند.
تربیت حیوانات اهلی را عملی ساخته و اسب و سگ از نظر فوایدی که در جنگ و سفر و حضر و نگهبانی رمه و گله داشتند بیشتر اهمیت داشت.
روحیه ورزشکاری: تحریک و تحرک بخشیدن به ورزشها اغلب یک حالت ووسیله بیاد ماندنی نمیباشد. برای مثال، پیشقدمان دریانوردی و قایق رانی اغلب میگفتند که اغلب مسابقه قایقهای باد شونده به معنی تحریک بخشیدن به مهارتهای یادگیرندگان قایق رانی و دریانوردی است. اما با وجود این، اغلب مهارتهای محرک برای افزایش قابلیت کارآیی و عملکرد در موقع رقابت بیشتر از یادگیری باهم ادغام میشوند. روحیه ورزشکاری یک روحیه یا حالتی را بیان میکند که از آن فعالیت یا رقابت بخاطر خود آن لذت میبرند. این حالت عاطفی معروف توسط خبرنگار ورزشی Grantland Rice به این صورت معنی میشود که مهم نیست که شما برنده یا بازنده شدید بلکه این مهم است که بازی را انجام دادهاید. ، " و شعار المپیک مدرن که توسط بنیان گذار آن پییر د کوبرتن این است. مهمترین چیز این نیست که برنده نشدید اما این است که شما شرکت کردید، نمونههایی از بیان این حالت عاطفی مناسب هستند. بیان میشود.
اما اغلب فشار برای رقابت یا یک تمایل فردی برای احراز کارآیی مانند فشار و زور تکنولوژیمی تواند بر بازی لذت بخش و رقابت عادلانه توسط شرکت کنندگان تاثیر بگذارد.
افراد مسئول برای فعالیتهای تفریحی اغلب در جستجوی شناخته شدن و کسب احترام در ورزشها هستند که با پیوستن به فدراسیون ورزشها مانند کمیته بین المللی المپیک یا با تشکیل هیئت منظم وقانونی اقدام به این کار میکنند. دراین صورت ورزشها از حالت تفریحی به حالت رسمی عوض میشوند: در ارتباط با اعضای جدید اخیر از قبیل دوچرخه سواران کوهنوردان برفی، و کشتی گیران هستند بعضی از این فعالیتها جنبه عمومی و همگانی دارند اما شکل گیری غیر یکسان در فرمهای مختلف برای مدت زمان طولانی دوام داشتهاست. در حقیقت، مققرات رسمی ورزشها در ارتباط با زندگی مدرن و توسعه فزایندهاست.
روحیه ورزشکاری، تحت هر اسمی مربوط به رفتار رقابت کننده در قبل، در طی و بعد از رقابت میباشد. نه تنها اگر یک ورزشکار برنده شود باید روحیه ورزشکاری خوبی داشته باشد وآن را حفظ کند بلکه اگر او ببازد باید همچنین این روحیه را حفظ کند. برای مثال در فوتبال روحیه ورزشکاری چنان ملاحضه شدهاست که برای معالجه یک ورزشکار زخمی از طرف مقابل توپ را به بیرون از زمین بازی شوت میکند که امکان معالجه او را فراهم سازند. بطور دوجانبه تیم دیگر انتظار دارد که توپ را در موقع پرتاب به داخل زمین بازی دریافت کند
خشونت در ورزشها شامل رد شدن از روی خط رقابت عادلانه و ایجاد خشونت و دعوا است. ورزشکاران، مربیان، طرفداران آنها و والدین بعضی وقتها رفتار خشونت آمیز را بر علیه افراد یا املاک و تاسیسات در نمایش ناراحتی از عادلانه بودن نمایش، احاطه طرف مقابل و عصبانیت یا جشن و سرور در پیش میگیرند.
تغذیه
امروز بیش از هر زمان دیگری ارزش فعالیتهای بدنی و نقش آن در سلامت شناخته شدهاست. در واقع زندگی ماشینی، فعالیتهای حرکتی روزمره را کاهش داده و برای جلوگیری از بروز بسیاری از بیماریها ورزش امری ضروری است. گاهی یک ورزشکار فراتر از حفظ سلامتی در رشتهای خاص جهت کسب مقام قهرمانی کوشش مستمر مینماید که در این شرایط تمامی عوامل در بدن تغییر میکنند. قلب، ریه، دستگاه گوارش، هورمونها، سیستم عصبی و بخصوص ماهیچهها نیاز به تطابق با وضعیت جدید دارند. در واقع هیچ استرس و فشاری مانند یک ورزش سنگین و طولانی مدت روی بدن تأثیر نمیگذارد. بنابراین جهت کسب مقام قهرمانی یکی از مسایل مهم، تغذیه ورزشکاران است.
انرژی
انرژی مورد نیاز برای یک ورزشکار به عوامل مختلفی مثل خصوصیات فردی ورزشکار (قد، وزن، جثه فرد، جنس، سن و بلوغ)، مدت ورزش، نوع و شدت ورزش و شرایط جغرافیایی محل زندگی فرد بستگی دارد. بطور کلی طی فعالیت ورزشی از یک طرف میزان متابولیسم پایه (BMR) افزایش مییابد و از طرف دیگر فعالیت فرد زیاد میشود. بنابراین مقدار نیاز انرژی بین ۳ تا ۶ هزار کیلو کالری در روز توصیه میشود. برای ورزشهای سنگین مثل اسکی، ماراتن و ورزشهای تیمی حداکثر انرژی لازم است که برای این نوع ورزشها توصیه میشود ۷۵-۷۰ درصد کالری رژیم از منبع کربوهیدرات که قسمت اعظم آن از نوع کمپلکس میباشد تأمین گردد.
در ورزشهایی که انرژی زیادی در مدت کوتاه نیاز دارند مثل کشتی و شنای ۵۰ متر، میزان نیاز انرژی بین ۵۰۰-۳۰۰۰ کیلو کالری است. کمترین میزان نیاز به انرژی مربوط به فعالیتهای ورزشی با شدت کم و مدت طولانی و یا ورزشهایی که با شدت زیاد و مدت کم انجام میشود است. ورزشهایی مثل پرش طول، پرش ارتفاع، پرتاب دیسک، پرش با نیزه و غیره.... به طور کلی میزان نیاز انرژی برای زنان ورزشکار ۱۰ درصد کمتر از مردان ورزشکارمیباشد.
پروتئین
پروتیین برای رشد و بازسازی، انقباض عضلانی و گاهی تولید انرژی برای ورزشکاران لازم است. اما مصرف زیاد پروتیین بر قدرت عضلانی نمیافزاید (فقط حجم عضلات را زیاد میکند) و توصیه میشود ۱۵-۱۲ درصد انرژی مصرفی بایستی از منبع پروتیین تأمین شود. چون نیاز ورزشکاران به انرژی افزایش مییابد، بنابراین مقدار پروتیین مورد نیاز برای فعالیتهای ورزشی حداکثر ۵/۱ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز است که در مورد پروتیین مصرفی توصیه میشود.
نسبت پروتیین حیوانی به گیاهی ۶۰ به ۴۰ میباشد و نوع پروتیین مصرفی بهتر است از گوشتهای کم چربی (گوشت سفید مثل مرغ و ماهی) و بیشتر بصورت کبابی یا آب پز باشد. سفیده تخم مرغ و لبنیات کم چربی نیز از منابع خوب پروتیین هستند. جگر منبع خوبی از پروتیین، آهن، فسفر، ویتامینهای گروه AوB میباشد. اما بدلیل اینکه غنی از اسیدهای نوکلییک، ترکیبات پوریندار و کلسترول است، مصرف آن بیش از هفتهای یک بار توصیه نمیشود. باید به این نکته توجه کرد که مصرف زیاد پروتیین باعث ایجاد عوارضی مثل از دست دادن کلسیم، خشکی بدن، ایجاد نقرس، دهیدراتاسیون یا کاهش آب بدن، کنونریس و اختلالات کلیوی میشود.
چربی
جهت تولید انرژی برای فعالیتهایی که مدت زیادی طول میکشد سوختن مواد حاوی چربی ضروری است. با طولانی شدن ورزش، اسیدهای چرب آزاد از ذخایر بافت چربی رها میشوند و برای مصرف عضلات به عنوان سوخت استفاده میشوند.
عضلات در ۶۰ تا ۹۰ دقیقه ابتدای ورزش از گلوکز و گلیکوژن ذخیره شده استفاده میکنند و پس از ۹ دقیقه اسیدهای چرب آزاد جهت سوخت مصرف میشوند. تحقیقات نشان داده است که چربی زیاد در رژیم غذایی باعث کاهش قدرت ورزشکاران میشود. در تحقیقی که روی دوچرخه سواران انجام گرفته مشاهده شده دوچرخه سوارانی که غذای مصرفی آنها غنی از کربوهیدرات پیچیده (نانهای سبوس دار، پاستا و...) و محدود از چربی بوده، تا ۲۴۰ دقیقه دوچرخهسواری کردهاند. در حالی که در نتیجه خوردن غذای چرب مقاومت آنها کم شده و حداکثر تا ۷۵ دقیقه توانستهاند فعالیت دوچرخه سواری داشته باشند. بطور کلی چربی مصرفی باید کمتر از ۲۵ درصد کالری رژیم باشد که از این مقدار ۱۰ درصد آن به اسیدهای چرب غیر اشباع حاوی چند باند دوگانه (روغن گیاهی مایع) اختصاص داده شود.
ساعت : 2:30 am | نویسنده : admin
|
مطلب بعدی